مروری بر نقش ورزش در سلامت افراد خانواده و جامعه
اشاره
از علل فرسودگى زودرس جسمانى و روانى افراد، استفاده نکردن از تفریحات سالم است. مقتضاى فعالیت و کار مداوم، وارد شدن فشار جسمى و روحى بر فرد است. باید در کنار کار و تلاش روزمره، تقویتکنندهاى باشد که به فرد روحیه دهد و به او آرامش بخشد. این امور که آنها را تفریحات سالم مىنامیم، دامنهی گستردهاى دارند که از مصاحبت و شوخى با دوستان تا مسافرت، ورزش و غیره را در برمىگیرد.
تفریح سالم، نه تنها جنبهی سرگرمى و وقتگذرانى ندارد، بلکه عامل مهم جبران خستگى و پرورش قواى جسمانى و روانى برای کسب آمادگى لازم در انجام فعالیتهاى اقتصادى و اجتماعی است؛ از همین رو، اسلام در کنار عبادت و کار روزانه و امور دیگر، موضوع تفریح و لذتجویى مشروع را طرح کرده است. امام رضا a فرموده است: «اوقات خودتان را به چهار قسمت تقسیم کنید: وقتى براى عبادت، وقتى براى معاش، وقتی برای خانواده و رفتوآمد و معاشرت با دوستان صالح و وقتى را به تفریحها و لذایذ حلال اختصاص دهید و با نشاط و تفریح، قادر به انجام آن سه وظیفه مىشوید» (مجلسى، ج ٧۵، ص ٣٢١). ویژگىهاى تفریح سالم را چنین برشمردهاند: «از بدآموزىهاى مختلف به دور باشد، مفید و نشاطآور باشد، روح ابتکار و خلاقیت را زنده کند و زمینهساز سلامت روح و بهداشت روان باشد. تفریحهای سالم داراى مصادیق با آثار و پیآمدهاى سودمندى هستند» (کوثری، 106).
ورزش از نگاه اسلام اسلام براى صحت و سلامتى، ارزش و اهمیت ویژهاى قائل بوده و از این رو قرآن، فقه و سنّت اسلامى از مطالب و دستورالعملهایى در این زمینه مملوّ است. در قرآن کریم آیاتى وجود دارد که بر اهمیت ورزش و نیرومندسازى جسم در کنار تقویت روح و بُعد علمى دلالت دارد و پیامبر a هم دربارهی حق بدن بر انسان مىفرمایند: «پروردگارت بر تو حقى دارد و بدنت بر تو حقى...» (مجلسی، ج70، ص128). از طرفى، رابطهی تنگاتنگى بین ورزش و سلامتى وجود دارد؛ بهگونهاى که بهطور معمول کلمهی «ورزش» به کلمهی «تربیتبدنى» عطف شده و گفته مىشود: «ورزش و تربیتبدنى»
یکى از مهمترین عوامل اهمیت ورزش در این است که موجب «ایجاد، تقویت یا حفظ سلامتى» مىشود؛ بنابراین، چنانچه ورزش بهگونهای باشد که براى سلامتى انسان زیانآور باشد یا ورزشکار آنقدر در راه ورزش به خود فشار آورد که سلامتىاش در مخاطره قرار گیرد، از نظر اسلام و همچنین عقلانى، مردود خواهد بود. در قرآن، بزرگترین سرمشق و راهگشاى زندگى انسانها در همهی شئون و امور، آیاتى وجود دارد که بهگونهاى بر اهمیت ورزش و نیرومندسازى جسم در کنار تقویت روح و بعد عملى دلالت دارد. در اسلام، حفظ صحت و سلامت واجب شمرده شده است. «تعلیمات اسلام براساس حفظ، رشد و سلامت جسم است. علت دورى بسیارى از این امور، مضر بودن آنها به حال بدن است.» (مطهری، ج 1، ص 267).
