جست‌وجوی سبک زندگی ایرانی و اسلامی در هنرهای دستی زنان جنوب

به کوشش: علی اسلامی‌پور

کارشناس ارشد مطالعات خانواده

صنایع دستی هر منطقه مبین غنای فرهنگی آن‌جاست. نقش زنان در تاریخ و فرهنگ بشری غیرقابل انکار است و می‌توانیم این موضوع را از طریق جمع‌آوری دست‌ساخته‌های آنان اثبات کنیم. این متن جای پای زنان را در فرهنگ، اقتصاد و اجتماع استان هرمزگان پیداکرده و صنایع دستی مهم این استان را که کار زنانی سخت‌کوش است، معرفی می‌کند.

سه نوع صنایع دستی مهم در جنوب وجود دارد که عبارت‌اند از صنایع دستی نخیلاتی، سفالی، و البسه و زیورآلات سنتی. از آن‌جا که نخل در جنوب به‌وفور یافت می‌شود و از طرف دیگر صنایع دستی هر منطقه معمولاً وابسته به مواد اولیه‌ی همان‌جاست. تشویق استفاده از صنایع چوبی، علاوه بر آرامش و سلامت خانواده باعث رونق این هنر زیبای ایرانی می‌گردد.

صنایع دستی نخیلاتی

گوزن: نوعی بادبزن دستی است که آن را از برگ‌های نازک وسط درخت خرما درست می‌کنند. برای زیبایی این بادبزن، برگ‌های نخل را جداگانه به چند رنگ درمی‌آورند.

دموک: نوعی بادبزن گرد و بدون دسته است که برای دمیدن بر آتش درست می‌شود. روش استفاده‌ چنین است که فرد گوشه‌ای از دموک را گرفته و کار دمیدن روی منقل را انجام می‌دهد.

سری جهله: کلاهکی حصیری که درپوشی است برای جهله (کوزه) که از ورود گردوغبار و حشرات به درون آن جلوگیری می‌کند. سری جهله، شکلی استوانه‌ای دارد و شبیه کلاه باریکی بافته می‌شود.

دمکش: آن را سر دیگ برنج می‌گذارند و برای دم‌کشیدن برنج به‌کار می‌رود.

بل: بافته‌ای از برگ نخل که نوار مانند است و از آن در ساخت دیگر صنایع استفاده می‌شود. یک نوع آن در ساخت سبد کاربرد دارد و انواع دیگری از آن در ساخت تولک زنبیل و... استفاده می‌شود.

جاروک: همان جارو است که از برگ‌های درخت خرما ساخته می‌شود. جارو در شمال و جنوب ایران به‌صورت دستی ساخته می‌شود؛ جاروی شمال از ساقه‌ی برنج و گندم ساخته می‌شود و جاروی جنوب از برگ درختان کوچک نخل.

کفست: یکی دیگر از صنایع حصیربافی که با استفاده از ساقه‌ی خوشه‌ی نخل درست می‌شود، قفس نام دارد. کاربرد قفس این است که شب مرغ‌ها و پرندگان را در آن می‌گذارند. هم‌چنین وسیله‌ای تزئینی است که معماری مشبک آن چشم‌ها را خیره می‌کند.

تولک: سبدی است گرد، دسته‌دار و کوچک که از برگ‌های نازک وسط درخت خرما به نام مرو، در اندازه‌های مختلف ساخته می‌شود. این سبد برای جمع‌آوری محصول خرما و چیدن رطب به کار می‌رود. این سبد حالت زنبیل کوچک دارد که دارای دسته‌ای برای گرفتن آن است.

گفیر: مثل زنبیل بافته می‌شود. این سازه مخصوص بازار و خرید مایحتاج روزانه‌ی زندگی است که در قدیم استفاده می‌شده است؛ ولی امروزه این صنایع دستی کم‌تر کاربرد دارد و سبدهای پلاستیکی آن را از بازار مصرف خارج کرده است.

