زهرا امجدی

کارشناس علوم اجتماعی

 

پیچیده‌ترین رابطه‌ی دو جنس مخالف!

ازدواج یک تصمیم‌گیری ظریف، پیچیده و دارای ابعاد مختلفی است که قبل از هرگونه اقدامی، باید تمام جوانب آن را در نظر گرفت؛ زیرا مبنای یک خانواده‌ی سالم، شایسته و موفق با ازدواج سالم و انتخاب درست نهاده می‌شود. موفقیت و عدم‌موفقیت در این امر مقدس و در عین‌حال، حساس - که تعیین‌کننده‌ی سرنوشت است و سلامتی جسم و روان و پیش‌رفت‌های مادی و معنوی جوانان در عرصه‌های اجتماعی است - ارتباطی تنگاتنگ با درستی و نادرستیِ انتخاب همسر و پایداری و ناپایداریِ ازدواج دارد و در واقع، سالم‌سازی جامعه در سالم‌سازی خانواده‌ها، در ازدواجِ درست نهفته است.

چرا جوان به ازدواج، بی‌میل است؟

مسئله‌ای که جوامع در زمینه‌ی ازدواج با آن روبه‌رو هستند، تأخیر یا ترک ازدواج است؛ بنابراین، ضروری است ابتدا موانعی را که موجب کاهش یا ترک ازدواج می‌شوند برطرف ساخت؛ سپس افراد را به آن تشویق کرد. عوامل مهمی از جمله، مسائل اقتصادی، اجتماعی، اعتقادی و شخصیتی ممکن است موجب کاهش و تأخیر در ازدواج گردد.

مانع اول: از دلایل اصلی ازدواج‌نکردن افراد، نگرانی از تأمین مخارج زندگی است. هرچه سطح زندگی بالاتر می‌رود، این نگرانی نیز بیش‌تر می‌شود؛ در نتیجه، شرایط سخت و شکننده‌ای پدید می‌آید که بهداشت روانی افراد را به شدت تهدید می‌کند. خداوند متعال در این زمینه می‌فرمایند: «دختران و پسران بی‌همسر و غلامان و کنیزان شایسته را به ازدواج درآورید؛ اگر فقیر باشند، خداوند آنان را بی‌نیاز می‌سازد و خداوند گشایش‌دهنده و داناست (نور، آیه‌ی 32).»

خداوند درباره‌ی ازدواج وعده داده است که همسران جوان را بی‌نیاز می‌سازد؛ بنابراین این مشکل را، نباید یک مشکل اقتصادی دانست؛ چراکه حل مشکل ازدواج، در گرو داشتن مال فراوان نیست و با اعتماد به فضل خداوند متعال، می‌توان این نگرانی را برطرف ساخت و زمینه را برای ازدواج فراهم آورد.

مانع دوم: سخت‌گرفتن در ازدواج است. ممکن است خانواده‌ها در شوهردادن دختران خود به مال و ثروت بیش از اندازه، اهمیت بدهند و بدین‌سان مانع تشکیل خانواده شوند.

مانع سوم: مسئولیت‌پذیری است. برخی از افراد نه به دلیل تنگناهای مادی، بلکه برای گریختن از پذیرش مسئولیت خانواده از تن‌دادن به ازدواج سربازمی‌زنند.

مانع چهارم: تغییر مفهوم خانواده است. با تغییر مفهوم خانواده و تبدیل آن از یک پیمان مقدس به یک پیمان جنسی، انگیزه‌ی ازدواج نیز کاهش یافته است؛ زیرا برآوردن نیاز جنسی در خارج از خانواده نیز امکان‌پذیر است، بدون آن‌که فرد مسئولیت و مخارج سنگین را بر عهده بگیرد. شاید بتوان گفت دلیل اصلی این امر، گسترش روابط آزاد و نامشروع پیش از ازدواج باشد! ناگفته پیداست که غریزه‌ی جنسی و نیاز به محبت، از جمله دلایل و انگیزه‌های اصلی انسان برای ازدواج و تشکیل خانواده است؛ حال اگر نیازهای یادشده از راهی آسان‌تر، کم‌هزینه‌تر و با کم‌ترین مسئولیت تأمین شود، روشن است که ازدواج و تشکیل خانواده، مطلوبیت اولیه را نخواهد داشت.

