ستاره‌ای بدرخشید


اللهم صل علی محمد و آل محمد، درود خدا بر محمد و خاندان پاکش.

چه شد که پیراهن زمین لایق شکوفه‌ای به‌مهربانی خدا شد؟

چه شد که دستان غریبانه‌ی آدمی وسعت ستاره را دریافت؟

و من کجای این شگفتی پنهانم؟

تو از آفتاب فراتری و بلندی نامت چه‌گونه در حقارت زبان بیاید؟

پدر مهربان همه‌ی امت! تنها تولد شماست که خاطره‌ی شیرین عشق را زنده می‌کند.

تنها صدای رسای شماست که فرشتگان مقرب خدا را به ‌زمین آورده تا پیاله در دست انتظار فرخنده‌ی میلاد آخرین رسول حق را زیبنده‌ی وجودشان کنند.

امروز روز نزول زیباترین آیه‌ی خداوندی بر زمین است.

و نبوت که به‌تکامل می‌رسد و خداوند، انسانی می‌آفریند که به او تکیه می‌کنند.

انسانی که مقیم غار حرا و هم‌نشین خداست.

خداوند ستاره‌ای نازل می‌کند که خورشید و ماه و هفت آسمان قدم‌هایش را بوسه می‌زنند.

انسانی که اگر چه امی و یتیم بود؛ اما به معراج می‌رسد.

پیغمبر خوبی‌ها! آخرین پیام‌آور عشق و آزادی! رشادت و شجاعتت، استواری‌ و شکوهت، ایثار و علمت یا امانت‌داری‌ات! کدام یک را می‌توان در واژه گنجاند و به روی کاغذ آورد؟

خوشا به حال آمنه و عظمت لیاقتش، خوشا به حال عظمت عبدالله و خوشا به حال مکه، شهر بت‌های کور، که از امروز دامن پهن کرده زیر قدم‌های ملائک!

محمد h متولد می‌شود!

و خدا روشن‌ترین شعله‌ی عشق را به آسمان سیاه مکه هدیه می‌کند.

چه‌قدر مبارک است هفده ربیع، بهار دل‌ها که به‌نام محمد h سبز می‌شود.

درود خدا بر تو و خاندان پاکت ای فرزند عبدالله!