اشتغال یا استقلال، مسئله این است!

نویسنده


دانشجوی کارشناسی‌ ارشد جامعه ‌شناسی

بررسی عوامل مؤثر در گرایش زنان به اشتغال خارج از خانه

امروزه مسئله‌ی اشتغال بانوان و آگاهی از عوامل مؤثر در گرایش آنان به اشتغال خارج از خانه، ذهن اندیشمندان بسیاری را برای برنامه‌ریزی و ارائه‌ی راهکار به‌منظور بهبود و توسعه‌ی اشتغال این قشر از جامعه به‌خود مشغول داشته است. چراکه آثار مادی و معنوی این امر، علاوه بر خود و خانواده‌ی آنان حتّی در قرار دادن جامعه در میسر رشد و توسعه نیز سهمی به‌سزا دارد. بنابراین، عده‌ای در بررسی عوامل مؤثر در گرایش بانوان به اشتغال خارج از خانه، تغییر شرایط زندگی، بروز نیازهای جدید و تلاش برای برطرف کردن آن‌ها را مهم دانسته­اند. عده‌ای نیز دست‌یابی به شرایط بهتر برای ادامه‌ی زندگی فردی و خانوادگی و برخی هم با نگرشی جامع‌نگر، ترکیبی از هر دو روی‌کرد را مؤثر و مهم دانسته‌اند. نگارنده نیز در این مقاله با عنایت به جامعیّت روی‌کرد سوم، ترکیبی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در گرایش بانوان ایرانی به اشتغال خارج از خانه را برشمرده و توضیح داده است.

عوامل مؤثر در گرایش زنان به اشتغال خارج از خانه

کسب درآمد: امروزه مسئله‌ی اقتصاد و دغدغه‌های حاصل از آن که حتی روابط خانوادگی و زوجی را نیز تحت‌الشعاع قرار داده جزء جدایی‌ناپذیر زندگی هر خانواده‌ی ایرانی شده است. چراکه گذران زندگی و مرتفع کردن مشکل‌ها به‌تنهایی و با تکیه بر یک درآمد بسیار سخت و تقریباً غیرممکن است. بنابراین، تلاش برای بهبود این وضعیت، بانوان ایرانی را نیز در کنار مردان به‌سمت اشتغال خارج از خانه و کسب درآمد گسیل داشته است. اشتغال بانوان و کسب درآمد آنان، علاوه بر مرتفع ساختن نیازهای مالی و اقتصادی خانواده، استحکام و دوام روابط خانوادگی و مناسبت‌های زوجی را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. هم‌چنین داشتن یک شغل و درآمد مطمئن، به‌خصوص در شهرها یکی از مهم‌ترین ملاک‌ها در انتخاب شریک زندگیِ واجد شرایط و شایسته برای مردان و زنان مجرد است.

بالا بردن منزلت و کسب اعتبار اجتماعی: این سخن اگرچه خالی از اغراق نیست؛ اما پرده از این واقعیّت برمی‌کشد که در بسیاری از موارد بانوی ایرانی به‌عنوان عضو فعال در اجتماع مطرح نبوده و در خارج از منزل نقشی نداشته است، ازاین‌رو، همیشه به‌دنبال روزنه‌ای برای حضور در جامعه و پذیرش مسئولیتی اجتماعی بوده است؛ البته مسئولیتی همراه با درآمد که هم نیازهای مالی و اقتصادی وی و خانواده‌اش را مرتفع سازد و هم منزلت او را ارتقا داده و دست یافتن به اعتبار اجتماعی را برایش رقم زند. امروزه نقش اشتغال به‌عنوان عاملی مؤثر در افزایش منزلت و کسب اعتبار اجتماعی، نه‌تنها برای مردان بلکه برای بانوان نیز ثابت گشته و این مؤلفه علاوه بر این‌که آنان را از محصور بودن در نقش بانوان خانه‌نشینِ منزوی و منفعل از نگاه جامعه، بیرون می‌آورد و آنان را نیز به بانوان فعّال و مفید برای اجتماع مبدل می‌سازد.

کسب استقلال مالی و رشد استقلال روحی و فکری: کسی که به واسطه‌ی بی‌کاری، اعتماد به‌نفس خود را از دست داده و از استقلال مالی، فکری و روحی محروم گشته، مجبور ‎است تا به وابستگی خود به خانواده ادامه دهد. این مسئله تلویحاً بدین معناست که فرد یا باید دست‌یابی به آرزوهایش را به‌دست فراموشی بسپارد و یا برنامه‌ریزی و تلاش برای تحقق آن‌ها را تا آینده‌ای نامعلوم به‌تأخیر اندازد. اهمیت این مسئله، خاصه در بانوان به‌جهت داشتن روحیه‌ای شکننده و حساس، بسیار بیش از مردان است. بنابراین، از آن‌جا که داشتن شغل برای حفظ عزت نفس و افزایش اعتماد به‌نفس بسیار مهم است، بی‌کاری، مترادف با وابستگی و کاهش عزت نفس و اشتغال، برابر با افزایش اعتماد به‌نفس، کسب استقلال مالی و رشد استقلال فکری و روحی است.

