گفتوگو با خانم آذر نظری، مدیر کل امور بانوان و خانوادهی استانداری تهران
خانم «آذر نظری»، مشاور استاندار و مدیر کل امور بانوان و خانوادهی استانداری تهران است که سالها در سمت معاونت، مدیریت و تدریس در آموزش و پرورش مشغول به خدمت بوده است. وی یکی از افرادی است که میتواند سؤالهای ما را در مورد وضعیت اشتغال زنان لااقل در پایتخت کشور و شهرستانهای تابع پاسخ دهد. با وی گفتوگویی در مورد بایدها و نبایدهای اشتغال زنان و برنامههای پیش رو داشتیم.
* وضعیت اشتغال زنان را در شرایط فعلی چطور میبینید؟
اشتغال یکی از موضوعها است که در راستای تحکیم خانواده به آن نگاه میکنیم. در امور زنان استانداری، رویکرد هدف حمایت، تقویت و حفظ کیان خانواده است، یعنی ما همواره وظیفهی اصلی زنان مسلمان کشورمان را که همسرداری و فرزندپروری است سرلوحه قرار میدهیم.
* یعنی توصیهتان این است که زنان علیرغم شرایط موجود جامعه و تواناییهایشان وارد عرصههای اشتغال نشوند؟
خیر، وظیفهی اصلی را تحت هیچ شرایطی نباید فراموش کرد و اصولاً زن مسلمانِ معتقد، فراموش نمیکند. ایجاد تعادل بین ایندو مهم در شرایط فعلی به توانایی و استعداد زنان برمیگردد. آمار نشان میدهد تقریباً 50درصد زن شاغل در بخشهای دولتی و خصوصی و مردمی داریم. اینجاست که وظیفهی مسئولان با این طیف وسیعِ زن شاغل، مهم میشود. وظیفهی مسئولان حفظ کرامت زن است. زن میتواند پشتوانهی مرد باشد. اسلام مخالف حضور زنان در مشارکتهای اجتماعی و اشتغال نیست؛ اما آن وظیفهی اصلی تحت هیچ شرایطی نباید تحتالشعاع قرار بگیرد. زنان با برنامهریزی درست میتوانند به هر دو وظیفه برسند، چون توانایی هر دو کار را دارند. در زمینهی اشتغال زنان، من قائل به رعایت موازین در محیطهای مختلط زنان و مردان هستم. در مؤسسهها و مراکز خصوصی گاه ارتباط همکاران مرد و زن، نگرانکننده و تهدیدکنندهی کیان خانواده است. باید شرع، عرف و کرامت زن رعایت شود.
* «آذر نظری» بهعنوان یک مادر شاغل با این اتفاق چطور برخورد کرد؟
با کمک خانواده، انشاءالله خوب! من، مادر یک دختر و پسر دانشجوی رشتهی پزشکی هستم. از قبلِ تولد بچهها شاغل بودم؛ اما همواره سعی و تلاش کردم رسیدگی به تربیت و تحصیل و محکم کردن پایههای اعتقادی آنها برایم اولویت اول را داشته باشد. مهم این است که زمان شکلگیری شخصیت بچهها، مادر و پدر توجهی ویژه داشته باشند. دوران شکلگیری شخصیت بچهها بسیار اهمیت دارد.
* حمایتهای شما از زنان که بر اثر جبر یا توانمندی وارد عرصهی اشتغال شدهاند چیست؟
ما وظیفهی خود میدانیم از زنان آسیبدیدهی اجتماعی که بهعلت نبود سرپرست یا وجود بدسرپرستی وارد بازار کار شدهاند، حمایت کنیم. این زنان یا توسط حرکتهای مردمی و NG0ها مدیریت میشوند یا توسط تعاونیهایی که بهوسیلهی وزارت تعاون یا جهاد کشاورزی مدیریت میشوند مشغول بهکار شدهاند. در هرحالت وظیفهی ماست که در بخش آموزش و حمایتهای مادی و معنوی به اینها کمک کنیم. جایگاه ما در استانداری، سیاستگذاری، نظارت و هماهنگی بین مجموعههای زنان و دستگاههای دولتی است. ما وظیفه داریم مسائل و مشکلها را شناسایی کنیم. ادارهی امور بانوان و خانوادهی استانداری بخش اجرایی نیست.
* شکل کمکها را توضیح میدهید؟
در بخش آموزشهای لازم برای راهاندازی مشاغل خانگی، روستایی و عشایری در هماهنگی با کارشناسان جهاد کشاورزی و راهاندازی صندوق خرد تعاونی، معرفی این عزیزان به بانکها برای دریافت وام و تسهیلات مالی، هماهنگی با طرح مسکن مهر برای تهیهی سرپناه برای زنان سرپرست خانوار یا بدسرپرست شاغل، مهارتآموزی، تسهیل دریافت مجوز راهاندازی و... انجام میشود. وظیفهی ما برقراری ارتباط بین نمایندگان گروههای مختلف زنان شاغل در دستگاههای اجرایی است. وظیفهی دیگر را بسترسازی برای عرضهی تولیدهای NGOها و مشاغل خانگی میدانیم که برای ادامهی کار و چرخیدن چرخهی اقتصادی نیاز به فروش و بازاریابی دارند. ما این گروهها را به مراکز علمی و دانشگاهی معرفی میکنیم تا راهکارهای علمی را در زمینهی اشتغال و تولید و عرضهی محصول یاد بگیرند. شیوههای سنتی، کمتر جوابگوی شرایط فعلی و بهرهمندی کافی است.
