کودکان، نه مجبور به پرداخت صورتحسابهای مختلف هستند، نه دغدغهی آشپزی و تمیز کردن منزل دارند و نه نگران رسیدن آخر ماه و پرداخت اجاره بهای خانه؛ اما آنها نیز مانند بزرگسالان خواستههایی دارند و چیزهایی را میطلبند که بهدست آوردنشان بهآسانی میسر نیست. اگر شکستها و ناامیدیها یکجا جمع شوند، کودکان دچار یأس و ناامیدی گشته و نگرانی به آنها روی میآورد.
بهطور طبیعی، تمام کودکان گاهگاهی دچار نگرانی میشوند و بهخاطر اختلاف خلق و خو و شخصیت، دلواپسیهای بعضی از آنها بیش از دیگران است. خوشبختانه والدین میتوانند به کودکان خود کمک کنند تا از پس نگرانیهای خود برآیند و به قول معروف بهآسانی آن را مدیریت کنند. کودکانی که به این صورت تربیت میشوند، در آینده افرادی متکی به نفس و خوشبین خواهند بود. این اعتماد بهنفس میتواند به آنها کمک کند تا بر چالشهای بزرگ و کوچک زندگی پیروز شوند.
کودکان به خاطر چه چیزهایی نگران میشوند؟
آنچه باعث نگرانی و اضطراب بچهها میشود بستگی به سن و مرحلهای دارد که در آن قرار دارند. کودکان و بچههای حدود ده سال، معمولاً نگران نمرهی درسی، امتحان، تغییرات بدنی، همانند بودن با دوستانشان و یا مسابقات ورزشی که در آن شرکت میکنند، هستند. آنها حتی احتمال دارد نسبت به گروههای اجتماعی که در آن قرار دارند حساس شوند؛ مثل گروههای همسن و سال، قلدری بعضی از همکلاسان، دست انداختن یا سربهسر گذاشتن توسط آنها.
از آنجا که در سن ده- دوازده سالگی بچهها درک بیشتری نسبت به دنیای اطرافشان پیدا میکنند، نگرانیهایی ممکن است برای آنها دربارهی رویدادهای جهانی، حوادث طبیعی یا مطالبی که در اخبار یا در مدرسه میشنوند پیش بیاید.
مسایلی نظیر جنگ، آلودگی هوا، گرم شدن جهان و پیامدهای آن، بلاهای طبیعی نظیر سیل و زلزله، این رویدادها همه میتوانند منابعی برای نگرانی بچهها باشند.
کمک کنیم تا کودکان با نگرانیهایشان کنار بیایند
برای اینکه بتوان کودکان را برای مقابله با نگرانیهایی که دارند کمک کرد، باید چند نکته را مد نظر داشت.
ببینید در ذهن آنها چه میگذرد: همیشه در دسترس کودک خود باشید و نسبت به آنچه در مدرسه میگذرد، روابط دوستان و همکلاسهای آنها علاقه نشان دهید. در فرصتهای مناسب از او بپرسید که اوضاع چگونه است. وقتی به داستانهایی که برای او در طی روز اتفاق افتاده گوش میکنید، حتماً سؤالهایی دربارهی نظر و احساس وی نسبت به آنچه روی داده است، بپرسید.
اگر تصور میکنید فرزندتان از چیزی ناراحت است از او سؤال کنید و تشویقش کنید به سخن آمده و نگرانی خود را بروز دهد. جزئیات را از وی بپرسید و با دقت گوش کنید. بعضی وقتها مطرح کردن موضوع، او را سبک میکند.
نشان دهید به او توجه دارید و وی را درک میکنید: علاقه نشان دادن به مسایل مورد توجه کودکان به آنها ثابت میکند که برای شما مهم هستند، حمایت میشوند و آنها را درک میکنید. اظهارنظرهای دلگرم کننده میتواند مفید باشد. البته بعد از آنکه به حرفهای آنها گوش سپرید؛ به او بگویید که احساسات و مشکلات او را درک میکنید. حتماً دربارهی مسایل امیدوارکننده نیز صحبت کنید. زمان بیشتری را برای مرور رویدادهای خوب بگذارید و اجازه بدهید بچهها دربارهی موفقیتها، احساس و تجارب مثبتشان صحبت کنند.
کودکان را برای رسیدن به راه حلها راهنمایی کنید: بچهها را راهنمایی کنید تا بتوانند با دست و پنجه نرم کردن با موقعیتها نگرانیهایشان را کم کنند. وقتی فرزندتان دربارهی مشکلی با شما صحبت میکند به او پیشنهاد کنید تا با کمک هم به راه حل مناسب برسید؛ مثلاً اگر نگران امتحان ریاضی هفتهی بعد است به وی اطمینان دهید که با کمک یکدیگر درس را مطالعه خواهید کرد تا نگرانی او کمتر شود.
