نقش زنان ایران در تحولات منطقه
اشاره
از مهمترین دستآوردهای انقلاب اسلامی ایران، بالابردن جایگاه زن و معرفی او بهعنوان الگوی موفق به جهانیان بود. دکتر «علی یوسف» استاد دانشگاه لبنان میگوید: «ایران، جایگاه مهمی در افکار عالم دارد؛ لذا تأثیر ادبیات و سیاست ایران در منطقه، تأثیر قابلملاحظهای است» (یوسف، 2010، ص250). «سامح عبود» نیز معتقد است: «طبیعی است که ایران نظر قدرتها را به خود جلب کند، نه فقط حکومت ایران، بلکه حتی کوچکترین تغییر در رفتار زنان و کودکانش. نیروی قویای مانند ایران در خاورمیانه که از هر سو به مناطق مهم متصل است، کوچکترین تحرکات فرهنگیاش در منطقه تأثیر میگذارد. حتی ایران بر شاخ آفریقا هم تأثیر میگذارد! تصویر زنان باحجاب ایرانی در مناصب مهم شغلی، فکر زنان منطقه را به خود مشغول میدارد» (عبود، 2009، ص 430). «یسری مصطفی»، زنان را محافظان هویت مینامد و میگوید: «غرب معتقد است حجاب که بر سر زن فرود میآید، دست ظلم و استبداد مرد است که روی مغز و گوش زن را میپوشاند و اجازهی تفکر را از او سلب میکند» (مصطفی، 2009، ص 7)؛ اما شرکت زنان محجبهی ایرانی در انقلاب اسلامی همراه با شعور و آگاهی، نشان داد که حجاب هرگز مانع رشد و تعالی زن نیست.
زن ایرانی با حفظ کرامت خود، در مناصب مناسب با شأن خود ظاهر میشود. زن ایرانی، ابزار تبلیغات غربی نمیشود و اجازه نمیدهد با وی مانند کالا برخورد شود. امام خمینی(ره) فرموند: «وقتی غربیها ادعا میکردند که از حق زن دفاع میکردند، دروغ میگفتند؛ زیرا تا ابتدای قرن بیست، زن اروپایی حق رأی و انتخاب و حتی حق تملک نداشت. در حالیکه اسلام تمام این حقوق را به زن داده بود» (الطاهره، 2013، ص 7).
زن ایرانی، رهبر زنان انقلابی
زن ایرانی، رهبر زنان انقلابی جهان است. «انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، ابتدای بیداری اسلامی در منطقهی خاور میانه بود که امروز تأثیرش را در رفتار و افکار دیگر مردم جهان، بهویژه مسلمانان میبینیم» (الطاهره، 2013، ص 8). «شایسته است که زن ایرانی پیشگام علم در دنیا باشد. زن ایرانی در زمینهی عرفان، علم، فلسفه و... پیشرفت کرده است و الگوی مهمی برای زنان منطقه است» (عبدالمنعم، 2013، ص 43).
بعد از جنگ تحمیلی، زنان ایرانی با علماندوزی، نقش مهمی در بالابردن سطح آگاهی خانواده و جامعه داشتند. «امام خمینی صدای انقلاب اسلامی را از طریق رسانهها و در موسم حج به دنیا صادر کرد؛ لذا تصویر زن ایرانی هم به دنیا صادر شد» (عبود، 2009، ص430). با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، زن محجبهی ایرانی به سرعت پرچم بیداری اسلامی در جهان شد. بیشتر تحلیلگران منصف غربی، معتقدند امام خمینی(ره) هویت زن ایرانی را دوباره بازگرداند و او را در جایگاهی که اسلام بخشیده بود، قرار داد.
