رابطهی بین دو مقولهی خانواده و رسانه را، بهمثابه ارکان های اثرگذار بر هنجارهای اجتماعی، می توان از جنبه های مختلفی بررسی کرد. در دنیای پیشرفتهی امروزی، رسانه ها و شبکه های اجتماعی نقش تعیینکننده ای در زمینه های مختلف اجتماعی و سیاسی ایفامی کنند. در واقع، رسانه ها و شبکه های اجتماعی با استفاده از روش های متعددی، می توانند با اثرگذاری بر ارکان خانواده، دیگر بخش های اجتماعی را نیز دستخوش تغییر کنند. حال برآنیم تا نشان دهیم که چگونه این مقوله ها می توانند با توجه به مسئله ای به نام جنگ نرم، پیآمد های مثبت و منفی را برای خانواده ها در سطح خرد و اجتماع در سطح کلان به همراه داشته باشند.
هنگام سخن از جنگ، ذهن به سمت امور نظامی و درگیری های فیزیکی میدان نبرد، کشیده می شود؛ لذا جنگ را هنر سازماندادن و بهکارگرفتن نیروهای مسلح تعریف کردهاند؛ اما «در جنگ نرم با استفاده از ابزارهای فرهنگی، طرفین درگیر تلاش می کنند به اهداف خود برسند. در جنگ نرم، تلاش بر آن است تا با تأثیر بر اندیشه ها و نوع فکر، فرهنگ ارزش ها و باورهای جامعهی مدنظر را دستخوش تغییر سازند؛ در حالی که در جنگ سخت، هدف تصاحب دیگر کشورها با استفاده از ابزارهای نظامی است؛ بنابراین جنگ نرم، فروپاشی فرهنگی را در پی خواهد داشت و در واقع، از طریق تبلیغات رسانهای توجه خود را به تغییر باورها و اندیشهی دیگر جوامع معطوف میکند و بدون استفاده از ابزارهای نظامی، به اهداف خود می رسد» (ملکی، حاتمی، 1392 ،66).
هدف اصلی در جنگ نرم، دست یابی به اهداف فرهنگی و فکری است؛ به این معنا که طرز فکر افراد، همانی شود که طرفین درگیری انتظار دارند؛ بدون اینکه درگیری نظامی و خشونتی وجود داشته باشد. در جنگ نرم، این امر بسیار اهمیت دارد که افراد حاضر در جامعهی مورد نظر با رضایت خاطر الگوهای مورد نظر را بپذیرند و به پذیرش آن افتخار کنند؛ بنابراین در جنگ نرم، هدف اصلی تغییر افکار و فرهنگ شهروندان یک جامعه است.
ابزارهای مورد استفاده در جنگ نرم: جنگ نرم نیز نیروها و ابزارهای خاص خود را دارد. از آنجایی که هدف اصلی از این جنگ، تغییر فرهنگ با تکیه بر تغییر افکارِ افراد است؛ لذا منابع دریافت اطلاعات افراد، اصلی ترین ابزارها هستند. امروزه رسانه ها، مطبوعات و محصولات فرهنگی و هنری مهمترین ابزارهای مورد استفاده در جنگ نرم هستند؛ زیرا غالب افراد حاضر در یک جامعه، اطلاعات خود را در باب مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از رسانه ها اخذ و تلاش می کنند بتوانند با تغییرات جهانی و بینالمللی همراه و هماهنگ شوند و از مزایای آن استفاده کنند .
تحلیل و بررسی قدرت نرم: در تحلیل و بررسی قدرت نرم مربوط به هر یک از ابزارهایی که در این راستا استفاده می شود، باید به چند نکته توجه کرد: نخست اینکه ابزارهای فوق بهلحاظ سختافزاری وابسته به سطح تکنولوژی هستند؛ به دیگر بیان، اساساً تولید این ابزارها و نیز برد آنها، مبتنی بر میزان قدرت و پیشرفت تکنولوژیکی کشور تولیدکنندهی آن است؛ برای مثال، بسیاری از کشورها از تکنولوژی ماهوارهای برخوردار نیستند. دوم، مسئلهی محتوای این ابزارهاست که میزان قدرت نفوذ و جذابیت آن را ایجاد می کند. هرچه این محتوا متناسب با نیازهای مخاطبان باشند، از قابلیت و امکان جذب مخاطب بیشتری برخوردار خواهد بود. برای مثال، امروزه اینترنت و ماهواره، بهدلیل محتوای اطلاعاتی که ارائه می دهد، بهمراتب بیشتر از رادیو یا روزنامه ها اثرگذاری دارند.
