مروری بر بایدها و نبایدهای پیش از ازدواج
سرنوشتسازترین انتخاب انسان
ازدواج، اقتضای طبیعت انسان است و زوجیّت قانونی است فراگیر که در تمام موجودات عالم وجود دارد. هیچ موجودی (انسانی) به تنهایی کامل نیست و پیوسته برای تکامل خویش تلاش میکند. جامعهی جوان، بهویژه دختران نیز از این قائده مستثنی نیستند. اهمیت موضوع از این جهت است که صحبت در مورد قشری است که نسلهای آیندهی ایران، پرورشیافتهی آنهاست؛ پس چنین جامعهای باید شاد و سالم، انتخاب و در نهایت زندگی کند. دختران ایرانی باید شاد بودن، سالم بودن، یادگیری انتخاب صحیح و... را سرلوحهی خود قرار دهند. اساسیترین انتخاب در طول زندگی هر دختری، انتخاب همسر است. با ازدواج و شکلگیری نهاد خانواده، همسران بهدنبال تکمیل هویت، رشد و بالندگی در سایهی آرامش در کنار یکدیگرند و میتوانند محبت، صمیمیت و وفاداری را بهخوبی تجربه کنند. نهاد اجتماعی ازدواج در وهلهی اول، پیمان مقدسی است که با آن زن و مرد عهد میبندند که تا پایان عمر در کنار یکدیگر بمانند. قرار است در جریان ازدواج، دو تن، یک تن شوند که این حاکی از وحدت و نقطهی مقابل تنهایی است. بارها بهوضوح تأکید شده که خداوند نمیخواهد زن و مرد تنها زندگی کنند؛ چیزی در اعماق درون مرد، خواهان همراهی با زن است و چیزی در اعماق وجود زن، صحبت و نزدیکی با مرد را طلب میکند (چپمن، 1390، ص 8)؛ بنابراین ازدواج و دنیای زناشویی، دنیای شگفتانگیز و پیچیدهای است که هر قدر فرد در مورد آن مطالعه و تحقیق کند، بیشتر به عدم بینش خود پی میبرد. دختران جوان در هیچ برههای از زندگی، به اندازهی زمان انتخاب همسر، نیازمند به کمک و راهنمایی نیستند و هیچ تصمیمی به اندازهی ازدواج، نمیتواند بر زندگی آنها اثر بگذارد. همه میدانیم که انتخاب همسر یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین انتخابهای انسان است؛ در عین حال، یکی از دشوارترین و پرخطاترین انتخابهاست.
تفاوت از زمین تا آسمان است!
در گذشته، اکثر ازدواجها از طریق خواستگاری با واسطهی فردی بود که در اصطلاح آن را معرف مینامیدند. دختران نیز در جلسهی اول آشنایی برای نخستین بار، فرد مقابل را ملاقات میکردند و پس از آن با نظارت والدین، مراحل آشنایی با ضوابط خاصی انجام میگرفت؛ اما این روزها بسیاری از ازدواجهای نسل جوان، محصول آشنایی قبل از ازدواج است و بسیاری از آنان این آشناییها را ملاکی برای انتخاب همسر قرار میدهند. در این بین، توجه بیش (یا کمتر) از حد به فاکتورهایی نظیر نوع، مکان و شروط آشنایی، افراد معرف و... عواملی هستند که میتوانند باعث خطا شوند. حال با توجه به وجود اینهمه عوامل انحرافی، آیا صحیح است که یک دختر در بزرگترین تصمیم زندگی خود آموزشی نبیند. ممکن است مدتها با فردی آشنایی داشته باشید؛ اما پس از مدتی متوجه شوید که نکاتی را در این آشناییها بیش از حد پررنگ یا کمرنگ کردهاید؛ بنابراین متوجه خواهید شد که انتخاب همسر به تخصص و مهارتهای فراوانی نیاز دارد. بایدها و نبایدهای آشناییهای پیش از ازدواج خط قرمزها، فرصتها و محدودیتهایی هستند که باید برای دختران آشکار شوند. این روشنسازی به آنان کمک میکند تا با شناخت کافی و مبتنی بر عقلانیت که از ملزومات اساسی یک ازدواج موفق است، از صافیهای پیچیدهای عبور کنند که بهتدریج دامنهی آن تنگتر و انتخاب محدودتر میشود تا اینکه در انتها تصمیم نهایی خود را بگیرند.
