بار مالی مدیریت تکنولوژیک مدارس، بر دوشِ خانوادههاست
وحید حاجسعیدی
کارشناس زبان انگلیسی
تختهی هوشمند، کتابهای دیجیتال، آموزش از راه دور، سیدیهای آموزشی، فرآیند تدریس مبتنی بر IT، هوشمندسازی مدارس، آزمونهای آنلاین، فایل PDF کتابهای درسی، تبلت دانشآموزی و... . اینها عبارتهایی هستند که در سالهای اخیر، بارها از آنها در جراید، رسانهی ملی و حتی مدارس، با عنوان منابع و ملزومهای رویکرد جدید آموزش، در استفاده از فنآوریهای نوین در امر تدریس و آموزش، یاد میشوند.
استفادهی منطقی و بهینه از تکنولوژی و فنآوریهای نوین در آموزش و پرورش، امری ضروری و اجتنابناپذیر است و برنامهریزی برای استفادهی مطلوب از این امکانها در مدارس، بیش از پیش، ضروری است. امروزه در اکثر کشورهای دنیا، برای جلوگیری از هدررفت انرژی و منابع تجدیدناپذیر، سهولت و سرعت در انجام امور، جذابیت و تنوع در تدریس و... در کنار آموزش محتوای درسی، از تکنولوژیهای مدرن دنیا نیز استفاده میشوند. متأسفانه گسترش روزافزون تکنولوژی در سطوح مختلف، این باور را در برخی افراد و حتی مسئولان امر پدید آورده که باید هرچه زودتر، سوار قطار تکنولوژی شد و اگر دیر بجنبیم برای رسیدن به این قطار، باید چندینبرابر، هزینه کنیم! غافل از اینکه سوارشدن بر قطار تکنولوژی، بدون آموزشهای لازم، کسب مهارت و تعریف اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت نیز تبعات ناگوار فراوانی دارد که شاید به مراتب از دیررسیدن به قطار تکنولوژی، بیشتر باشد!
در ایران، جنبههای فانتزی، سرگرمی و غیرمتعارف تکنولوژیهای روز دنیا بر دیگر مزایای آن برتریِ چشمگیری دارد و بسیاری از افراد جامعه، از کاربرد این منابع، به شکل علمی و برای منافع صحیح، غافلاند. گوشیهای جدید، لپتاپ، تبلت، نوتبوک و... با رویکردی تجملی و مدگرایانه، بیشتر برای ارسال پیامکهای بیمحتوا، ردوبدلکردن عکسها و فیلمهای خندهدار و گاهی غیراخلاقی، عضویت در شبکههای اجتماعی با اهداف خاص و بازیهای آنلاین، بهکار گرفته میشود که در این فرآیند، چیزی جز اتلاف وقت و زیانهای فیزیکی و اجتماعی دیده نمیشود.
شاید عدهای در نگاه اول، ورود تکنولوژی به مدارس را به فال نیک بپندارند و آن را از مصادیق توسعه و پیشرفت قلمداد کنند؛ ولی ذکر این نکته ضروری است که تجهیز مدارس به فنآوریهای نوین، بدون گذراندن دورههای آموزشی مناسب و تفهیم ضرورت استفاده از آن در مدارس، نبود یا کمبود آموزش مناسب در استفادهی بهینه و بهجا از تکنولوژیهای روز دنیا، در واقع، ضربه به پیکرهی «فرآیند آموزش» خواهد بود و در عمل، تبعات اقتصادی و اجتماعیِ فراوانی را متوجه آموزش و پرورش، مدارس، دانشآموزان و خانوادهها خواهد کرد! در حال حاضر، نیز تب هوشمندسازی، دامن اکثر مدارس را فراگرفته است و عدهای از مدیران نیز با تحت فشار قراردادن خانوادهها، برای تأمین منابع مالی، در تکاپوی هوشمندسازی مدارسشان هستند؛ غافل از اینکه هوشمندسازی و استفاده از تکنولوژی، آدابی دارد و با خرید چند دستگاه ویدئو پروجکشن یا تختهی هوشمند، محقق نخواهد شد!
