علی اسلامیپور
کارشناس ارشد مطالعات زنان
اشاره
گاهی در کتابها به جملاتی برمیخوریم که در عین کوتاه بودن، دریایی از معانی را با خود دارند و لحظههایی ما را به فکر وامیدارند. بیایید با هم فکر کنیم.
* «وقتی زنتان سردرد دارد، به قرص احتیاج ندارد؛ آنچه او میخواهد یک شاخهگل و لبخند از سوی شماست (قراچهداغی، 1387، 56).»
در این جمله، به یکی از تفاوتهای جالب روانشناختی بین زنان و مردان اشاره شده است. اگر مردان در زندگی مشترک به این تفاوتها توجه کنند، بسیاری از مشکلهای زندگی حل خواهد شد. امروز علت بسیاری از طلاقها، عدمآشنایی زوجهای جوان با روانشناسی زنان و مردان است! اکثر زوجهای جوان، قبل از ازدواج آموزش و آشنایی لازم با تفاوتهای روانشناسی زن و مرد ندارند. این یک اشتباه بزرگ است؛ چراکه آنقدر تفاوت بین دو جنس مرد و زن زیاد است که حتی کتابی با عنوان «مردان مریخی و زنان ونوسی» نوشته شده و میخواهد بگوید که زن و مرد از دو کرهی متفاوت آمده و متعلق به دو جهان متفاوت هستند. همین تفاوتهاست که آگاهی از آنها، زندگی را زیبامیکند و با بیاطلاعی، باعث تنش و درگیری بین زوجین میشود. مردان اغلب هنگام مشکلها، در غار تنهایی فرورفته و با سکوت، مشکلشان را حلمیکنند؛ ولی خانمها از طریق صحبت و گفتوگو. مرد موفق، مردی است که در زندگی مشترک، همیشه وقتی برای گفتوگو و ابراز با همسر، کنار بگذارد و ساعتهایی از شبانهروز را به گفتوگوی صمیمانه با همسر سپریکند. کارکردن مرد بیرون خانه و خواب و استراحت در منزل، تضمینکنندهی زندگی خوشبخت نیست. همیشه وقتی برای همسر و هدیه دادن به او کنار بگذارید.
* «بعد از یکسال از مزاوجت زن و مرد، هیچکدام به فکر زیبایی صورت هم نمیافتند؛ برعکس، هر دو متوجه رفتار یکدیگر میشوند (قربانزاده، 1393، 169).»
ملاک مهمی که باید جوانان برای انتخاب همسر در نظر بگیرند، حُسنخلق همسر است. خوشاخلاقی، مهمترین عامل در دوام و بقای زندگی مشترک است. متأسفانه امروز برخی از جوانان، ملاک اصلی را زیبایی همسر میدانند و هنگام انتخاب همسر، فقط به زیبایی طرف مقابل نگاهمیکنند و از اصل قضیه که اخلاق است، غافل میمانند! در صورتیکه به عقیدهی روانشناسان و علمای علمِ خانواده، زیبایی ظاهری فقط سال اول زندگی اهمیت دارد و زیبایی واقعی که ماندگار است، زیبایی درون و خوشخلقی است. برای مثال، فرض کنید دو لیوان زیبای بلور داریم که هر دو زیبا و تماشایی هستند. تصور کنید زیبایی همسر، همان زیبایی لیوانهای بلور است. حالا داخل یکی شیر و عسل و داخل دیگری، آب لجنیِ کثیف و بدبو میریزیم. تصور کنید محتوای لیوانها، همان اخلاق همسر است. چگونه میتوان تصور کرد که شخصی، لیوان بلور دوم را برای مصرف انتخاب کند! مهم برای ما محتوای لیوان است که همان شیر وعسل است، نه ظاهر لیوان! دین مبین اسلام هم، تأکید زیادی بر اخلاق در انتخاب همسر دارد و آن را از ارکان اصلی میداند.
* «موفقیت در ازدواج، فقط بسته به این نیست که همان شخصی را که مناسب ماست پیداکنیم؛ بلکه در این است که خودمان هم شخص مناسبی باشیم (قربانزاده، 1393، 175).»
در این جمله، مفهومی زیبا از خودشناسی نهفته است؛ یعنی قبل از هر انتخابی، ابتدا باید خودمان را بشناسیم و بسازیم تا بتوانیم شخص مناسبی پیداکنیم. از کسی که به خودش احترامنمیگذارد، نمیتوان انتظار محبت و احترام داشت. دختران و پسران جامعه باید بیاموزند، قبل از انتخاب همسر و ازدواج، خودشان را از هر جهت آماده سازند و قبل از انتخاب همسرِ مناسب، خود مناسب شوند. در عشقورزیدن هم، این مسئله وجود دارد تا شخصی نتواند به خودش عشق بورزد و خودش را دوست داشته باشد، نمیتواند به دیگری عشق بورزد؛ البته این به معنی خودخواهی نیست؛ بلکه به معنی ارزشقائلشدن برای خود است. در اعتقادهای دینی، خودشناسی ارزشمندترین علوم است و هرکس که خودش را بشناسد، خدای خود را شناخته است. پیامبر گرامی اسلام در حدیث زیبایی فرمودند: «زن را محترم نمیدارد، مگر مرد کریم و او را خوارنمیشمارد، مگر مرد لئیم (قربانزاده، 1393، 175).»
* «دخترتان یک مقلد است؛ اطمینان بیابید که سرمشق خوبی برای او هستید. ابتدا خودتان همان چیزی شوید که میخواهید دخترتان بشود (بازرگان، 1387، 19).»
