مشاوره برای همه


خانم ح. ش، کارشناس ریاضی

دختری 26ساله هستم. مشکلم این‌جاست با این‌که کارهای زیادی در نظر دارم، همیشه وقتی به مرحله‌ی عمل می‌رسم، آن‌ها را به تعویق می‌اندازم. پدر و مادرم هم معتقدند: اگر کارها را پشت گوش نیندازم و تنبلی نکنم به موفقیت‌های چشم‌گیری می‌رسم. یک دنیا کار نیمه‌تمام دارم که فکرکردن به آن‌ها اذیتم می‌کند؛ بنابراین دائماً خود را سرزنش می‌کنم. به نظرم آدم تنبل و بی‌کفایتی هستم، شایستگی لازم را ندارم و دچار اضطراب می‌شوم. آیا می‌توانم این اخلاق را کنار بگذارم؟ مشکل من کجاست و چرا نمی‌توانم مانند دیگران تصمیمات خود را اجرا کنم؟ لطفاً راهنمایی‌ام کنید.

مشاور: این ویژگی که برای رسیدن به اهداف مورد نظر، کار یا وظیفه‌ای مشخص را به تعویق بیندازیم، اهمال‌کاری گفته می‌شود. بهتر است با بررسی دلایل اهمال‌کاری خود که شامل: عدم علاقه به کار موردنظر، ایده‌آل‌گرایی، توجه بیش از حد به تأیید دیگران، عدم مهارت در انجام کار و ابهام در کار مورد نظر است؛ ببینید کدام علت بر شما صدق می‌کند. اگر عدم علاقه به کار خاصی موجب اهمال در آن می‌شود، سعی کنید هدفی را برگزینید که مورد علاقه‌ی شماست و تحمیلی نیست و متناسب با توان‌مندی‌های شماست. اگر مشکل شما ناشی از ایده‌آل‌گرایی‌تان است، باید بدانید این ویژگی، اغلب موجب خراب‌شدن پیش‌رفت‌ها می‌شود و همیشه تلاش برای رسیدن به نتیجه‌ای که با استانداردهای غیرقابل دست‌یابی، شما را برای ادامه‌ی کار بی‌انگیزه می‌کند. معمولاً بهترین بودن یا رسیدن به حد اعلی در کارها، اغلب برای افراد غیرقابل دسترسی است؛ پس کارها را به بخش‌های کوچک تقسیم و پیش‌رفت مراحل کوچک را پی‌گیری کنید و در انتظاراتی که از خود دارید واقع‌بین باشید. وقتی به نظر دیگران و تأیید آن‌ها در کارها اهمیت زیادی بدهید، دچار اضطراب شده و انجام آن کار را به تعویق می‌اندازید؛ اما اگر توجه داشته باشید که پاسخ دیگران به کار شما تحت کنترل مستقیم شما نیست، متوجه می‌شوید که نباید ارزش بیش از حد برای آن پاسخ‌ها قائل شوید. شاید اهمال‌کاری‌های شما به‌دلیل عدم مهارت در انجام کاری باشد و این احساس را در شما ایجاد کند که نمی‌توانید از عهده‌ی آن برآیید، از انجام آن اجتناب می‌کنید؛ بنابراین، سعی کنید اطلاعات درستی از روند انجام کارهای‌تان به‌دست آورید و ملزومات به اتمام رساندن آن را در زمان معین بشناسید. بهتر است قبل از انجام کارها، از مهارت خود مطمئن شوید و آن وظیفه یا کار را به بخش‌های کوچک‌تری که برای‌تان قابل مدیریت هستند قسمت‌بندی کنید. ممکن است به تعویق انداختن کارها به دلیل ابهام از رسیدن به نتیجه‌ی موردنظر باشد و فکرکردن به نتیجه‌ای نامطمئن، مانعی برای شروع کار شود؛ پس چندان دنبال قطعیت نباشید و تحمل‌تان را به ابهام‌ها و هیجانات منفی بالا ببرید. اگر از فکرکردن به آغاز کار دچار احساس اضطراب، غم یا تنهایی می‌شوید، بدانید که این احساسات موقتی هستند و پس از مدت کوتاهی از شروع کار از بین خواهند رفت؛ پس از این احساسات آگاهانه استقبال کنید و درباره‌ی آن‌ها قضاوت نکنید؛ مثلاً نگویید: «احساس ناامیدی می‌کنم و تحمل این احساس غیرممکن است!» به جای آن به خودتان بگویید: «من احساس ناامیدی می‌کنم و تحمل این احساس قدری سخت است؛ ولی با تمام وجود سعی می‌کنم آن را تحمل و بر آن غلبه کنم تا کار به پایان برسد.» توجه داشته باشید که به تعویق انداختن مکرر کارها، ممکن است نشانه‌ای از افسردگی باشد. در این صورت، حتماً از روان‌شناس یا مشاوری کمک بگیرید.