تشویق به ازدواج

در این زمینه علاوه بر گرایش جوانان، اطرافیان و نزدیکان آن‌ها نیز مهم هستند و می‌توانند با فراهم‌سازی زمینه‌ی ازدواج، باعث برانگیخته‌شدن جوان برای ازدواج شوند و آن را تسهیل کنند. یکی از کارها می‌تواند نکوهش‌ مجردبودن و ارزش‌مندکردن ازدواج باشد. ازدواج، امری سنگین است و جوانان به تنهایی، توانایی این بار سنگین را ندارند و چه‌بسا ممکن است از عهده‌ی آن برنیایند؛ بنابراین اگر دیگران در این امر یاری رسانند، موجب می‌شود تا فشار روانی حاصله، کم‌تر و تقسیم کار شود. بی‌تردید، احساس مسئولیت آنان و تلاش و هم‌یاری‌شان، نقش بزرگی در آسان‌سازی ازدواج دارد!

ازدواج موفق، ازدواجی است که با ثبات و به دور از تزلزل باشد. نا‌پایداری، آینده‌ی نامطمئن را در پی دارد و دل‌گرمی و دل‌بستگی را ناممکن می‌سازد. فراتر از این، ازدواجی موفق است که فرد از زندگی خود خرسند و راضی باشد و این احساس خرسندی و رضایت‌مندی، شوق و اشتیاق به زندگی را افزایش دهد و کانون زندگی را گرم کند و خانواده را کارآمد، موفق و پویا سازد. برای ساختن خانواده‌ای پایدار و آینده‌ای مطمئن و ایجاد رضایت‌مندی، باید راه‌کارهای آنان را شناخت و به‌کار بست. شاید این سؤال به ذهن برسد که برای موفقیت از کجا باید شروع کرد؟ انتخاب درست، می‌تواند نقطه‌ی آغاز ناکامی و کام‌یابی در ازدواج و رضایت و خرسندی از زندگی گردد؛ لذا پیش از ازدواج، مشورت با بزرگ‌ترها، پدر و مادر و هم‌چنین نداشتن توقع‌های بی‌جا و شناختن خود و شناخت کافی از فرد مقابل، می‌تواند به انتخاب درست بینجامد.

تضمین ازدواج با مودت و رحمت

پس از ازدواج و تشکیل خانواده نیز، باید اموری رعایت شود تا موفقیت تضمین گردد. این موارد، متعدد است؛ ولی با دقت می‌توان دریافت که یک محور، اساس است و بقیه پیرامون و تأمین‌کننده‌ی آن هستند؛ و آن «مودّت و رحمت» است.

 مودّت و رحمت: رابطه و انس‌گرفتن، یکی از نیازهای جدی بشر است. برای تأمین نیازهای عاطفی‌مان، به انس‌گرفتن با دیگران نیاز داریم. انس و صمیمت، یکی از عوامل مهم رضایت‌مندی و شادکامی است. در این ‌میان، یکی از منابع مهم تأمین این نیاز، همسر است. نیازی که هیچ رابطه‌ای جای آن را پرنمی‌کند و برآورده‌شدن این نیاز، موجب آرامش می‌شود؛ از این ‌رو، خداوند می‌فرماید: «او کسی است که شما را از یک ماهیت آفرید و همسرش را از آن قرار داد تا با آن آرامش یابد (اعراف، آیه‌ی 189).»

آرامش، یکی از اهداف ازدواج است و مودّت و رحمت را می‌توان مبنای رابطه‌ی میان همسران دانست که تحقق‌بخش آن هدف است؛ بنابراین اساس موفقیت در زندگی، محبت و صمیمیت است. تعامل مثبت و خوش‌اخلاقی، موجب ایجاد مودت می‌شود. چگونگی تعامل همسران با یک‌دیگر، نقش مهمی در تحقق مودّت و رحمت و در نتیجه موفقیت در زندگی دارد. قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید: «با آنان به نیکی رفتار کنید (نساء، آیه‌ی 19).»

نیکی به همسر: از عوامل مهم دیگر در تقویت مودّت و رحمت میان همسران، نیکی‌ به یک‌دیگر است. نیکی و احسانی که غیرمشروط باشد، موجب برانگیخته‌شدن محبت در طرف مقابل می‌گردد. برای این امر، باید تکبر و غرور را کنار گذاشت و فروتن و متواضع بود. احسان و نیکی همسر را باید درک و به آن توجه کرد؛ چراکه بی‌توجهی به نیکی و خوبی طرف مقابل، باعث قطع نیکی و محبت می‌شود و کم‌کم محبت، جای خود را به بدی می‌دهد. کسی که به او محبت می‌شود، باید آن را به بهترین شکل جبران کند. این کار می‌تواند نقش مهمی در موفقیت و محبت بیش‌تر داشته باشد؛ با این‌حال، ممکن است فرد، واکنش خوبی دریافت نکند. برای کاستن فشار روانی، باید توجه کند که خداوند طرف اوست و به او محبت دارد.

