آمنه انتصاری
کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث
راهی به اشتغال زنان
امروز شغل و درآمد زنان یکی از موضوعهایی است که به آن اهمیت زیادی داده میشود. علاوه بر اینکه بانوان برای درآمد و گاهی کسب موقعیت اجتماعی تلاش میکنند، برخی خانوادهها نیز به این موضوع اهمیت داده، دنبال کسب شغل مناسب و استقلال مالی برای زنان و دختران در جامعه هستند. قرآن کریم برخلاف بسیاری از نظامهای حقوقی شناختهشده، مالکیت زنان را به رسمیت شناخته و بیان کرده: «براى مردان از آنچه کسب کردهاند، بهرهاى است و براى زنان از آنچه کسب کردهاند، بهرهاى است (نساء، آیهی 32)»؛ یعنى همانگونه که مردان اگر چیزى بهدست آوردند، مالک آن مىشوند، زنان نیز اگر مالى بهدست آورند، مالک آن خواهند بود. این بیان، افزون بر پذیرش حق مالکیت براى زنان، جواز اشتغال و اجازهی کار براى آنان را همانند مردان اثبات مىکند؛ بنابراین در تعالیم اسلامى، منعى براى اشتغال زن نیست. اسلام، حقوق زن و مرد را در کار و تلاش به رسمیت مىشناسد و تفاوتى بین ایشان قائل نیست. زن مسلمان با حفظ هویت اسلامى خود، هیچگونه منعى براى اشتغال ندارد و هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است، اگر مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نباشد، برگزیند؛ با این تفاوت که زنان در پذیرش شغل، نیاز به رضایت همسر نیز دارند.
استقلال مالی فقط در اشتغال خلاصه نمیشود و منابع مالی دیگر از جمله: ارث، هدیه، مهریه و... را نیز شامل میشود. با توجه به نوع نگرش افراد، آثار و تبعات مثبت و منفی استقلال اقتصادی بانوان در همهی افراد یکسان نیست و در شرایط مختلف و براساس فرهنگ افراد شکل میگیرد. مال، ثروت و داشتن منابع مالی بیشتر، میتواند زندگی راحتتر و مرفهتری را در ظاهر برای افراد به ارمغان آورد؛ اما افرادی که سادهزیست هستند و بهدور از اسراف و تجملگرایی زندگی میکنند، آرامش واقعی را تجربه خواهند کرد و باید دانست که نهتنها خوشبختی به زیاد داشتن نیست؛ بلکه گاهی خودِ ثروت، عامل بسیاری از مشکلها میشود و از بعد اخروی آن نیز نباید غافل شویم که حسابرسی آخرت در سادهزیستی، آسانتر است. خاصیت دنیا در بیان امیر مؤمنان، علیa این است: «در حرامِ آن عِقاب و در حلال آن حساب است (کلینی، ج 5، ص 573).»
مزایای استقلال اقتصادی بانوان
ثروت میتواند یکی از راههای تقرب به خداوند باشد که با احسان، وقف و صدقه جلوه میکند و زنان از کسب این موهبت استثنا نشدهاند. خداوند در قرآن میفرماید: «همانا خدا به نیکوکاران از شما زنان، اجر عظیمی خواهد داد (احزاب، آیهی 29).» در اسلام، نمونههای زیادی از زنان ثروتمند داریم که از ثروتشان بهرهی معنوی بردهاند و در راه اعتلای اسلام خرج کردهاند؛ همچون حضرت خدیجهd که تمام ثروتشان را برای حفظ اسلام در اختیار پیامبر اسلامh گذاشتند.
استقلال اقتصادی زنان، موجب رفاه بیشتر در زندگی و بینیازی آنها به دیگران در بسیاری از هزینههای شخصی و خانوادگی میشود و آنان میتوانند بدون اجازهی همسر از دارایی خود بهره ببرند و در هنگام نیاز، به خانواده و دوستان خود کمک کنند. داشتن درآمد و پشتوانهی مالی، میتواند در ایجاد اعتمادبهنفس در زنان نقشی اثرگذار داشته باشد و نگرانی و ترس از نداشتن پشتوانهی مالی را در آینده، برطرف کند.
