سمیه شمسی

کارشناس علوم اجتماعی

 

زمستان 87 از طرف دانشگاه به اردوی راهیان نور رفته بودیم. شب اول، دوکوهه بودیم. سخن‌ران که یک طلبه بود، در یکی از ساختمان‌های دوکوهه صحبت می‌کرد و ما پای صحبت‌های ایشان نشسته بودیم. وسط سخن‌رانی، صدای مهیبی به گوش رسید. بعد صدا نزدیک‌تر شد و چیزی با سوت بلند از روی سقف بلند ساختمان گذشت که جیغ همه‌ی دختران به هوا رفت! گفتند رزم شب است. سخن‌رانی ادامه پیدا کرد و این صدا هم پی‌درپی ادامه داشت. وقتی صدایش از دور می‌آمد، دل‌مان هری می‌ریخت که نکند پایین‌تر بزنند و هنگام ردشدن از روی بام این ساختمان، سقف روی سرمان خراب شود. هیچ‌وقت ترس آن ‌شب یادم نمی‌رود. با صدای شلیکش فاتحه‌ی‌مان را می‌خواندیم تا می‌آمد و از روی سرمان رد می‌شد. از سخن‌ران حرص‌مان گرفته بود که بی‌توجه به ترس ما با آرامش به سخن‌رانی ادامه می‌داد. آن روزها، جنگ 33 روزه‌ی غزه در جریان بود. با ترس آن‌ شب، یاد مردم غزه افتادم. پیش خود فکر کردم، آن‌ها چه‌طور شب را به روز می‌رسانند؛ در جنگی واقعی!

می‌دانم نمی‌شود از غزه حرف زد. غزه را باید با وجودت حس کنی. درد غزه را زنان خرمشهر، هویزه و سوسنگرد می‌فهمند. می‌دانم فقط مردم خوزستان درک می‌کنند اخبار چه می‌گوید: «امروز موشک‌باران غزه از سر گرفته شد! پنجاه کشته و زخمی در بمباران امروز در غزه! بیش‌ترین کشته‌ها و زخمی‌ها از میان زنان و کودکان!»

باریکه‌ی غزه، صدر اخبار جهان می‌شود و صدای هر انسان دردمندی را درمی‌آورد؛ ولی سازمان ملل در سکوت خود خفه می‌شود. شیوخ عرب‌نشین کر می‌شوند و نمی‌شنوند که در همسایگی‌شان، مسلمانی فریاد می‌زند. باریکه‌ی غزه وسعتی دارد به بُرد یاغیاث‌المستغیثین زنانش؛ این بُرد را هیچ موشکی نمی‌تواند پاسخ دهد. مقاومت مردانش را هیچ رژیم غاصبی نمی‌تواند درهم شکند. غزه مساوی‌ است با مقاومت و مقاومت، مساوی‌ است با شهادت زنان و کودکان بی‌گناه! غزه عادت کرده چندوقت یک‌بار، تیتر اول اخبار شود؛ ولی نکند گوش ما به این خبر دردآور عادت کند! نکند در تقویم‌مان یک روز بشود روز قدس و روزی به نام غزه! یادمان نرود پیر جماران گفت: «مسئله‌ی اول جهان اسلام، مسئله‌ی فلسطین است!» نیک اگر بنگری، مسئله‌ی اول‌مان شده چرخ زندگی، تورم، سکه، پول، ارز و فلسطین...! فقط شده روز قدس و روز غزه! این بی‌تفاوتی‌ها را، باز هم زنان خرمشهر می‌فهمند. سردمداران عرب که شکم‌شان پر شده از دلار حرام صهیونیسم، غیرت مردان فلسطین و غزه را نمی‌فهمند؛ البته امید جهان اسلام به نصرت الهی است که روزبه‌روز این رژیم غاصب، رسواتر می‌شود و آزادگان جهان در آمریکا، اروپا و عربستان ضد آمریکا، صهیونیسم و آل‌سعود، به‌پا می‌خیزند.

این است تحقق وعده‌ی الهی و نزدیک است روزی که اسرائیل از صحنه‌ی روزگار محو شود. هم‌چنان که رژیم صدام و بعثی‌ها محو شدند و این دعای زنان خوزستان در جنگ تحمیلی بود. دور نیست بیرون‌کشیدن نتانیاهو از چاه و طنابِ دار انداختن دور گردنش. خداوند آه کودکان غزه را هنگام شهادت شنیده است و صد البته، خداوند سکوت آل‌سعود را هم بی‌پاسخ نخواهد گذاشت!

به امید روزی که تیتر یک اخبار جهان این باشد: «قدس آزاد و اسرائیل از صحنه‌ی روزگار محو شد!»