ارزش بدن و سلامت آن در اسلام به حدى است که بعضى از دانشمندان اسلامى گفتهاند: «پیامبران الهى در آغاز نبوّت و رسالت خود باید سالم و از نقص بدنى، دور و برکنار باشند. با توجه به مطالب فوق، روشن مىشود که هیچ مکتب و آیینى در جهان وجود ندارد، که به اندازهی اسلام، به صحت، سلامتى و شادابى انسانها اهمیت داده باشد» (مجموعهمقالات قرآن و طب، ج ٢، ص ٢٧۶). تأکید اسلام بر ورزش و تقویت قواى جسمانى از دو جهت است: اول، در بعد نظامى و دفاع از کیان اسلام و مملکت اسلامى، که دربارهی آن در قرآن آمده است: «و هر چه در توان دارید از نیرو و اسبهای آماده بسیج کنید تا با این (تدارکات) دشمن خدا و دشمن خودتان و (دشمنان) دیگرى را جز ایشان، که شما نمیشناسید و خدا آنان را میشناسد بترسانید» (انفال، آیهی ۶٠). در این بخش، اسلام بر ورزشهایی مثل شنا، تیراندازى، اسبسواری و موارد مشابه آنها تأکید میکند. دوم، براى تأمین سلامت و این که انسان بتواند در مسیر الهى، وظایف فردى و اجتماعى خود را انجام دهد(کوثری، 107). حتی بوعلیسینا نیز تربیتبدنى را یک عنصر اصلى در سلامت فکرى و جسمى معرفى مىکند. تندرستى، تقویت قواى بدنى و آمادگى براى جهاد و مبارزه، دفع بیمارىهاى روحى و جسمانى، هماهنگى سلولهاى عصبى و عضلانى، تسهیل بخشیدن به دستگاه گوارش و غیره از آثار ورزش است (آخوندی، ج ١، ص125).
بیا و زندگیات را باکیفیت کن! آثار ورزش در سلامت و پیشگیرى از بیمارىها، بهویژه ورزشهای هوازى مثل پیادهروى، دو، شنا و دوچرخهسوارى که مصرف اکسیژن را افزایش مىدهند، عبارت است از: کاهش فشارخون، کنترل وزن و کلسترول، تقویت سیستم عروقى ـ قلبى، جلوگیرى از پوکى استخوان، کاهش نیازهاى تنفسى، به تأخیرانداختن ناتوانى جسمى ناشى از سالخوردگی، افزایش امید به زندگى و بهترکردن کیفیت زندگى مشتمل بر خواب آرامشبخش، کم شدن اضطراب و افسردگی و ارتقاى عزتنفس. ورزش، اعصاب را در برابر فشار روانى مقاوم مىسازد، قدرت انقباض و نظم ضربان قلب نیز، پس از مدتى ورزشکردن بهتر مىشود، گنجایش ریهها بیشتر مىگردد و در نتیجه، اکسیژن بهتر و بیشترى به بدن مىرسد و مقدار سوختوساز بدن کاهش مىیابد، رشد و نمو بهطور مناسب انجام مىگیرد و قوهی جذب و دفع بهتر مىشود. تعداد ضربان قلب افزایش نمییابد و بدن دیرتر خسته مىگردد؛ همچنین بین اعصاب و مراکز عصبى هماهنگى ایجاد میشود، اعصاب تقویت گردیده و کارهاى فکرى را آسانتر انجام مىدهد. از آنجا که ورزش سرعت جریان خون را زیاد مىکند، موجب مىشود سرعت تبادلى بین پلاسماى خون و مایع بینسلولی افزایش یابد و گلبولهاى انباشته در جدار رگها هم در اثر شدت جریان وارد خون شوند. سرعت جریان خون در مقدار تبادل مواد اهمیت بسیار دارد. افرادى که شغل آنها با فعالیت جسمى روزانه همراه است و بیشتر کسانى که زندگى توأم با ورزشهای سبک مثل پیادهروى دارند، کمتر دچار سکتهی قلبى مىشوند (کوثری، 107)..
مگر ورزش مفید و غیرمفید هم داریم! مسلماً همهی ورزشها مفید و مؤثر هستند و در سلامت روح و جسم انسان بسیار اثرگذار خواهند بود. در این میان، سه ورزش در آموزههای دینی ما بیشتر تأکید شده تا همهی افراد به آنها رغبت نشان دهند. در حقیقت برخی از ورزشها، مورد توجه انبیا و ائمهی معصومین f است که انتظار میرود مطابق با مکتب و سنت دینی اسلام، به این ورزشها اهمیت بیشتری داده شود.