زنانی که کار میکنند و درآمد دارند، اغلب چون سختیهای بهدستآوردن پول را تجربه میکنند، بیشتر احتمال دارد که قدر منابع مالی را بدانند و در تدبیر و مدیریت اقتصادی منزل کوشاتر باشند و از اسراف و تبذیر در هزینهها اجتناب کنند. اشتغال زنان باعث افزایش آگاهی و بینش اجتماعی آنان و ایجاد روحیهی اعتمادبهنفس، رشد، استقلال فکری و روحی آنان میشود؛ همچنین موجب کمک به فهم و درک مسائل زنان و کمک به حل این مشکلها میشود؛ چراکه با حضور آنان در اجتماع، بیشتر مشکلها و مسائل زنان را فهمیده و سعی در رفع آن میکنند.
برخی زنان به علل مختلفی، همچون فوت یا ازکارافتادگی همسر، نانآور خانواده بوده و افرادی را تحتتکفل خویش دارند و درآمد آنان صرف ضرورتها و مایحتاج زندگی میشود و داشتن منبع درآمد برای این گروه، بسیار لازم و ضروری است.
از آنجاییکه درآمد برخی مردان به دلائل مختلفی کافی نبوده و تأمینکنندهی نیازهای زندگی نیست و آنها توان حمایت مالی از خانواده ندارند؛ لذا استقلال مالی زن برای حمایت از مخارج زندگی، کمک خوبی برای برطرفکردن نیازهای خانواده است.
گاهی برخی از مردان به علل مختلفی، از جمله اعتیاد یا بیمسئولیتی و رهاکردن خانواده، از زیر بار تأمین مالی و نفقه، شانه خالی میکنند که با عدم استقلال اقتصادی زنان و نداشتن پشتوانهی مالی، مشکلهای زیادی برای خانواده پیش خواهد آمد و استقلال مالی زنان در این هنگام، میتواند بسیاری از مشکلها را حل و اقتصاد خانواده را تأمین کند.
معایب استقلال اقتصادی زنان
هرچند استقلال مالی زن فقط در اشتغال نیست، قسمت عمدهای از استقلال مالی زنان به اشتغال برمیگردد. گرایش زن به سوی اشتغال، بیش از همه بر خانواده و روابط زن و شوهر اثر میگذارد و در بسیاری از مواقع، بهجای اینکه اشتغال زنان در خدمت نهاد خانواده قرار گیرد، به تعارض و تقابل میپردازد و گاهی از موارد، موجب زوال آن نهاد مقدس میشود.
اشتغال و استقلال اقتصادی بانوان به شکلهای مختلفی، به عدم هماهنگی بین زوجین منجرمیشود. البته نمیتوان برای تمام افراد جامعه، نسخهی یکسانی ارائه کرد. تفاوتهای فردی و ویژگیهای شخصیتی، نیازهای فردی و اجتماعی، شرایط محیطی و فرهنگی و غیر آن، هر کدام اقتضائاتی دارد که میتواند اشتغال را بر فردی قابلتوجیه و معقول و بر دیگری آسیبزا و غیرقابلتوجیه کند.
یکی از عللی که برای بانوان، ایجاد انگیزه برای کسب اشتغال میکند، مستقلبودن است که از تبعات آن، نپذیرفتن تسلط مرد است. غافل از آنکه خداوند، مردان را قوام و تکیهگاه زنان قرار داد و مسئولیت مخارج زندگی را بر دوش آنان نهاد و زنان را به آرامشگری و اطاعت از شوهر دعوت کرد. زیبایی و تکامل زندگی در وابستگی زن و مرد به یکدیگر و عمل هر کدام به تکالیف خود در زندگی شکل میگیرد و اگر زن در زندگی با این گمان که نیازی به حمایت مالی مرد ندارد و با این تفکر، قیمبودن مرد را تضعیف کند، ستون خانواده سست میشود.
