نگاهی به وضعیت زنان در جنگ داخلی سوریه
وقتی صحبت از جنگ داخلی پیش میآید، بیاختیار فکرم میرود به طرف کردستان. صحبتهای خانمها کاتبی، یساول، بخشی و پرستارانی را که در کردستان حضور داشتند بهیاد میآورم. درمان زیر آتش خمپاره، پاسدارانی که سر بریده میشدند، رقص شمشیر ضدانقلاب، خمپارههایی که زیر گوش منفجر میشدند، مردانی که به جای گوسفند قربانی میشدند، دخترانی که وجهالمصالحه شدند، کودکانی که از پدر و مادر جدا میشدند تا...
سوریه با همهی خوب و بدهای دولتی و حکومتیاش، زنان بیحجاب و کافهبارهای ضدفرهنگیاش، با همهی تفاوتهایی که دولتش و مردمش با جمهوری اسلامی و امتش داشتند و دارند مرا به یاد کردستان سه روز بعد از پیروزی انقلاب میاندازد، سقوط کلانتری مهاباد و... تا سالهایی که ضدانقلاب به بیرون رانده شد.
هماکنون در سوریه وضعیت بهقسمی است که مردم به بیداری انقلابی رسیدند. از دختربچهها گرفته تا زنان بزرگسال از کشور تحلیل سیاسی خود را دارند. آنها هم کشور خود را دوست دارند و از معارضین بیزار هستند. گرچه مشکلات در سوریه زیاد است، میگویند مردم با خونسردی زندگی میکنند. مردم بغضی از معارضین در گلو دارند و با این بغض زندگی میگذرانند. بغض آنها را کسی نمیبیند. سوریه نیروی «لجان الشعبی» دارد؛ نیروهایی که مثل بسیجیهای کشور ما از سرزمین خود دفاع میکنند. در سوریه، زنهایی هستند که قسمتی از زندگی خود را وقف کرده و اسلحه بهدست گرفته و مبارزه میکنند.
زنان آواره
کمکهای مالی و معنوی عربستان سعودی، قطر و ترکیه از سنیهای تندرو، موجب شد تا شمار زیادی از شهروندان سوری بهعلل گوناگون که مهمترین آن حفظ جان خود و خانوادهیشان بود از دیار چندهزارسالهی خود به امید یافتن سر پناهی امن، دل کنده و به کشورهای همسایه پناهنده شوند.
کردستان عراق، یکی از مناطقی است که از دو سال گذشته تاکنون، پذیرای بیش از ٢٠٠ هزار آوارهی سوری بوده که بیشتر آنها در اردوگاه «دومیز» استان دهوک اسکان داده شده اند. پناهندگان در این اردوگاه با وجود کمکهای حکومت این منطقه و سازمان های بشردوستانه، در سختترین شرایط اقتصادی و روانی زندگی میکنند. برخی دختران و زن های این آوارگان هماکنون در بسیاری از مناطق جهان از جمله منطقه کردستان عراق خواسته یا ناخواسته مورد تعرض برخی از افراد سودجو قرار گرفته و در مقابل مقدار پولی اندک دچار سوء استفادهی جنسی میشوند.
فاجعهی انسانی در اردوگاههای آوارگان سوریه
سمر، دختر بیست سالهی سوری که با خانوادهی خود از سوریه به یکی از کشورهای همسایه مهاجرت کرده است، میگوید: «ما به اینجا فرار کردیم؛ ولی متوجه شدیم که زندگی در اینجا بدتر از زندگی در زیر آتش و گلوله است. شدیداً تنگدست هستیم و آنها میدانند چهطور از این درماندگی ما استفاده کنند. بهحرام افتادن درست نیست. من نمیتوانم خانوادهام را گرسنه رها کنم، هرچند هزاران بار تن فروشی کنم.»
گزارشهای اخیر رسانههای مکتوب حاکی از آن است که شبکههای سوء استفادهی جنسی در داخل و خارج سوریه افزایش یافته است. این شبکهها با شکار این دختران از نیازمندیهای آنها در زندگی سوء استفاده میکنند. این دخترها دوبار قربانی میشوند. یکبار قربانی خشونت و بار دیگر قربانی زیادهخواهی افرادی که به وضعیت مردم سوریه بهعنوان بازار برده فروشی نگاه میکنند.
لیلا، یکی دیگر از دخترانی است که در اردوگاهی خارج از سوریه زندگی میکند. وی میگوید: «به اجبار، دوبار ازدواج کردم. چهکار باید میکردم؟ مردی متمول مدتی با من بود و سپس مرا طلاق داد و مبلغی را به من داد... دیگر چیزی را احساس نمیکردم. چهچیز مهم است وقتی من خود را فروختهام، خانهام ویران شده و نزدیکانم مرده و یا ناپدید شدهاند؟ قاچاقچیان انسان از این وضعیت سوء استفاده میکنند؛ چراکه شرایط سخت، برخی از خانوادههای آوارهی سوری را مجبور میکند که دختران کمسن خود را شوهر دهند. اگرچه این نوع ازدواج شبیه نوعی خرید و فروش است، لیکن آنها معتقدند این اقدام، مانع از به فساد افتادن دخترانشان میشود.
