تأثیر فیلمهای شبکههای ماهوارهای روی نوجوانان
عصر حاضر عصر انفجار اطلاعات و رشد تکنولوژی است. تنوعطلبی خصلت ذاتی انسانهاست و تکنولوژی ماهواره با امکان پخش برنامههای متنوع از صدها شبکه بهطور همزمان بهراحتی این حس را در مخاطبان پاسخ میدهد. نیمی از بینندگان این شبکهها را نوجوانان و جوانان تشکیل میدهند. بههمین خاطر، این شبکهها با پخش برنامههای متنوع سعی در جلب رضایت آنها دارند. البته با توجه به عصر کنونی بیشتر خانوادهها وجود شبکههای خانگی را سرگرمی الزامآور توجیه میکنند و ادعا دارند که مدیریت و تمرکز بر روی کانالهای ماهوارهای را دنبال خواهند کرد؛ اما آیا چنین خواهد بود؟ ذهن کنجکاو هر انسانی در پی مطالبی تازه است و این ادعا را رد میکند؛ چراکه در لحظههای نبود والدین، نوجوان به دنبال کنجکاویاش خواهد رفت!
امروزه ماهواره بهعنوان یکی از رسانههای اصلی انتقال و گسترش ارزشهای فرهنگی- اجتماعی، در رفتار قشر نوجوان و تغییر رفتار اجتماعی آنان، نقش مهمی ایفا میکند. گسترش روزافزون ماهوارهها، باعث بیبندوباری، بهوجود آمدن فساد فراگیر در جامعه، به انحطاط کشیده شدن برخی افراد و در نهایت، گسترش روزافزون آسیبهای اجتماعی، ایجاد انواع گروههای منحرف غربی شده است. هرچند در ابتدا چنین بهنظر میرسد که پیشرفت رسانههای ماهوارهای بهصورت بیقید و شرط پدیدهای مطلوب است و برای تحقق دهکدهی جهانی، ضرورت تام دارد؛ ولی در تجربهی کوتاه چندین ساله معلوم شده که برخی پیآمدهای سوء این پدیده از حیث فرهنگی بهشدت آسیبزاست.
بیشتر افراد جامعه زمان طولانی از شبانهروز را به تماشای برنامههای ماهوارهای اختصاص میدهند و این امر سستی نظام خانوادهها را بهدنبال دارد. در نهایت، بیشترین اثر منفی چنین برنامههایی در دورهی سنی نوجوان و جوان دیده میشود. البته برنامههای مخرب در این سنین روی هردو جنس تأثیر یکسانی دارد؛ اما بهخاطر آنکه دختران در مقایسه با پسران وقتهای فراغت زیادتری دارند، بیشتر پیگیر فیلمها و سریالهای این رسانه بوده و متأسفانه چنین برنامههایی در شکلگیری هویت این جنس بیشترین تأثیر نامطلوب را دارد. بهگفتهی روانشناسان، نوجوان در سن بلوغ دچار بحران هویت میشود. بنابراین، در پی یافتن اطلاعاتی است تا بتواند به کنجکاویها و تحولهای خویش در این دوران پاسخ دهد. اگر نوجوان بهدلیل کمبود و نداشتن فضاهای تفریحی، آموزشی، فرهنگی و مذهبی در محیط خانواده یا جامعه به تماشای ماهواره علاقهمند شود، خواسته یا ناخواسته درگیر لذتها و جاذبهی برنامههای مبتذل و مستهجن شده و از خط مستقیم خارج میگردد. در واقع، نوجوان، ماهواره را ابزاری برای ارضای امیال درونی و جنسی خود میداند و چون شرایط ازدواج و تشکیل زندگی زناشویی را ندارد خواهد کوشید عطش کاذب خود را از این راه فرونشاند.