هوشمندسازی مدارس به چه معناست؟
بعد از تغییر برخی نظریههای آموزشی در هزارهی سوم و به قولی عصر ارتباطات، متولیان آموزش نیز بر آن شدند تا با تغییر برخی رویکردها، زمینهی بهکارگیری فنآوریهای نوین را در مدارس را آغاز کنند. در همین راستا در بند 25، بیانیهی ارزشها در سند تحول، به بهسازی و تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی، مالی و اداری و زیرساختهای کالبدی و فنآوری، برای رسیدن به اهداف کلان سند تحول در بند 7، راهبردهای کلان از تقویت نگاه فنآورانه و بهرهمندی هوشمندانه از فنآوریهای نوین در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی، سخن به میان آمده است.
سند تحول، همچنین برای رسیدن به اهداف کلان، به ارائهی راهکارهای زیر، برای ارتقای کیفیت فرآیند یاددهی ـ یادگیری با تکیه بر استفادهی هوشمندانه از فنآوریهای نوین پرداخته است:
* توسعهی ضریب نفوذ شبکهی ملی اینترانت در مدارس، با اولویت پُرکردن شکاف دیجیتالی بین مناطق آموزشی و ایجاد سازوکار مناسب برای بهرهبرداری هوشمندانه بهدست مربیان و دانشآموزان.
* تولید و بهکارگیری محتوای الکترونیکی متناسب با نیاز دانشآموزان و الکترونیکیکردن محتوای کتابهای درسی.
* حاکمیت روشهای فعال، گروهی و خلاق در فرآیند یاددهی و یادگیری برونمدرسه، بهویژه در آموزشهای مکمل و فعالیتهای فوق برنامه.
* گسترش بهرهبرداری از ظرفیت آموزشهای غیرحضوری و مجازی در برنامههای آموزشی و تربیتی ویژهی معلمان، دانشآموزان و خانوادههای ایرانی در خارج کشور، براساس نظام معیار اسلامی.
* رصد تحولهای فنآوری و بازتولید برنامههای درسی و محتوای آموزشی و تربیتی متناسب با نیازهای عصر حاضر مبتنی بر نظام معیار اسلامی.
هوشمندسازی در مدارس
مدرسهی هوشمند، مدرسهای است که در آن اجرای کلیهی فرآیندها، اعم از مدیریت، نظارت، کنترل، یادگیری، منابع آموزشی و کمکآموزشی، ارزشیابی، اسناد و امور دفتری، ارتباطات و مبانی توسعهی آنها، مبتنی بر فنآوری اطلاعات و ارتباطات باشد. در این مدارس، با استفاده از زیرساختهای فنآوریهای نوین، معلمان و کارکنان توانمند، با استفاده از رایانه در امور آموزشی، پرورشی و پشتیبانی، محیطی یاددهی ـ یادگیری را برای تحقق اهداف عالی آموزش و پرورش مهیا میکنند. مدارس هوشمند مکانی برای رشد مدیریت و معلمان است و به کارکنان متخصص نیازمند است. مدارس هوشمند در طول زمان، تکاملیافته و بهطور مستمر، کارکنان حرفهای خود، منابع آموزشی و تواناییهای اجراییاش را توسعه میدهد.
مدارس هوشمند باید بتوانند با بهرهگیری از فنآوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریت منظم در کلیهی امور، معلمان و کارکنان توانمند، حضور فعال در شبکهی محلی و اینترنت و با ایجاد بستری مناسب و عادلانه برای خلاقیت و تولید علم، به محلی برای گسترش فرآیند اصل یاددهی ـ یادگیری بدل شود.
مدل مفهومی مدرسهی هوشمند در سه بخش سختافزاری، زیرساخت توسعهیافتهی فنآوری اطلاعات، ارتباط یکپارچهی رایانهای به مدارس دیگر، مدیریت مدرسه با سیستم یکپارچهی رایانهای و دو بخش ترکیبی ـ سختافزار و نرمافزارـ تعریف شده است. این دو بخش، شامل «محیط یاددهی و یادگیری مبتنی بر محتوای چندرسانهای» و «برخورداری از معلمان آموزشدیده» میشود.