در طول هشت سال جنگ تحمیلی نیز، زنان ایرانی با راهی کردن مردان به سمت جبههها، هرگونه ناامیدی و دلسردی را از جامعه زدودند و نگذاشتند روحیهی شهادتطلبی و استقامت در راه خدا، جای خود را به افسردگی و ناامیدی بدهد؛ لذا امروز در میان زنان لبنان و فلسطین، میبینیم که از نثار جان عزیزان خود در راه حق، کوچکترین تردید و دلهرهای ندارند. امام خمینی فرمودند: «زن معلم جامعه است.» ایشان تأکید کردند که انقلاب به فضل پشتیبانی زنان از مردان پیروز شد.
زنان در هند و پاکستان
دکتر «شیما علی» وی معتقد است: «اوجگیری مشارکت اجتماعی زنان مسلمان ایران و دیگر کشورهای مسلمان منطقه، بر هند اثر داشته است. هرچه سختگیری بر زنان پوشیده در هند بیشتر میشود و افکار خرافی بیشتر تبلیغ میگردد، به این معنی است که ندای زنان مسلمان ایرانی و عربی بالاتر رفته است» (علی، 2010، ص 10). هرگاه تمایل به حجاب در میان زنان پاکستانی و هندی غیرمسلمان افزایش یابد، بلافاصله خطر اسلام درک شده و مسلمانان تروریست معرفی میشوند. بمبگذاری در مراسم مذهبی پاکستان، بهویژه مراسم ایام محرم و صفر، نشانگر اهمیت مکتب عاشورا و رسالت حضرت زینب(س) است.
به خاطر ادامهی آمارهای تجاوزهای گروهی آشکار، به زنان و عدم توانایی دولت برای جلوگیری از این دست جنایتها، زنان هند تصمیم گرفتند تا خود و دخترانشان لباسهای پوشیدهتری استفاده کنند و از حجاب بهعنوان یک حامی همراه استفاده کنند. زنان ایرانی محجبه و ملتزم، کمتر برای بیماردلان، فرصت سوء استفاده را فراهم میآورند. وقتی در کشور فرانسه روسری بر سر یک زن احساس خطر است، بلافاصله او را تروریست میخوانند و حضورش را در مجامع عمومی ممنوع میکنند؛ باید به مسئلهی حجاب توجه بیشتری داشت.
اسلامگرایی در ترکیه و مصر
رشد اسلامگرایی ترکیه در کنار عوامل داخلی موجود در این کشور، برگرفته از انقلاب اسلامی ایران است. انتخاب اسامی دینی برای کودکان، نشان دهندهی تأثیر زنان مسلمان ایران بر مادران ترکیه است. بالابودن آمار تجاوز به زنان ترکیه و همزمان، رویآوردن به اسلام و پوششهای مناسبتر برای زنان، نشان میدهد امنیت نسبی که حجاب برای زنان ایرانی به ارمغان آورده است، بر ترکیه تأثیر بسزایی داشته است. یکی از برنامههای ماهوارهای ترکیه، در مصاحبهای اعلام کرد انتخاب نام فاطمه برای دختران، نشانهی تأثیر از ایران است؛ نام فاطمه برای دختران، باعث تأثیر بر اخلاق و منش آنان میشود. راهیافتن زنان باحجاب به پارلمان ترکیه پس از سالها، نشان دیگری از تأثیر زنان محجبهی ایرانی در عرصهی سیاست است.
تأثیر انقلاب اسلامی بر انقلاب مصر نیز بارز است. زنان مصری با در آغوش گرفتن کودکان خود در تظاهرات شرکت کرده و علیه حکومت مبارک قیام کردند. در میدان التحریر نیز، آنان با کمک به مجروحان، مانند زنان ایرانی در انقلاب عمل کردند. حجاب زنان مصری، نمونهی دیگری از تأثیر زنان مسلمان ایرانی بود. دکتر «لیلی غانم» در کنفرانسی خبری در قاهره گفت: «زنان مصری، با حجاب در راهپیماییها شرکت کنند تا فرصت سوء استفاده برای بیماران، فراهم نشود» (digital .ahram .org ). امروز که با برکناری «محمد مرسی»، بار دیگر زنان مصر، در تظاهراتها ظاهر شده و برای تحقق اهداف انقلاب تلاش میکنند، نشان میدهد که ایشان، همچنان در تلاشاند تا ثمرهی انقلاب به دست دشمن نیفتد. چنانکه زنان ایرانی نیز، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آسوده ننشستند و با انواع تهاجمات دشمن مقابله کردند. مقام معظم رهبری نیز در کنفرانسی که به مناسبت بیداری اسلامی برپا شده بود، بر صیانت انقلابها در منطقه تا تحقق کامل اهداف، تأکید داشتند (الطاهره، 2013، ص 9).