بودن یا نبودن؟
امروزه علم و تکنولوژى از عنصرهاى تأثیرگذار بر فرهنگهاى ملى هستند و ماهیت جهانشمول دارند. بنابراین، پذیرفتنى نیست که کشورى مرزهاى خود را بهروى دانش و فنون در عرصههاى مختلف باز کند؛ و مانع از ورود فرهنگ بهرهگیرى از آن شود. بهطور مثال، اتومبیل، یک پدیدهی صنعتى پیشرفته است که تحولى شگرف در عرصهی فرهنگ حمل و نقل، شهرنشینى، آداب، قوانین و هنجارهاى مصرفکنندگان فراهم آورده است. در نتیجه، تلویزیون و ماهواره نیز از همان مقولهاند. در اینجا بُعد هنجارى مبادلهی فرهنگى، یعنى سود و زیان آن و ارزشهاى قابل مبادله و هزینهی فرصت هرکدام در یک فراگرد پیوستهی درازمدت، مسئلهاى جدى است. کشورها هنگامى گرفتارتر از پرداخت منفى در مبادلههای فرهنگى مىشوند که نتوانند در مقابل واردات، صادرات مناسب و متوازنى داشته باشند. بهتدریج، با انباشت تراز منفى، کشورها از قرار گرفتن زیر سلطهی فرهنگ قوى و خلاق ناگزیر مىشوند و مجبورند به خواستهاى مشروع و نامشروع آنها تن بدهند. پس هر فرهنگى دو راه بیشتر ندارد؛ یا باید از طریق ارتباط با دیگر فرهنگها به رقابت بپردازد و پویایى خود را تضمین کند و یا باید در انزواى مطلق به سر برد و به رکود تدریجى و سرانجام افول و فروپاشى تن دهد. توسعه نه بهمعناى نابود کردن هویت فرهنگى؛ بلکه برعکس، بهمعناى حفظ آن است و مفهوم حفظ هویت فرهنگى نیز پرهیز از تحول فرهنگى بر اساس درس گرفتن از جوامع پیشرفتهتر نیست؛ مثلاً باید با حفظ هویت فرهنگى به آرمانهاى نوسازى نیز متمسک شد؛ چراکه این آرمانها زمینههاى توسعه را در جوامع سنتى فراهم مىآورد. از اینرو، فرهنگها و ارتباط فرهنگها با یکدیگر ضرورى است و در این برخوردها و ارتباطها است که فرهنگها بهسوى تکامل گام برمىدارند و به نوسازى خود مبادرت مىورزند. واقعیت این است که نه فرهنگ غرب یکسره منحط است و نه فرهنگ ما بىنیاز از تحول تمدن غرب، بر بنیاد لذتهاى متکثر، متنوع و بىشمار متناسب با پستترین غرایز انسانى بنیان شده است. نرمافزار و سختافزار غرب در جهت هرچه بیشتر ارضا کردن نفسانیت بشرى شکل گرفته است. از این رو، در ایجاد غفلت، بسیار قوى عمل مىکند و کمترین مجال را براى جذابیتهاى معنوى دیگر فرهنگها باقى مىگذارد(تشیع و مدرنیته در ایران معاصر،٢٣٨). حال باید پرسید با توجه به تهاجم غرب به فرهنگ اصیل اسلام و حکم شرعى استفاده، خرید، فروش و تولید آنتنهاى ماهواره که اخیراً گسترش پیدا کرده و اساساً تماشاى برنامههاى ماهواره که ممکن است در آن هم فیلمهای مستهجن و هم فیلمهای آموزنده و مفید باشد چیست؟ باید گفت که استفادههاى حلال از ماهواره اشکالى ندارد و خرید و فروش وسایل آن اگر به همین قصد باشد بدون اشکال است. ماهواره همچون رادیو و تلویزیون، هم استفادهی حلال دارد و هم استفادهی حرام(منتظری، 274).
از سویی دیگر، این مسئله مطرح میشود که آیا خرید و نصب آنتنهاى ماهوارهاى در منازل جایز است؟ ثانیاً استفاده افراد از برنامهها چهگونه است؟ ثالثاً آیا منع کودکان از دیدن برنامهها، مجوّز تهیه و نصب آنتن و استفادهی بزرگترها (پدر و مادر) است یا خیر؟ در جواب باید گفت: اولاً، با توجه به آنچه مطّلعین اظهار مىدارند برنامههاى ماهواره اکثراً موجب شیوع فحشا و منکر، بهخصوص در رابطه با نسل جوان است؛ لذا خرید و نصب آنتنهاى ماهوارهاى جایز نیست. ثانیاً، صرف استفاده از برنامهها، اگر خارج از برنامههاى فوقالذکر باشد و موجب انحراف اخلاقى و یا اعتقادى و غیره نباشد، مانعى ندارد. ثالثاً، اگر استفادهی بزرگترها در همان محدودهاى باشد که در جواب دوم ذکر شد، مانعى ندارد. در عین حال، عدم جواز خرید و نصب به قوّت خود باقى است(فاضل موحدی لنکرانی، ٢۴۶).
