بهترین روش آموزش موفقیت به کودکان، این است که به آنها شکست خوردن را بیاموزید. اگر دستیابی به هر چه میخواهید موفقیت نام دارد و دیگر چیزها شکست، در آن صورت اغلب اوقات شکست خورده هستید تا اینکه موفق باشید. آن دسته از افراد که از تلاشهای ناموفق خود درس میگیرند، اغلب موفقترند و به درجههای بالا میرسند؛ زیرا افرادی داناتر، سختکوشتر و به قولی آبدیده، میشوند. «توماس ادیسون» و «چارلز کترینگ» از مخترعان بزرگ آمریکایی هستند. آنها هنری داشتند به نام آفرینش موفقیت از شکست. آنچه دیگران، شکست مینامیدند، در نظر آن دو موفقیت بود. ادیسون همیشه میگفت شکست بخورید تا راه موفقیت را بیابید. اکثر اوقات، او هر کاری انجام میداد به نتیجه نمیرسید؛ ولی به آنچه انجام داده بود، نزدیکتر میشد. بعد میگفت حال به این موضوع پی برده که این یکی نیز کارآیی ندارد. این جمله برداشت او را از تلاش ناموفقش نشان میداد.
«چارلز کترینگ» که در اذهان عمومی کمتر شناخته شده است، رئیس تحقیقات شرکت «جنرال موتورز» بود. او دربارهی «با ناکامی به جلو» صحبت میکند و هر تلاش اشتباه را «تمرین تیراندازی» مینامد.
قدرت و صلابت این دو مرد، خلاقیت و اعتمادبهنفسشان بود که با وجود موانع و شکستهای پیدرپی خدشهدار نمیشد. آن دو این مطلب را پذیرفته بودند که آزمون و خطا، راهبرد اساسی برای دستیابی به موفقیت و نوآوری است و به راحتی مفهوم «شکست» را رد میکردند.
«توماس واتسون»، بنیانگذار شرکت «آی. بی. ام (IBM )»، به رهبران شرکتش، به خاطر دقت زیاد برای جلوگیری از مواجهه با شکست، هشدار میداد؛ تا جایی که میگفت دوبرابرکردن سرعت شکست، راهی برای موفقیت است. البته، شکست هرگز مطلوب نیست؛ اما امری اجتنابناپذیر است و با نگرش مناسب، میتواند بسیار مفید هم باشد. تنها راه اجتناب از شکست، اجتناب از خطر و چالش است که احتمالاً این خود یک نمونه از شکست واقعی است. هدف شما هر چه باشد (دستیابی به چیزی، انجام کاری یا پیشرفت کاری تا حد حرفهای شدن)، راز موفقیتتان این است که یاد بگیرید تا از تجارب غیرموفق راهی برای ادامهی کار و در نهایت موفقیت بیابید و آن را بسازید.
سه ویژگی که مشکلات و ناملایمات را به مزیت بدل میکنند، عبارتاند از: دیدگاه مثبت، انعکاس، شکیبایی و همت (سختکوشی). در مرحلهی اول بهتر است از مخترعان درس گرفته و هرگز اجازه ندهید که شکست را پایان راه بدانید . هرگز نگذارید که تلاشهای ناموفق، شما را از ادامهی راه منصرف کنند. هیچگاه تسلیم شکست نشوید. به یاد داشته باشید که شکست یک اتفاق است نه یک فرد. ناکامیهای پیدرپی هم نمیتوانند موجب شکست شما بشوند؛ مگر اینکه شما خود را، یک شکست خورده بدانید. شیوهی تفکر شما در مورد تجاربتان، آنها را به شکل محرک یا مانعی برای تلاشهای بعدی بدل میکند.
در درجهی دوم، تجربههایتان را هدر ندهید. اگر از تلاشهای ناموفق درس نگیرید، آنها را هدر داده و دور میریزید. روی کارهایی که انجام دادهاید و نگرشها و نتایج به دست آمده از تجربههای پیشین، تأمل کنید و در میان آنها به دنبال اطلاعاتی باشید که شما را به تلاشهای آتی راهنمایی کند.
در مرحلهی سوم، دست از تلاش برندارید و آن را بارها تکرار کنید؛ فقط هر بار آگاهانهتر و با هوشیاری بیشتر. در نهایت، یاد بگیرید که از مراحل مختلف تلاشتان، لذت ببرید و آن را با شوق زیاد انجام دهید. به سادگی، هر گونه تغییر را که بتواند پیشرفتی در زندگی شما یا دیگران ایجاد کند، پیگیری کرده و آن را جذب کنید؛ زیرا برکت و رحمت است.