همسران جوان باید مهارت‌های اجتماعی را بیاموزند


ارتباط پدیده‌ای است اجتماعی که بین دو یا چند نفر اتفاق می‌افتد و در جریان آن افراد به رد و بدل کردن اطلاعات و احساس‌ها می‌پردازند. معمولاً ارتباط موفق در مباحث اجتماعی بین افرادی اتفاق می‌افتد که نقاط اشتراک بیش‌تری داشته باشند. سخن معروفی است که می‌گوید «خارپشت‌ها می‌خواهند که با هم ارتباط داشته باشند؛ ولی تیغ‌های‌شان مانع می‌شود.» این سخن می‌خواهد بیان کند که راه ارتباط، داشتن نقاط اشتراک یا تفاهم است. «ارتباط مناسب و سازنده، نه ‌تنها در موفقیت زندگی خانوادگی؛ بلکه در زندگی اجتماعی هم بسیار مهم است به‌طوری که بسیاری شرط موفقیت و خوش‌بختی افراد را داشتن مهارت ارتباطی می‌دانند»(اعرابی، 4).

مهارت‌های ارتباطی در زندگی مشترک همسران جوان

آغاز زندگی مشترک با پیمان مقدس ازدواج بین دو نفر (زن و مرد) شروع می‌شود. زن و مردی که از دو خانواده‌ی متفاوت و گاهاً دو قشر متفاوت هستند؛ لذا تفاوت سلیقه و اخلاق بین این دو سبب می‌شود برقراری ارتباط سالم و سازنده بین آنان کمی مشکل به‌نظر آید. گذشته از تفاوت‌های ساختاری و اخلاقی که بین زنان و مردان وجود دارد مهارت برقراری ارتباط هم بین زنان و مردان متفاوت است. اساس تشکیل خانواده و استحکام و دوام آن بر ارتباط سالم و سازنده استوار است؛ به‌بیان دیگر، تفاوت بین یک زن و مرد غریبه با زن و شوهر در خانواده، فقط در نحوه و کیفیت ارتباط خلاصه می‌شود؛ لذا خانواده‌ای خوش‌بخت و سرزنده است که ارتباط خوب و صمیمانه‌ای بین اعضای خانواده حاکم باشد. جامعه‌ای سالم و پیش‌رو است که از خانواده‌هایی موفق و بانشاط تشکیل شده باشد. خانواده‌ها مانند سلول‌های یک تن واحد، یعنی جامعه هستند؛ لذا هرچه این سلول‌ها بهتر و سالم‌تر باشند جامعه موفق‌تر و پیش‌روتر خواهد بود. متأسفانه در کشور ما به‌دلیل این‌که جوانان، آموزش‌های لازم را در خصوص مهارت‌های ارتباطی نمی‌بینند، آمار طلاق‌های پنهان یا عاطفی بسیار بیش‌تر از طلاق‌های رسمی است. در جامعه‌ی ما زوج‌هایی هستند که علی‌رغم تشکیل خانواده و داشتن فرزند، به‌صورت ظاهری و رسمی در کنار هم زیر یک سقف زندگی می‌کنند و ارتباطی عاطفی با هم ندارند و گاهی به دلایلی (هم‌چون آینده‌ی فرزندان -حفظ آبرو- مذموم بودن طلاق) مجبورند کنار هم زندگی کنند و هم‌دیگر را تحمل کنند. این موضوع نشان‌دهنده‌ی نداشتن مهارت ارتباطی بین همسران جوان است.

«از دیدگاه اسلام ارتباطی سالم است که بر پایه‌ی تکریم شخصیت و عزت نفس و احترام متقابل باشد. امیرمؤمنان علی(ع) می‌فرماید: کسی که از کرامت نفس برخوردار شد، شهوت‌های نفسانی در نظرش خوار و ناچیز می‌آید»(حسینی، 30). به همین‌جهت، ضرورت دارد آموزش‌های لازم به زوج‌های جوان قبل از ازدواج داده شود.