در بیشتر مواقع سعی نکنید فوری و با اصرار از او بخواهید مشکلی را حل کند. ابتدا فکر کنید و با هم راهحل مناسب را پیدا کنید. به عوض اینکه به جای او مشکلی را حل نکنید، با او از پس مشکل برآیید. بچهها اگر ببینند نقش فعالی در پیدا کردن راه حل دارند، اعتماد بهنفسشان زیادتر و آرامش بیشتری پیدا خواهند کرد.
تصویری روشن از آینده بسازید: فرض کنید فرزند شما از اتفاقی که ممکن است روی دهد نگران است؛ مثلاً دخترتان تصور میکند اگر موهایش را کوتاه کند چه خواهد شد. آیا قیافهاش تغییر میکند؟ یا پسرتان نگران است آیا میتواند سرپرست گروه بازی بچهها شود یا نه؟ به دخترتان بگویید موهایش باز هم بلند خواهد شد و به پسرتان یادآوری کنید او میتواند در دورههای آینده به آنچه میخواهد برسد. به او بفهمانید مسایل وی برای شما هم اهمیت دارد و از موفقیتهای او در هر زمینه خوشحال خواهید شد.
بدون اینکه احساسات وی را جریحهدار کنید، به او یادآوری کنید بسیاری از مشکلات موقتی بوده و قابل حل است و فرصتها و روزهای بهتری برای بهدست آوردن موفقیت، در انتظارش است. بگویید هرچه پیش آید شما به سعی و تلاش او اطمینان دارید.
تغییر ایجاد کنید: بعضی مواقع بچهها دربارهی مسایل بزرگتر در سطح کشور یا جهان نگران میشوند. مطالبی که در مدرسه از همکلاسان یا از اخبار رسانهها میشنوند باعث آزار آنها میشود؛ مثل: جنگ، سیل، زلزله یا رویدادهای دیگر. دربارهی این موارد با آنها صحبت کنید. اطلاعات صحیح به آنها بدهید و تصورات نابهجا را از ذهن آنها پاک کنید. به آنها اطمینان دهید که بزرگترها همه کاری انجام میدهند تا همهچیز و همهجا برای آنها امن و امان باشد.
توجه داشته باشید که واکنش خود شما به آنچه در جهان میگذرد، بر کودکان اثرگذار است. اگر شما نسبت به حوادثی که در کنترل شما نیست عصبانی شوید و استرس نشان دهید یقیناً کودکان نیز تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. در حالی که اگر شما نسبت به مسایل خوشبینانه عمل کنید، کودکان نیز احساس امنیت بیشتری میکند و نگران نخواهند شد. بنابراین، سعی کنید در افکار خود و فرزندتان تغییر مثبت ایجاد کنید. بهطور مثال، شما قادر نیستید جنگی را متوقف کنید؛ ولی خانوادهی شما میتواند بهعنوان داوطلب در ارگانهایی که به مجروحان یا کودکان مناطق جنگزده کمک میکنند، بپیوندد.
برای آنها اطمینان خاطر فراهم کنید: بعضی وقتها هنگامی که بچهها نگران هستند؛ بیشترین نیاز آنها ایجاد اطمینان خاطر و راحتی از سوی پدر و مادر است که میتواند بهشکل در آغوش گرفتن، بیان کلماتی از صمیم قلب و یا گذراندن وقت با یکدیگر باشد. این رفتار باعث میشود تا کودک و نوجوان احساس کند که در هر شرایطی، پدر و مادر با عشق فراوان و حمایت کامل در کنار وی میباشند.
گاهی بچهها نیازمند آن هستند که پدر و مادر به آنها نشان دهند چگونه میتوان به جای فکر کردن به چیزی، آن را رها کرده و به کاری دیگر پرداخت؛ یا شرایطی را خلق کرد که خوشبینانهتر بوده و روحیهی شادتری را در شخص بهوجود آورد.
الگوی خوبی باشید: مؤثرترین درسی که میتوان به بچهها یاد داد، چیزهایی است که عملاً به آنها نشان میدهیم. واکنش شما به نگرانیهایتان به آنها یاد میدهد که چگونه با چالشهای روزانه روبهرو شوند. اگر شما در نشان دادن واکنش به رویدادهای روزانه از کوره در رفته و نتوانید خود را کنترل کنید، آنوقت است که فرزند شما نیز در مقابل نگرانیها همینگونه برخورد خواهد کرد.
بنابراین به جای واکنشهای نامناسب، حداقل در حضور بچهها به جنبهی مثبت قضایا نگاه کنید. برای فرزندانتان نمونهی خوبی برای مقابله در برابر مشکلات باشید تا آنها نیز بتوانند نگرانیها را از خود دور کنند. با خوشبینی و اعتماد با مسایل روبهرو شدن به بچهها یاد میدهد که مشکلات همیشگی نیستند؛ میآیند و میروند و فردا میتواند روز بهتری باشد. به آنها تلقین کنید که با نگرانی نمیتوان کاری را از پیش برد. نگرانیها فقط نیروی انسان را تحلیل میبرند. مثبت باشید و روحیهی مثبت را در بچهها تقویت کنید.
منبع:Kids Health.org
Reviewed by: D Arcy Lynss, PhD