نویسنده

بر نکوهش زن دلالت دارد، یا او را در مرتبه‌ای پایین‌تر از مرد می‌شمارد، مشورت با زنان نهی شده است. آیا این روایات نکوهش زنان و تحقیر آنان نیست؟ برای رسیدن به جواب این سؤال، توجه به چند نکته لازم است:

دعوت به مشورت با افراد عاقل و فهمیده

در روایات فراوانی، جنسیت مشاور لحاظ نشده و فقط صفات لازم و توان‌مندی او لحاظ گردیده است:

ـ به رسول خدا گفته شد: «حزم چیست؟» حضرت فرمود: «مشورت با صاحبان عقل و پیروی از آنان» (برقی، 1371، ص 600).

ـ در امور خودتان با خداترس‌ها مشورت کنید ‏(برقی، 601).

ـ مشورت با افراد عاقل و خیرخواه رشد، برکت و توفیق خدایی است؛ پس هرگاه عاقل خیرخواه تو را به امری راهنمایی کرد، مبادا با او مخالفت کنی که در این مخالفت هلاک هست (برقی، 602).

ـ از عاقل، طلب راهنمایی کنید و از او نافرمانی نکنید که پشیمان می‌شوید (مجلسی، ص 100).

مشورت با واجدان و فاقدان شرایط

در روایات دیگری صفات افراد شایسته برای مشاوربودن و افراد غیرشایسته بیان و نتیجه‌ی این صفات تبیین شده است که در این روایات هم جنسیت لحاظ نشده است:

ـ مشورت، حدود و شرایطی دارد که اگر شناخته و رعایت شوند [نتیجه‌بخش خواهد بود]؛ وگرنه ضررش برای مشورت‌کننده بیش‌تر خواهد بود: اولین شرط این‌که مشاور عاقل باشد، دوم این‌که آزاده و متدین باشد، سوم این‌که صادق و برادروار باشد، چهارم این که هرگاه او را به پنهان خود آگاه کردی، مانند خودت سرّ تو را بپوشاند و کتمان کند. مشاور اگر عاقل باشد، از مشورت با او بهره می‌بری و هرگاه آزاده و متدین باشد، تمام تلاش و درک خود را در خیرخواهی به‌کار خواهد گرفت و هر گاه برادروار و صدیق باشد، سرّ تو را با مانند خودت کتمان کرده و بر دیگران افشا نخواهد کرد و مشورت تمام و نصیحت و خیرخواهی کامل خواهد بود (مجلسی، ص 102).

ـ علی جان! با ترسو مشورت نکن که راه‌های خروج و رهایی را بر تو تنگ خواهد کرد و با بخیل مشورت نکن که تو را از هدف و غایتت بازمی‌دارد و با حریص مشورت نکن که شره، بخل و بسته‌دستی را برایت زیبا جلوه می‌دهد (مجلسی، ص 99).

پس این روایات، صفات منفی و مثبت مشاور را بیان کرده و جنسیت در آن‌ها لحاظ نشده و برای انتخاب مشاور باید افراد را تجربه و آزمایش کرد تا معلوم شود صفات مثبت و لازم را برای مشاوربودن دارند و صفات منفی در آنان مفقود است و به همین دلیل در روایت آمده: مبادا با زنان مشورت کنی، مگر آن‌ها را تجربه کرده و آزموده باشی و به عقل کامل‌شان اطمینان یافته باشی (کراجکی، 1410، ص 376).

علت نهی

 در مواردی هم که از مشورت با زنان نهی شده، علت هم آمده که کاملاً منطقی است و منع کلی و نکوهش ذاتی زن نیست. به روایات زیر توجه کنید:

ـ امام باقر(ع) فرمود در اموری که باید پنهان بماند و در امور خویشاوندان‌تان با زنان مشورت نکنید (عاملی، 1409، ص 181). علامه‌مجلسی در شرح این حدیث می‌نویسد: این حدیث از مشورت با زنان در اموری که باید پنهان بماند نهی می‌کند؛ زیرا معمولاً زنان در رازداری ضعیف هستند. هم‌چنین شوهر را از مشورت با آنان در باب خویشاوندانش بازمی‌دارد؛ زیرا غالب زنان با خانواده‌ی شوهر خود صفی‌القلب نیستند و معمولاً از آنان کدورت به دل دارند و اگر در این باب، طرف شور قرار گیرند، تحت‌تأثیر این کینه و نفرت‌های ناصحیح، نظرهای ناصوابی ارائه می‌دهند (مجلسی، ص 334).

ـ امام صادق(ع) می‌فرمود: «از مشورت با زنان بپرهیزید؛ زیرا [غالباً] ضعف، سستی و ناتوانی بر آنان غالب است [و تحت‌تأثیر این حالات نظرهای خوبی ارائه نمی‌دهند (کلینی، 1363، ص 117).

در این روایت هم از مشورت با زنان نهی شده است؛ زیرا غالباً ضعیف هستند و در مشورت‌شان این خصوصیت‌ها ظهور می‌کند و به‌طور طبیعی، شورشان به صواب نخواهد بود. وجود این صفات در غالب زنان، آنان را از شایستگی طرف مشورت قرارگرفتن می‌اندازد و به‌خاطر غلبه‌ی همین صفات است که در روایت دیگر (مجلسی، ص 167) به مشورت با آنان و مخالف نظر آنان عمل‌کردن، توصیه شده است؛ زیرا نظر آنان برخلاف رأی افراد شجاع است و مخالفت با نظر آنان، یعنی عمل به رأی افراد قوی و توان‌مند که با برکت همراه خواهد بود (الفقیه، ص 168).