مؤلفههای اصلی در مدارس هوشمند شامل: رایانه، شبکه، اینترنت، تجهیزهای چندرسانهای، محتوای دیجیتال، بستههای آموزشی، ابزارهای پشتیبان، معلم و قوانین است. ویژگیهای مدارس هوشمند به دو بخش سختافزاری و نرمافزاری تقسیم میشود. بخش نرمافزاری مدارس هوشمند، در ابعاد مدیریت، سیستم یاددهی ـ یادگیری، مهارتها و نرمافزارهای آموزشی و بخش سختافزاری بهمعنای توسعهی زیرساختهای فنآوری است.
هوشمندسازی مدارس با خرید تختهی هوشمند میسر نمیشود!
از برآیند محتواهای «سند تحول» و تعریف «هوشمندسازی مدارس» چنین برمیآید که تحقق این امر در مدارس، نیاز به آموزش پرسنل، معلمان، دانشآموزان و حتی والدین دارد. از نظر سختافزاری، نرمافزاری و توسعه و تجهیز مدارس نیز، نیاز به منابع مالی سرشار است که با اوضاع فعلیِ بودجهی آموزش و پرورش، تحقق چنین امری بعید است.
برخی از مدیران که از اهداف سند تحول بنیادین و مفهوم هوشمندسازی، فقط به لایههای ظاهری آن توجه دارند، با تحت فشاردادن خانوادهها، در صدد خرید تختهی هوشمند و ویدوئو پروجکشن هستند تا کلاسهای مدرسهیشان را هوشمندسازی کنند! جالب اینکه در یکی از مدارس روستایی استان گلستان - که هنوز بخاریهای غیراستاندارد در آن جولان میدهند و به جای سطل زبالهی پلاستیکی در کلاس، پیت خالی 17 کیلویی روغن ایفای نقش میکند - مدیر محترم، خانوادهها را مجبور به تقبل هزینهی خرید تختههای هوشمند کرده که با مقاومت شدید اهالی روستا مواجه شده است! در واقع، سنگ بنای هوشمندسازی مدارس با کجسلیقگی و ندانمکاری کار گذاشته شده است و متأسفانه بسیاری از مدیران، هوشمندسازی مدارس را با خرید تختهی هوشمند، برابر میدانند! چندی قبل نیز زمزمهی تجهیز مدارس به تبلت دانشآموزی شنیده شد که در ظاهر، به دلایل مالی و مخالفتهای اجتماعی، این طرح نیز در کنار دیگر طرحهای پُرسروصدا در آموزش و پرورش به بایگانی سپرده شد.
سخن آخر
در فرآیند آموزش، مطالعهی دروس بخش جداییناپذیر هستند؛ اما در رویکرد جدید و گرایش به آموزشهای تکنولوژیک، این نکته، نادیده گرفته شده؛ چراکه خودِ این رویکرد، باعث پراکندگی حواس و اختلال در امر تدریس خواهد شد. اختلالهای سختافزاری و نرمافزاری، گنجاندن سرگرمی و انیمیشن در محتوای دروس، استفاده از موسیقی، پسزمینهها و طرحهای گرافیکی دیگر، برای بالابردن جذابیتِ محتوا، عدمتسلط برخی دبیران به استفاده از تجهیزها و... باعث پراکندگی حواس دانشآموزان شده و شائبهی کماهمیتی موضوع را در ذهن مخاطب، پدید خواهد آورد. این تصور که کتابهای دیجیتال، جای کتابهای چاپی را بگیرند و تختهی هوشمند، هووی گچ و تخته شوند، از تخیلهای باطل است و تصور آموزش، بدون این دو مقوله، به مثابهی تصور پرندهی بدونبال است. شاید پذیرش این مطلب برای کسانی که از نزدیک با امر تدریس آشنایی ندارند، کمی دشوار باشد. نگاه جدی به علم با رویکرد فانتزی منافات دارد؛ ولی میتوان از جنبههای فانتزی و جذابیتهای تکنولوژیک، در ایجاد انگیزه و تکمیل مطالب درسی و سوقدادن بچهها به سمتوسوی مطالب علمی بهره جست.