نقش زن ایرانی در عربستان و افغانستان
انقلاب بحرین و عربستان با حضور زنان آغاز شد. پیش از این زنان سعودی حق هیچ مشارکتی در عرصهی سیاست نداشتند. از حق رأی و رانندگی نیز محروم بودند. همین محرومیت و حقارت، این سؤال را به ذهن زنان سعودی تداعی میکند که آیا زنان ایران که در عرصههای سیاسی و اجتماعی فعالیت دارند، فاسد هستند؟ آیا اسلام با ظلم به زن، مانع ایجاد فساد در جامعه میشود؟
آرای وهابیت در عربستان هرگز جزو احکام اسلامی نیست. وهابیت، زن را حقیر میشمارد و این حقارت را تحت لوای اسلام میآورد. در حالیکه اسلام هرگز زن را کوچک نمیکند. متأسفانه وهابیت تلاش کرده تا در افغانستان نیز، چنین افکاری را رواج دهد. طالبان و گروه القاعده را به وجود آورده تا از تأثیر زن ایرانی در افغانستان جلوگیری کند؛ اما ظلم به زنان افغانی در سایهی دین، باعث نشد تا زن افغانی از توجه به زن ایرانی بازبماند.
در برنامهای که به مناسبت هفتهی دوستی زنان ایرانی و افغانی برگزار شد، خانم «مژگان مصطفوی»، معین وزارت امور زنان افغانستان اعلام کرد: «زنان افغانی، باید روی پای خود بایستند و از هر هنری استفاده کنند یا با استفاده از امکانات، خود به تحصیل علم و دانش بپردازند. در حالیکه الگوی زنان ایرانی و افغانی حضرت خدیجه است، زن افغانی باید با نظریهی طالبانی مبارزه کند و از پیشرفت زن ایرانی درس بگیرد» (avapress .com) .
زن ایرانی علاوه بر این در موسم حج، با حجاب خود و تبلیغات سازمان حج، به زنان سعودی نشان داد که اسلام از افراط و تفریط بیزار است. همچنین ثابت کرد که تعالیم دینی نه تنها مانع پیشرفت نیست، بلکه نیرویی محرک به سمت تعالیاست.
زنان ایران، و زنان تونس و عراق
در انقلاب تونس نیز وهابیت و سلفیها بیکار ننشستند و همواره زنان را بر بازگشت به خانه و مطبخ فراخواندند. در یمن نیز، علی عبدالله صالح، مشارکت زنان در تظاهرات را اختلاط حرام نامید و با انواع تهدیدها و شکنجهها، تلاش کرد تا زنان را عقب براند.
در مورد تأثیر بر زنان عراقی، خانم «ابتهال قاصد الزیدی»، مشاور امور زنان عراق میگوید: «زن ایرانی، در ایران و دنیا نقش و جایگاه خودش را پیدا کرده است.» وی با اشاره به تغییر حکومت عراق و حضور زنان عراقی در جامعه، خواستار انتقال تجربیات و برنامهها و مدلهای ارائهشده در ایران، بهویژه در زمینهی قانونگذاری و قوانین مربوط به زنان شد. وی توضیح داد که بهخاطر شرایط حاکم بر عراق و افزایش آمار زنان سرپرست خانوار، به دلیل جنگ و مشکلات امنیتی، داشتن الگویی مناسب برای زنان عراق، بیش از پیش احساس میشود. اکنون، نهضتی برای حضور زنان در عرصههای مختلف سیاسی از جمله: پارلمان، ادارات و دانشگاههای عراق به وجود آمده است؛ لذا آموزش و ارتقای فرهنگ زن عراقی همانند زن ایرانی، از جمله برنامههای در دست اقدام دولت عراق است. وی معتقد است که زنان عراقی علاوه بر فقر مادی، از فقر آموزشی و فرهنگی نیز رنج میبرند. شایسته است که آنان هم، مانند زن ایرانی در عرصههای فرهنگ و آموزش حضور یابند (irna .ir ).