در اسلام، حقوق زن اختصاص به خود او دارد و میتواند با ارادهی خود آن را خرج کند و مسئولیت شرعی و قانونی برای هزینههای زندگی بر عهدهاش نیست؛ اما داشتن حقوق و دارایی زن در زندگی، توقعی برای برخی مردان ایجاد میکند که از درآمد زن نیز در زندگی مشترک بهره ببرند که اگر زنان از این موضوع استقبال نکرده و حساب و کتابشان را جدا کنند، در برخی خانوادهها میتواند عاملی برای پدیدآمدن اختلافهای زناشویی شود.
برخی رفتارهای ناپسند مثل: منت بر شوهر، عدم هماهنگی با وی در تهیهی لوازم زندگی، چشم و همچشمی، تجملها و اسراف، علاوه بر اینکه در اسلام مذموم است، میتواند باعث تیرگی روابط زناشویی شود و با ایجاد کینه و نفرت بهجای عشق و محبت در زندگی، آرامش را در زندگی از بین ببرد و شیرینی زندگی در پرتو منابع مالی بیشتر را به تلخی بدل کند. عدمحضور زن در منزل و خستگی ناشی از کار بیرون، میتواند در نحوهی برخورد زن با همسر و فرزندان اثر منفی گذاشته و انرژی کافی برای وظیفهی اصلی خود را ـ که نقش مادری و همسری است ـ نداشته باشد و همین مسئله، باعث سستی بنیان خانواده میشود.
قطع وابستگی اقتصادی و کمشدن احساس نیاز مالی به همسر، میتواند آستانهی تحملپذیری برخی از زنان را کاهش داده و میل به جدایی را با بروز مشکلهایی در زندگی زناشویی و عدمضرورت تحمل مشکلها، افزایش دهد و با این نگاه که خود، توان چرخاندن زندگی مستقلی را دارند و نیازمند به حمایت مالی همسر نیستند، بر سختیها بردباری نکرده، از اطاعت شوهر، شانه خالی میکنند و همین مسئله میتواند تقاضای طلاق را در بین بانوان شاغل افزایش دهد.
چند توصیهی کوچک
از آنجاییکه هر نوع درآمد زن به خود او تعلق میگیرد و مخارج خانواده بر عهدهاش نیست، میتواند بهنحوی که مغایر با شرع و سلامت خانواده نباشد، آن مال را خرج کند. داشتن استقلال اقتصادی، علاوه بر تبعاتی که در پی دارد، مزایای زیادی نیز خواهد داشت؛ اما باید توجه داشت که در اسلام در کنار رعایت مسائل شرعی، به رعایت نکتههای اخلاقی نیز دعوت میشویم. در زمینهی استقلال اقتصادی بانوان نیز وضع به همین منوال است. چه خوب است زنان قسمتی از درآمد یا سود حاصل از درآمد خود را صرف هزینههای خانواده کرده و با این کار، همدلی خویش را با همسر اعلام کنند و در کنار این بخشش و استقلال مالی و دور از منت و زخم زبان، اقتدار مرد را در خانه حفظ کرده و از این موقعیت به نفع تعالی خانواده استفاده کنند و همچنان محبوب دلِ مرد باشند.
داشتن استقلال اقتصادی، نباید زمینهساز پایینآمدن آستانهی تحمل در زندگی مشترک شود؛ زیرا اختلاف نظر در همهی زندگیها هست و باید راهحل مناسبی برای رفع اختلافها یافت. ترک زندگی با پشتوانهی استقلال مالی، نهتنها سودی عاید زن نمیکند، بلکه مشکلهایی بر وی افزوده خواهد شد. زنان میتوانند با افزایش صبر و حوصله، علاوه بر تثبیت استحکام کانون خانواده، شیرینی استقلال مالی را در زندگی افزایش دهند.
منابع:
1. قرآن کریم.
2. کلینی ( 1359)، اصول کافی، انتشارات اسلامیه.