یک جوان اردنی میگوید: «در این روزها هر فردی میتواند با چند دینار با یک دختر زیبای سوری ازدواج کند.» وی به جوانان عرب که در پی ازدواج متعه با دختران سوری ساکن در اردوگاههای اردن هستند، کمک میکند.
برخی از دختران کمسنوسال در داخل سوریه قربانی تاجران فساد جنسی شدهاند. اوضاع ناگوار این کشور، باعث آوارگی صدها هزار نفر شده است و افرادی که با بهدوش کشیدن رنجها و گرفتاریهای خود در پی مکانی آرام و یکلقمه نان هستند، برای خود بهدنبال جایی امن میگردند. امری که باعث شده است دختران کوچک این خانوادهها که هیچ قدرت و توانی ندارند، شکاری خوب برای تاجران سوء استفادهی جنسی باشند!
بر اساس ارزیابیهای موجود، تعداد ازدواجهای دختران آوارهی سوری در سنین پایین، ۶۰ درصد افزایش پیدا کرده است. این موضوعی است که نهتنها در عرصهی اجتماعی برای آنها آسیبساز شده، بلکه در وضعیت بهداشتی آنها نیز تأثیر منفی دارد؛ چراکه بسیاری از آنها هنگامی صاحب فرزند میشوند که هنوز توانایی جسمانی اینکار را ندارند.
زنان معارض
«زبیده المیقی»، اهل «بلندیهای جولان» در بخش آموزش ارتش سوریه در شهر «ببیلا» در جنوب دمشق خدمت کرده است. این شهر، اکنون یکی از نقاط درگیری تروریستها با ارتش سوریه است. این فرماندهی سابق ارتش سوریه، اولین زنی بود که رسماً خروج خود از ارتش کشور سوریه را اعلام و به صف تروریستها پیوست.
المیقی بعد از فرار از ارتش سوریه به یکی از شاخههای القاعده در سوریه ملحق میشود و سپس به ترکیه میگریزد. وی پس از فرار به ترکیه به یک کمپ آموزش تروریستها رفته و در آنجا به تربیت آنها میپردازد. فرماندهی سابق ارتش سوریه در این رابطه میگوید: «بیشتر وقت خود را در کمپی نظامی به آموزش افراد پرداختم. من به آنها آموزش دادم که چهطور اسلحه را پر کرده و از آن استفاده کنند.»
جهاد نکاح
علمای تکفیری وهابی، در جهت آتشافروزی میان مسلمانان و دامن زدن به تفرقه و جنگ شیعه و سنی و اعلام جهاد علیه مقاومت در راستای نقشههای شوم دشمنان امت اسلامی گام برمیدارند. در همین راستا با صدور فتوایی عجیب از دختران و زنان عرب خواسته شده تا برای «جهاد نکاح» یعنی تنفروشی به جنگجویان مسلح به سوریه سفر کنند. بر اساس این فتوا حتی زنان شوهردار هم جایز هستند که برای «جهاد نکاح» به سوریه بروند. یکی از همین شیوخ «محمد العریفی» نام دارد.
عریفی تاکنون چندین فتوای عجیب و غریب صادر کرده که جنجالیترین فتوای وی همان است که در آن به شورشیان سوری، اجازه میدهد تا با زنان ازدواج کوتاه و چندساعته داشته باشند. شیخ عریفی در این فتوا گفته است که بهترین جهادها، جهاد نکاح است و ازدواج بین این مجاهدین و زنان میتواند تمایلهای این جنگجویان را برآورده کرده و عزم آنها را برای جنگ با دولت بشار اسد افزایش دهد. این ازدواجها که وی آن را ازدواجهای مناکحه یا موقتی مینامد، شامل زنان و دختران چهاردهسال بهبالا، مطلقهها و بیوهها میشود. او همچنین در این فتوا، بهشت را به آن دسته از زنانی که به این نوع ازدواج با شبهنظامیها رضایت میدهند، وعده داده است.
پس از این فتوا، موج عظیمی از خشم، جهان اسلام را فراگرفت و حتی بسیاری از علمای اهل سنت علیه این فتوا موضع گرفتند و آن را نوعی زنا و ترویج فساد و فحشا دانستند تا اینکه عریفی تحت فشارهای اسلامی و عربی ناگزیر شد فتوای خود را پس گرفته و اعلام کند که این فتوا از وی صادر نشده است؛ اما این انکار عریفی مانع از آن نشد که شورشیهای سوری آن را تحریم کنند، بلکه همچنان بسیاری از آنها به این فتوا عمل میکنند. این فتوا منجر به گسترش فساد و فحشا در میان شورشیان سوری گردید و بسیاری از آنان پدران سوری را مجبور میکنند تا دخترانشان را در اختیار آنان قرار دهند، وگرنه دشمن خدا بوده و مستحق مرگ هستند.
