زهرا آقایی
کارشناس ارشد تربیت بدنی
نمیتوانم، نمیشود، نمیخواهم. من میتوانم بهترین باشم، من تواناییها و زمان لازم را برای انجام این کار دارم، من میتوانم به اهداف خود در زندگی برسم، من میتوانم... . این جملهها شما را یاد چه چیزی میاندازد؟ شما زنان باید به خود بقبولانید که هر شخص، شخصیتی متمایز از دیگران دارد؛ بدین معنا که شما در این دنیا تک هستید و نباید با مشاهدهی شکست و ناراحتیهای زنان از خود ناامید شوید. واقعاً باید پرسید چهطور و چرا شمار زیادی از زنان خود را ضعیفتر، بیارزشتر و کماستعدادتر از آنچه هستند، میبینند.
هدف به شما شهامت میدهد
برنامهریزی خوب و منطقی از چهار طریق نحوهی اجرای هدف را بهبود میبخشد:
- توجه و عمل فرد را به سوی کاری که نیاز به تمرین دارد، هدایت میکند؛
- انرژی و کوشش فرد را به حرکت در میآورد؛
- پایداری و پشتکار فرد را زمانی که پیشرفت بهطور دردناکی آهسته است، بهبود میبخشد؛
- در فرد انگیزه ایجاد میکند تا برای یافتن مناسبترین راهبرد برای موفقیت به جستوجوی شیوههای مختلف بپردازد.
بنابراین چنین تدوین هدفی اعتمادبهنفس را در زنان بالا میبرد. برای رسیدن به قلههای موفقیت، نباید از انتخاب اهداف شایسته و باارزش غافل بمانیم؛ زیرا هرچه انسان به هدفهایش نزدیکتر میشود، شهامت او برای انجام کارها بیشتر میگردد. بیهدف بودن شهامت انجام کارهای بزرگ را از آدمی میگیرد.
اعتمادبهنفس همه چیز نیست؛ ولی کارها بدون آن ناممکن است
نداشتن اعتمادبهنفس، احساس قدرت، کنترل روی زندگی شخصی، پریشان خیالی بهدلیل روح آسیبپذیر و هدر رفتن استعدادهای بیشمار بهدلیل خودکمبینی، همه، دلایلی بر این است که زن همیشه در معرض تجارب تلخ و ادبیاتی بوده که او را واداشته، باور کند نمیتواند به اندازهی مرد کارآمد، باارزش و مقتدر باشد.
طبق آمارهای بالینی و کلینیکی، درصد بالایی از مراجعان را در زمینهی عدم اعتمادبهنفس، زنان تشکیل میدهند. این قضیه بیانکنندهی آن است که خانواده در سالهای نخستین تربیتی در زمینهی اعتمادبهنفس برای فرزند پسرشان زمان بیشتری میگذارند یا اهمیت زیادی به فرزند دختر داده نمیشود. بسیاری از روانشناسان و جامعهشناسان، نداشتن اعتمادبهنفس را در زنان، بهدلیل فقدان احساس قدرت کنترل روی زندگی اجتماعی و شخصی و روح آسیبپذیرشان میدانند. یکی از عوامل شکلگیری اعتمادبهنفس در دختران، شناخت هویت خود در جامعه و محیط پیرامون است که متأسفانه بین محیط (دوستان، دانشگاه و محیط اجتماعی) و خانواده و خاستگاه وی، تفاوت فرهنگی شکل میگیرد! این تضاد، جنس لطیف را برای رساندن به خودشناسی سردرگم و خسته میکند .
نداشتن اعتمادبهنفس روی روابط، سلامتی، تلقیشان از دیگران و دنیا و کارآیی اثر نامطلوب میگذارد و مسلماً به زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها نیز لطمه وارد میسازد و منزلت خود را بعد از مرد قلمداد میکنند.