پیش‌نهادهایی برای تقویت مهارت‌های ارتباطی

* اولین رکن در برقراری ارتباط سالم بین زوج‌های جوان، احترام و درک متقابل است. همسران باید برای هم احترام بالایی قائل باشند و هم‌دیگر را ارزش‌مند و منحصربه‌فرد تلقی کنند و این احترام را به‌زبان آورند. احترام در اصلی‌ترین شکل آن از طریق توانایی گوش کردن و توجه به همسر نشان داده می‌شود. درک متقابل هم یعنی زوجین در شرایط بحرانی و سخت خود را جای دیگری بگذارند تا بتوانند هم‌دیگر را درک کنند. هنگامی هم که ابهام یا سوء برداشتی به‌وجود آمد این عبارت ساده را به‌کار ببرند. «مطمئن نیستم حرف‌هایت را به‌خوبی فهمیدم؛ می‌توانی بیش‌تر توضیح دهی؟» این جمله‌ی ساده به همسر می‌فهماند که تلاش می‌کنم تو را درک کنم و از دیدگاه تو به موضوع نگاه کنم. در حقیقت، این همه‌ی آن چیزی است که به درک و فهم مربوط می‌شود یعنی توانایی دانستن و درک هم‌دلانه‌ی آن‌چه همسر تجربه کرده است.

* دومین رکن در برقراری ارتباط سالم بین زوجین، چشم‌پوشی از خطاها و برخورد منطقی است. بیش‌ترین سفارش اسلام در مورد مسائل زناشویی، گذشت و اغماض در لغزش‌ها و اشتباه‌ها است. زن و مرد باید مانند لباس یک‌دیگر باشند و خطاها و زشتی‌های هم را بپوشانند. خداوند در سوره‌ی بقره آیه‌ی 187 می‌فرماید: «آنان (زنان) لباس شما هستند و شما (مردان) لباس آنان هستید». وجود عفو و گذشت به‌یقین کانون خانواده را گرم نگاه می‌دارد و اثرهای خوبی بر عواطف زوجین دارد. خداوند در سخت‌ترین حالت‌های زندگی مشترک؛ حتی آن‌جا که کار به‌جدایی می‌کشد فرمان به گذشت و بخشش داده است. به‌این ترتیب، در اختلاف‌های زناشویی بخشش و گذشت لازمه‌ی یک زندگی موفق است.

خداوند در آیه‌ی22 سوره‌ی نور می‌فرماید: «باید عفو کنید و چشم بپوشید. آیا دوست نمی‌دارید خداوند شما را ببخشد؟ و خداوند آمرزنده و مهربان است.» عفو و گذشت، عشق و محبت را تداوم می‌بخشد. در مواقعی ممکن است شخصی بتواند بر همسر خود چیره گردد و یا حتی آبروی او را بریزد؛ ولی منطق حکم می‌کند که کوتاه بیاید و برای تداوم زندگی اغماض کند.

تعادل در زندگی مشترک زمانی برقرار می‌شود که روابط متقابل بر پایه‌های عقل و منطق استوار باشد. ممکن است زوجه از همسرش خواسته‌ای داشته باشد که اگر به‌صورت منطقی فکر کند وصول آن امکان‌پذیر نباشد و از عهده‌ی همسر خارج باشد؛ لذا اگر زوجین در ارتباط با هم‌دیگر منطق را رعایت کنند کانون خانواده مستحکم‌تر می‌گردد.

* سومین رکن، رعایت احکام و ارزش‌های الهی در زندگی خانوادگی است. بسیاری از اختلاف‌ها و درگیری‌ها بین زوج‌های جوان، بدان دلیل است که یکی از زوجین یا هردو به اصول و ارزش‌های دینی و اخلاقی پایبند نیست و هرگونه خلاف یا ناشایستی را انجام می‌دهند. احساس معنویت در زندگی آرامش می‌آورد. آرامش و معنویت روحی برای ایجاد توازن، شادی، کامیابی و احساس ارزش‌مندی مفید است.

اسلام کامل‌ترین دین است و برای کل زندگی برنامه دارد. بیش‌ترین سفارش‌ها و توصیه‌های اسلام در مورد زندگی خانوادگی و زوجین است که اگر رعایت شوند، عشق و محبت در خانواده‌ها دائمی می‌گردد؛ احکام و ارزش‌هایی مانند: حفظ حجاب و عفاف -لغو معاشرت و نگاه به نامحرم- دوری از مواضع اتهام.

