آمنه انتصاری
کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث
اشاره
نشاط، یکی از نیازهای طبیعی انسان است که نقش مؤثری در تقویت اراده و تصمیم انسان دارد. شرایط نشاطآور، استقامت و پایداری را افزایش میدهد و به علتِ بودن انرژی مثبت در نشاط، کارهای بزرگ و برنامههای سنگین را آسان و سبک میکند. شادابی، رنج و زحمت را قابلتحمل میکند و بهدنبال آن، انسان به آرامش میرسد. همهی افراد خانواده، نیازمند شادی هستند و زن و مرد برای ایجاد نشاط در خانواده نقش دارند؛ البته نقش برجستهی زن در ایجاد شادی و آرامشگری، بهدلیل محوریت او در خانواده، قابلچشمپوشی نیست. خداوند نیز در قرآن با جملهی«لتسکنوا الیها» زنان را سمبل آرامش معرفی میکند.
تو مایهی شادی خانه هستی!
مادر، عضو فعال خانواده است و نقش مهمی در رشد و شکوفایی اعضای خانواده و بههمان نسبت، ظهور خانوادهای موفق در اجتماع دارد. از آنجایی که ارتباط بین مادر و دیگر اعضای خانواده، بسیار تنگاتنگ است و بهعلت رسیدگی مادر به کارهای خانه و فرزندپروری، نقش کلیدی در خانواده دارد؛ خلقوخو و احساسهای مادر، بهطور مستقیم بر دیگر اعضا، اثرگذار بوده و مادر میتواند با ایجاد فضایی مناسب برای فرزندان، محیطی امن و آرام ایجاد کند تا مانع گرایش فرزندان به بسیاری از معضلهای اجتماعی شود. از آنجایی که زنانِ شاد، مهارت مهرورزی را بهخوبی یاد گرفتهاند؛ این محبت در تمامی رفتارشان در طول زندگی مشهود است؛ بههمین علت، همسر و فرزندان در کنار آنها احساس آرامش و امنیت میکنند.
تنها بیماریهای مسری نیستند که قابلانتقال به دیگران هستند، روحیههای خوب و بد هم میتواند به دیگران سرایت کند. شادی فقط باعث افزایش نشاط ما نخواهد شد، بلکه با شادبودن، میتوان دیگران را نیز در این شادابی شریک کرد. در نتیجه، اگر زن ـ که عضو فعال خانه است ـ پُرنشاط باشد، بهعلت وابستگی شدید اعضای خانواده، این شادی را به همسر و فرزندان منتقل میکند. یکی از اصول مهم در زندگی خانوادگی این است که خانوادهی شاد، محصول شادی زنِ خانه است.
عوامل ایجاد نشاط و آرامش در زنان
اول: داشتن تفکر مثبت در زندگی و خوشبینی معقول، رمز خوشبختی در زندگی است. مثبتنگری یکی از مؤلفههای آرامش و نشاط در زندگی فردی است که مثبتاندیش است و میتواند از شکستها در زندگی درس بگیرد. زنانی که خصیصهی خوبفکرکردن را در خود تقویت کنند و به مسائل پیرامون با دید مثبت بنگرند، باعث شیرینشدن زندگی و نشاط واقعی خواهند شد. وقتی یک مادر، سختیهای زندگی را جزء جدانشدنیِ زندگی بداند و از آن درس بگیرد، شادی و نشاط را در زندگی از دست نداده و همواره با مشکلهای زندگی مبارزه میکند. بهیقین، در این زندگی، کمتر بیماریهای روحی مشاهده میشود.
دوم: کمتحرکی، یکی از مشکلهای امروزی زنان است. ورزش و فعالیت فیزیکی، در سلامت روان نقشی اثرگذار دارد؛ طوری که مطالعهها نشان میدهد مواردی از جمله افسردگی و اضطراب در اثر فعالیت فیزیکی، بهبود یافته و ورزش، عاملی حمایتی در درمان بیماری روانی است. داشتن تفریح سالم، از عوامل اصلی و از ضرورتهای بهداشت روان در بانوان است. روح انسان به تفریح و تفرج نیاز دارد؛ طوریکه تفریحهای سالم، از بهترین شادیها و لذتهای نشاطآور برای انسان است.
سوم: «انسان با دیدن مناظر زیبای طبیعت، گلهای رنگارنگ، درختان سبز، آبشارهای زیبا، شکوفههای شاداب، کوهها و هزاران منظرهی زیبای دیگر به وجد میآید. ارسطو در این زمینه میگوید: شادی، بهترین چیزهاست و آنقدر اهمیت دارد که دیگر خواستهها برای کسب آن هستند (آیزنگ، ص12).»