زنان در فلسطین، لیبی، بحرین و لبنان
پیشرفت زنان ایرانی با حجاب کامل در عرصهی نظامی، بخش دیگری از تأثیر بر منطقه است. زنان با شرکت در تمرینات نظامی، به پیشرفتهای قابلتوجهی دست یافتهاند. همین امر، نیز بر زنان فلسطین و لبنان تأثیر داشته است. حتی زنان سوریه نیز در دفاع از اسلام، وطن و آرمانهای مقدس خود، به فراگرفتن اصول نظامی روی آوردهاند.
زنان فلسطینی نیز، مانند زنان لبنان با ظلم صهیونیستها مواجهاند. آنان نیز، مانند زنان بحرین از شکنجه، تجاوز و بایکوت خبری رنج میبرند. علاوه بر این، زنان فلسطینی با قاچاق اعضای بدن نیز مواجه هستند؛ اما این مشکلات، هرگز نتوانسته ایشان را از پای درآورد و در برابر صهیونیستها سست کند. تأثیر زنان ایرانی بر زنان لبنان و فلسطین با تکیه بر الگوبرداری از حضرت زینب d ، رمز این مقاومت است.
در لیبی نیز، این زنان بودند که دو روز قبل از شروع انقلاب، با تظاهرات در مقابل زندان بنغازی، خواستار سقوط قذافی شدند؛ سپس این تظاهرات به درگیری مسلحانه و مشارکت دیگر مردم انجامید. «ایمان العبیدی» دختر شجاع لیبیایی با افشای تجاوز نیروهای قذافی به خودش، باعث شد تا زنان لیبی یکصدا خواستار سقوط قذافی شوند. واضح است که انقلاب اسلامی ایران و مشارکت زنان در آن، سهم مهمی در شکستن حصارهای اطراف زنان مسلمان منطقه داشته است. حصارهایی که تحت عنوان دین، اطراف آنان کشیده شده بوده است. فشارها علیه زنان، نشان میدهد که حکومتها به قدرت حضور زنان واقفاند و میکوشند تا این قدرت را محصور نمایند (البرزی، 2011، ص 4).
تأثیر زن مسلمان ایرانی بر زنان مسلمان بحرین نیز کاملاً مشهود است. زن بحرینی از شکنجه، قتل و تجاوز رنج میبرد؛ اما راه مبارزه را ادامه میدهد و خواستار رسیدن به حقوق مشروع اسلامی خود است. حکومت آلخلیفه نیز، خطر حضور زنان را درک کرده و برای خانهنشینکردن آنان، از هیچ اقدامی فروگذار نمیکند. سانسور اخبار انقلاب بحرین نیز، از دیگر مصداق تدابیر حکومت بحرین است. زنان بحرینی و فلسطینی، از شهادت خود، فرزندان و همسرانشان، احساس یأس نمیکنند و با عزت و ارادهای استوار در راه مبارزه با دشمن پیش میروند.