پیادهروى: پیادهروى از بهترین ورزشها براى سلامت انسان است. پیادهروى، عضلات و مفاصل را به کار انداخته و نرم مىکند، جریان گردش خون را در آنها بهتر مىکند و نیز در رفع فضولات و رساندن اکسیژن و غذا به آنها کمک مىکند. پیادهروى تنفس را عمیق و اکسیژنگیرى را بهتر مىگرداند و در نتیجه، تغذیه و تهویهی همهی بخشهاى بدن بهتر انجام مىشود. همچنین براى کسانى که کماشتها هستند، روحیهاى کسل و خسته دارند، عصبانى هستند یا کارهاى فکرى زیاد دارند، پیادهروى امرى لازم است. پیادهروى بر همهی بخشهای بدن اثر مىگذارد و در تناسب کلى اندام تأثیر مثبت دارد. پیادهروى موجب سرزندگى و خرّمى است (عاملی، ج ١، ص٣۵٠). مطابق آخرین اطلاعات، پیادهروى مانع تصلب شرایین مىشود. دربارهی این که اجداد ما قویتر و سالمتر از ما بودهاند، دلایلى ذکرشده که از جمله پیادهروى زیاد است. با توجه به رواج زندگى ماشینى، بهویژه مشاغلی که فعالیتهاى بدنى در آنها به کلى کاهش یافته، پیادهروى، ضرورت روزافزون یافته است. ساعات اول صبحگاهى، که هوا سالمتر، پراکسیژنتر و بدون گردوغبار و ذرات آهن یونیزهاى است که با اشعههاى خورشید پراکنده مىشود و درجه حرارت مناسب است؛ بهترین ساعت براى پیادهروى است. اگر پیادهروى در محلى پر از درخت باشد، اکسیژن به صورت بهترى جذب بدن خواهد شد. شنا: شنا مىتواند مانند پیادهروى کاملاً براى سلامت بدن مفید باشد؛ زیرا تقریباً تمام عضلات بدن را به کار مىاندازد. اسلام نیز شنا را ورزشى مفید مىداند و آموزش آن را برای کودکان توصیه مىکند. پیامبر اکرم h فرموده است: «به فرزندانتان شنا و تیراندازی بیاموزید» (عاملی، ج 12، ص 347).
کوهنوردی: این ورزش علاوه بر داشتن آثار مثبت پیادهروى، از نظر صلابت و استواری کوه، تأثیرات روانى ویژهاى دارد. کوهنوردی در اعتمادبهنفس و استحکام اراده بسیار مؤثر است. بسیارى از انبیاى الهى با کوه و کوهپیمایى سروکار داشتهاند؛ حضرت آدم a با کوه سراندیب، حضرت نوح a با کوه آرارات، حضرت ابراهیم a و موسى a با کوه طور، حضرت عیسى a با کوه ساعیر و پیامبر اکرم h با کوه نور.
ورزش کن، تا همیشه شاداب باشی! ـ ورزش حرارت ملایم پدید مىآورد و به دفع مواد زاید کمک مىکند. ـ ورزش تولید حرارت مىکند و حرارت غریزى را فزونى مىدهد. بر اثر ورزش مفاصل سخت نیرومند مىشوند، پىها (اعصاب) نیرو مىگیرند، در کنشهایشان قوى مىگردند و از اثرپذیرى در امان مىمانند. ـ اندامها در اثر ورزش براى پذیرش غذا آمادگى بیشتر مىیابند؛ زیرا مواد دفعى از آنها دست برداشتهاند. ـ در اثر ورزش با دفع مواد زاید، جذب مواد غذایى بهوسیلهی نسوج افزایش مىیابد (شمس اردکانی، ج ١، ص 84).
قاعدهی میانهروی در ورزش هم مستثنا نشده! گروهى از مردم هیچگاه ورزش نمىکنند و عدهاى نیز بیش از حد ورزش مىکنند و براى رسیدن به مقام قهرمانى، سلامتى خویش را به خطر مىاندازند؛ در حالى که ورزش براى کسب یا حفظ سلامتى است. هم گروه اول که تفریط مىکنند به خطا مىروند و هم گروه دوم که افراط میورزند. راه صحیح و عقلایى، راه سوم است؛ یعنى حد وسط بین افراط و تفریط. بهطور کلى در همهى شئون و امور زندگى، راه میانه و معتدل، بهترین راه است. خداوند متعال در قرآن کریم، امت اسلامى را «امت وسط و میانه» معرفى مىفرماید: «و ما همچنین شما را گروهى میانهرو قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید» (بقره، آیهی ١۴٣). حضرت على a نیز به صور مختلف، راه میانه را بهترین راه معرفى فرمودهاند: «و بهترین مردم دربارهى من، گروه میانه هستند؛ پس همراه این گروه باشید» (نهجالبلاغه، خطبهى ١٢٧).