باید که در فرآیند ازدواج باشد...
اگر آشنایی و گفتوگوی قبل از ازدواج، مبتنی بر منطق، مدیریت و برنامهریزی باشد، تصمیمی اصولی برای ازدواج نیز دور از ذهن نخواهد بود. برخی از امور ضروری که در فرآیند ازدواج باید رعایت شود در ادامه بحث و بررسی خواهد شد.
بایدها، مواردی هستند که باید تا میتوان آنها را پررنگ و برجسته کرد. این بایدها به دختران کمک میکند تا به اطلاعات کافی و دقیقی از فرد مقابل برسند؛ چیزی که روند تصمیمگیری منطقی را سهل میکند.
رفت و آمدهای طولانی: دختران باید با اهمیت ملاقاتهای طولانی که چندین ماه را دربرمیگیرد، آشنا شوند. این امر، مستلزم این است که فرد را برای ساعتهای طولانی ببینند؛ برای مثال، ملاقات با فرد مورد علاقه در مسافرت خانوادگی یا گروهی، کوهپیمایی، مسافرت یکروزه یا ملاقات در خانواده. ضروری است از این دختران پرسیده شود که قبل از ازدواج چهطور، کجا و چهمدت با هم ملاقات داشته و در چه مورد صحبت کردهاند.
دیدار در موقعیتهای مختلف: با توجه به اینکه افراد در شرایط متفاوتی به شیوههای منحصر به فردی رفتار میکنند، ضروری است از دختران جوان بخواهیم، برای گرفتن اطلاعات کافی و دستنخورده از فرد مقابل، وی را در موقعیتهای مختلف نظیر دانشگاه محل تحصیل، کافی شاپ و رستوران، فروشگاه، مراسمهای مختلف، کوهنوردی، محل کار و... ببینند. ملاقات در موقعیتهای مختلف، اطلاعات تحریفنشدهای را از فرد مورد نظر به دست میدهد.
آشناییهای درازمدت: کم و بیش میشنویم دخترانی به فاصلهی دو هفته یا یک ماه بعد از آشنایی، زندگی زناشویی را آغاز کردهاند؛ شنیدن این موضوع ممکن است تعجببرانگیز باشد؛ اما وقوع آن نادر نیست. یکی از موارد مهم بایدهای آشناییهای قبل از ازدواج، این است که از دختران مذکور خواسته شود، حداقل شش ماه تا یک سال را به دورهی نامزدی و شناخت اختصاص دهند و در این دوران با هم ارتباط بیشتری داشته باشند تا شناخت جامع و عمیقی از یکدیگر پیدا کنند (قهاری، 1391ص 260).
ملاقاتهای خانوادگی: این نکته یادآوری میشود که آنچه در خلال آشنایی از فرد مقابل میبینیم، به احتمال زیاد بعد از ازدواج نیز تداوم خواهد یافت. یکی از بهترین راهها برای شناخت فرد مقابل، مشاهدهی نحوهی تعامل او با اطرافیان، بهویژه با خانوادهاش است. نوع برخورد فرد در خانواده، اطلاعات زیادی در مورد رفتار طبیعی او میدهد و به احتمال زیاد، این پیشبینی را میدهد که این فرد پس از ازدواج چگونه رفتار خواهد کرد. ملاقاتهای خانوادگی، منبعی غنی از اطلاعات دربارهی اعضای خانواده است. وقتی با فرد مقابل خود در محیط خانواده ملاقات میکنید، فرصت کافی دارید تا به چگونگی و تعامل بین اعضا توجه کنید؛ برای مثال، والدین چگونه با او رفتار میکنند و بالعکس؟ رابطهی وی با برادر و خواهر چگونه است؟ آیا به او اهمیت میدهند یا به او بیاهمیت هستند؟ نتایج بهدست آمده از این پرسشها اهمیت موضوع را برای این دختران روشن خواهدکرد.