توصیهی همه روانشناسان و علمای خانواده برای مادران، این نکته است که دختر از مادرش تقلیدمیکند و پسر از پدر؛ پس بیایید قبل از تربیت فرزندان، ابتدا خودمان همان باشیم که دوست داریم فرزندان ما آنگونه بشوند. متأسفانه برخی والدین، خودشان بسیاری از مسائل اخلاقی را رعایت نمیکنند؛ ولی انتظار دارند فرزند آنها رعایت کند! برای مثال، جلوی فرزند خود دروغمیگویند. تلفن منزل زنگمیزند. مادر میگوید: «دخترم جواب بده، بگو نیستم!» یا مادری خودش نماز نمیخواند؛ ولی انتظار دارد دخترش فردی مقید و مذهبی گردد. همهی اینها، انتظارهایی نابجاست؛ چون دختر، مقلد مادر است. روانشناسان اعتقاد دارند، پسران به همان شکلی عصبانیت خود را بروزمیدهند که پدرشان نشان میداده است. نحوهی فریادزدن و حتی کلمههایی که هنگام خشم بهکار میبردهاند، مشترک بوده است!
* «اگر فرزندتان بد است، نباید ارثیهای ببرد و اگر خوب، نیازی به آن ندارد (قراچهداغی، 1387، 74).»
این جملهی زیبا، هر انسانی را به فکر فرومیبرد که تربیت فرزند چگونه باید باشد؟ واقعاً فرزندی که خوب تربیت شود خودش بهراحتی میتواند گلیمش را از آب بکشد و با عزتنفس، زندگی مستقلی را رقمبزند! مگر نسل قدیم از پدران و مادرانشان چه به ارث برده بودند که توانستند زندگی موفقی داشته باشند. متأسفانه جوانان امروزی، کمتر فکر کارکردن هستند و اغلب میخواهند ره صدساله را یکشبه طی کنند یا سرمایهی هنگفتی را بدون زحمت، بهدستآورند! در نکوهش بیکاری بزرگان، سخنان زیادی گفته و نوشتهاند؛ برای مثال، پاسکال گفته است: «سرچشمهی همهی فسادها بیکاری است. شیطان برای دستهای بیکار، کار فراهممیکند.» مشکلی که نسل جوان ما گرفتار آن شده، مشکل بیکاری است؛ به نحوی که طبق تحقیقها، سومین مشکل کشور از لحاظ رتبه و اهمیت مشکل بیکاری است (اول اعتیاد، دوم طلاق و سوم بیکاری)؛ ولی نباید فراموش کنیم جوانان ما هم برخی عشق به کارکردن ندارند یا کم دارند. اکثر جوانان بیکار، منتظر میزی هستند که پشت آن بنشینند و حقوقی دریافت کنند. اکنون جهان در حال حرکت به سمت کارآفرینی و نوآوری است و ما در کشورمان، در بسیاری از شغلهای فنی، کمبود نیرو داریم و آنهایی هم که مشغول کار فنی هستند، تخصص و مهارت کافی ندارند. چه میشود که جوانان بیکار با آموزش اصولی مهارتهای فنی، این جاهای خالی را پُرکنند؟
* «برای فرزندتان وقت صرف کنید تا در عوض، آنها هم برای مراقبت از شما در سالمندی وقت بگذارند (بازرگان، 1387، 68).»
شیوههای غلط تربیت و جدایی کودکان از پدر و مادر، باعث شکاف بیشتر نسلها و رونقیافتن خانهی سالمندان شده است. گاه فرزندان، دیگر تحمل زندگی با پدر یا مادر سالمند خود را ندارند و آنها را برای نگهداری به خانهی سالمندان تحویل میدهند. متأسفانه امروز جدابودن کودک از کانون گرم خانواده و نگهداری در مهدهای کودک و مراکز آموزشی، به یک ارزش بدلشده و والدین نمیدانند که تحویل کودک به مهد، مساوی خواهد بود با تحویل خودِ پدر و مادر به خانهی سالمندان در کهنسالی! بیایید وقت بیشتری را برای فرزندانمان بگذاریم و بیشتر با آنها بازی کنیم. هیچچیزِ دیگر جای محبت پدر، بهویژه مادر را نمیگیرد. مهر مادری، شاهکلید تربیت فرزند است. فرزندی که مهر مادری را تجربه نکرده است، در بزرگسالی با مشکلهای زیادی مواجه خواهد شد. پیامبر اکرم(ص) هم در حدیثی زیبا فرمودند: «با خانوادهی خود به سر بردن، از نشستن در گوشهی مسجد، نزد خدا هم پسندیدهتر است (احمدیخواه، 1390، 134).»
به امید اینکه همهی خانوادههای عزیز ایران، با تفکر و تدبر دربارهی تربیت نسل آینده، بهترین راهها را برای پرورش نسلی پویا، متدین، سرزنده و بانشاط پیداکنند!
منابع:
1. احمدیخواه، علی (1390)؛ خلق عظیم پیامبر اعظم، قم: جمکران.
2. بازرگان، پونه (1387)؛ راههای ساده برای تربیت دختران موفق، تهران: فراروی.
3. قربانزاده، محمدرضا (1393)؛ فقط عروس و دامادها بخوانند، قم: آریاز.
4. قراچهداغی، مهدی (1387)؛ اندیشهها و فرمانهای مدیریت خانواده، تهران: نخستین.