عروس و مادرشوهرهای تاریخی!

وقتی صحبت از روابط عروس و مادرشوهر می‌شود، انسان به یاد عروس‌ها و مادرشوهرهای قدیم می‌افتد که دائماً با هم اختلاف‌نظر و بگومگو داشتند و اطرافیان نیز آتش‌بیار معرکه می‌شدند. ضرب‌المثل‌های رایج هم مبین همین مسئله است. «دعوای عروس و مادرشوهر را در آسمان‌ها نوشته‌اند»، «زبان مادرشوهر مثل کاکتوس است»، «زبان فلانی مثل زبان مادرشوهر است» و... این قصه ماجرای تازه‌ای نیست و به کشور و فرهنگ ما هم محدود نمی‌شود. هیچ عروسی سربازی نرفته؛ ولی خیلی از آن‌ها تا اسم مادرشوهر را می‌شنوند، به حالت خبردار ایستاده و آماده‌ی ادای احترام می‌شوند. رابطه‌ی عروس و مادرشوهر، همیشه‌ی تاریخ و در همه جای این کره‌ی خاکی، جای حرف و حدیث فراوان داشته است.

متأسفانه صله‌ی رحم که سفارش مؤکد اسلام است رو به فراموشی رفته است. علت اصلی این مشکل، عدم مهارت خانم‌ها در برقراری ارتباط خوب و صمیمانه بین فامیل است؛ چون خانم‌ها هستند که می‌توانند با روی خوش و مهربانی بین فامیل مودت و دوستی برقرار کنند. معمولاً در خانواده‌های کنونی، برنامه‌ریزی میهمانی بر عهده‌ی خانم‌هاست و بهتر است بیش‌تر با خانواده‌ی شوهرشان رفت‌وآمد داشته باشند. «همسرانی که پس از ازدواج با خانواده‌ی همسر خود رفت‌وآمد کنند، سلامت روانی یک‌دیگر را تضمین می‌کنند. امام باقر a فرمود: بهترین چیزی که با آن می‌توان به خدا و رسول او متوسل شد، صله‌ی رحم است؛ چون سبب می‌شود ثروت زیاد و بر روزی و عمر انسان افزوده شود» (ایمانی، 1388، 34).

وقتی پسر داماد می‌شود!

اگر بخواهیم ریشه‌ی این مشکل قدیمی را واکاوی کنیم، باید ابتدا ببینیم بعد از دامادی پسر، مادر چه احساسی دارد. پسر برای مادر پاره‌ی تن است و مونس جان. هجده‌سال، بهترین دوران عمر خود را صرف بزرگ کردن و تربیت او کرده است. عشق مادر به فرزند یک عشق بدون قید و شرط است. مادر خود را مانند باغبانی می‌بیند که سال‌ها زحمت کشیده؛ اما زمان چیدن میوه، همه‌چیز را تمام شده می‌بیند، حتی از او قدردانی هم نمی‌شود. برای مادر فرقی ندارد پسرش چندساله است یا چه‌کار می‌کند. او برای مادرش همان کودکی است که تر و خشکش میکرد و خوب و بد را برایش توضیح میداد. حالا برای خودش مردی شده، میخواهد ثمره‌ی تمام آن فداکاریها را ببیند. مادر از اینکه میبیند پسرش داماد شده و زندگی مستقلی تشکیل داده خوش‌حال است؛ اما این نگرانی را نیز دارد که مبادا عروس تازه از راه رسیده، پسرش را از او بگیرد، مبادا اجازه ندهد فرزندش سراغی از او بگیرد و حالی از مادر بپرسد. مادر که همواره مواظب خواب و خوراک جوانش بوده،  نگران است نکند عروس آن‌چنان که باید پسرش را تر و خشک نکند، مبادا به او بداخمی کند و هزاران نکند و مباداهای دیگر؛ لذا عکس‌العمل این نگرانیها و دل‌واپسیها را در رفتار خود بروز میدهد. اگر پسر مدتی نتواند به او سر بزند، آن را از چشم عروس میبیند، اگر کمی خسته و بیحوصله باشد، علت را در رفتار عروس جست‌وجو میکند، کنایه میزند، خرده‌گیری میکند و واکنش‌های دیگری که همه‌ی ما کمابیش با آن‌ها آشناییم.

