گفتوگو با «مریم صباغزادهایرانی»، مدیر آفرینشهای ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
وقتی قلم به دست میگیری، تمام اندیشهات این میشود که همانند همیشه اعجاز کنی تا اثری ماندگار خلق شود. قلم زدن و نوشتن آسان نیست، آن هم وقتی قرار است تراوشات ذهنیات را برای فرشتگان زمین کتابت کنی. نوشتن و سرودن برای کودکان و نوجوانان همت و عشقی مضاعف میطلبد و اینگونه میشود که آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند. همین امر ما را با یکی از این مدعیان به حق ادبیات کودک و نوجوان همکلام کرد. آنچه پیش روی شماست حاصل این گفتوگو، و بیان الفبای عشقورزی این بانوی فرهیخته است. خانم «مریم صباغزادهایرانی» از نویسندگان توانمند کشور در زمینهی ادبیات کودک و نوجوان است که در حال حاضر مدیریت آفرینشهای ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را عهدهدار است. این بانوی هنرمند پنجاهساله که بیش از 28 سال است در عرصهی کودک و نوجوان قلم میزند، در محیط کار خویش میزبانمان شد و ما آغازگر این گفتوگو.
* در آغاز کلام، تفألی میزنیم بر قلم و روزی که به نام آن نامگذاری شده است. این روز از منظر قلمبهدستان چه جایگاهی دارد و اصلاً این روز بر چه مبنایی نامگذاری شد؟
سال 1381 شورای عالی انقلاب فرهنگی به پیشنهاد انجمن قلم ایران، روز چهارده تیرماه را روز قلم نامگذاری کرد و بنده که مؤسس انجمن قلم ایران بودم، بسیار از این نامگذاری خرسند شدم. در بیان اهمیت قلم همین بسی که در قرآن مبین به قداست قلم سوگند یاد شده است و امامان معصوم(ع) نیز صاحب کتاب و اهل کتابت بودند.
در حقیقت نگارش و کتابت کمی بعد از پیدایش بشر، خلق شد و با ورود نگارش و خط، زندگی انسانها متأثر از این اتفاق، دستخوش تغییرات گردید؛ اما آنجا که میگوییم قسم به قلم و آنچه مینویسد، درمییابیم که جدا از تقدس قلم، منظور تنها نوشتن و نگارش نیست، بلکه خود نگارش و کتابت دارای اهمیت است؛ زیرا سمبل آگاهی و اندیشمندی است. پرداختن به قلم و نامگذاری روزی به نام آن، پیشینهی ایرانی هم دارد. اولین نگارشهای به دست آمده، به شاهآرته (یکی از شاهان ایران در زمان سومریان) برمیگردد که پیدایش خط سوم هم مربوط به همین زمان است. برخی قوانین که امروز به آنها دست یافتهایم، از کتیبههای قدیمی شاهان ایرانی اقتباس شده است که به اقتضای زمان و مکان، تکامل و تغییر یافتهاند. تمدن غنی ایرانی حاصل خدمات ارزندهای است که ایران و اسلام در قبال هم داشتهاند؛ پس نامگذاری این روز و پرداختن به قلم، ضرورتی بوده که بدان توجه شده است.
* به فاصلهی اندکی از روز قلم، روز ادبیات کودک و نوجوان را پیش روی خود میبینیم. از نظر سرکارعالی که در این عرصه قلم میزنید، این روز و این ادبیات بر چه اساس و ضرورتی شکل گرفت؟
در هجده تیرماه 1388، مهدی آذریزدی، اولین نویسندهی تخصصی کتابهای کودک و نوجوان فوت کرد. به پاس زحمات ایشان و در راستای ارج نهادن به این نوع نگارش، هجده تیرماه روز ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شد. در حقیقت مهدی آذریزدی را پدر و بنیانگذار ادبیات کودک و نوجوان میدانند.
