نقش امام خمینی در بیداری زنان جهان اسلام
اشاره
شخصیت والایی چون امام خمینی(ره) به نقش و جایگاه زن مسلمان در جامعه اهمیت فراوانی داده است تا آنجا که سیمای زن در اسلام، عرصههای حضور زنان در اجتماع، تحول جایگاه زن با وقوع انقلاب اسلامی و همچنین نقش زنان در بیداری اسلامی در منطقهی خاورمیانه، برخاسته از تفکر غنی و توانمند ایشان است. نگاه امام، نگاهی جامع به ابعاد وجودی زن است و نقشآفرینی زن را از نگاه اسلام نقشی متعالی، سالم، سازنده، انسانساز، سرنوشتساز و کاملکننده نیمی دیگر از جامعه و سازندهی جوامع و نظامها میداند . همچنان که از نظر اسلام، زن موجودی والا و ارزشمند است که در عرصههای فردی، اجتماعی و خانوادگی توان رسیدن به بالاترین جایگاه انسانی را دارد.
غائله انجمنهای ایالتى و ولایتى
هدف از تصویبنامهی انجمنهای ایالتی و ولایتی در هیأت دولت، این بود که گناه تیرهبختى زنان را به گردن اسلام و قانون اساسی انداخته و زمینه را برای اسلامزدایى کشور و قانون اساسى و سپردن پستهای حساس به دست عوامل بیگانه که تحت عنوان اقلیتهای مذهبى به خیانت، جاسوسى و بیگانهپرستی مشغول بودند هموار مىساخت. امام خمینى(ره) که توطئهی دشمن را دریافته بودند و آن را مقدمهاى براى اجرای برنامههای ضداسلامی دیگر شاه مىدانستند، بلافاصله علماى طراز اول قم را دعوت به مشورت کردند و در پایان جلسه، این تصمیمات گرفته شد: «طى تلگرافى به شاه، مخالفت مراجع و علما با لایحه، اعلام و لغو فورى آن درخواست شد؛ علماى تهران شهرستانها از طریق نامه و... در جریان امر قرار داده شوند و هفتهاى یکبار یا بیشتر جلسهی مشورت بین علما برقرار شود تا تصمیمات با وحدت نظر و عمل توأم گردد» (انقلاب اسلامی و انقلابهای جهان، ص 50).
از دستآوردهاى قیام مردم علیه تصویبنامه مىتوان آگاه شدن تودهها، نمایان ساختن ماهیت ضداسلامی شاه، دمیدن روح امید، اتّحاد و هماهنگى دینى علماى روحانى و مردم و... را نام برد. اندکى بعد، رژیم شاه سعى کرد با دستآویز قراردادن نقش زن و حقوق او در لایحهی انجمنهای ایالتى و ولایتى و با استفاده از هفده دى (روز کشف حجاب) اعتبار ازدسترفتهی خویش را جبران کند و با به خیابان کشاندن اجبارى زنان کارمند، دختران دانشآموز و... قدرت خود را به رخ روحانیت و مردم بکشد؛ ولى با تصمیم امام(ره) مبنى بر اینکه، اگر این روز جشن گرفته شود، به مناسبت فاجعهی مسجد گوهرشاد که در چنین روزى رخ داده بود، عزاى ملى اعلام مىکند، رژیم را از گفتهی خود منصرف کرد (انقلاب اسلامی و انقلابهای جهان، ص 50). زن، مربی جامعه تدابیری برای بیداری زنان از سوی امام خمینی(ره) در لحظه لحظهی شکلگیری انقلاب فراوان یافت میشود؛ تأکید ایشان بر مسئولیت مادران که مربی جامعه هستند نیز، از جملهی این موارد است. چنانچه ایشان به مناسبت اعلام سالروز ولادت حضرت فاطمه(س) به عنوان روز زن، پیامی صادر کردند: «تمام ابعادی که برای زن متصور است و برای یک انسان متصور است، در فاطمهی زهرا(س) جلوه کرده و بوده است. یک زن روحانی، یک زن ملکوتی، یک انسان به تماممعنا انسان، تمام نسخهی انسانیت، تمام حقیقت زن، تمام حقیقت انسان، او زن معمولی نیست. این موجود ملکوتی است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است، بلکه موجود الهی جبروتی، در صورت یک زن ظاهرشده است.» ایشان در قسمت دیگری از پیام خود به مسئولیت و شأن زنان پرداخته و نوشتهاند: «زن مربی جامعه است. از دامن زن انسانها پیدا میشود. مرحلهی اول مرد و زن صحیح، از دامن زن است. مربی انسانها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست میکند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد میکند. مبدأ همهی سعادتها از دامن زن بلند میشود؛ زن مبدأ همهی خیرات است» (دانشنامهی امام خمینی، ج ٢ ، ص794).