بادیل: یکی از صنایع نخیلاتی است که نوعی سفره است و هم برای تلنبارکردن خرما روی آن استفاده می‌شود. بادیل به شکل دایره است که بنا به استفاده، ممکن است در اندازه‌های بزرگ یا کوچک ساخته شود.

سربنی: نوعی سبد حصیری استوانه‌ای‌شکل، از صنایع دستی نخیلاتی است و در واقع این وسیله نوعی تولک است؛ با این تفاوت که سرپوش دارد و این سرپوش مانع رسیدن گرد و خاک به خرما می‌شود.

هارت‌گیز یا آردگیز: الک و غربالی که برای الک‌کردن آرد استفاده می‌کنند.

سواس: نوعی پاپوش و پای‌افزار است که به جای کفش استفاده می‌شود. برای بافتن سواس به تبحر خاصی نیاز است.

کپ‌کاپ یا کپکپو: نوعی پای‌افزار چوبی است که در حقیقت نامش آهنگی است که از قدم برداشتن شخص با این دمپایی ایجاد می‌شود.

تک: نوعی زیرانداز است که هم برای ساخت، هم برای فرش‌کردن و هم برای انداختن روی سقف خانه استفاده می‌کنند.

جانمازی: زیرانداز یا سجاده‌ای است که از گیاهی نرم به نام مور ساخته می‌شود.

کنتله: سبدی استوانه‌ای یا ظرفی نسبتاً گرد و مدور با درپوش است که بیش‌تر برای نگه‌داری لوازم ضروری و دارویی خانه است؛ هم‌چنین برای نگه‌داری برنج، لباس و پوشاک کاربرد داشته است.

کندوک هارتی: سازه‌ای حصیری کوچک و بدون درپوش، به شکل کاسه‌ای بزرگ است که از برگ تازه و لطیف درخت خرما که مرو نام دارد ساخته می‌شود. از کندوک برای نگه‌داری آرد گندم در آشپزخانه استفاده می‌شود.

گفه: سبد بزرگ دهان‌گشاد و کوتاهی است که از برگ درخت خرما و گیاهی به نام کاش بافته می‌شود. از این سبد برای نگه‌داری نان هنگام بیرون آوردن از تنور یا کندن نان از تابه استفاده می‌شود.

پروند (پرون): نوعی طناب زبر کلفت و خشن است و آن را از لیف درخت خرما که سیس نام دارد درست می‌کنند. از این وسیله برای بالا و پایین رفتن از درخت‌های بلند خرما استفاده می‌شود و حالت کمربند دارد.

پری و پرتک: نوعی سبد حصیری با دهانی تقریباً گشاد است که آن را از برگ درخت خرما درست می‌کنند. این سازه را برای نگه‌داشتن خرما و فروش آن تهیه می‌کنند و به کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس صادر می‌کنند.

سپ: نوعی سینی است که از آن برای آوردن میوه، چای و سبزی و پاک‌کردن جو، گندم، برنج و... استفاده می‌شده است؛ ولی امروزه این نوع سینی‌ها برای دکور استفاده می‌شود. سپ در واقع سازه‌ای شبیه سینی مدور و بدون‌لبه‌ی بزرگ است که گاهی در حکم یک سفره یا سینی برای غذاخوردن است.

جیلی یا جولی: جیلی، همان گهواره‌ است و برای ساخت آن از چوب درخت مرگ‌پی و کرگ که درختی دارویی است استفاده می‌کنند. چوب این درخت به گونه‌ای است که حشرات و جانوران کوچک به آن نزدیک نمی‌شوند.

کتل: یکی دیگر از صنایع دستی مردم میناب که سبدی بزرگ و بیضی‌شکل است و در دو طرف آن، دو دسته‌ی بزرگ و کوتاه بافته می‌شود. در گذشته برای جابه‌جایی وسایل از این سازه استفاده می‌شد.

کندوک تمبکی: از جنس حصیر است که در گذشته برای نگه‌داری تمباکوی قلیانی استفاده می‌شده است.

کندوک زغالی: در آن زغال ریخته و کنار منقل می‌گذارند.

