مشاوره برای همه


تحقیقات بسیاری در زمینه‌ی تأثیر ورزش بر سلامت روان انجام شده است که نشان می‌دهد شرکت در فعالیت‌های ورزشی علاوه بر تکامل جسمانی، تربیت روانی را نیز برای ما به ‌ارمغان می‌آورد. طراوت و شادابی ایجاد کرده و افسردگی را از بین می‌‌برد، موجب احساس اعتمادبه‌نفس، قدرت و تقویت اراده و تقویت قوای ذهنی و حافظه می‌‌شود؛ هم‌چنین باعث تقویت تمرکز فکر و افزایش دقت عمل می‌‌گردد. زنانی که فعالیت‌های ورزشی دارند، می‌توانند در ضمن تعامل واقعی با دیگران به شیوه‌ی بهتری نیازهای روانی خود مانند، رقابت، دوستی، جلب توجه، مقبولیت گروهی و نیاز به وابستگی، تضاد، ابراز و کنترل هیجان، رکوردشکنی، ماجراجویی و امنیت را برآورده سازند. هم‌چنین احساس ارزش‌مندی زمینه و بستر پدید آمدن تغییر و تحول بسیاری از صفات روانی ـ اجتماعی فرد است و فعالیت‌های ورزشی با ایجاد احساس مثبت فرد از خود، این حس را در او تقویت می‌کند و موجب می‌شود بتواند خود و خانواده‌اش را مدیریت کند.

خانم ف. الف، کارشناس حسابداری

حدود بیست سال است ازدواج کرده‌ام و یک دختر سیزده‌ساله دارم. به تازگی دخترم خلق‌وخوی خاصی پیدا کرده و اخلاق من و پدرش را ندارد. سر هر موضوعی جروبحث می‌کند، گوشه‌گیر شده و دوست ندارد در مراسم‌های فامیلی شرکت کند. وقتی می‌خواهیم با خانواده هر جایی، حتی جاهایی که قبلاً با علاقه می‌آمد برویم، می‌گوید حوصله ندارم، نمی‌آیم، کار دارم و... من و پدرش خیلی نگران او هستیم و می‌ترسیم افسرده شده باشد. فکر می‌کنیم غمی دارد که نمی‌خواهد به ما بگوید. واقعاً نمی‌دانیم چگونه با او برخورد کنیم. لطفاً بگویید چه باید بکنیم. 

مشاور: دختر شما در آغاز دوران نوجوانی است و ویژگی‌هایی که ذکر کردید برای این سنین کاملاً طبیعی است. نوجوانان در این سن تمایل به استقلال بیش‌تر، جلب توجه دیگران، خود ابرازی و... دارند؛ بنابراین تعامل با آن‌ها نیاز به صبر و حوصله‌ی بیش‌تر و شناخت حالات روحی‌شان در این دوران دارد. هرچه با او صمیمی‌تر باشید و به حرف‌هایش توجه کنید، رابطه‌ی بهتری خواهید داشت. در مورد این‌که دوست ندارد با شما بیرون بیاید و می‌خواهد در خانه تنها باشد، با دقت بیش‌تری برخورد کنید؛ چون بسیاری از آسیب‌های نوجوانان در خلوت آن‌ها و دسترسی به دوستان ناباب ایجاد می‌شود. بهتر است حتماً دلیل نیامدن او را جویا شوید و تا حد ممکن تنهایش نگذارید. آشنایی با مهارت‌های ارتباط با نوجوانان کمک زیادی به شما خواهد کرد.

خانم الف. گ، کارشناس کامپیوتر

ما خانواده‌ای هستیم که به تازگی یکی از خواهرانم را در یک سانحه‌ی تصادف از دست داده‌ایم. غم از دست دادن خواهرمان به یک طرف، شرایط روحی روانی مادرمان بیش از هر چیز مشکل‌ساز شده است. مادرمان سر کار نمی‌رود، حوصله‌ی کسی را ندارد، خیلی کم حرف می‌زند و از خانه هم بیرون نمی‌رود. می‌ترسیم برایش اتفاق بدی بیفتد و شرایطش از این هم بدتر شود. هرچه تلاش می‌کنیم او را به میهمانی یا مسافرت ببریم قبول نمی‌کند. لطفاً ما را راهنمایی کنید.

مشاور: برای کمک به مادرتان لازم است بدانیم چه مدتی است که دخترشان را از دست داده‌اند؛ چون بعد از مرگ عزیزان، بیش‌تر افراد از لحاظ روان‌شناختی در مراحل سوگ قرار می‌گیرند. دوران سوگ مراحل مختلفی از جمله انکار، خشم و... دارد و مراجعه به مشاور در این دوران برای کسانی که نمی‌توانند روند طبیعی سوگ را طی کنند، بسیار کمک‌کننده است؛ اما اگر این دوران، یعنی سوگواری بیش از حد معمول طول بکشد و فرد وارد فاز افسردگی شود، مداخله‌ی روان‌پزشک و دارودرمانی مؤثر و مفید است و کمک می‌کند تا فرد داغ‌دیده زودتر به زندگی طبیعی بازگردد. به هر حال، لازم به ذکر است در صورتی که مادر شما دچار افسردگی شده باشد، حتی اگر دلش بخواهد، واقعاً نمی‌تواند به راحتی در جمع دوستان حضور یابد یا به مسافرت بیاید؛ بنابراین او را به این کار مجبور نکنید. توصیه می‌کنم برای کمک به او از مشاوره‌ی حضوری استفاده کنید.