تحلیل قدرت نرم شبکه های اجتماعی: در ادامهی این نوشتار، شبکه های اجتماعی را بررسی می کنیم که نمونه ای خاص از ابزارهای مورد استفاده در قدرت نرم هستند و می توان گفت از دیگر ابزارها، هم جدیدترند و هم کارکردهای متفاوتی دارند.
در حال حاضر، نمونه های متفاوتی از این شبکه های اجتماعی وجود دارد که مشهورترین آنها عبارتاند از: «facebook »، «linkedin »، «twitter »، «wechat »، «myspace »، «flickr »، «viber » و... که هر روز در حال گسترش هستند.
فیسبوک، با در اختیار داشتن بیش از یکمیلیارد کاربر از قدرتمندترین آنهاست. ویچت نیز در کل جهان با بیش از چند میلیون کاربر توانسته از جایگاه مناسبی در میان شبکه های اجتماعی برخوردار شود.
شبکه های اجتماعی، در حقیقت اجتماعاتی مجازی هستند که افراد را گرد هم می آورد و امکان ارتباط افراد به آسانی فراهم می شود. از جمله قابلیت های این شبکه، امکان جستوجوی اشخاص، گروه ها، موضوعها و... است که این امر ارتباط سریع میان افراد و گروه هایی را که در جستوجوی اهداف خاص هستند ممکن میسازد. گروه هایی با اهداف تحصیلی و آموزشی، فرهنگی، هنری و... که می توانند در این شبکه به آسانی یکدیگر را یافته و از اطلاعات به اشتراک گذاشته استفاده ببرند. مهمترین جنبهی شبکه های اجتماعی، ایجاد ارتباط در فضایی است که آموزش در آن همراه با تفریح و سرگرمی است .
در بحث شکلگیری هویت افراد، این امر مورد پذیرش است که هویت افراد، حاصل تعامل و ارتباط آنها با افراد جامعهی خود و جوامع دیگر است. در شبکه های اجتماعی، از آنجایی که این ارتباط به آسانی قابل ایجاد است، هویت افراد نیز در اثر این ارتباطات شکل می گیرد و افراد، فرهنگ جدیدی از ارتباط و شخصیت را تجربه می کنند. مسئلهای که در مورد شبکه های اجتماعی وجود دارد این است که هویت های واقعی و غیرواقعی قابل تشخیص نیست؛ به عبارت دیگر، هویت سیال، متکثر و متعدد افراد، سبب می شود تا این شبکه ها در کنار ارتباط و تعامل صحیح، ارتباطهایی را ایجاد کنند که طرفین شناخت درستی از یکدیگر ندارند و این امر در شکلگیری هویت اثرگذار خواهد بود .
مسئلهی دیگری که در مورد شبکه های اجتماعی وجود دارد، قابلیت باز، بی زمانی و بی مکانی در این محیط است و افراد، نه در حد و مرز جغرافیایی خاصی محصور هستند و نه در زمان خاصی؛ و هر کس می تواند خارج از این دو مؤلفه که در رفتارهای انسان اثرگذار است، فعالیت کند. همچنین مؤلفهی دیگری که در شبکه های اجتماعی وجود دارد، آزادی بی حد و مرز این شبکه هاست. برخلاف فضای واقعی جامعه که حد و مرزهایی در جنبه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و... وجود دارد، افراد در این شبکه ها، فارغ از هرگونه حد و مرزی می توانند نظرهای خود را بیان کنند، رفتارهای خود را بدون هیچ محدودیتی ارائه دهند و از فرهنگ خاصی پیروی کنند و یا فرهنگ، جامعه و سیاست محیط واقعی خود را نقد کنند. آموزش هایی که در جوامع ممکن است ممنوع باشد، در این شبکه ها قابلدسترسی است. هر کسی میتواند بدون محدودیت با افراد و گروه های مختلفی در ارتباط باشد و از اطلاعات آنها بهره ببرد یا فعالیتهای اقتصادی انجام دهد. از سویی دیگر، شبکه های اجتماعی امکان جاسوسی از افراد را به سهولت امکانپذیر می سازند؛ زیرا تمامی اطلاعات افراد روی سرورهایی قرار میگیرد که گردانندگان اصلی این شبکه ها، امکان دسترسی به آنها را دارند و از اینرو، این اطلاعات در صورت مهمبودن، قابل طبقهبندی، خرید و فروش و جاسوسی هستند.