اهمیت منابع مختلف در کسب اطلاعات: اخذ اطلاعات از منابع مختلف نظیر همکاران، دوستان نزدیک و...، در فرآیند آشناییهای قبل از ازدواج یک ضرورت مهم است. وقتی پای یک عمر زندگی در میان است، قطعاً نمیتوانید به مردی که هیچ شناختی از وی ندارید، به چشم مردی ایدهآل بنگرید و «بله» را بگویید؛ اما قبل از آن نگاهی عمیق به فرد مقابل بیندازید. در میان تعداد زیادی از افراد متأهلی که در اطرافمان هستند، تنها گروهی هستند که با انتخاب منطقی از دنیای متأهلی لذت میبرند؛ بنابراین قبل از اینکه در دام چنین رؤیاهایی اسیر شوید، ضروری است از فرد مقابل اطلاعاتی دقیق بهدست آورید.
درگیرکردن خانواده در فرآیند جمعآوری اطلاعات: برخی از خانوادهها بر این باورند که ازدواج و انتخاب همسر یک مسئلهی شخصی است و به همین دلیل، همهی تصمیمها را برای انتخاب به فرزندان خود میسپارند. تصمیمگیری والدین به جای فرزندان یا اعمال فشار آنها برای انتخابی خاص، روی دیگر سکه است که باعث تجدید تعارض بین فردی میشود. واقعیت این است که والدین باید بر فرآیند آشنایی و بررسی همهجانبهی فرد مورد نظر نظارت داشته باشند و دختران خود را در تجارب خویش سهیم سازند. منظور از درگیری خانواده در روند جمعآوری اطلاعات این است که دختران در مراحل مختلف آشنایی، والدین خود را در جریان بگذارند و با یکدیگر تبادل اطلاعات داشته باشند؛ چنین چیزی به آنها کمک میکند تا با داشتن اطلاعاتی ناب، به انتخاب درستی برسند (قهاری، 1391، ص 262). در واقع، آشنایی تنها در یک تعامل دو نفره بهدست نمیآید؛ بلکه میتوان از نظرهای دیگر افراد نظیر خانواده، دوستان، همکاران و... برای شناخت طرف مقابل سود جست. بهطور خلاصه، حتی بحث دربارهی اختلافنظرها، خواستهها، خط قرمزهای زندگی، شناخت ویژگیهای شخصیتی، ادامهی تحصیل، شغل و... میتواند جزو بایدهای گفتوگو در آشناییهای پیش از ازدواج باشد.
نباید که در فرآیند ازدواج باشد...
نبایدها، نکاتی هستند که باید مضرات و پیآمدهای منفی آنها برای دختران روشن شود تا در ارتباطی شکننده و ظریف قرار نگیرند:
ارتباط در مکانهای خصوصی: ملاقات دو فرد جوان در فضای خصوصی و بسته مانند آپارتمان شخصی، منزل مسکونی، دفتر کار و... میتواند فضای پرخطری برای تماسهای جنسی باشد. چهبسا افرادی که بهدلیل قرار گرفتن در این موقعیت، برای برقراری رابطهی جنسی اغوا شدهاند یا به آن اقدام کردهاند (قهاری، 1391، ص 256). بهتر است دختران جوان چنین ارتباطهایی را به فضاهای عمومی نظیر پارک، کافیشاپ، رستوران، خیابان و محلهای پررفتوآمد موکول کنند و تنها زمانی در مکانهای خصوصی با هم ارتباط داشته باشند که والدین نیز حضور مستقیم داشته باشند. در غیر این صورت احتمال خطر، بسیار است.