* چهارمین رکن در خصوص مهارت‌های ارتباطی زوج‌های جوان، آگاهی و توجه به تفاوت‌های زنان با مردان است. بسیاری از زوج‌های جوان به‌دلیل بی‌اطلاعی از این تفاوت‌ها ناخواسته موجب رنجش خود و همسرشان می‌شود. برای این‌که زن و مرد بتوانند روابط صمیمانه و بهتری داشته باشند باید تفاوت‌های هم‌دیگر را بشناسند. تشریح این تفاوت‌ها در این مجال کم نمی‌گنجد؛ بلکه نیاز به بحث مستقلی دارد؛ اما به جهت ضرورت بحث، تفاوت‌های مهم ارتباطی بین زنان و مردان را مطرح می‌کنیم:

- هنگام بروز مشکل‌ها، مردان معمولاً دوست دارند تنها باشند و به‌اصطلاح به غار تنهایی فرو روند؛ ولی زنان بر خلاف مردان، دوست دارند حرف بزنند و خود را تخلیه کنند. همین تفاوت باعث می‌شود مرد موقعی که با چهره‌ای خسته و گاهاً ناراحت (به‌دلیل مشکل کاری) از محل کار به‌خانه برمی‌گردد با سؤال‌های پی‌درپی خانمش (که اطلاعی از روان‌شناسی مردان ندارد) مواجه شود. (چی شده؟ چرا ناراحتی؟ چیزی نمی‌گویی؟) در نتیجه مرد هم که دلیل این‌همه پرس‌وجوهای زنش را نمی‌داند، عصبانی شده و منجر به بحث و مشاجره گردد؛ لذا ارتباط سالم بین زوجین خدشه‌دار شود.

- مردها عقیده دارند وقتی کسی مشکلش را با آن‌ها در میان می‌گذارد باید به او راه حل بدهند؛ ولی زنان هدف‌شان از صحبت در خصوص مشکل‌ها فقط دریافت حس هم‌دردی و توجه مرد است. حالا یک مرد بی‌اطلاع، ممکن است در مقابل درددل همسرش فوری راه حل داده و ارتباط صمیمانه‌ی زوجین، ندانسته با مشکل و سردی مواجه شود. یک مرد آگاه در چنین مواقعی با حوصله و دقت و حس هم‌دردی به صحبت‌های زنش فقط گوش می‌دهد و با ابراز محبت و هم‌دلی زنش را مورد توجه و التفات قرار می‌دهد.

- دوست داشتن همسر در مردان معمولاً ثابت و دائمی بوده و تغییرهای کمی دارد؛ در صورتی که دوست داشتن در زنان دوره‌های صعود و افول زیادی دارد. ممکن است در دوره‌های خاصی به‌علت تغییرهای هورمونی زن، شوهرش را دوست نداشته باشد. مردان آگاه و باشعور باید این دوره‌ی کوتاه را تحمل کنند تا مجدداً زن به حالت اولیه برگردد. در این حالت، یک زوج جوان که اطلاعات لازم را ندارد، ممکن است با عصبانیت و دعوا وضعیت را وخیم‌تر کند و حتی منجر به از هم‌پاشیدگی زندگی‌شان گردد.

کلام آخر

همه‌ی زوج‌های جوان، ابتدای زندگی مشترک قصد و هدف‌شان خوش‌بختی و تشکیل خانواده‌ای موفق است. هیچ‌کس به‌نیت طلاق و جدایی ازدواج نمی‌کند و هیچ زوجی در ابتدای زندگی قصد دعوا وکشمکش ندارند؛ ولی بی‌اطلاعی از تفاوت‌های ارتباطی زن و مرد و گاهاً عدم مهارت ارتباطی زوجین سبب می‌گردد اختلاف‌های کوچک در زندگی پدید آمده و هرروز این اختلاف‌ها بزرگ و بزرگ‌تر شود. دقیقاً مانند سنگی که در آب می‌افتد ابتدا یک موج کوچک درست می‌کند؛ ولی به‌مرور موج‌ها بزرگ و بزرگ‌تر می‌شوند. اگر زوج‌های جوان از ابتدای زندگی با کسب مهارت‌های ارتباطی مانع چنین اختلاف‌های کوچکی شوند، می‌توانند زندگی خانوادگی خویش را بیمه کنند؛ البته جوانان این نکته را هم باید توجه کنند که گذار از دوران تجرد به دوران تأهل اتفاق بسیار مهمی است که باید جدی گرفته شود در دوران تجرد، فرد بیش‌تر برای خودش زندگی می‌کند و بیش‌تر خواسته‌های خودش مهم‌اند؛ ولی در مرحله‌ی تأهل، شخص فقط برای خودش زندگی نمی‌کند؛ بلکه منافع همسر و خانواده اهمیت پیدا می‌کند؛ لذا گذشت و ایثار در زندگی معنی پیدا می‌کند. امید که شاهد خوش‌بختی تمام جوانان و همسران جوان در کشور عزیزمان باشیم.

منابع:

- اعرابی، سید محمد (1386)، مدیریت ارتباطات، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی.

- حسینی، داود (1390)، روابط سالم در خانواده، تهران، مرکز پژوهش‌های صدا وسیما.