ماسک خود را کنار بگذارید
کمبود اعتمادبهنفس مانند یک مانع بزرگ در مسیر پیشرفت افراد است و دائماً انسان را به عقب سوق میدهد. این افراد، کارهایی را که انجام میدهند باور نداشتهاند؛ به همین دلیل، تمام کارهایشان با شکست مواجه است. به دلیل یأس و ناامیدی شدیدی که بر روح و افکار آنها حاکم است، موقعیتهایشان را بهراحتی از دست میدهند؛ چون همیشه تصویر نامفهوم و گنگی از خود داشته و شناخت کاملی از خود و استعدادهایشان نداشته، به همین دلیل برای پیداکردن راه صحیح زندگیشان با مشکل روبهرو میشوند. در روابطی که دارید، شخصیت واقعیتان را نمایش دهید و ماسک خود را کنار بگذارید. به مواردی که مورد علاقهی شما نیست جواب منفی بدهید. به جای سرکوبکردن و دروغگفتن، عقیدهی خود را بیان کنید که این امر باعث تقویت اعتمادبهنفس شما میشود؛ پس آنها را با جدیت تمام انجام دهید. ابتدا این تمرین را در محیط خانوادهی خود انجام دهید. هنگام مصاحبت با والدین و خواهر و برادرتان، هنگامی که از این تمرین سربلند بیرون آمدید و آمادگی لازم را پیدا کردید، اینبار در میان اقوام و دوستان تان، این کار را انجام دهید؛ اما قبل از تکرار این جملهها، باید به تغییر اساسی در خود اعتقاد داشته باشید.
چگونه میتوانم کمبود اعتمادبهنفسم را جبران کنم؟
از فعلها و احساسهای منفی پرهیز کرده و دیگر من نمیتوانم، نمیشود، نمیخواهم و... را تکرار نکنید. دائماً از فعلها و احساسهای مثبت در جملهها و تمرینها استفاده کنید؛ مثل من میتوانم، میشود، میخواهم. بگویید من میتوانم بهترین باشم، من تواناییها و زمان لازم را برای انجام این کار دارم، من میتوانم رکورد دنیا را بزنم.
به خودباوری برسید، به خود ایمان داشته باشید، استقلال و شخصیت خود را حفظ کرده و متکی به خود باشید. با تمام سلایق، علایق و احساسها، خود را همانطور که هستید نشان دهید و رفتار کنید؛ نه مثل افرادی که مدام رنگ عوض میکنند و براساس مصلحت و مقتضیات زمان عمل میکنند که این ویژگی، خاص افرادی است که اعتمادبهنفس کمی دارند. تمام استعدادها، تواناییها و خصوصیتهای شخصیتیتان را روی یک کاغذ بنویسید. این کار به شما اعتمادبهنفس میدهد. گاهی کمبود اعتمادبهنفس ریشه در دورهی کودکی و نوجوانی دارد و بهخاطر توصیفهای نادرست و منفی است که از دیگران بهویژه نزدیکان خود شنیدهاید؛ لذا شما باید همیشه نکتههای مفید و مثبت و درست را از دیگران به ارث ببرید تا سریعتر به قلهی اعتمادبهنفس برسید.
ورزش، اعتمادبهنفس را تقویت میکند
نداشتن اعتمادبهنفس موجب بسیاری از مسائل و امراض روانی و زخمهای درون زن امروز است. تلاش برای معالجهی این عوارض روانی، بدون تلاش برای جستوجو در سبب و ایجاد آن، مسائل جانبی دیگری را برای آنان بهوجود میآورد؛ مثلاً زنی که برای فرونشاندن موقت غمها و زخمهای خویش به پرخوری رویمیآورد، ممکن است رفتار خود را عوض کند؛ ولی عزتنفس پایین که در پس مسائل اصلی است، احتمالاً او را با مسائل دیگری روبهرو میکند.
یکی از راههای بسیار مهم در ایجاد و افزایش حس اعتماد به نفس، حضور در فعالیتهای ورزشی است؛ چراکه این امر، باعث بهبود دستگاههای قلب و عروق، افزایش قدرت و استقامت عضلهها، افزایش انعطافپذیری، رشد و توسعهی اندامها، رشد و فعالیت سلولهای مغزی، بهویژه سلولهای تنبل یا مردهی مغز میشود. ورزش باعث ایجاد حس خودباوری، اطمینان و اعتماد به خود میشود و فرد را قادر میسازد تا در شرایط سخت، بتواند تصمیمگیری کند و از تعلقخاطر و وابستگیها اجتناب کند. در میان ورزشها، فعالیتهای گروهی میتواند تأثیر بیشتری در راستای افزایش اعتمادبهنفس داشته باشد. پیروزی و شکست در رقابتهای گروهی مختص یک شخص نیست و تلاش همهی افراد باعث آن میگردد؛ لذا در شادی و غم همدیگر شریکاند و در صورت پیروزی زیاد مغرور نمیشوند و همچنین در صورت شکست هم زیاد ناامید و مأیوس نمیشوند که این یک نکتهی بسیار مهم، در ایجاد تعادل روانی فرد و افزایش حس اعتمادبهنفس است. ورزشها و فعالیتهای گروهی و اجتماعی در بعد عاطفی هم، نقش مهمی ایفا میکنند. در ایجاد و افزایش صمیمیت و دوستی، تعاون، ایثار و گذشت که نتیجهی آن افزایش حس اعتمادبهنفس است، ورزش با اثرهای فیزیولوژیکی و آناتومیکی که به همراه دارد، موجب تقویت و رشد صحیح اندامها، اصلاح نابهنجاریهای جسمانی و پیشگیری از آسیبهای احتمالی میگردد که به تبع آن فکر، روح و روان در صحت و سلامت بوده و در نتیجه باعث افزایش اعتمادبهنفس میشود. با توجه به نقشی که بانوان دارند، انجام ورزش آنها میتواند در بسیاری از مسائل خانوادگی و اجتماعی هم اثرگذار باشد؛ اما چند عامل وجود دارد که باعث میشود خانمها کمتر به ورزش بپردازند.
تصاویر غلط از خودتان را دور بریزید
اعتمادبهنفس در چهار-پنج حیطه اتفاق میافتد و اولین حیطه، مربوط به بُعد جسمانی است؛ یعنی فرد بپذیرد از نظر دیگران، جسمی مقبول و کارآ دارد و میتواند برخی از مهارتهای حرکتی را فرابگیرد. در این راستا اگر اطلاعاتی که دیگران از ما به خودمان میدهند خوب نباشند، تصویری که از خودمان در ذهن داریم یک تصویر غلط خواهد بود و این موضوع در ایجاد اختلالهای روانی مانند افسردگی، اضطراب، کمرویی و پایینبودن عزت و اعتمادبهنفس اثر میگذارد.
شرایط سالم جسمانی و تناسب ابتدایی بدن در یک انسان، میتواند بازخوردهای مناسبی را برای او فراهم کند. تمرینهای جسمانی و تناسب جسمانی به مرور زمان موجب میشود که زنان از اطرافیان خود بازخوردهای مثبتی را دریافت کنند و این بازخوردها موجب بالارفتن اعتمادبهنفس آنان میشود. هدف این نیست ثابت کنیم همهی زنان از نداشتن اعتمادبهنفس رنج میبرند یا مردان همه اعتمادبهنفس بالا دارند. منظور این است ثابت کنیم زن و مرد به دلیل تفاوت فراوان در تجاربشان، اعتمادبهنفس کاملاً متفاوتی دارند.
منبع:
1. رینر مارتنز(1385)؛ راهنمای مربیان روانشناسی ورزشی، مترجم: محمد خبیری، تهران: بامداد کتاب.