رابطهی جنسی قبل از ازدواج: اقدام به برقراری رابطهی جنسی در ملاقاتهای قبل از ازدواج، اغلب به وابستگی عاطفی بیش از حد منجر میشود. این وابستگی به دیگری، مانع از تصمیمگیری آزادانه است؛ زیرا علاقهی شدید مانع از این میشود که فرد بتواند واقعیتها را آنطور که هست ببیند. این مورد بهویژه در دختران دیده میشود. آنها در این موقعیت احساس میکنند، قربانی هستند و چارهای جز ازدواج ندارند. کم نیستند، پسرانی که پس از برقراری رابطهی جنسی با فرد موردنظر از اقدام به ازدواج منصرف میشوند (قهاری، 1391، ص 252). آندسته از دخترانی که درگیر روابطی بیحد و مرز با مرد دیگری میشوند، بدون اینکه فرآیند آشنایی را بهدرستی طی کرده باشند یا حتی دوستان صمیمی و یا والدین خود را مطلع کرده باشند، در واقع مرزهای روابط منطقی را شکستهاند (میرمحمد صادقی، 1383، ص 55). متأسفانه کسانی که در زمان نامزدی و بدون شناخت، روابط زناشویی برقرار میکنند، احتمال نارضایتی زناشویی، بدبینی، عدم تعهد و... در آنها بسیار بالاتر است.
ازدواج از راه دور: ازدواج از راه دور یکی از گزینههای غیرعقلایی و نامناسب برای ازدواج است. ازدواج دختران از راه دور، با شناخت حداقلیشان از طریق ایمیل، چت، تلفن و دیدارهای کوتاهمدت، شبکههای اجتماعی و... بسیار پرخطر است. در حقیقت، فاصلهی طولانی و اقامت در خارج از کشور، شناخت فرد مهاجر را حتی برای خانوادهی خود او دشوار میکند. انسانها دائماً در حال تغییر هستند و این تغییر در فضاهای فرهنگی مختلف، بیشتر میشود. والدین بسیاری از این خواستگاران ساکن خارج از کشور، هنگامی که دختران مذکور از اعتیاد، مشکلات روحی و اخلاقی یا اقتصادی فرد مقابل میگویند، اظهار میکنند که در جریان چنین مشکلات نبودهاند. شناخت آنها محدود به شناختی است که پیش از آن داشتهاند. دختران جوان با دلیلهای متفاوتی به ازدواجهای اینچنینی روی میآورند، از جمله میتوان به رهایی از مشکلات خانواده، مهاجرت به کشورهای دیگر، رفاه بیشتر، تنوعطلبی و... اشاره کرد. ازدواج این دختران که اغلب از طریق غیرمستقیم (بدون ارتباط حضوری)، معرف یا آشنایی در فضای مجازی انجام میپذیرد با مقاومت زیاد آنها همراه است. در صورت وقوع چنین ازدواجی، بهتر است افراد آسیب آن را از طریق به تعویق انداختن بارداری، پسانداز مالی، ارتباط مداوم با خانواده و دوستان، مشاور خانواده و حقوقی و... کاهش دهند.
ارتباط در فضای مجازی: این ارتباط که شکل جدیدی از روابط دختران است، از طریق اینترنت، فیسبوک، چت و... صورت میگیرد و در اغلب موارد نیز به ازدواج منجر میشود. گرچه وسایل ارتباطجمعی، ابزار مناسبی برای شروع ارتباط هستند، برای شناخت دقیق افراد کافی نیستند (قهاری، 1391، ص 256). با اینکه اتکا به اینترنت و فضای مجازی ممکن است در نگاه اول آسانترین راه همسریابی تلقی شود؛ ولی حقیقت این است که فضای نامطمئن مجازی نمیتواند ملاک دقیقی برای یافتن یک شریک دائمی باشد. به این معنی که شناخت دقیق فرد مورد نظر، نیازمند ارتباطهای حضوری و در موقعیتهای متفاوت است؛ چیزی که از طریق شبکههای اینترنتی امکانپذیر نیست. همسریابی اینترنتی با توجه به ماهیت پنهان فضای مجازی، برای فرار افراد از واقعیت و شیوهای انحرافی برای فایق آمدن بر مشکل انتخاب صحیح همسر است؛ در حالی که اتکا به این روش، متضمن خطرهایی پنهان است.