خانم خانه باید تلاش کند تا بهترین ارتباط را با خانواده‌ی همسرش برقرار کند، در این‌صورت شوهر وی هم با او بهترین روابط را خواهد داشت. «زن باید تلاش کند که مانند عضوی از خانواده‌ی شوهر خویش باشد. پدرشوهر خویش را هم‌چون پدر خود و مادرشوهر خود را هم‌چون مادر و خواهر شوهر را مانند خواهر خود بداند و با آن‌ها صمیمی و مهربان باشد عروس باید همه‌ی اعضای خانواده‌ی داماد را به خوبی بشناسد و حساسیت‌های آن‌ها را درک کند تا مبادا آن‌ها را تحریک کند.» (ایمانی، 1388، 77)

البته نباید انکار کرد که وجود ذهنیت منفی در جامعه، نقش مهمی در چگونگی روابط افراد دارد. برای مثال، ذهنیت منفی‌ای که در جامعه‌ی ما به رابطه‌ی عروس و مادرشوهر وجود دارد، باعث می‌شود عروس‌خانم‌ها از همان ابتدای ازدواج با دیدگاه منفی به قضیه نگاه کنند و همین امر باعث تنش در رفتارها می‌گردد.

با پیش‌رفت‌های شتاب‌آلود عصر کنونی و عصری که به عصر اطلاعات و ارتباطات مشهور شده است، شکاف و اختلاف نسل‌ها هم مزید بر علل فوق شده است؛ به نحوی که اختلاف سلیقه‌ها و اخلاقیات، نه‌تنها از نسلی به نسل دیگر، بلکه در هر دوره‌ی سنی به شدت افزایش یافته است. بر همین اساس، عروس‌خانم‌ها خود را در وادی دیگری می‌بینند که مادرشوهر و پدرشوهر در آن جایگاهی ندارند؛ لذا ارتباط سالم و صمیمانه بین آن‌ها به سختی ایجاد می‌شود. پیشنهاد می‌شود خانم‌ها این وضعیت و اختلاف را درک کرده و با متانت و هم‌دلی سعی در ایجاد ارتباط سالم کنند. «به یاد داشته باشیم که از مادر یا پدر میان‌سال یا کهن‌سال نمی‌توان انتظار تغییر رفتار داشت؛ چراکه شخصیت آن‌ها تا حد زیادی شکل گرفته است؛ بنابراین، زوج‌های جوان باید با واقع‌بینی و حفظ استقلال خویش از تجارب بزرگ‌ترها استفاده کنند و چنان‌چه نظر آنان را منطقی نمی‌دانند، بدون عصبانیت و تحقیر با احترام به روابط صمیمانه‌ی خود ادامه دهند» (آیت‌اللهی، 1392، 200).

نقش محوری داماد در حل اختلافات

«معمولاً در کشورهای شرقی ـ به‌ویژه کشورهای اسلامی ـ وقتی دو نفر با هم ازدواج می‌کنند، صرفاً پیوند بین دو نفر مطرح نیست؛ بلکه ارتباط و پیوند دو خانواده مطرح می‌شود و زمانی یک ازدواج موفق است که این ارتباط هر چه صمیمی‌تر و بهتر ادامه یابد» (رحیمی یگانه، 1389، 143).

در دعوای عروس و مادرشوهر، بیش‌ترین فشار و استرس به داماد وارد می‌شود! دامادی که هدفش از ازدواج خوش‌بختی و آرامش بود، الآن بدل به یک شورای حل اختلاف شده است. یک طرف، مادری که به او زندگی بخشید و طرف دیگر هم‌سفر زندگی و مادر بچه‌هایش. آقادامادهای فهیم و برتر، آنانی هستند که از هیچ کوششی برای تألیف قلوب مادر و همسرشان دریغ نکنند، هیچ‌کدام را در ابراز محبت فراموش نمی‌کنند، هرگز ذره‌ای از کاستی‌ها و مشکلات همسرشان و کوتاهی‌های احتمالی او به مادرشان سخن نمی‌گویند، هرگز گلایه‌های مادر و خواهرشان را به همسرشان انتقال نمی‌دهند و به‌طور کلی تلاش می‌کنند قلب مادر و همسرشان را به هم نزدیک‌تر کنند.

پیشنهاد به عروس‌ها(منشور اخلاقی):

* عروس‌های فهیم می‌دانند که دنیا دار مکافات است. اگر امروز بد کنند، در آینده بد خواهند دید؛ چراکه عروس‌های امروز، مادرشوهرهای فردایند.

