روزگار درد


زهره اخوان‌ طاهری

مولا! منم شکسته‌ترین نخل این دیار

وامانده در کویر، پر از درد انتظار

تنهاتر از همیشه‌ام و از گذشته‌ها

یک درد کوفه مانده برایم به انتظار

مولا! تو را قسم به نماز شکسته‌ات

بر زخم‌های کهنه‌ی ما مرهمی گذار

مولا! به ذوالفقار تو سوگند، خسته‌ایم

جامانده‌ایم در پس دیوار روزگار

ایمان‌مان اسیر هواهای تازه شد

ما مانده‌ایم و خیل هوس‌های بی‌شمار

مولا! دعا بکن که در این روزگار درد

ایمان بیاوریم به آیین ذوالفقار