امام دربارهی ویژگیهای حضرت زهرا(س) و روز زن میفرماید: «روز زن، روز زنى است که دخترش در مقابل حکومتهاى جبار ایستاد و آن خطبه را خواند و آن حرف را زد، آن حرفها را زد. یک زن در دنیا آمد که مقابل همهی مردان است. یک زن به دنیا آمد که نمونهی انسان است، یک زن به دنیا آمد که تمام هویّت انسانى در او جلوهگر است. تاریخ اسلام، گواه احترامات بىحد رسول خدا، به این مولود شریف است، تا نشان دهد که زن، بزرگى ویژهاى در جامعه دارد که اگر برتر از مرد نباشد، کمتر نیست» (دانشنامهی امام خمینی، ج ٢ ، ص 8288). تربیت فرزند از مرد برنمیآید یکی از نزدیکان امام خمینی(ره) میگوید: «ایشان نقش مادر را در خانه خیلی تعیینکننده میدانستند و به تربیت بچهها بسیار اهمیت میدادند. گاهی که ما شوخی میکردیم و میگفتیم پس زن باید همیشه در خانه بماند، میگفتند شما خانه را کم نگیرید؛ تربیت بچهها کم نیست. اگر کسی بتواند یک نفر را تربیت کند، خدمت بزرگی به جامعه کرده است. ایشان معتقد بودند که تربیت فرزند از مرد برنمیآید و این کار دقیقاً به زن بستگی دارد؛ چون عاطفهی زن بیشتر است و قوام خانواده هم باید براساس محبت و عاطفه باشد» (دانشنامهی امام خمینی، ج ٢ ، ص ۶۵٧٠). مسئولیت سنگین مادری مادران در محیط خانه وظیفهی خطیر و مهم تربیت فرزندان را بر عهده دارند. امام در بیان این جایگاه مهم و حیاتی خطاب به زنان میفرمایند: «شما این مسئولیت بزرگ را دارید که باید بچههای خودتان را که نوزاد هستند و نفوسشان تربیت را زود قبول میکند، خوب و بد را زود قبول میکند، شما از اول طوری که این بچهها در دامان شما بزرگ میشوند، مسئول افعال و اعمال آنها هستید؛ همانطوری که اگر یک بچه خوب تربیت کنید، ممکن است سعادت یک ملت را همان یک بچه تأمین کند؛ یک بچهای که در دامن مادر تربیتش اسلامی نباشد، تربیت انسانی نباشد، انحراف داشته باشد، ممکن است بعدها یک جامعه را به فساد بکشد.» ایشان همچنین در مورد رسالت مادری و جایگاه مادر که یک معلم است، فرمودند: «این تربیت باید از دامن شما خانمها شروع بشود. از دامن شما باید این مطلب شروع بشود که بچهها را تربیت کنید؛ یک تربیت صحیح اسلامی. به اینکه خودتان وقتی بچه در دامنتان هست، همهی چشم و گوشش به فعل و قول شماست. اگر معلم یک معلم صحیحی باشد، از مدرسهی این افراد صحیح بیرون میآیند و یک جامعه صحیح میشود. در مادریتان هم باید تهذیب کنید، یک افراد صحیح تحویل جامعه بدهید، یک جامعه را صحیح کنید» (قاسمی، 1391). حضور زنان دستآورد انقلاب اسلامى بود، یا انقلاب اسلامى دستآورد حضور زنان؟ رهبر انقلاب اسلامى، حضور زنان را «معجزهی بزرگ اسلام» مىنامند و نتیجهی «نور ایمان» و «قدرت اسلام و قرآن» و علت تحول زنان را «اسلامى بودن انقلاب» مىشمارند. این حضور «آتشى الهى»است که خداوند آن را روشن کرده است. تحولى که «بزرگترین ثمرهی انقلاب» است و حضرتش از آن به «عظمت» یاد مىکنند و آن را بزرگتر از «پیروزى انقلاب» مىدانند. سپس به ارادهی الهى و با قدرت اسلام و «انقلاب اسلامى» بوده است که زنان ایرانى متحول شدهاند، احساس وظیفه کرده و در صحنههاى مختلف انقلاب حضور یافتهاند؛ از این جهت است که زنان «مدیون» و «وامدار» اسلام و انقلاب اسلامى هستند. از سوى دیگر، این حضور زنان در عرصههاى مختلف است که «تضمینکنندهی پیروزى» است و اسلام را بیمه مىکند (دانشنامهی امام خمینی، ج ٢، ص ۶٠٨6). آزادى زنان ایرانى مرهون انقلاب اسلامى مىشود و انقلاب اسلامى وامدار زنان متعهد. حضور اجتماعى زنان، احیای اسلام است یا پشتپازدن به آن؟ این سؤال نیز به کّرات قبل از پیروزى انقلاب اسلامى از شخص حضرت امام(ره) سؤال مىشود و ایشان در پاسخ مىفرمایند: «تبلیغات سوء شاه و کسانى که با پول شاه خریده شدهاند، چنان موضوع آزادى زن را براى مردم مشتبه کرده که خیال مىکنند اسلام آمده است فقط زن را خانهنشین کند؛ چرا با درس خواندن زن مخالف باشیم؟ چرا با کار کردن او مخالف باشیم؟ چرا زن نتواند کارهاى دولتى انجام دهد؟ چرا با مسافرت کردن او مخالفت کنیم؟ زن چون مرد در تمام اینها آزاد است. زن هرگز با مرد فرقى ندارد.» ایشان هنگامى که هنوز در تبعید به سر مىبرند در این باره مىفرمایند: «این تبلیغات که اگر اسلام پیدا شد، مثلاً دیگر زنها باید بروند توى خانهها بنشینند و قفلى هم به درش بزنند که بیرون نیایند، چه حرف غلطى است که به اسلام نسبت بدهند!» و استدلال مىفرمایند که «صدر اسلام، زنها توى لشکرها هم بودند؛ توى میدانهای جنگ هم مىرفتند» (دانشنامهی امام خمینی، ج ٢، ص ۶٠٨7). امام(ره) با اشاره به حضور مؤثر زنان در نهضتهای صدسالهی اخیر که به رهبرى روحانیت شیعه در کشور به وقوع پیوسته، مىفرمایند: «کسى که تاریخ این صدساله را مطالعه کرده، مىداند در جنبشهای اصیلى که در ایران بوده است، قبل از این دورهی رژیم پهلوى، جنبش تنباکو و جنبش مشروطیت، زنها همدوش با مردها فعالیت مىکردند. زنها در جامعه بودند و با مردها راجع به امور سیاسی، امور اجتماعى و گرفتاریهای مملکت خودشان فعالیت مىکردند؛ همانطورى که مردها در آن وقت قیام مىکردند، قیام مىکردند» (دانشنامهی امام خمینی، ج ٢، ص ۶٠٨٨). دستآوردهاى فرهنگى انقلاب اسلامى یکی از دستآوردهاى فرهنگى انقلاب اسلامى، نفى مظاهر فرهنگى غرب و مقابله با تهاجم فرهنگى بود. استعمار نو، شگردهاى خود را براى غارت اموال و منابع کشورهاى جهان سوم بر پایهی سلطهی فرهنگى استوار ساخته است. بیگانه ساختن مسلمانان از فرهنگ اصیل اسلامى، همواره از بارزترین توطئههاى استعمارگران در تثبیت سلطه بر کشورهاى اسلامى بوده است. امام با درک عمیق از علل عقبماندگی مسلمانان، آنان را چنین مورد خطاب قرار مىدهد: «چنان غرب در نظر یک قشرى از این ملت جلوه کرده است که گمان مىکنیم غیر از غرب، دیگر هیچ چیز نیست؛ این وابستگى فکرى، عقلى و مغزى غربى، منشأ اکثر بدبختیهای ملتها و ملت ما نیز هست.» (انقلاب اسلامی و انقلابهای جهان، ص 109). یکى دیگر از دستآوردهاى فرهنگى انقلاب، مشخص شدن جایگاه واقعى زن مسلمان در خانه و اجتماع بود. براساس خودباختگی فرهنگى و رواج ارزشهای غربی در عصر پهلوى، هویّت اسلامى زن مسلمان ایرانى تهدید شده بود. در جامعه، بهتدریج فرهنگ برهنگى و بىعفتى رواج مىیافت و از فعالیتهای اجتماعى و مفید زنان کاسته مىشد. پس از انقلاب اسلامى، جایگاه زن در جامعهی اسلامى تبیین شد و همانگونه که زنان در جریان انقلاب فعالیت داشتند، پس از انقلاب نیز به جایگاه واقعى که مسئولیت در برابر مصالح اجتماعی و سیاسى جامعه و حضور فعال در صحنههاى مختلف (هشت سال دفاع مقدس) بود، دست یافتند (انقلاب اسلامی و انقلابهای جهان، ص 110). بیانات امام خمینی(ره) دربارهی نقش زنان در تحولات جامعهی اسلامی - دامن مادر، بزرگترین مدرسهای است که بچه در آنجا تربیت میشود؛ یعنی اول مرتبهی تربیت، تربیت بچه در دامن مادر است. آنچه بچه از مادر میشنود، غیر از آن چیزی است که از معلم میشنود. انسان درست کردن، یک وظیفهی انسانی است، یک وظیفهی الهی است، یک امر شریف است . - زن یکتا موجودی است که میتواند از دامن خود، افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان جامعه به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شود و میتواند به عکس آن باشد . - وظیفهی زنها انسانسازی است. اگر زنهای انسانساز از ملتها گرفته شوند، ملتها به شکست و انحطاط کشیده خواهند شد. زنها هستند که ملتها را تقویت کرده و شجاع میکنند . - در صورتی که از دامن همین مادرها مالکاشترها پیدا میشود، از دامن همین مادرها حسین بن علی پیدا میشود و از دامن همین مادرها اشخاص بزرگ پیدا میشوند که یک ملت را نجات میدهند. - وقتی مردها ببینند که خانمها آمدند در مقابل توپ و تانک، آنها بیشتر اقدام میکنند (قاسمی، ۱۳۹۱). در نهایت، معروفترین کلام حضرت امام خمینی(ره) پیرامون نقش مؤثر تربیتی زن در اسلام که موجبات کسب مراتب و مدارج ایمانی مردان میگردد، «از دامن زن مرد به معراج میرود» است. قرآن کریم انسانساز است و زنان نیز انسانسازند (دانشنامهی امام خمینی، ج ۴ ، ص197). زنان مقاوم و صبور ایرانی بود که با بیداری و استقامت خود، توانستند درخت انقلاب را با جوهر وجود عزیزانشان پابرجا ساخته و الگویی برای زنان مسلمان جهان شوند؛ چنانکه در فلسطین، لبنان و سایر کشورهای مسلمان جهان، همواره شاهد حضور زنان آگاه و بیدار در تداوم جهاد فی سبیل لله هستیم. منابع: 1. جمعی از نویسندگان؛ دانشنامهی امام خمینی(ره)، قم. 2. جمعی از نویسندگان (١٣٧۶)؛ انقلاب اسلامی و انقلابهای جهان، قم: سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح.
3. قاسمی، ثمانه (1391)؛ حماسهی یاسها، تهران: آرام دل.