* خانم صباغزاده حضور بانوان فرهیخته در عرصهی ادبیات کودک و نوجوان را چگونه میبینید؟ آیا بانوان توانستهاند در ادبیات کودک و نوجوان با ایفای نقشی مثبت، حرفی برای گفتن داشته باشند؟
بله، حتماً همینطور است. در حقیقت کودکان از همان سنین پایین تحت تأثیر مهر مادری و نازونوازشهای زنانه، با بانوان مأنوستر هستند. بانوان هم با کودکان ارتباط عاطفیتری برقرار میکنند. کودکان و بانوان همواره در تعامل و ارتباطات نزدیکاند. از طرف دیگر، کودکان همهی تجربیات و آموزههای خود را از همان کودکی از بانوان (مادر، دایه و...)، به اشکال مختلف (لالایی، قصه و...) فراگرفتهاند و میگیرند. طبق مستندات تاریخی، شاهان هم به این حقیقت واقف بودهاند؛ چراکه به قصهگوها مأموریت میدادند ابتدا به مادران یا دایهها داستانها را آموزش دهند تا این امر مهم از طریق زنان و دختران به کودکان منتقل شود؛ پس بحث ادبیات و فرهنگ همواره با بحث زنان در تقابل و ارتباط نزدیک بوده است. در حال حاضر هم، رغبتی که بانوان و زنان نویسنده و قلمبهدست به این حوزه دارند، اگر نخواهیم بگوییم بیشتر، لااقل برابر مردان است.
کار نوشتن و سرودن برای کودکان و نوجوانان امری فوقالعاده تخصصی است. اگر کسی الفبای نوشتن برای کودکان و نوجوانان را نداند، نمیتواند در حوزهی کاری خویش موفق شود. دایرهی الفاظ و واژگان کودکان محدود است و نمیتوان در ادبیات آنها از همهی الفاظ و واژهها بهره گرفت؛ همین امر کار را برای تلاشگران این عرصه کمی دشوار میسازد؛ اما بانوان با روحیهی لطیف و ذائقهی هنری خود توانستهاند در این مقوله موفق عمل کنند. بانوان فرهیختهای که در زمینهی ادبیات کودک و نوجوان کار میکنند، میدانند که ابتدا باید بچهها را شناخت، نیازهایشان را سنجید و از طریق مناسبی خوراک فرهنگی را به آنها رساند. هماکنون در هر حوزهای شاهد حضور موفق بانوان هستیم. در مقولهی داستاننویسی خانمها «مژگان بابامرندی» و «فریده فرجام» خالق داستانهای زیبا و پرمخاطب هستند. خانم «توران میرهادی» هم بانوی موفق دیگر در حوزهی داستاننویسی است. در عرصهی شعر هم شعرای بنامی چون «افسانه شعباننژاد»، «شکوه قاسمنیا» و... فعالیت دارند.
جالب اینجاست که بنیانگذاران کانون پرورش فکری کودک و نوجوان هم خانم بودند و در شرایط فعلی نیز اعضای بیشتر این کانون را بانوان تشکیل میدهند؛ پس بانوان طلایهداران این عرصه بوده و هستند.
* شما نیز در جایگاه یک بانوی فرهیخته و موفق، کتب ارزندهای را خلق کردهاید. از کتابهای خود برای ما بگویید و بیشتر از آن دسته کتابها که در ذهنتان ماندگار شدهاند.
کتب من به دو دسته تقسیم میشوند: دستهی اول بزرگسالان را دربرمیگیرد و دستهی دیگر خاص کودکان است. در زمینهی بزرگسالان، داستان و سفرنامهها را در کارنامهی خویش دارم. کتب کمحجمی به نام «عبود» که داستان ملی شدن صنعت نفت را روایت میکند و قهرمان داستان نوجوانی است که هرچند شخصیتی خیالی و غیرمستند دارد، با موضوع تاریخی کتاب، اثری متمایز شده است.
یکی دیگر از کارهایم، «خاکستر گلها» نام دارد که کشور لبنان را از آغاز جنگ 33روزه روایت میکند. در حقیقت فرصتی دست داد تا بعد از این جنگ به لبنان بروم. آثار بعد از جنگ به خوبی ملموس و دردناک بود. در 22 فصل این کتاب، موقعیت جغرافیایی، شرایط سیاسی، احزاب، قومیتها، آداب و رسوم و... انعکاس یافته است.
