مشاوره برای همه


نقش‌های مهم مادری و همسری، موهبت بزرگ خداوند است که برعهده‌ی زن گذاشته شده و در صورتی که در ایفای این دو نقش آگاهانه و مسئولانه حرکت کند، در ساخت اجتماع گام بلندی برمی‌دارد.

زن در نقش مادری خود منشأ مهر و عالی‌ترین منبع سعادت خانوادگی است. کامروایی در خانه و احساس امنیت و آرامش در آن و نیز احساس قدرت و استقلال کودکان و تحول‌های جسم و روان فرزندان در خانواده بسته به وجود پرمهر مادر است. به جرأت می‌توان گفت علت بسیاری از مشکل‌های امروز جامعه‌ی ایران در زمینه‌ی تربیت فرزندان به این‌دلیل است که برخی زنان، دیگر نقش مادری خود را پذیرا نیستند و به آن افتخار نمی‌کنند؛ بلکه هر شغل سخیفی را در خارج از خانه به فرزندپروری ترجیح می‌دهند و به‌همین دلیل فعالیت‌های فرعی و جانبی و زندگی تجملی و آراستگی ظاهر را جایگزین داشتن فرزند و تلاش برای تربیت آن می‌کنند و فرزندان خود را به دست پرستارها و یا مهدهای کودک می‌سپارند.

از طرفی، بیانات مقام معظم رهبری در مورد نقش همسری زنان تأیید و تصریحی بر اهمیت این موضوع است. از آن‌جایی که وجود مفید و مؤثر مردان در جامعه، ارتباط مستقیمی با نقش همسری زنان آنان در خانواده دارد، همراهی زن با مرد در زندگی مشترک بسیار مؤثر و سازنده است. متأسفانه امروز در جامعه، گاهی شاهد آن هستیم که برخی زنان رسالت اصلی خود را فراموش کرده‌اند، از مهارت‌های زندگی مشترک آگاهی نداشته و در تحمل سختی‌های زندگی شکیبایی لازم را ندارند.

خانم م. ع، کارشناس زبان

هشت سال است ازدواج کرده‌ام و یک پسر پنج ساله دارم. حدود یک ماه است متوجه رابطه‌ی پیامکی همسرم با زنی غریبه شده‌ام. با وجود این مدرک، همه‌چیز را انکار می‌کند. به‌همین دلیل از آن موقع دائماً با هم دعوا داریم. گاهی فکر می‌کنم تبدیل به یک کارآگاه شده‌ام و وقتی خانه نیست آسایش ندارم. زمانی هم که کنار ماست از او متنفرم و دائماً او را چک می‌کنم و با هم دعوا داریم. اصلاً حوصله‌ی فرزندم را هم ندارم. خلاصه با آن‌که زندگی‌ام را خیلی دوست داشتم الآن چندان مطمئن نیستم و شرایط خیلی بدی دارم. از طرفی نمی‌دانم مطرح‌کردن این موضوع با خانواده‌های خودم و او به‌صلاح است یا نه. از این‌همه دعواهای بی‌نتیجه خسته شده‌ام، نمی‌دانم چه‌کاری درست است. لطفاً راهنمایی‌ام کنید!

 مشاور: گرچه حفظ آرامش و کنترل رفتار در مواقعی که هریک از زن و شوهر گمان می‌کنند که همسرشان به آن‌ها خیانت می‌کند کار آسانی نیست؛ باتدبیر عمل‌کردن در چنین شرایطی نتیجه‌ی بسیار مؤثرتری می‌دهد. بنابراین به‌نظر می‌رسد بهتر بود قبل از آن‌که مستقیماً این موضوع را با او مطرح کنید، ابتدا به‌صورت غیرمستقیم او را نسبت به عواقب ارتباط ناسالم مانند از بین‌رفتن اعتماد بین زن و شوهر و خراب‌شدن زندگی و آسیب جدی به فرزندتان هشدار دهید و تا حد امکان به همسرتان محبت و توجه کنید. سپس از احساس خود در این شرایط با او صحبت کنید. بداخلاقی و دعواکردن، به‌خصوص در حضور فرزندان، تغییرهای مثبتی در پی نخواهد داشت و اوضاع را بدتر می‌کند. هم‌چنین مطرح‌کردن این مسئله در این مرحله با خانواده‌ها به‌دلیل این‌که ممکن است نظرشان را برای همیشه نسبت به فرد خاطی تغییر دهند، کار درستی نیست و تنها زمانی که ابتدا خودتان نتوانستید مشکل را حل کنید و راهنمایی خواستن از فرد بی‌طرفی هم کمک‌کننده نبود؛ ‌بایستی ابتدا موضوع را با خانواده‌ی همسرتان در میان بگذارید تا با حفظ حرمت‌ها، فرصت اصلاح و بازگشت را از او نگرفته باشید. به‌هرحال، شک کردن نسبت به ارتباط ناسالم همسر از مواردی است که زن یا شوهر باید بسیار هشیارانه درباره‌ی آن عمل کنند.

