نویسنده

انسان‌ها در زندگی به‌طور دائم در فضای مبارزه هستند. در حقیقت، ما همواره در حال جذب و دفع هستیم. این مبارزه و جدال البته در تمام عالم خلقت نیز دیده می‌شود آن‌چنان‌که خداوند شب را در دل روز و روز را در دل شب قرار داده است.

در این جدال همیشگی، جهل و دانایی وجود دارد. از این‌رو، بعثت پیامبران الهی برای آن بوده تا دست انسان‌ها را بگیرند و به او کمک کنند تا در این مبارزه پیروز شود. البته یک‌سری پیامبران زمینی یعنی همان پیشوایان مکاتب سیاسی و فلسفی نظیر لیبرالیسم، سوسیالیسم و... نیز چنین ادعایی دارند؛ اما می‌بینیم که پس از گذشت زمان، یک پیامبر زمینی دیگر نظریه‌های قبلی‌ را رد می‌کند و مکتب او تشنه به خون مکتب نفر قبلی می‌شود. درحالی‌که پیامبران آسمانی با هم هیچ اختلاف نظری ندارند و بلکه حرمت هم‌دیگر را نیز دارند. یک فرد مسلمان بر این باور است که هیچ انسانی نمی‌تواند برای انسان دیگر نسخه بپیچد و فقط کسی که انسان را خلق کرده است می‌تواند مبنای عمل و مسیر خوش‌بختی او را ترسیم کند. در حقیقت پیامبران الهی نیز عرضه‌کننده‌ی همین نسخه و راهنمای عمل هستند.

این‌جاست که باید انتخاب کنیم و تکلیف خود را مشخص کنیم بالأخره می‌خواهیم به کدام راه و روش زندگی کنیم؟ براساس فراخوان پیامبران زمینی یا بر اساس فراخوان پیامبران آسمانی؟

اگر فراخوان پیامبران الهی را پذیرفتیم، طبیعی است که در مسیر جهل و دانایی باید نظر و عمل را بر هم منطبق کنیم. اول باید بپذیریم خوش‌بختی و سعادت ما در این جدال در تبعیت کامل از این نسخه است نه آن‌که از یک طرف بگوییم که مسلمان هستیم، معتقد به خداوند هستیم، پیامبر و خدا را قبول داریم، مبانی دین را قبول داریم و از طرف دیگر در رفتارمان از آن‌چه قبول داریم تبعیت نکنیم. به‌عبارت دیگر، صرفاً دانستن و عالم شدن کافی نیست. علم باید در حوزه‌ی عمل وارد شود تا ارزش پیدا کند.

برای اصلاح سبک زندگی، باید بازگردیم و تجدیدنظر کنیم. در واقع آن‌چه که ما در تفکر به آن رسیده‌ایم در حوزه‌ی عمل جاری می‌کنیم؟ عرفا، علما و پیشوایان دینی به ما تعلیم داده‌اند که شب‌هنگام و در موقع خواب وضو بگیرید، سجاده بیندازید و زمانی را به تفکر اختصاص دهید. چه خلأهایی را در روز داشته‌اید؟ ببینید چه‌قدر در انجام وظایف خود قصور داشته‌اید؟ چه‌قدر از باب ریا وارد شده‌اید؟ چه‌قدر به دوست‌مان پشت‌پا زده‌اید؟ چه‌قدر به پدر و مادرمان احترام گذاشته‌اید؟ چه‌قدر خلاف واقع گفته‌اید؟

این روشی است که برای اصلاح سبک زندگی تعلیم داده شده است و خرجی هم ندارد. منابع دینی برای این‌که ما را برای حضور در این جدال خیر و شر تشویق و حمایت کند گفته‌اند که هر روز باید یک روز نو باشد، هر روزت باید عید باشد و اگر دو روز شما با هم برابر باشد؛ مغبون هستید.

با این نگرش باید دائماً در حال اصلاح سبک زندگی باشیم و این اصلاح، لحظه‌ای نیست بلکه دائمی و مستمر است. هر لحظه باید نسبت به لحظه‌ی دیگر تفاوت بکند و ابتدا باید تصمیم بگیریم که می‌خواهیم پیروز این جدال باشیم یا خیر؟ اگر می‌خواهیم پیروز باشیم با چه مبانی و نقاط اتکا حرکت کنیم؟ این مبانی را نیز مربیان آسمانی در اختیار ما قرار می‌دهند، همان‌گونه که در یک مسابقه‌ی ورزشی نیز مربیان هستند که ظرائف پیروز شدن را به بازیکنان تعلیم می‌دهند.

در این ایام که جامعه‌ی ما در معرض تهاجم فرهنگی بیگانگان است و برای تغییر در مبانی ارزشی هجوم آورده‌اند؛ میدان آن جدال و مبارزه، به‌مراتب گسترده‌تر است. از یک طرف در معرض تهاجم فکری و فرهنگی هستیم و از طرف دیگر باید مبانی اصیل فکری خویش را تقویت کنیم. هم بتوانیم خنثی کنیم هم بتوانیم تعالی پیدا کنیم. این همان مقوله‌ای است که در حوزه‌ی زندگی و در شیوه‌ی زندگی‌مان به‌شدت به آن نیاز داریم و راه نیل به آن نیز صرفاً در دایره‌ی تعالیم پیامبران الهی است.