پند غاری: نوعی نردبان محلی است که با دو تیر از تنه‌ی درخت خرما ساخته می‌شود.

پوشاک سنتی

جلبیل خوسی: خوس‌دوزی یکی از انواع سوزن‌دوزی‌هاست و این هنر به کمک نوارهای طلایی یا نقره‌ای باریک و روی پارچه‌ی ریزبافت انجام شده و برای تزئین مقنعه جلبیل دستار و... به کار می‌رود.

جلبیل گلابتونی: جلبیل‌هایی هستند که از گلابتون و پولک درست می‌شوند و خانم‌ها همیشه می‌توانند آن را بپوشند.

شلوار گلابتونی: تولیدکنندگان این‌گونه شلوارها بیش‌تر زنان و دختران خانه‌دار هستند. این پوشاک بیش‌تر مصرف محلی دارد و آن را در عروسی‌ها می‌پوشند.

شلوار بادله‌ای: به آن شلوار «تلی‌چی» نیز می‌گویند که از به هم پیوستن چند نوع زر (تلی) و شک تهیه می‌شود.

شلوار ودویی: یک نمونه‌ی دیگر از شلوار مورداستفاده‌ی خانم‌ها در میناب است که با الب، زری، شک، بشکی و... زینت داده می‌شود.

شلوار پولکی: این شلوار را در مجالس عروسی نوعروسان و دیگر خانم‌های جوان می‌پوشند. قیمت آن از دیگر شلوارها گران‌تر است.

کندوره: این پیراهن راحت‌ترین پوشش بانوان است و به علت گشادی و فراخی، در تابستان‌ها بیش‌تر استفاده می‌شده است.

برقع: بانوان برای پوشاندن چهره‌ی خود از بیگانگان و هم‌چنین محفوظ‌ماندن از گرمای نور خورشید از برقع استفاده می‌کنند. خانم‌های جوان متأهل و تازه‌عروسان از برقع‌هایی به رنگ قرمز استفاده می‌کنند و خانم‌های مسن و زنان بیوه، از برقع‌های مشکی استفاده می‌کنند.

زیورآلات جنوب

شرابه: نام دیگر آن چوک‌چگوری است. انگشتری بزرگ است که بزرگان و ثروتمندان استفاده می‌کردند و برای فخرفروشی آن را به دست می‌کردند.

کری: وسیله‌ای زینتی بوده که بیش‌تر کودکان از آن استفاده می‌کردند. کری را به مچ پای کودک می‌بستند و چون زنگوله‌ای داشته، به هنگام دورشدن کودک مادرش از نبود و دورشدنش باخبر می‌شده است.

گل واختا: از طلا ساخته می‌شود. اشرفی و مهره‌های طلا به آن اضافه می‌کردند و در مجالس عروسی به گردن نوعروسان می‌آویختند.

ماه: طلایی بوده که به شکل هلال ماه ساخته می‌شود و برای بستن روی پیشانی عروسی و زنان اشراف استفاده می‌شود.

مریه: نوعی گردن‌بند است که دو نوع طلا و بدل دارد. مریه‌ی طلا را معمولاً خانم‌های اشراف و بزرگان منطقه می‌پوشیدند.

ریستک: وسیله‌ای زینتی که به آخر موهای خانم‌هایی که موی فر یا کوتاه داشتند بسته می‌شده تا گیسوهای آن‌ها را دراز و کشیده جلوه دهد. جنس ریستک از نوعی پشم سیاه بود که آن را مانند مو می‌بافتند و معمولاً در مراسم‌های عروسی از این وسیله‌ی زینتی استفاده می‌شد.

دل‌گوشی: این گوشواره‌ی طلا آن‌قدر بلند است که از گوش، تا روی سینه می‌رسد و برای خودنمایی و فخرفروشی زنان اشراف است.

منابع:

1. سعیدی، سهراب (1387)؛ صنایع دستی و پنج‌شنبه‌بازار میناب، قم: دارالتفسیر.

2. سایت اینترنتی کاش‌وپیش و صنایع دستی میناب.