خانم ش. م، خانه‌دار

حدود پانزده سال است ازدواج کرده‌ام و دو فرزند پسر دارم. من و همسرم با هم مشاجرات زیادی داریم. اخیراً به همسرم مشکوک شده‌ام و شماره تلفنی را از گوشی تلفن همراهش پیدا کرده‌ام. متأسفانه صاحب شماره‌ی خانمی بود که می‌گفت همسرم از او خواستگاری کرده، قول ازدواج داده و اصلاً نگفته که همسر و دو فرزند دارد. از لحاظ روحی شرایط مناسبی ندارم. نمی‌دانم باید با همسرم چه برخوردی داشته باشم. از طرفی هر روز به آن خانم تلفن می‌زنم و حالم بدتر می‌شود. گاهی فکر می‌کنم از بچه‌هایم بگذرم و از این خانه بروم؛ چه باید بکنم؟

مشاور: گرچه در این شرایط که احساسات شما جریحه‌دارشده و کنترل رفتار و حفظ خون‌سردی سخت است؛ اما توصیه می‌کنم با آرامش موضوع را مدیریت کنید. معمولاً وقتی در رابطه‌ی زناشویی خیانت رخ می‌دهد، هر دو طرف مقصر هستند؛ بنابراین اول از همه به رابطه‌ی خود با همسرتان فکر کنید. ببینید از چه زمان این رابطه خراب شده و برای اصلاح آن چه کاری از دست شما برمی‌آید. بدون پیش‌داوری در رفتار خود با او بازنگری کنید. عوامل زمینه‌ساز برای جذب همسرتان را به زن دیگر پیدا کنید و تا جایی که می‌توانید آن‌ها را از بین ببرید. اگر بتوانید رابطه‌ی خود را با همسرتان اصلاح کنید، مشکل خود به خود برطرف می‌شود. دقت کنید که فرزندان را در این ماجرا دخالت ندهید و جو خانواده را متشنج نسازید. با همسرتان حرف بزنید. در مورد آن خانم هم، باید بگویم من تماس بیش‌تر را جایز نمی‌دانم. خیلی هم به شنیده‌های خود از آن خانم اطمینان نکنید و بیش از این‌که تمرکز خود را روی اطلاعاتی که هر روز از او می‌گیرید بگذارید، به بهبود وضعیت درون خانواده و خودتان با همسرتان بیندیشید و از این فرصت استفاده کنید. نگذارید با حرف‌های او روحیه‌ی‌تان ضعیف شود و مدیریت یک زندگی چندساله با دو فرزند از دست‌تان خارج شود. در ضمن برای راهنمایی بیش‌تر می‌توانید از یک مشاور خانواده‌ی مطمئن کمک بگیرید.

خانم ش. ح، کارشناس الکترونیک

مادر دو فرزند پسر و کارمند هستم. پسر بزرگم شانزده سال و پسر کوچکم دوازده سال دارد. تا به حال فکر می‌کردم که خیلی خوب آن‌ها را تربیت کرده‌ام و هیچ مشکلی در خانواده وجود ندارد؛ اما به‌طور اتفاقی متوجه شدم که پسر بزرگم دچار خودارضایی است. وقتی بیش‌تر پی‌گیر شدم، فهمیدم که او به دفعات زیاد این کار را انجام می‌دهد. دائماً مضطرب است و افت تحصیلی پیدا کرده. آن‌قدر با پسرم راحت نیستم که خودم در مورد این مشکل با او صحبت کنم و به‌شدت نگران هستم. از طرفی نمی‌دانم آگاه کردن پدرش کار درستی است یا نه؟ لطفاً راهنمایی‌ام کنید. برای نجات پسرم از این وضع چه باید بکنم؟

مشاور: از آن‌جایی که حفظ حرمت‌ها بین اعضای خانواده، به‌ویژه والدین و فرزندان بسیار مهم است، بهتر است که خودتان مستقیماً با او در این مورد وارد صحبت نشوید و برای آگاه کردن او از آسیب‌های این رفتار و کمک به نوجوان برای ترک آن، از مشاوران، به‌خصوص مشاور مدرسه کمک بگیرید؛ اما از آن‌جا که تنهایی زمینه‌ساز مشکلات این‌چنینی برای نوجوانان است، شما در جایگاه والدین باید تا جایی که می‌توانید از تنها ماندن او در خانه یا اتاقش جلوگیری کرده و به حضور در جمع تشویقش کنید. هم‌چنین زمینه‌ی ورزش و فعالیت جسمانی، تفریحات سالم و شرکت در فعالیت‌های اجتماعی مثبت را برایش فراهم کنید و در صورتی که به تصاویر تحریک‌کننده‌ی جنسی دسترسی دارد، امکان استفاده از آن‌ها را به هر طریق از بین ببرید. موفقیت‌ها و توان‌مندی‌هایش را به او گوش‌زد کرده و اراده‌اش را برای ترک رفتارهای ناشایست تقویت کنید. خلاصه آن‌که برای فرزندان‌تان بیش از گذشته وقت بگذارید و آن‌ها را درگیر روابط اجتماعی سالم کنید. در مورد مطلع کردن همسرتان هم با توجه به شناخت خودتان از او، در صورتی که فکر می‌کنید واکنش مناسبی به این مشکل دارد و می‌تواند کمک سازنده و راهنمایی درستی داشته باشد، او را در جریان بگذارید.