بنابراین، ورزش هم از این قاعده مستثنا نبوده و باید در آن میانهروى کرد؛ نه افراط و تفریط. همیشه ورزش در حد معمول و متناسب با سن، وضعیت جسمانى، کشش بدن و شغل مفید بوده؛ حتى خستگى ناشى از این مقدار ورزش، لذتبخش و آرامشآفرین است. خستگى اندک ناشى از تمرینهاى ورزشى، عامل خوبى برای جلوگیرى از بىخوابى است؛ هرچند که تمرینهاى زیاد از حد و خستگى زیاد ماهیچهها، آثار معکوس دارند که باید از آن اجتناب کرد. ابنسینا نیز دربارهی نکاتى که در ورزش باید مراعات شود میگوید: «رنگ: ورزش باید تا موقعى که رنگ رو به زیبایى (بهترى) مىگراید انجام گیرد. جنبش: ورزش تا موقعى که حرکات به آسانى انجام پذیرد ادامه یابد. حالت اندامها و باد کردن آنها: تا موقعى که اندامها بیشتر باد مىکنند، باید ورزش کرد » (قنبرینیاکی، ص ٧٨). پروفسور هولمن نیز در مورد ورزش میگوید: «در اثر تمرینات بیش از حد، ورزشکار از یک نارضایتى و ناآرامى درونى صحبت مىکند، احساس خستگى دائمى و حساسیت فوقالعاده مىکند، از بىخوابى مىنالد، از شدت اشتیاق او کاسته مىشود، تمرکزهاى او کم شده، کلیهى مهارتهاى جسمانى او تضعیف مىگردد، کلیهى ارگانها به خصوص قلب، معده و ششها مىتوانند در این حالت دچار ناراحتى شوند و بهطور کلى، ناهماهنگى عصبى در ارتباط با تمام سیستمهاى بدن به وجود بیاید. آزمایشها و تجربیات انجام شده روى ورزشکار، اختلال در هماهنگى دادوستد کار قلب و گردش خون و همچنین در سیستم «عصبى نباتى» را نشان دادهاند... به علت ایجاد «خستگى بیش از حد»، یعنى عارضهى «تمرین بیش از اندازه» روى دستگاه مرکزى اعصاب فشار بیشترى وارد مىآید و موجب اختلال در ارتباط تحریک و جوابگویى به تحریک مىگردد» (عباسنژاد، ج ١، 57).
سلامت جسم، سلامت جامعه را تضمین میکند آثار اجتماعی و روانی ورزش در انسان عبارت است از کمک به فرد در جریان اجتماعیشدن و سازگاری با محیط، کمک به فرد در تکامل شخصیت مناسب، پرکردن اوقات فراغت و جلوگیری از انحرافات اجتماعی بهخصوص در دوران جوانی، تصحیح و تکمیل اخلاق مناسب و آمادهکردن فرد برای رعایت حقوق دیگران و کمک به فرد در جریان فرهنگسازی و داشتن فرهنگی مناسب. همچنین هنگام ورزش با توجه به فعل و انفعالاتی که در بدن صورت میگیرد بیماریهایی از قبیل: افسردگی، اضطراب و استرس و آلزایمر که در طول عمر به سراغ آدمی میآیند، به تدریج از میان میروند؛ بدین ترتیب، با وجود سلامت جسمی و روحی هر فرد، سلامت جامعه نیز تضمین میشود. منابع:
1. قرآن کریم. 2. نهجالبلاغه. 3. آخوندی، مصطفی (١٣٨٢)؛ نیروی انسانی در سازمان دفاعی، تهران: کوثر غدیر.
4. بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه (١٣٨۵)؛ مجموعهمقالات قرآن و طب، ج 2، مشهد: بنیاد پژوهشهای قرآنی.
5. کوثری، یدالله (١٣٨۶)؛ بهداشت روانی خانواده، قم: عقیدتی سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه.
6. شمساردکانی، محمدرضا و دیگران (١٣٨٩)؛ تاریخ و مبانی طب سنتی اسلام و ایران، تهران: صهبای دانش.
7. قنبرینیاکی، عباس (١٣۶٧)؛ تربیتبدنى از دیدگاه اندیشمندان اسلامى، تهران: سازمان تربیتبدنی.
8. عباسنژاد، محسن و دیگران (١٣٨۵)؛ قرآن و طب، مشهد: بنیاد پژوهشهای قرآنی.
9. عاملی، شیخ حر؛ وسایلالشیعه، تهران: اسلامیه.
10. مجلسى، محمدباقر (1404ق)؛ بحارالانوار، بیروت: الوفا. 11. مطهری، مرتضی (١٣٧٣)؛ تعلیم و تربیت در اسلام، تهران: صدرا.