سایت شیعه آنلاین، مدعی شد که تعدادی از دختران استان سیستان و بلوچستان که از نزدیکان و هواداران تروریست سرشناس «عبدالمالک ریگی» رهبر اعدام شدهی گروهک تروریستی بودهاند، طی چند هفتهی اخیر برای انجام «جهاد نکاح» به سوریه سفر کردهاند. گفته میشود این دختران ابتدا به کشور امارات متحده عربی سفر کرده و از آنجا به ترکیه و از ترکیه وارد خاک سوریه شدهاند تا به «جهاد نکاح» بپردازند.
چندی پیش نیز شیخ «ناصر العمر» از شیوخ سلفی سعودی با صدور فتوایی جدید، «جهاد نکاح با محارم» را نیز حلال اعلام کرد. بر اساس فتوای او، اگر جنگجویان دختر یا زنی برای نزدیکی پیدا نکردند، میتوانند با محارم خود این کار را انجام دهند!
آثار جهاد نکاح
پس از مدتی، ارتش آزاد سوریه و جبههی النصره و گروههای معارض پر شد از زنانی که برای جهاد نکاح به عقد موقتی عناصر آنها در آمده بودند. عناصر این جبهه نیز برای خلاصی از این زنان به قتل آنها روی آوردند؛ بهطوری که در شمال شهر حلب، عناصر معارض سوری در قتلعامی، ۲۵نفر از این زنان را یکجا با ضرب گلوله بهقتل رساندند. دلیل این قتلعام، تنها این بود که عناصر جبههی النصره و رهبرانشان از این زنان خسته شده بودند .
مجلهی «کانتر پانچ» شرح حال یکی از زنان سوری را که قربانی فتوای جهاد نکاح شده بیان کرده است. «در این مجله آمده است که این زن دمشقی با پالتویی بلند و موهای کاملاً پوشیده، بوده است. وی مطلقه است؛ سه فرزند دارد و حقوق کافی برای تأمین معیشت خانوادهاش نداشته، تا اینکه مردی تقریباً همسن وی به او پیشنهاد ازدواج میدهد. لینا بهامید آنکه این ازدواج باعث بهبود شرایط زندگیاش شود، پیشنهاد وی را میپذیرد. این فرد تحت سیطرهی تروریستهای وهابی افراطی قرار دارد .
شوهر لینا به وی میگوید که شیوخ ساکن این شهرک از اهالی منطقه خواستهاند که به جهاد بپردازند. گاهی جهاد با سلاح و مال است و گاهی نیز با نکاح است. شوهر لینا میگوید: در این جهاد، فرد میتواند با تمامی بیوهزنانی که شوهران خود را در نبردها از دست دادهاند، ازدواج کند! در جهاد نکاح، مرد میتواند با چهار زن ازدواج کند و بعد از اندک زمانی، آنها را طلاق دهد تا دیگری با آنان ازدواج کند. همچنین زن مطلقه باید با بیش از چند مرد ازدواج کند و این فرایند باید مدام تکرار شود!
لینا، یکی از هزاران زن عرب است که بر پایهی فتاوای تازه صادرشدهی مفتیان وهابی دربارهی جنگ در سوریه، برای ارائهی خدمات جنسی به تروریستهای سلفی، به سوریه میرود و این روند هرروز در حال تشدید است .
روزنامهی «الشروق» تونس در گزارش خود نوشته است که دختران تونسیِ جهاد نکاح، باردار به خانههای خود بازگشتهاند . اغلب آنها از مناطق محروم هستند و سطح تحصیلی آنها به سیکل هم نمیرسد . فقر، فریبها، وعدههای مالی و ناآگاهی از جمله مهمترین دلایل اقدام این زنان و دختران در پیوستن به جهاد نکاح و اعزام به سوریه هستند.
هشدار
جهاد نکاح، ناامنی در منطقه و در اردوگاهها، ترس از آبروریزی و تجاوز، اضطراب جنگ و پیامدهای آن، وضعیت بغرنجی را برای زنان و دختران سوری پدید آورده است. آنچنان که صدای نمایندهی ویژهی سازمان ملل «آنجلینا جولی» را نیز درآورد. گرچه بیشتر تأکید او در سخنرانیاش در مجمع عمومی سازمان ملل بر وضعیت بهداشتی و تغذیهی زنان و دختران سوری بود.
اما نباید فراموش کرد که اثرهای جنگ، فقط بر آب و خاک نیست؛ بر روح و روان صدها زن و دختری است که باید با یک دست گهواره و با دست دیگر دنیا را تکان دهند. نباید فراموش کنیم که جنگ سوریه فقط دفاع از آب و خاک نیست؛ دفاع از اندیشهای است که در آن، زنان حق نکاح و رعایت مسائل دینی خود را دارند. از اثرهای جنگ داخلی سوریه، اعلام مظلومیت ملتی است که شیعیان در کنار اهل تسنن برای جلوگیری از ورود اندیشههای اسرائیلیات در اسلام میجنگند. به زنان مبارز سوریه با قلبهایی لرزان و دلهایی امیدوار، آفرین میگوییم، همچنان که به خواهر کاتبی، بخشی، بیات، و صدها دختر جوان ایرانی، آفرین گفته بودیم.