* آیا طرحهای شما فقط دربارهی مشاغل خانگی زنان در تهران است؟
زنان کارآفرین و فعالی در شهرستانهای اطراف تهران و شانزده روستا تحت پوشش هستند. بهترین کارآفرینان در بخش کشاورزی و دامپروری، دختران تحصیلکردهی ما هستند. مجموعههایی را در دماوند و فیروزکوه و رباطکریم داریم که توسط زنان و دختران فارغالتحصیل رشتهی کشاورزی اداره میشود. در دماوند با یک آموزش و هدایت مختصر، تولید زعفران با درآمد بسیار بالا برای شاغلین داریم. در فیروزکوه خانمها با فروش طلاهایشان تعاونی تشکیل دادهاند و زمین بزرگی را در اختیار گرفتهاند که با کاشت گیاهان دارویی و تهیهی عرق، آنها را به ژاپن و اخیراً به هلند صادر میکنند. ما برای دریافت مجوز و پروانهی بهداشتی تولیدشان که صنایع غذایی است از وزارت بهداشت اقدام کردیم. اینها زنان شاغلی هستند که با توقع کم و تلاش بسیار در حال کسب درآمد و کمک به اقتصاد خانواده هستند.
* توقع کم؟
بله، تعدادی از آنها بزرگترین آرزویشان فقط سفر به بارگاه امام رضا(ع) است. اینها که در حال ارزآوری برای کشور، کمک به اقتصاد خانواده، ایجاد امید و انگیزه برای دختران تحصیلکردهاند و... اینها که مستعد و توانمندند. اینها که به حفظ کیان خانواده در کنار اشتغالشان معتقدند همین آرزویشان بود. خانم نصیر، که فیلمی با عنوان «شاطربانو» از ایشان پخش شد، شاغل و سرپرست خانوار و از زنان نمونهی استان تهران است. نانوایی، جوشکاری، فیلمبرداری، کیکپزی و فیلمنامهنویسی میکند. او با راهاندازی کارگاههایی سبب شده تعداد زیادی زن و مرد مشغول به کار و کسب حلال بشوند. این زن شاغل علیرغم بیماریاش جدیداً چندین چرخ خیاطی تهیه کرده تا زنان و دختران مشغول بهکار شوند و بتوانند هزینهی زندگیشان را تأمین کنند. او میخواهد با فروش فیلمنامهی زندگیاش هزینهی تهیهی جهیزیه برای دختران بیبضاعت را فراهم کند. شاید بهوسیلهی مجلهی پیام زن، خیرین و مسئولان را بشود برای کمک به او ترغیب کرد.
* از صندوق خرد زنان روستایی برای مخاطبان میگویید؟
سال 1384در تعدادی از روستاها با کمک کارشناسان جهاد کشاورزی این صندوق با بودجهی یکمیلیون تومان راهاندازی شد و برای زنانی که مشارکت کردند اشتغال مناسب و سودآوری قابلتوجهی داشت. زنان با دریافت وام از این صندوق و خرید مرغ و خروس و برپا کردن دار قالی و... توانستند با فروش محصولهایشان هم به سود برسند هم پولی در صندوق پسانداز کنند و موجودی صندوق را شش تا هشت برابر کنند. وظیفهی ما شناسایی مشکلهای حوزهی زنان و پیدا کردن راهکار با حضور نمایندگان دستگاههای مختلف است.
* شما بهعنوان یک مادر شاغل چه تعریفی از مهد کودک دارید؟
در گذشته که اشتغال زنان به این وسعت نبود و سبک زندگی ما به گونهی دیگری بود، مادرها و مادرشوهرها در نگهداری بچههای مادران شاغل کمک میکردند. آنوقت در سنی که بچه نیاز به محبت مادر داشت از آن بیبهره نمیماند. بخش نظارت بر مهد کودکها بهعهدهی بهزیستی و جدیداً آموزش و پرورش شده است. متأسفانه هنوز هم شاهد نارضایتی از وضعیت مهدها هستیم. بهنظر میرسد بهترین راهحل، فعال کردن مهدهای ادارهها است که بخشی از مشکلهای ایاب و ذهاب و بیخبری و دوری از بچههای نوزاد را برای مادران شاغل حل میکند. مرکز امور زنان در دولت گذشته، تلاش کرد این مهد کودکها دوباره فعال شود که متأسفانه به نتیجه نرسید.