شبکه های اجتماعی و جنگ نرم: شبکه های اجتماعی، که امروزه در بسیاری از نقاط، کاربرهای زیادی را به خود اختصاص دادهاند، در کل، ابزار مناسبی برای پیشبرد اهداف جنگ نرم هستند. «در شبکه های اجتماعی، فرد بهتدریج با باورها و ارزش های فرهنگی جامعهی خود بیگانه می شود و در محیط مجازی بدون پایبندی به این ارزشها و بدون هیچ قید و شرطی، علایق خود را دنبال می کند؛ به عبارت دیگر، در جنگ نرم تلاش بر این است که هنجار های ارزشی و فرهنگی جوامع را از طریق اثرگذاری بر باورهای جامعه و با استفاده از تکنولوژی پیشرفته متزلزل و باورها و ارزش های دیگری را جایگزین آن کنند» (hormozpress.ir ).
شبکه های اجتماعی برای کشوری چون ایران، ترکیبی از فرصت و چالش است. فرصت ها و مزایایی که در بخش قبل به آن اشاره شد، این امکان را در اختیار همهی کشورها قرار می دهد که آموزش همگانی و اجتماعی و نهایتاً جامعهپذیری را تسهیل می کند و می توان با استفاده از این ابزار، محتوای مورد نظر را در آن ارائه داد و به نیازهای مخاطبان پاسخ داد؛ اما در صورتی که از این ابزار استفادهی لازم نشود و نتوان به لحاظ محتوایی در آن حضوری پررنگ داشت، باید منتظر چالش های آن باشیم. چالش های شبکه های اجتماعی، در ابعاد مختلفی برای کشور ما ظاهر شد: بُعد سیاسی ـ امنیتی و فرهنگی ـ اخلاقی؛ به دیگر بیان، از آنجایی که دشمنان جمهوری اسلامی، هم به لحاظ تکنولوژیکی و هم به لحاظ محتوایی از دست بالا در این شبکه ها برخوردار هستند؛ لذا کنش و فعالیت چشمگیری در این شبکه ها دارند و در واقع، مدیریت محتوایی این شبکه ها را به خوبی بر عهده دارند. در بعد سیاسی، شبکه های اجتماعی می توانند در بسیجکردن افراد علیه قدرت حاکم استفاده شوند. در جریان بهار عربی و تحولات مربوط به جهان عرب، در چند سال اخیر بهخوبی از این قابلیت شبکه های اجتماعی استفاده شد. در تحولات چند سال اخیر کشور نیز، شبکه های اجتماعی نشان دادند که می توانند در هماهنگی جریان های مختلف سیاسی کاربرد متنابهی داشته باشند.
از سویی دیگر، در این شبکه ها امکان هنجارشکنی های اخلاقی و فرهنگی نیز وجود دارد و افراد می توانند بدون هیچ حدومرزی وارد ارتباط با دیگران شوند. این امور سبب شده که بسیاری از شبکه های اجتماعی بسته (فیلترینگ) شوند و در حقیقت، ساده ترین راه برای مقابله برای آنها انتخاب شود. این شیوه اگرچه ناکارآمد است و امکان عبور از آن وجود دارد، ظاهراً تنها راه مقابله است. در بعد اخلاقی و فرهنگی، شبکه های اجتماعی می توانند با قدرت و سرعت قابلتوجهی فرهنگ و اخلاقیات را انتقال دهند؛ حتی در خود کشورهای غربی نیز بسیاری از هنجارهای اخلاقی در شبکه های اجتماعی شکسته می شوند. امروزه رخدادهایی همچون افزایش طلاق و فروپاشی خانواده و... به شبکه های اجتماعی نسبت داده می شود .
در هر صورت، شبکه های اجتماعی می توانند ابزار بسیار مناسبی برای مدیریت جنگ نرم باشند و برای هر دو طرف استفادهکننده، این امکان را فراهم می آورد که محتوای مورد نظر خود را در این شبکه ها ارائه کنند و در حقیقت، رقابت فرهنگی و اجتماعی را می توان در این شبکه ها بهخوبی مشاهده کرد.
منابع:
1. ملکی، سعید و حاتمی، داوود (1392)؛ «جنگ نرم و راهکارهای مقابله با آن از دیدگاه مقام معظم رهبری»، فصلنامهی مهندسی فرهنگی، شمارهی 76.
2. hormozpress.ir .