خانم ع. م. کارشناس ارشد معماری

26 سال دارم و دو سال است ازدواج کرده‌ام. با این‌که تحصیلات دانشگاهی خوبی دارم؛ اما در زندگی مشترک و روابط با آدم‌های دوروبرم مشکل دارم. به نظرم خیلی از کارهایی که برای دیگران پیش‌پا افتاده است، برای من سخت است. فکر می‌کنم مشکلات امروز من، ناشی از این است که پدر و مادرم همیشه به تحصیلات، ظاهر و لباس من خیلی اهمیت می‌دادند و همیشه حامی و سرویس‌دهنده‌ی من بودند؛ اما هیچ‌وقت مرا با درس زندگی، شوهرداری و مردم‌داری آشنا نکردند و در واقع، مرا دختری تک‌بعدی بارآورده‌اند و الآن دائماً دیگران به من می‌گویند سیاست زندگی ندارم. تخصص‌های درسی‌ام در اداره‌ی امور زندگی به کارم نمی‌آیند. آیا با این شرایط می‌توانم به بهبود وضع زندگی‌ام امیدوار باشم؟ آیا سیاست زندگی، یاد گرفتنی است و آیا الآن برای یادگیری سیاست زندگی دیر نیست؟ چه‌طور می‌توانم این توانایی را به‌دست آورم؟

مشاور: بهتر است منظور شما از سیاست زندگی را همان زیرکی در جهت مثبت، عاقل بودن و برخورداری از مجموعه‌ی مهارت‌های مختلف زندگی تعریف کنیم. مهارت‌هایی مانند مهارت ارتباط مؤثر، زندگی زناشویی، ابراز وجود، حل مسئله و... . من هم تأکید می‌کنم تنها با تحصیلات آکادمیک، نمی‌توان در اداره‌ی زندگی مشترک و روابط با اطرافیان موفق بود. متأسفانه برخی از پدران و مادران ما آن‌قدر بر تحصیلات و رشته‌ی انتخابی دانشگاه تأکید دارند که اصل موضوع، یعنی تربیت و توان‌مندسازی فرزندان را برای پدر و مادر شدن در آینده به فراموشی سپرده‌اند! در نتیجه، فرزندانی تک‌بعدی به جامعه تحویل می‌دهند که برخی مهارت‌های لازم زندگی را ندارند. در مورد نگرانی‌تان از این‌که آیا می‌توانید خود را از نظر مهارت‌های زندگی آماده کنید یا نه؟ باید بگویم، چون این نیاز را درک می‌کنید و می‌خواهید برای توان‌مندسازی خود و بهبود زندگی‌تان گام بردارید، حتماً موفق می‌شوید. بدین منظور، لازم است با دید مثبت به توانایی‌های خود بنگرید و با استفاده از کتب مختلف یا شرکت در کلاس‌های مهارت‌های زندگی و گفت‌وگو با مشاوران خانواده، این مهارت‌ها را بیاموزید و برای مدیریت بهتر زندگی به‌کار بندید و مطمئن باشید به تغییرهای لازم دست خواهید یافت.

خانم ک. ت، کارشناسی علوم سیاسی

ما سه خواهریم که با پدر و مادرمان زندگی می‌کنیم. مادرمان دچار وسواس است. در سال‌های قبل هم رفتارهای وسواسی داشته؛ اما الآن بسیار شدیدتر شده است. به نظر مادرم همه چیز نجس و کثیف است. قبل از آشپزی ظروف تمیز را بارها می‌ساید، برای پختن غذا دستکش دست می‌کند تا غذا آلوده نشود، هر ماده‌ی غذایی را بارها می‌شوید و ضدعفونی می‌کند. خود به خانه‌ی کسی نمی‌رود و اگر هم کسی به خانه‌ی ما بیاید، بعد از رفتن او همه‌چیز را دوباره آب می‌کشد. واقعاً رفتار خسته‌کننده‌ای دارد، همه‌ی ما ناراحت هستیم و تحمل رفتار او برای‌مان دشوار شده است. با مراجعه به پزشک مخالفت می‌کند و سعی برای بهبود خود ندارد. لطفاً ما را راهنمایی کنید.

مشاور: مادر شما نشانه‌های وسواس عملی دارد. وسواس‌های فکری و عملی، زندگی را مختل می‌کنند و فرد را در چرخه‌ی فکر و رفتار ناراحت‌کننده و اضطراب‌آور گرفتار می‌سازند. نشانه‌های آن‌ها وقت‌گیر، غیرمنطقی و پریشان‌کننده‌اند. مطمئن باشید این وضعیت برای مادر شما هم که ذهنش پر از نگرانی در مورد آلودگی‌ها، نجاسات و میکروب‌هاست، بسیار ناراحت‌کننده است. وسواس به نظافت، شستن و تمیزکردن از شایع‌ترین وسواس‌های عملی است. وسواس عملی برای کاهش اضطراب یا پریشانی انجام می‌شود و این رفتارها موقتاً اضطراب آن‌ها را کاهش می‌دهد؛ بنابراین، به جای آن‌که خود را مجبور به تحمل رفتارهای او کنید، کمکش کنید تا زودتر سلامتی خود را به ‌دست آورد. بدین منظور، حتماً او را نزد روان‌پزشک ببرید و اگر از آمدن امتناع می‌کند، خودتان با شرح حال کاملی از مادر نزد روان‌پزشک بروید. خوش‌بختانه امروزه بیماری وسواس به‌ خوبی با دارو کنترل می‌شود و اگر هم لازم باشد، تکنیک‌های رفتاری توسط درمان‌گران ارائه می‌شود!