* بهترین کاری که برای زنان در دوران مدیریتتان انجام دادهاید کدام است؟
من مهر 89 در این مجموعه آغاز بهکار کردم. از میان کسانی که برای طرح مشکلهایشان مراجعه میکردند توجهم به دختران جوان جلب شد. آنوقت سازمان ملی جوانان و وزارت ورزش و جوانان تازه ایجاد شده بود. بعد از چندین جلسه با کارشناسان و مشاوران، مسئلهی دختران نخبه در زمینههای علمی، هنری و دینی، قابل تأمل بهنظر رسید. با هماهنگیهای زمانبر، نشست صمیمانهای را با هفتصد دختر نخبه برگزار کردیم. آنها را به نخبگانی که در آسیا، کشور و استان تهران مقام آورده بودند، شناساندیم و در رشتههای علمی، المپیادی، هنری، قرآنی، فرهنگی، کارآفرینی تقسیم کردیم. بعد از طرح مسائل و گفتوگو با آنها از خودشان خواستیم نتیجهی این جلسه را بگویند. تعداد زیادی از آنها گفتند همین که ما دیگر نخبگان را در زمینههایی مختلف شناختیم بسیار باارزش است. اگر جلسه همین یک فایده را هم داشته باشد، خیلیزیاد است؛ چون اگر ما از مسئولان برای حل مشکلهایمان ناامید شویم همدیگر را داریم و میتوانیم بههم کمک کنیم. نخبگان ورزشی گفتند ما از مسابقههای آسیایی با مدالهایی بیشتر از پسران وارد کشور شدیم؛ اما از ما استقبال مناسبی به عمل نیامد. همانجا نخبگان قرآنی اعلام کردند باید ما از هم خبر داشته باشیم تا در چنین استقبالها و مراسمی، خودمان به پاس مدالآوری دوستانمان حاضر شویم. چهبسا اینها با شمارهها و آدرسهایی که با هم رد و بدل کردند NGO هایی تشکیل بدهند که بتواند ازدستگاههای دولتی فعالتر عمل کند. آن سال از دختران در مراسمی تقدیر مناسب صورت گرفت. این اتفاق در سال نود در دههی کرامت و روز تولد حضرت معصومه(س) با قدردانی از پانصد دختر نخبه و سال 91 با تقدیر از سیصد دختر نخبه انجام شد. در این مراسم ما از دختران شهیده و دختران شهدا قدردانی کردیم. دختر شهید تهرانیمقدم که حافظ کل قرآن است و دختر و همسر شهید علیمحمدی که مهمانان ویژهی مراسم بودند هم تأثیر بهسزایی بر حال و هوای مراسم گذاشتند. نامهای که دختر شهید تهرانیمقدم برای پدرش بعد از شهادت نوشته بود بسیار مؤثر بود. بعد از این مراسمها، ما از مرکز امورزنان خواستیم همانطور که ستاد ملی زن و خانواده تشکیل شده، ستاد ملی دختران را هم تشکیل دهند تا با اختصاص بودجهی انجام این امور، کمتر با مشکل روبهرو شود. متأسفانه با پایان دولت این طرح هم ناتمام ماند.
* در بودجهی 92 ردیفی برای این امور دیده نشده است؟
به شکل اختصاصی نه. دستگاههای دولتی مجازند فقط یکدرصد از بودجه را برای امور زنان هزینه کنند. دقت کنید مجازند، مکلف نیستند! اگر مکلف میشدند، خیلی از مشکلها قابل رفع بود.
* آیا اشتغال زنان به متلاشی شدن خانوادهها ربط دارد؟
حکم صادر نکنیم بهتر است. مهمترین مشکل در حوزهی اشتغال، آموزش است. ما شاهد بودیم اگر سطح اطلاعها و آگاهی زنان ارتقا پیدا کند، در خیلی از زمینهها از جمله خانواده، شغل، تربیت فرزند و همسرداری مشکلها کمتر میشود. در دورهای که آمار طلاق، بهطور عجیبی بالا رفت، پژوهشگران و اساتید دانشگاه با کمک مشاوران مراکز در هشت استان به این نتیجه رسیدند ناآگاهی در پنجسال و ششماه اول زندگی زوجین، سبب بسیاری از طلاقهاست. همانسال طرح ویژهی زوجین جوان، «طرح ملی مطلع مهر» و «طرح ملی رحمت» ویژهی خانوادهها با برپایی کلاسهای آموزشی اقدام به پیشگیری از طلاق کرد. خاطرههایی در پایان دورهها از شرکتکنندگان کلاسها داریم که باور نکردنی است. چندین شرکتکننده حاضر شدند نتیجههای مثبت کلاسها در زندگیاشان را برای دیگران تعریف کنند. کسانی که بهعلت ناآگاهی، چندینسال با رنج و ناسازگاری و سختی زندگی را پشت سر گذاشته بودند و حتی درخواست طلاق داده بودند به زندگی برگشتند. تعداد بسیاری خانواده از متلاشیشدن نجات پیدا کرد.
* از اشتغال به کجا رسیدیم!
خیلی دور نشدیم. از فرصتی که مجلهی پیام زن فراهم کرد تا به برخی از مسائل و مشکلهای زنان که در ظاهر شاید خیلی هم به هم مرتبط نباشد اشاره کنم، بسیار سپاسگزارم.