از سیوچند کتاب چاپ شدهام، کتاب دیگری که برای خودم نیز جایگاه ویژهای دارد، کتابی است به نام «اندوه فراموشی» که طی بازدید از آرامگاه ظهیرالدولهی دربند، موضوعش به من الهام و القا شد. در این آرامگاه کوچک، که رو به زوال و فراموشی است، صاحبان سبک و هنرمندان بزرگی آرام گرفتهاند که هر کدامشان دنیایی شهرت و اعتبار بودهاند. سعی کردم با نگارش این کتاب، در احیای نام این افراد، نقشی هرچند کم داشته باشم.
در آخرین نمایشگاه کتاب هم، کتاب «گلولهی بزرگ نخ» را ارائه کردم. در این کتاب تمام فصول، سنتها و همزیستی با بزرگان خانواده مطرح و یادآوری میشود و سعی شده آیینهای فراموش شدهی این سرزمین از نگاهی داستانی دوباره تجدید شود.
در تمامی کارهایم، همواره یک اصل را مدنظر قرار میدهم و آن این است که در کنار زندگی مدرن و مدرنیته، نباید سنن و آیینهای این سرزمین کهن را به فراموشی بسپاریم؛ بلکه باید تلفیقی از سنتهای زیبایمان را در کنار مدرنیته داشته و حفظ کنیم. همان نگاهی که در آثار زندهیاد «علی حاتمی» و آثارش همواره مدنظر قرار گرفته است. این نگاه در ذهن و آثار من نیز وجود داشته و دارد و برخی از آثارم به همین دلیل بارها به چاپ مجدد میرسند.
* کانون پرورش فکری همواره مهمترین مأمن کودکان و نوجوانانی است که به رشد و بالندگی میاندیشند. والدین هم به این مکان، توجه ویژهای دارند. این توجه چگونه پاسخ داده میشود؟
بنده که مدیر آفرینشهای ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستم، عرض میکنم این کانونها به چنین توجه و اعتمادی، حسن نیت داشته و به بهترین شکل ممکن به آنها پاسخ دادهاند. در حال حاضر، کانونهای پرورش فکری کودکان و نوجوانان با برنامهریزیهای مختلف و متعدد سنین هفت تا هجدهسالگی را پوشش میدهند و انجمنهای ادبی هم افراد علاقهمند هجده تا 22 سال را جذب میکنند؛ بر این مبنا ما در سراسر کشور 480 مربی و کارشناس داریم و این مدیریت، هم بحث آموزشی را بر عهده دارد هم تحلیل و نظارت کاری.
از طرف دیگر در این مدیریت برای حدود هزار مرکز ثابت و سیار و پستی در هجده شاخهی متفاوت به بررسی کتب پرداخته میشود و پیشنهاد خرید هم در زمینهی کتاب داده میشود. این مهم در خصوص ناشران غیرکانون هم صورت میگیرد که اگر کتابهایشان مناسب ارزیابی شود، پیشنهاد خرید صورت میگیرد و این اتفاق در کمیتهی بررسی و انتخاب کتاب مدیریت آفرینشهای ادبی اتفاق میافتد.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که نزدیک به نیمقرن از سنش میگذرد، تمام فعالیتش در حیطهی کودکان و نوجوانان بوده و اولین و مهمترین رسالتش چاپ و نشر کتب برای آنان است. بر این مبنا، اولویت کانون توجه به خواستههای کودکان و نوجوانان است که توسط گروههای پژوهش نیازسنجی و تأیید میشود. در ارائهی خدمات هم تلاشمان بر این است که دانشهای بهروز و جدید را در اختیار علاقهمندان و اعضای اصلی کانون قرار دهیم.
هماکنون در کنار فعالیتهایی مانند سفالگری، خوشنویسی، نجوم، تئاتر، کلاسهای ادبی و... رشتههای جدیدی همچون آموزش رباتیک را نیز گنجاندهایم و در راستای احیای فرهنگ غنی کشورمان، معرفی سرزمین و شخصیتهای تاریخی و... را نیز مدنظر قرار داده و میدهیم که امیدوارم با پرداختن به این اصول مهم، افق روشنتری را برای کشورمان ایران ترسیم کنیم و فرداسازان این مرزوبوم را به غنای فرهنگی و تعالی بالاتری برسانیم.