برخی تحلیلگران معتقدند که تأثیر زنان ایرانی بر زنان شیعهی جنوب لبنان، بسیار عمیق است؛ چراکه زنان لبنانی با انواع فرهنگها و پوششها مواجهاند و یهودیان مقیم لبنان، علاوه بر سیاهنمایی چهرهی ایران و اسلام، با پیشرفتهترین ابزار، سعی در آزاد نشاندادن زن دارند. علاوه بر این، جنوب لبنان همواره در جنگ بوده و با فلسطین و سوریه هممرز است و رویآوردن به این منطقه، به معنی شرکت در جنگ و ورود در سختیهایی است که دولت لبنان هم در مهار آن، ناتوان است. با این حال، ایران توانسته است با استفاده از مکتب عاشورا، تأثیر بسزایی در این منطقه بر جای گذارد (صالح، 2013، ص 4).
کلام آخر
پس از تلاشهای امام خمینی، آیةالله العظمی خامنهای ـ مد ظله العالیـ از هر فرصتی برای معرفی زن مسلمان ایرانی استفاده کردند تا جایگاه بالای وی را به جهان بشناسانند؛ در حالیکه بر حقوق اساسی وی تأکید دارند و نقش مهم وی در جامعه و خانواده را در نظر میگیرند. دشمن سیوچند سال تلاش کرده است تا چهرهی انقلاب و زن را در ایران سیاه نشان دهد و اکنون نیز میکوشد تا بیداری اسلامی را قیامی سکولار معرفی کند و از هر ابزاری بهره میگیرد تا تأثیر انقلاب اسلامی در منطقه را انکار کند؛ ولی در نهایت میبینیم که ملت ایران مقدمات بیداری اسلامی را در منطقه فراهم آورده و سهم زن ایرانی را در این قضیه مشاهده میکنیم. موج بیداری اسلامی حتی به اروپا هم رسیده و مردم را علیه بیعدالتی و تبعیض نژادی و فاصلهی طبقاتی به خیابانها کشانده است. امروز هرچه شبکههای ماهوارهای علیه زنان ایران صحبت میکنند، به این معنی است که آنان در کانون توجه عالم قرار گرفتهاند. در همین راستا، سایتی عربی در مصاحبهای اعلام کرد: طی نظرسنجی از زنان مصر، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر انقلاب مصر، ناچیز بوده است. همین امر نشان میدهد که ندای انقلاب اسلامی ایران و سیمای زن ایرانی، به دورترین نقاط نیز، فرستاده شده است.
جهان امروز معترف است که زن مسلمان ایرانی، نقطهی عطفی در حقوق انسان و آزادی بیان و فعالیتهای سیاسی اجتماعی است. تجربهای که زنان ایرانی در انقلاب اسلامی داشتند، همچنان راهنمای بیشتر زنان جهان است. زن ایرانی مسلمان ثابت کرد که در عرصهی فعالیت اجتماعی مقلد و منفعل نیست، بلکه اثرگذار و حتی گاهی پیشگام نیز هست.
منابع:
1. البرزی، دلال (2011م)؛ النساء الثورة، السیاسة والسلطة. عدد 4.
2. الطاهره (2013م)؛ المرأة الایرانیة الواعیة اصبحت قدوة للنساء الثائرات، العدد 221، تهران: موسسة الفکر الاسلامی.
3. عبدالمنعم، محمد (2013م)؛ ایران الثقافی، العدد 13، بیروت: المرکز الثقافی الایرانی.
4. علی، شیماء (2012م)؛ المراة والانتخابات البرلمانیه 2010، قاهره.
5. عبود، سامح (2009م)؛ «التقریر الایرانی، ایران و الثورة بین العرب و العالم»، قاهره: مرکز المحروسة للنشر و الخدمات الصحفیه و المعلومات.
6. صالح، نازیها (2013م)؛ سیرة المرأة فی الصحوة الإسلامیة فی الماضی و الحاضر المرأة و الصحوة الإسلامیة فی العالم العربی، عدد 219.
7. مصطفی، یسری (2009م)؛ مجلة طیبة، النساء و القومیة، الرقم 13، مصر.
8. یوسف، علی (2010م)؛ الادب الایرانی، الدراسات الادبیة، بیروت: جامعة لبنان.
Avapress.com
digital.ahram.org
irna.ir