* عروس‌هایی که دوست دارند محبوب همسرشان باشند، باید بدانند که بهترین راه ورود به قلب همسران، ارتباط صمیمانه با خانواده (به‌خصوص مادرشوهر) است؛ لذا گلایه و شکایت‌های وقت و بی‌وقت، از مهر مادری داماد نمی‌کاهد، بلکه ارج و منزلت خودتان در نگاه همسر از بین می‌رود. عروس‌های فهیم می‌دانند که ثمره‌ی دعوی و رفتار غیراخلاقی با مادرشوهر از دست دادن عشق واقعی همسر است.

* عروس‌های فهیم باور دارند که مادرشوهر مانند مادر خودشان است؛ لذا با کوچک‌ترین مشکلی دل‌گیر نشده و می‌دانند که هدف اصلی مادران خوش‌بختی فرزندشان است.

* گاهی کار کوچک و به‌ظاهر بی‌اهمیت عروس، می‌تواند تأثیری شگرف در روحیه‌ی مادرشوهر داشته باشد؛ مثلاً برخیزید و یک فنجان چای گرم درست کنید و با مقداری خرما یا بیسکوییت برای مادرشوهرتان که گوشه‌ای از منزل نشسته است ببرید. به او لبخند گرمی زده و با احترام، از او پذیرایی کنید. این کار به‌ظاهر ساده و کوچک، اگر صادقانه و با گرمی انجام پذیرد، در نظر او خدمت بزرگی است و آن را نشانه‌ی عشق شما، مهربانی‌تان و... تلقی می‌کند و حتی شاید به این نتیجه برسد که با این کار نشان داده‌اید همسری خوب برای پسرش هستید!

* عروس‌ها باید شوهر خود را تشویق کنند تا بیش‌تر به مادر سر بزند؛ حتی هدیه‌هایی تهیه کند و به مادرشوهر بدهد. این‌جا مادر ابراز رضایت‌مندی کرده و احساس می‌کند محبت فرزندش را از دست نداده است.

زن و شوهر باید عاقلانه رفتار کنند!

اگر همه‌ی زوج‌های جوان از ابتدای زندگی به ارزش‌های الهی پای‌بند باشند و خدا را شاهد و ناظر اعمال خود بدانند، هیچ‌گاه بر سر مسائل جزیی یا واهی، عرصه را بر یک‌دیگر تنگ نمی‌کنند و موجبات دل‌خوری هم‌دیگر را فراهم نمی‌سازند؛ بلکه سعی می‌کنند با هم‌دلی و صمیمیت، آرامش و موقعیت بهتری برای هم‌دیگر فراهم کنند؛ به بیان دیگر، نمی‌توان زوجی را موفق و خوش‌بخت دانست؛ ولی تصور کرد آن‌ها با خانواده‌ی همسر خود مشکل دارند یا ارتباطی ندارند. یک خانم موفق نمی‌تواند در عین حال که با مادرشوهرش درگیر است، ارتباط خوبی با شوهرش داشته باشد. این‌ها همه به هم وابسته هستند و نمی‌توان بین آن‌ها استقلالی تصور کرد. خانم‌ها باید بدانند مردی که کنار آن‌ها به‌عنوان همسر زندگی می‌کند، تربیت‌شده‌ی همان مادری است که مادرشوهر نامیده می‌شود؛ لذا صمیمیت و نزدیکی با مادرشوهر، نتیجه‌اش نزدیکی به شوهر خواهد بود. نهایتاً این‌که عروس و داماد، باید قبل از ازدواج مهارت‌های ارتباطی و تفاوت‌های زنان با مردان را آموزش ببینند تا بتوانند با آگاهی و مهارت خوبی، زندگی مشترک را آغاز کرده و بتوانند آینده‌ی خوبی برای خانواده‌ی خودشان رقم بزنند.

منابع:

1. آیت‌اللهی، زهرا (1392)؛ اخلاق خانواده، قم: نشر معارف.

2. ایمانی، محسن (1388)؛ ارتباط با خانواده‌ی همسر، اصفهان: حدیث راه عشق.

3. رحیمی‌یگانه، زهرا (1389)؛ خانواده‌ی موفق، اصفهان: حدیث راه عشق.