از طرف دیگر، در علم اصول ثابت شده که علت باعث تعمیم و تخصیص حکم می‌گردد (طباطبایی قمی، ص 74)؛ یعنی اگر این صفات در مردان هم باشد، نباید طرف شور قرار گیرند و اگر زنانی این اوصاف را نداشته باشند، شایسته است که طرف شور واقع شوند.

ـ لَاتُطِیعُوهُنَّ فِی الْمَعْرُوفِ حَتَّى لَایَطْمَعْنَ فِی الْمُنْکَر (صبحی صالح، 1414، ص 106). این حدیث ممکن است ناظر به زنان شرور باشد که به پناه گرفتن از آنان «فاتقوا» توصیه شده، نه زنان نیکو که باید از بدشدن احتمالی آنان بر حذر بود.

علاوه بر این، خود این عبارت دلالت دارد که این زنان اگر احساس میدان‌داری کنند، خود و شوهران را به سوی منکرات سوق می‌دهند؛ پس اگر به کار خوبی هم رهنمون شدند، مناسب است شوهر، ضمن عمل به آن، به گونه‌ای وانمود کند که این عمل در اطاعت از آنان نبوده تا احساس میدان‌داری نکنند و به بد سوق نکند.

امر مشورت با زنان

در روایاتی به مشورت با زنان در امور زنانه توصیه شده است: با زنان در امور دختران‌شان مشورت کنید‏ (پاینده، 1382، ص 156).

علاوه بر این‌، رسول خدا(ص) در غزوه‌ی حدیبیه بعد از قرارداد صلح، اصحابش را به تراشیدن سر و نحر شتران قربانی فراخواند و با عدم اجابت آنان روبه‌رو و غمگین شد و به همسرش ام‌سلمه شکایت برد. ام‌سلمه ایشان را به اقدام ابتدایی فراخواند تا اصحاب در اقتدای به او، تقصیر و حلق کنند و پیامبر هم به شور و راهنمایی همسرش عمل کرد و مطلب حل شد (مجلسی، ص 353).

این سیره‌ی قولی و عملی رسول خدا بر جواز مشورت با زنان دلالت دارد.

نمونه‌ی مثبت: باید با کسی مشورت کرد که صلاحیت‌های لازم را داشته و از صفات منفی به دور باشد. در روایات دو نمونه ذکر شده است که نشان می‌دهد زنان دارای صلاحیت، مشاورانی خوب و زنان فاقد صلاحیت، مشاورانی بد هستند.

در روایت آمده است به یکی از پیامبران در خواب خبر داده شد که مقدر شده تو در نیم از عمرت در رفاه و در نیم دیگر در سختی باشی و انتخاب نوبت به اختیار خودت است. او مهلت خواست با زن صالح و عاقل خود مشورت و بعد انتخاب کند. زن او را گفت نیم رفاه را ابتدا برگزین که خداوند رحیم است و ممکن است به ما رحم آورد و سختی از ما بگرداند. با انتخاب نیم رفاه، وفور نعمت به او روآورد و زن او را به بذل و بخشش به خویشاوندان، همسایگان، فقیران و تنگ‌دستان سفارش کرد و او هم اجابت کرد. نیم عمر گذشت و وفور نعمت هم‌چنان ادامه داشت؛ به‌گونه‌ای که وی را سؤال پیش آمد. او را خبر دادند که ما هر چه به تو بخشیدیم، تو به ما بازگرداندی و ما به قدردانی، نیم دیگر را هم در رفاه تقدیر کردیم (مجلسی، ص 491).

نمونه‌ی منفی: به پیامبری از پیامبران بنی‌اسرائیل وحی شد که مردی از امت او سه دعای مستجاب دارد. مرد این خبر را به همسرش رساند و همسرش از او خواست تا دعا کند که وی از زیباترین زنان زمان گردد و مرد این‌گونه دعا کرد و زن زیبایی فوق‌العاده یافت؛ به‌گونه‌ای که مورد توجه حاکمان و دنیاداران زمان واقع شد و به فخرفروشی و گردن‌فرازی پرداخت تا مرد نفرینش کرد و زیبایی خود را از دست داد. با از دست دادن زیبایی، زن به فرزندان متوسل شد تا از پدر بخواهند که دعا کند وی به حالت اول بازگردد و بدین گونه، سه دعای مستجاب مرد به هدر رفت (مجلسی، ص 485).

بنابراین، توصیه‌های روایات، ناظر به غالب زنان نیست و واجد صلاحیت‌های منفی است و مشورت با زنان عاقل، متدین و فهمیده، نه تنها مذموم نیست، بلکه پسندیده هم هست.

منابع:

1. برقی (1371)؛ محاسن، قم: دار الکتب الاسلامیه. 

2. پاینده، ابوالقاسم (1382)؛ نهج‌الفصاحه، تهران: دنیای دانش.

3. طباطبایی، سیدتقی؛ الانوار البهیه فی القواعد الفقهیه، انتشارات شهید محلاتی.

4. کراجکی (1410)؛ کنز الفوائد، قم: دارالذخائر.

5. عاملی، حر (1409)؛ وسائل الشیعه، قم: آل البیت.

6. مجلسی؛ مرآة العقول، تهران: دار الکتب‌ الاسلامیه.

7. صبحی صالح (1414)؛ نهج‌البلاغه، قم: هجرت.

8. کلینی (1363)؛ کافی، تهران: اسلامیه.