چهارم: اگر در زندگی ما دین حاکم باشد، در شادمانی ما تفاوت قابلتوجهی پدید میآید؛ برای مثال، یک انسان دیندار از اطاعت خداوند شاد میشود. پیآمد دین به انسانها این است که راه نجات از غم و اندوه، ایمان به خدا و ذکر اوست و به انسان، آرامش، شادی و نشاط میبخشد. قرآن، نشاط را که نیاز فطری بشر است، تأییدکرده و به آن جهت میدهد و راهنماییهای لازم را برای بهرهگیری از شادی ارائه میکند. در حالی که ممکن است در مسیر اطاعت، با دشواریها و هزینههای مادی بسیاری روبهرو باشد، با کمال میل از سختیها استقبال میکند؛ زیرا میداند لذت و خوشی، فقط با عوامل مادی بهدست نمیآید؛ بلکه عوامل معنوی هم در ایجاد شادی مؤثر هستند. گاهی انجامدادن کارهایی که به نظر باید لذتبخش باشند، هیچ لذتی به انسان نمیدهند و حتی عذاب وجدان هم میآورند؛ زیرا روح و وجدان، آمادهی لذتبردن نیستند. یک غذای لذیذ یا خانهی بسیار زیبا، اگر حرام و نامشروع باشد، برای انسان سالم و مؤمن، تلخ و ناگوار است؛ در حالی که اگر دین و نگاه برآمده از دین به زندگی نباشد، عوامل شادی، در راههای بهبود زندگیِ دنیایی خلاصه میشود. راضیبودن به رضای خدا برای انسان مؤمن، شادیآور است و ذکر او آرامشدهندهی روح و روان خواهد بود. امام علیa میفرمایند: «شادی مؤمن در چهرهی اوست، قدرت وی در دینش و اندوه او در دلش (محمدیریشهری، ح 777، ص73).»
پنجم: از دیگر علل سلامت روحی و نشاط در زنان، رضایت از زندگی و داشتن ارتباط مناسب با همسر است. زنان به علت لطافت روحیای که دارند، بیشتر تحتتأثیر روابط خوب یا بد با همسر بوده و بیشتر از مردان در معرض آسیب هستند؛ لذا نیازمند محبت و توجه بیشتر هستند و در این بین، ارتباط مناسب با بستگان، بهویژه والدین و خواهر و برادر نیز، میتواند در تلطیف روحیهی زنان مؤثر باشد و آرامش بیشتری کسب کنند.
ششم: احساس مفیدبودن میتواند در هر انسانی نشاط ایجاد کند. یکی از معصومان در تحفالعقول میفرمایند: «از تنبلی و تنگحوصلگی دوری کن که سرآغاز هر بدی است (حرانی، ص 292).» افرادی که با کارهای مختلف و مفید، مثل هنرهای خانگی، خود را مشغول میکنند، کمتر دچار افسردگی میشوند و زنان با مشغولکردن خود به کارهای مفید و مورد علاقهشان، میتوانند انرژی مثبتی کسب کرده و نشاط لازم را در زندگی بهدست آورند؛ زیرا افراد با تماشای دسترنج خود، بسیار لذت میبرند.
زنان بیش از مردان در معرض آسیب هستند
بیماریها بهدنبال ضعف جسمی و اذیتی که برای فرد دارند، بهطور طبیعی نشاط را در انسان از بین میبرند. زنان بیشتر در معرض برخی بیماریها هستند و باید مراقبت لازم انجام شود تا بیماری جسمی، بر روح و روانشان اثر نگذارد.
به گزارش مجلهی «سایکولوژی تودی» بهطور معمول، اثر ژنها یا افسردگی در زنان، بیشتر از مردان است. همچنین ممکن است ژنهایی باشند که احتمال افسردگی را در زنان و در پاسخ به محیط متغیر هورمونی آنها، تشدید میکنند؛ برای مثال، شواهد پزشکی و آزمایشگاهی هست که نشان میدهد گروهی از زنان، بهویژه در دوران پس از زایمان و در مرحلهی پیش از قاعدگی، مستعد افسردگی هستند. این نوع افسردگی در خانوادههاست؛ اما بر مردان اثر نمیگذارد؛ چراکه آنها تقریباً هرگز به این تغییرهای هورمونی دچار نمیشوند. در نتیجه، بانوان باید بیاموزند که چگونه شادی بازرفته را به خود بازگردانند. امام علیa میفرمایند: «غم و اندوه، بدن انسان را نابود میکند (کردستانی، ح930، ص296).»
مشاهده و مقایسهی زندگی افرادی که سطح اقتصادی بالایی دارند و در رفاه بیشتری هستند، ازبینبرندهی نشاط در برخی زنان است که به چشم و همچشمی و عقدههای درونی میانجامد و آرامش را در این افراد از بین میبرد. پیامبر گرامی اسلامh میفرمایند: «هرکه چشمش به دست مردم باشد، اندوهش دراز و افسوسش پایدار شود (محمدیریشهری، ح 1549، ص 149).»
اگر زنان، آستانهی تحمل مشکلها را در خود بالا نبرند، مشکلها، احساس آرامش را در آنان از بین میبرد و نمیتوانند مشکلها را بهخوبی مدیریت کنند و از بحرانهای زندگی بهخوبی گذر کنند؛ در نتیجه، دچار بیماری و افسردگی میشوند و توان مدیریت خانواده را از دست میدهند. عدمرضایت از زندگی مشترک، عدمرضایتمندیِ جنسی، اختلافهای زناشویی و نداشتن رابطهی عاطفی با همسر، از عواملی است که باعث ازبینرفتن نشاط و آرامش در زنان میشود.
منابع:
آیزنگ، مایکل (1378)؛ روانشناسی شادی، ترجمهی زهرا چلونگر، تهران: نسل نواندیش.
ابنشعبه، ابومحمد حسن ابن علی حرانی (1404)؛ تحفالعقول، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
محمدىرىشهرى، محمد (1385)؛ منتخب میزانالحکمه، قم: دفتر دارالحدیث.
کردستانی، ابوالقاسم (1383)؛ منتخب الاحادیث، قم: انتشارات پیام حق.