خیانت: آسیب به همسر و تربیت فرزند!

خیانت، عاملی است که موجب آسیب ارکان خانواده و هم‌چنین همسر و تربیت فرزند می‌شود. خیانت، اعتماد و اطمینان را از بین‌ می‌برد و موجب خشم و اضطراب می‌گردد. خانواده‌ی موفق و مثبت، خانواده‌ای است که همسران در آن، کانون توجه باشند و هیچ‌یک از دو طرف، به چیزی جز آن نیندیشند. مهم‌ترین عاملی که موجب خیانت می‌شود، نارضایتی از زندگی است. این نارضایتی دلایل مختلفی از جمله: ناکامی عاطفی، ناکامی جنسی، همسرآزاری، بداخلاقی، بدرفتاری و هم‌چنین نبود غیرت دارد؛ البته اگر غیرت هوش‌مندانه اعمال شود، خیانت‌ها کاهش می‌یابد؛ ولی استفاده‌ی نادرست، افراد پاک را به مرز خیانت و ناپاکی می‌کشاند.

راه‌کارهای ایمن‌سازی در برابر خیانت

 تنظیم روابط با نامحرم، پرهیز از ارتباط ناسالم، غیرت‌مندی، انتخاب همسر مناسب و برخورداری از مهارت لازم برای زندگی زناشویی، ارضای عاطفی و جنسی را دربرمی‌گیرد.

شادی و نشاط: صمیمیت همسران، نیاز مبرمی به سرزندگی دارد. نشاط به خانواده‌ها طراوت و تازگی می‌بخشد. روحیه‌ی شاداب در روابط با دیگران، اثری مثبت بر جای می‌گذارد. این‌گونه افراد، ملایم‌تر، مهربان‌تر و انعطاف‌پذیرترند و مشکل‌ها را راحت‌تر پشت‌ سر می‌گذارند. شوخ‌طبعی، خریدن هدیه، استفاده از بوی خوش، باهم‌بودن اعضای خانواده، مثل غذاخوردن با هم و نشست خانوادگی، نگاه محبت‌آمیز، همه باعث شادی در زندگی و خانواده می‌شود.

حل اختلاف: هر زندگی پر از تفاوت‌هایی است که زمینه‌ی اختلاف و تضاد را پدید می‌آورد؛ اما پیداکردن راهی برای حل اختلاف‌ها اهمیت دارد. چاره‌ی کار در سازگاری و مداراکردن است. از طرفی اگر سازگاری مشکل به نظر برسد، با دادن بُعد معنوی به آن، می‌توان سازگارتر بود و احساس خرسندی داشت.

اقتصاد خانواده: تأمین روزی از عوامل اثرگذار بر آرامش همسران در زندگی است. در اقتصاد زندگی، باید تا جایی که امکان دارد نداشته‌ها را نادیده گرفت و داشته‌های زندگی را شناخت و توجه کرد که این، موجب شادکامی و سپاس از همسر می‌شود. انتظارهای غیرواقعی از زندگی - که تحقق‌ناپذیر هستند - موجب احساس محرومیت می‌شوند و در نتیجه، همسر را عامل ناکامی می‌شناسند و ناسپاسی می‌کنند.

کلام آخر

ازدواج، امری مقدس است و تشکیل خانواده، چیزی جز کسب آرامش و تربیت انسان نیست. آن‌چه مهم است، واکنش مناسب به خوش‌آیندی‌ها و ناخوش‌آیندی‌های زندگی است. آن‌چه روابط و صمیمیت همسران را فراهم می‌سازد، قدردانی و سپاس‌گزاری از خوش‌آیندی‌های زندگی و صبر و بردباری در برابر ناخوش‌آیندی‌هاست. همسران موفق کسانی هستند که از توان‌مندی‌های سپاس‌گزاری در خوش‌آیندی‌ها و تاب‌آوری در ناخوش‌آیندی‌ها برخوردارند.