نهایت اینکه در آینده با ورود تلویزیونهای نسل جدید، دیگر نیازی به نصب دیش و تنظیم شبکههای ماهوارهای نیست. بالأخره تمام خانوادهها با این امر مواجه میشوند و از هماکنون باید چارهای اندیشید. با تمام این تفاسیر مسئلهی بودن یا نبودن است. آیا به کل باید از دهکدهی جهانی فاصله گرفت و انزوا را پیش گرفت یا همگام با چنین تکنولوژی که خواهی نخواهی وارد زندگی افراد میشود در عرصهی بینالمللی پیش رفت؟ اینجاست که نقش خانواده بیش از همیشه خودنمایی میکند. خانواده و فرایند فرهنگپذیری اندیشمندان اگرچه از تأثیر مدرسه، گروههاى همسال، رسانهها و... غافل نیستند؛ اما براى خانواده نقش ویژهاى قائل هستند؛ زیرا فرد در خانواده فرایند فرهنگپذیری (باور به ارزشها) را مىآموزد. شخصیت افراد بیش از همه در آغوش خانواده شکل مىگیرد و تکامل مىیابد. در معارف اسلامی نیز بهنقش خانواده بهصورتى عمیق و دقیق توجه شده است. دین مقدس اسلام نهتنها دربارهی انتخاب همسر و تشکیل خانواده دستورها و سفارشهاى فراوانى دارد. روایتهای فراوانى دربارهی تربیت فرزند در متون روایى شیعه آمده که حقوق فرزندان بر والدین را برشمردهاند؛ از جمله: نام نیک، آموزش، تربیت صحیح، پاکیزه نگاه داشتن فرزند و مانند آن. فرزندان را باید بهگونهاى تربیت کرد که هنگام رشد و بلوغ، نسبت به ارزشهاى واقعی بیگانه نباشند. این همه تأکید در بیان و زبان شرع مقدس بدان جهت است که والدین در رسوخ فرهنگ و ارزشها در جان و جسم فرزندان، نقش بىبدیلى دارند. خانواده است که فرد را فرهنگپذیر و مؤمن به ارزشها مىکند. فردى که در خانواده فرهنگپذیر شد و به ارزشها شناخت و آگاهی پیدا کرد، هم خود در برابر ارزشها احساس مسئولیت مىکند و هم دیگران و جامعه را بهسوی ارزشها ترغیب و تشویق میکند. اگر فرزند در آغوش خانواده شخصیتى ارزشى پیدا کند و با ارزشها شخصیت انسانى و ملکوتىاش رشد یابد، چونان گوهرى است که اگر در میان خار و خاشاک هم دفن شود، هویت و درخشندگىاش را از دست نمىدهد. اگر در دامن خانواده، شخصیتى مستقیم ارزشى پیدا نکند، همانند خار و خاشاکى است که اگر در میان جواهرات نیز دفن گردد، هویت خاکىاش منزلتى بالاتر از زیر پا قرار گرفتن ندارد. از این رو، نخستین و مهمترین جایى که براى حفظ و نشر ارزشها باید به سراغ آن رفت، خانواده است(خطیبی کوشکک، 44). اینگونه میتوان هویت با ارزش نوجوانان و جوانان کشور را با وجود نفوذ فرهنگهای بیگانه از هر آلودگی حفظ کرد.
منابع: تشیع و مدرنیته در ایران معاصر (١٣٨٧)، ج 2، قم، ناشر مؤسسهی آموزشی پژوهشی امام خمینی. فاضل موحدی لنکرانی، محمد (١٣٨٣)، جامع المسائل، قم، نشر امیر محل. خطیبی کوشکک، محمد (١٣٨۶)، راهکارهای حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس، قم، انتشارات زمزم هدایت. منتظری، حسین علی (١٣٨٣)، رسالهی استفتائات، ج 2، تهران، نشر سایه.