تأکید فراوان بر فرد معرف: امروزه با پیچیده شدن روابط، تغییر الگوهای آشنایی و ازدواج، باید در امر ازدواج تحقیق بیشتری کرد. در واقع همانقدر که احتمال ازدواج ناموفق بالارفته، ضرورت تحقیق و شناخت هم بیشتر شده است. بسیار کم اتفاق میافتد دختری بخواهد تنها با تکیه به نظر معرف با مردی ازدواج کند؛ اما موارد بسیاری گزارش شده که در آنها تنها ازدواج براساس قابل اعتماد و اطمینان بودن معرف و بدون بررسی و شناخت کافی صورت گرفته است. بهنظر نمیرسد ازدواجی که بدون بینشی منطقی از فرد مقابل همراه باشد، با سعادت و خوشبختی عجین گردد.
اتکای بیش از حد بر دیدگاه شخصی: اتکای بیش از حد بر نظر شخصی و پافشاری بر آن، میتواند دختران ما را از دسترسی به اطلاعات ناب محروم کند. کسانی که خودرأی هستند و بیش از اندازه به نظرهای شخصی خود تکیه میکنند، فرصت مشورت یا سهیم شدن را در تجربهی دیگران از خود میگیرند. مشورت و نظرسنجی از دیگران به اندازهای مهم است که حضرت علی a فرمودند: «مشورت با مردم، نیمی از عقل است.» بدیهی است محروم کردن خود از راهنمایی و مشورت با افراد خردمند و باتجربه، فرد را از دسترسی به گزینههای منطقی در ازدواج محروم میکند. در چنین شرایطی، تصمیم صحیح میتواند چالش بزرگی برای اکثر دختران باشد (قهاری، 1391، ص 258). میتوان سود و زیان و همچنین بدترین پیآمد تصمیم کنونی را برای این دختران روشن کرد. بهطور خلاصه، حتی بیان برخی موارد بیاهمیت در گفتوگوهای پیش از ازدواج چندان ضرورتی ندارد و جزو نبایدهاست؛ مثلاً اینکه دختری دربارهی تعداد خواستگارانش و شرایط و ویژگیهای آنها با طرف مقابلش صحبت کند، موضوعی بیاهمیت است و ممکن است تبعاتی نیز داشته باشد.
سرنوشت، انتخاب، ازدواج! در هر حال، ازدواج براى تمامى دختران، تصمیمی اساسى است که نهتنها سرنوشت آنان را رقم خواهد زد، بلکه باعث گسترش اعضاى خانواده و بقاى نسل و دیگر مزایا خواهد شد؛ بنابراین انعکاس کلى هر ازدواجى بهصورت مستقیم و غیرمستقیم به جامعه برخواهد گشت. با این وصف، تعجبى ندارد هنگامی که دختران تصمیم به ازدواج میگیرند، به شدت نگران مىشوند. اگر ما شانس را سرنوشت مختوم در نظر بگیریم، دیگر تلاش و کوشش، تفکر و بررسی بیمعنی خواهد بود؛ اما اگر شانس را احتمال وقوع حادثه در نظر بگیریم، آنگاه هر چیزی قابل پیشبینی خواهد بود. در کل، سؤال اساسی این است که آیا برای انتخاب همسری که قرار است بقیهی عمر خود با او در زیر یک سقف بگذرانیم و زندگی و همهچیز خود را به شراکت بگذاریم، اختصاص کمی وقت، انرژی، مطالعه و بررسی ارزشمند نیست؟ 1. چپمن، گری (1390)؛ پیمان ازدواج، ترجمه: سیمین موحد، انتشارات ویدا. 2. قهاری، شهربانو (1391)؛ مشاورهی پیش از ازدواج، تهران: قطره. 3. میرمحمدصادقی، مهدی (1383)؛ دربارهی ازدواج، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
منابع: