نقش دین‌داری زنان در محقق‌شدن جامعه‌ی دینی

مریم عرفانیان


خداوند زن را آفرید

خداوند زن را آفرید، برای آرامش همسر و مادری فرزندان. زن را آفرید با دامنی پاک، بی‌آلایش، مقدس و نورانی که معراجی باشد برای مرد. زن را آفرید تا جسم خاکی‌اش انسان بپروراند، انسانی که شایسته‌ی ملکوتی‌شدن باشد. سخن از دین‌داری زنان گفتن، افسانه نیست؛ تا بوده عفت زنان و غیرت مردان، جامعه را از سیلاب هرزگی‌ها و بی‌بنیادی‌ها نجات داده است. دین‌داری زن، سرچشمه‌ی پاکی‌ها و زائل‌کننده‌ی انواع بیماری‌های جوامع انسانی است. دین‌داری، عفت و حیای زن، او را از دید تاریک‌دلان پنهان می‌سازد. هم‌چنان که نور آفتاب نابودکننده‌ی انواع آلودگی‌هاست، نور عفاف و دین‌داری زن نیز، جامعه را از ناپاکی‌ها حفظ می‌کند. هم‌چنان که انرژی محیط از نور آفتاب سرچشمه مى‌‏گیرد، انرژی‌های مثبت جامعه هم، ناشی از نور دین‌داری زن است. نور، پرورش‌دهنده‌ی شمشادهای سبز، پیچک‌های معطر، یاس‌های سپید، لاله‌های سرخ و تمامی گل‌های زیباست. دین‌داری زن هم، چنین نقشی دارد؛ زیرا با بی‌دینیِ وی، گل‌های زندگی که فرزندان هستند، رو به پژمردگی و نابودی می‌روند. نور، سرچشمه‌ی همه‌ی زیبایی‌ها و لطافت‌هاست‏. دین‌داری زن هم از این لطافت برخوردار است و جامعه‌ای که معتقد به رعایت دین‌داری باشد، پاک‌ترین اجتماع را دارد.

مهم‌ترین دغدغه‌ی جامعه، مظهر ارزش‌های فرهنگی و دینی بودن زنان و پیش‌تازی آنان در این عرصه است؛ چراکه زن، مدیر و مدبر خانواده و پرورش‌دهنده‌ی فرزندان است. تنها با پرورش فرزندان معتقد، جامعه به سمت‌وسوی نگرش‌های مثبت افراد پیش می‌رود. رسول خداh فقط به این‌خاطر، بیش‌تر بر دیانت زن تأکید فرموده است که چنان زنى به دین‌داری مرد کمک مى‌کند؛ اما اگر زن، دین‌دار نباشد خود از دین، روگردان است و باعث نابه‌سامانى دین همسر نیز مى‌شود (فیض‌کاشانی، ۱۳۷۲، ج 3، ص ۱۲۱).

همسران ایده‌آل و غیرایده‌آل

خوش‌خویی در کسب فراغت و کمک به دیانت شخص، اصل مهمی است؛ زیرا اگر زن، بدزبان، بدخو و ناسپاس باشد، زیانش بیش‌تر از سودش خواهد بود. توصیه شده است که: «با شش زن ازدواج نکن: زنى که زیاد مى‌نالد، زنى که زیاد منّت مى‌گذارد، زنى که به مرد دیگرى تمایل دارد، زنى که هر چیزى مى‌بیند آن را مى‌خواهد، زنى که زیاد آرایش مى‌کند و زنى که به دیگران دهن‌کجى مى‌کند و پرحرف است.»

«انّانه»، زنى است که زیاد ناله و شکوه دارد و هر ساعت، سرش را مى‌بندد؛ بنابراین در ازدواج با زنى که زیاد مریض شود یا خود را به مریضى بزند، خیرى نیست.

«منّانه»، زنى است که بر سر شوهرش منّت مى‌گذارد و مى‌گوید: «به خاطر تو چنین و چنان کردم.»

«حنّانه»، زنى است که به همسر قبلى یا بچه‌هایى که از شوهر قبلى‌اش دارد، علاقه‌ی زیاد نشان دهد؛ از چنین زنى نیز باید اجتناب کرد.

«حدّاقه»، زنى است که به هر چیزى چشم مى‌دوزد و هوس آن مى‌کند و شوهرش را وامى‌دارد که آن را بخرد.

«برّاقه»، احتمالاً دو معنى دارد: یکى زنى که سراسر روز به آرایش و زینت سر و صورتش مى‌پردازد تا صورتش، درخشندگى مصنوعى داشته باشد. دیگر، زنى که از خوردن قهر مى‌کند و تنهایى غذا مى‌خورد و در هر چیزى، سهم خودش را جدا مى‌کند (فیض‌کاشانی، ۱۳۷۲، ج 3، ص ۱۲۲).

 دین‌داری زن در آیه‌ها و روایت‌ها

انسانی که دین ندارد، هیچ ندارد. هرچه هم داشته باشد، هیچ است. انسانِ بی‌دین، مرده‌ی متحرک است. کسی که پای‌بند دین ـ که اصلی‌ترین مسئله‌ی زندگی است ـ نباشد، تضمینی نیست که پای‌بند رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک باشد. در حقیقت، سعادت بدون دیانت، محال است. دین‌داری را فقط از روزه، نماز یا انجام مراسم مذهبیِ فرد، نمی‌توان کشف کرد. این قبیل امور، کارهای ساده‌ای است که انسان به‌تدریج به آن‌ها عادت کرده است؛ بلکه دین‌داری را با امانت‌داری، وفای به عهد، اجتناب از مال حرام، درست‌کاری و تقید به امر به معروف و نهی از منکر، رعایت حقوق دیگران، پرهیز از ظلم و تعدی و غیره می‌توان تشخیص داد.

پروردگار درباره‌ی دین‌داری زنان فرموده است: «مردان و زنانِ بى‌همسر خود را همسر دهید. هم‌چنین غلامان و کنیزان صالح و درست‌کارتان را اگر فقیر و تنگ‌دست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بى‌نیاز مى‌سازد که او گشایش‌دهنده و آگاه است (نور، آیه‌ی۳۲).» رسول خداh نیز فرمودند: «هرکس با زنى ازدواج کند و جز برای زیبایى‌اش با آن زن ازدواج نکند، در آن زن چیزى که دوست دارد، نمى‌بیند و هرکس که با زنى به دلیل دارایى‌اش ازدواج کند و جز براى دارایى‌اش با او ازدواج نکند، خداوند او را به دارایى زن وامى‌نهد؛ بنابراین، بر شما باد به ازدواج با زن دین‌دار (بروجردی، ۱۳۸۷، ۱۵۹).»

هم‌چنین در جایی دیگر، ایشان به مردان، دستورهایی داده است که انتخاب همسر را بر آن اساس برگزینند و می‌فرمایند: «با زنان به چهار منظور ازدواج مى‌کنند: براى ثروتش، براى خاندانش، براى زیبایى و جمالش و براى دین‌داری‌اش؛ پس به دنبال زن دین‌دار باش تا دست‌هایت پرنعمت گردد (دراز، ۱۳۸۷، ۴۷۰)

دین‌داری و پیش‌گیری از رفتارهای منفی

دین‌داریِ زن باعث دین‌داریِ همسر، فرزندان و جامعه می‌شود. علائم دین‌داری در پیش‌گیرى از رفتارهاى منفى جامعه، عبارت است از:

- کاهش دروغ و بی‌اعتمادی به جامعه؛

- امنیت اقتصادى و پای‌بندى به قرارها، تعهدها و اعتماد شخصى به افراد؛

- کاهش خلف‌وعده و بى‌اعتمادى به وعده‌ها؛

- هم‌سانی رفتارهای خلوت، نداشتن دورویی و نفاق؛

- نبودن ظلم (شکل فردى و اجتماعى)، آزار و اذیت در مجموعه‌ی جامعه، خانواده و کوچه و بازار؛

- کاهش فساد و فحشا، چشم‌چرانى، متلک، مزاحمت دختران و امنیت زنان در کوچه و بازار و مسافرت، به‌ویژه در شب و اماکن خلوت؛

- نداشتن روحیه‌ی سرک‌کشیدن به خلوت افراد و تجسس‌نکردن از اوضاع و احوال آن‌ها؛

- کاهش دزدى، آدم‌ربایى، قتل، خودکشى، رشوه، خیانت، اختلاف‌های خانوادگی، طلاق و نزاع‌های محلی، گروهی و فرقه‌ای؛

- پرهیز عام از تقلب و فریب و محدودشدن وجوه این ضایعه‌ها به استثناها و موارد خاص.

دین‌داری و رفتارهای افراد

علائم دین‌داری در ترغیب رفتار افراد جامعه نیز چنین است:

- ارتباط معنوى و مستمر خودآگاهانه؛

- حس خیرخواهی، مسئولیت‌شناسی و همکاری با دیگران؛

- منزلت‌داشتن انسان و جامعه و احترام به دیگران؛

- خدمت به هم‌نوعان و اهتمام به دستگیرى مستمندان و داشتن روحیه‌ی گذشت و تسامح؛

- مبارزه با ظلم و روحیه‌ی عدالت‌خواهی و آزادی‌خواهی؛

- سلامت اجتماعى خواستن و روحیه‌ی تقدم دیگران بر خود.

 

منابع

قرآن کریم.

1. فیض‌کاشانی، محمد (۱۳۷۲)؛ راه روشن (المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء)، مترجم: محمدصادق عارف، مشهد: آستان قدس رضوی، ج ۳.

2. بروجردی، حسین (۱۳۸۷)؛ منابع فقه شیعه، تهران: فرهنگ سبز، ج ۲۵.

3. دراز، محمدعبدالله (۱۳۸۷)؛ آیین اخلاق در قرآن، مترجم: محمدرضا عطایی، مشهد: به‌نشر، ج ۱.