خانم س. ه، کارشناس ادبیات

حدود بیست سال است ازدواج کرده‌ام و دو دختر دارم. با دختر چهارده‌ساله‌ام مشکل دارم. به‌نظر می‌رسد او اصلاً مانند خواهر بزرگ‌ترش نیست. با من بسیار بد حرف می‌زند، پرخاشگری می‌کند و به‌همین دلیل گاهی من و او هفته‌ها با هم قهر هستیم. او اصلاً سعی نمی‌کند از رفتار خواهر بزرگش الگو بگیرد. همین‌طور برخلاف خواهرش بسیار پرتوقع است و قدر زحمت‌های من و پدرش را نمی‌داند. نمی‌دانم باید با او چه‌گونه رفتار کنم. گاهی تصمیم می‌گیرم به مسئولین مدرسه‌اش شکایت کنم. از نظر اعتقادی هم مانند من و خواهرش نیست و خیلی آزاد فکر می‌کند. خلاصه از وقتی از مدرسه می‌آید در خانه جار و جنجال شروع می‌شود. لطفاً راهنمایی‌ام کنید.

مشاور: همان‌طور که خودتان مطرح کردید تفاوت‌های فردی بین فرزندان یک خانواده با یک نوع شیوه‌ی تربیتی یک‌سان هم وجود دارد. باید توجه داشت که به هرحال، دختر کوچک شما در سنین نوجوانی است که به‌شدت نیاز به خودبیانی و جلب توجه دارد و تحت‌تأثیر گروه هم‌سالان است. مقایسه‌ی او با خواهر بزرگ‌تر، سرزنش‌کردن او و ایراد گرفتن‌های مکرر اصلاً نتیجه‌ی مطلوبی ندارد. همه‌ی اعضای خانواده سعی کنید به او بیش‌تر محبت کنید و با مهربانی، الگوی رفتاری و عاطفی خوبی برایش باشید. تصحیح کاستی‌های نوجوانان در انجام واجباتی چون نماز خواندن و رعایت حجاب که دغدغه‌ی بسیاری از خانواده‌های کنونی است، تنها با زبان محبت و تشویق امکان‌پذیر است و گمان نمی‌کنم با تنبیه و تهدید به‌صورت ریشه‌ای و پایدار اصلاحی صورت پذیرد. از طرفی خیلی خوب است که شما با مدرسه در ارتباط باشید و از راهنمایی مشاوران باتجربه‌ی مدرسه در زمینه‌ی نحوه‌ی برخورد با نوجوان‌تان کمک بخواهید؛ اما شکایت کردن از او را درست نمی‌دانم. به‌نظر می‌رسد نوجوان‌داری نیاز به صبوری و آشنایی با مهارت‌های برخورد با آنان را دارد که والدین باید آن‌ها را بیاموزند. چگونگی رابطه‌ی دختران نوجوان با پدرشان هم اهمیت دارد. به هرحال، اگر گزارشی از ناآرامی و پرخاشگری غیرطبیعی و افت تحصیلی در محیط مدرسه هم وجود داشته باشد، بهتر است برای ریشه‌یابی مشکل از مشاور کمک بگیرید.

آقای ع. ح، کارشناس ارشد الکترونیک

مردی متأهل هستم و حدود هجده‌سال است ازدواج کرده‌ام و یک دختر سیزده‌ساله دارم. چندسال است هروقت بین من و همسرم اختلافی پیش می‌آید، همسرم دخترم را به‌طرف خودش می‌کشد و از من بدی می‌گوید و تمام کارهای مرا از گذشته تا به‌حال از نگاه خودش برای او مرور می‌کند. نتیجه‌ی این رفتار این است که دختر نوجوانم به من، یعنی پدرش بی‌احترامی و پرخاش می‌کند و حتی مرا دشمن خودش و مادرش می‌داند. وضعیت به‌گونه‌ای است که دخترم اجازه‌ی صحبت‌کردن و توضیح‌دادن مسائل را به من نمی‌دهد و حاضر نیست به حرف‌هایم گوش دهد. به‌همین‌دلیل با دیدن رابطه‌ی خوب سایر پدرها با دختران‌شان حسرت می‌خورم. آیا این رفتار دخترم مربوط به دوران بلوغ اوست و در آینده بهتر خواهد شد. چه‌طور باید این وضعیت را تغییر دهم؟

مشاور: به‌نظر می‌رسد درحال‌حاضر شما بیش‌تر نگران رابطه‌ی خود با دخترتان هستید، در‌حالی‌که این مسئله پیامد رابطه‌ی فعلی شما و همسرتان است و در صورتی که این رابطه اصلاح شود، مطمئناً رابطه‌ی شما با دخترتان هم به وضعیت مطلوب برخواهد گشت. توصیه‌ی من این است که با همسرتان در باره‌ی مشکل‌های خودتان و تأثیری که رفتار او بر دخترتان می‌گذارد صحبت کنید و سعی کنید بدون دخالت فرزندتان مشکل‌های‌تان را حل کنید و او را از خطر بی‌اعتمادی دختر به پدر آگاه کنید. اگر همسرتان واقعاً دخترش را دوست داشته باشد، باید بداند که بسیاری از آسیب‌های اجتماعی و مشکل‌های دیگر که دختران را تهدید می‌کند به‌دلیل عدم وجود رابطه‌ی خوب و مؤثر والدین به‌ویژه پدر با آن‌هاست. لازم به ذکر است که اتحاد یکی از والدین با فرزندان علیه دیگری از اشتباه‌هایی است که برخی زن و شوهرها برای اثبات خود یا شکست طرف مقابل در اختلاف‌های زناشویی انتخاب می‌کنند، که معمولاً هم نتیجه‌ی نامطلوبی برای کل خانواده دارد. اگر همسرتان با صحبت‌های شما قانع نشد می‌توانید از مشاور کمک بگیرید. در مورد نحوه‌ی برخورد با دختر نوجوان‌تان هم باید توصیه کنم به او فرصت دهید تا خود قضایا و شنیده‌هایش را تحلیل کند و همواره از محبت شما برخوردار باشد.