افزایش اعتماد به‌نفس: کسب درآمد، بالارفتن منزلت و کسب اعتبار اجتماعی، کسب استقلال مالی و رشد استقلال فکری و روحی و... باعث تقویت و افزایش اعتماد به‌نفس در بانوان شاغل می‌شود و اعتماد به‌نفس بالا و خودباوری نیز زمینه‌ی موفقیت‌های بیش‌تر را برای آنان فراهم می‌آورد. اشتغال بانوان، باعث افزایش شناخت نسبت به خود می‌شود که یکی از پایه‌های عمده‌ی سلامت روان و افزایش اعتماد به‌نفس است.

کسب هویت و موقعیت اجتماعی: کسب هویّت و موقعیت اجتماعی، انگیزه‌ی مهمى در اشتغال بانوان به کار است. هرقدر موقعیت فردی و اجتماعی یک زن به همسر یا پدرش وابسته باشد، هویت‌یابیِ مستقل و فردی او غیرعملی‌تر و دشوارتر خواهد بود. بانوان در پناه اشتغال و تحصیل، می‌توانند هویت جدیدی پیدا کنند و در سایه‌ی آن به خودِ واقعی‌شان برسند.

علاوه بر انگیزه‌های اقتصادی، انگیزه‌های اجتماعی و میل به کسب هویت و شخصیت اجتماعی باعث می‌شود که بانوان به حضور در جامعه ترغیب شده، در عرصه‌های مختلفِ کاری، حضوری چشم‌گیر داشته و چهره‌ای مؤثر و مفید از خود به‌نمایش بگذارند؛ زیرا اشتغال آنان علاوه بر درآمدی که عایدشان می‌کند، جایگاه مشخصی را در اجتماع برای‌شان به‌ارمغان می‌آورد.

افزایش سطح آگاهی، کسب تجربه و برخورداری از ذهنی پویا و فعال: حضور فعال در اجتماع و در عرصه‌ی تلاش و سازندگی و ارتباط با افراد و نظرهای مختلف، تجربه‌های ارزش‌مندی در اختیار بانوان شاغل قرار می‌دهد. ماهیت برخی کارها به‌گونه‌ای است که نه‌تنها مردان بلکه بانوان نیز تلاش می‌کنند تا برای به‌دست آوردن موقعیت شغلی بهتر، سطح تحصیلات، مهارت‌ها و آگاهی‌های خود را افزایش داده و از خود ابتکار و نوآوری نشان دهند چراکه این مسائل، باعث افزایش توان‌مندی و پویایی فکری و ذهنی در آن‌ها می‌شود. در واقع، اشتغال آنان را از حالت انفعالی خارج ساخته و به موجودی آگاه و با تجربه مبدل می‌سازد.

کلام آخر

نقش اشتغال در پویایی زندگی انسان انکارناپذیر است و می‌توان آن را کانون ارتباط‌های انسانی و اجتماعی تلقی کرد. در جهت این پویایی، بی‌تردید توجه به اشتغال خارج از خانه برای بانوان به‌عنوان قشری که حدوداً نیمی از جمعیت هر جامعه‌ای را تشکیل می‌دهند، حائز اهمیت است. این امر، علاوه بر افزایش منابع مادی و فرهنگی آن‌ها برای تحقق بخشیدن به استعدادهای‌شان، کمک به بهبود اوضاع اقتصادی خانواده، کسب استقلال مالی و رشد استقلال فکری و روحی، افزایش اعتماد به‌نفس، کسب هویت و موقعیت اجتماعی و افزایش سطح آگاهی، کسب تجربه و برخورداری از ذهنی پویا و فعال در قراردادن جامعه در مسیر رشد و توسعه نیز نقش و سهمی به‌سزا دارد.

بنابراین توجه مسئولان و متولیان امر، به اشتغال این قشر از جامعه و برنامه‌ریزی برای توسعه‌ی آن البته با مطالعه و به‌گونه‌ای که برنامه‌ریزی به‌صورتی انجام گیرد که پیامدهای مثبت ایجاد و توسعه‌ی اشتغال برای آنان بسیار بیش از تبعات منفی آن باشد، از اهمیتی بسیار برخوردار است.