نگاهی گذرا به «جایگاه زن» در کلام استاد مطهری

هادی شکوریطلبه‌ی حوزه‌ی علمیه

هرگاه قرآن سرگذشت‌ها و قصص را نقل و ملاک ارزش را در شئون گوناگون آن مشخص مى‏کند، مى‏بینیم مسائل ارزشى را، هم در ضمن داستان‌هایى نقل مى‏کند که نقش اول آن را، زن بر عهده دارد و هم در ضمن داستان‌هایى که نقش اول آن را، مرد بر عهده دارد (جوادی‌آملی، ص 121). هم‌چنین سخنان گوهربار پیامبر اکرمh در توصیف و تجلیل از بانوانی چون خدیجه‌ی کبرا، آسیه، مریم و به‌ویژه فاطمهd (ر.ک: جعفری، ج 1، ص 299) که رضایت و خشم خداوند را به رضایت و خشم فاطمهd پیوند می‌دهد (رضائی، ج 2، ص 50)، برگ دیگری از صفحه‌‎های درخشان ارزش‌مندی و منزلت زن در اسلام است.

با نگاهی کوتاه به آثار گران‌مایه‌ی شهید مطهری، به تبیین برخی از ویژگی‌های زن از دیدگاه اسلام خواهیم پرداخت. بی‌تردید جستاری بر جایگاه زن، با محوریت اندیشه‌های استاد شهید، مرتضی مطهری - به‌ویژه مطالب ارزش‌مندی که با تأکید بر اسوه‌های قرآنی بوده است - بر درک و الگوپذیری هرچه بیش‌تر این معارف، خواهد افزود.

نقش مؤثر زن در تاریخ

استاد مطهری درباره‌ی نقش مؤثر زنان در تاریخ، مى‌نویسد: «ما نقش اساسى اثر غیرمستقیم زن را در تاریخ، منکر نیستیم که گفته‏اند زن مرد را مى‏سازد؛ اعم از فرزند و شوهر، و مرد تاریخ را. بحث ما در نقش مستقیم است. قرآن به موازات مردان قدّیس و صدّیق، از زنان قدّیسه و صدّیقه‏اى یاد مى‏کند که در حد مردان صدّیق، بلکه بالاتر بوده‌اند و مقامی ملکوتى داشته‏اند. زکریا از مریم، در شگفت مى‏ماند. همسر آدم، ساره، هاجر، آسیه، مادرِ موسى، خواهر موسى، مریم، حضرت زهراd (کوثر) زنان قدّیسه‌ی قرآن‌اند. خدیجهd خود قدّیسه‌ی تاریخ اسلام است. قرآن از مؤمنین و مؤمنات، مهاجرین و مهاجرات، قانتین و قانتات، صادقین و صادقات، صالحین و صالحات و... یاد کرده است. در بعضى آئین‌ها، زن فقط عنصر فریب و گناه است و از آن‌جا شروع مى‏شود که شیطان، از طریق حوّا بر آدم مسلط مى‏شود و این فلسفه را مى‏رساند که شیطان، زن را فریب مى‏دهد و زن مرد را؛ ولى قرآن این منطق را قبول ندارد (مطهری، 1383، ج ‏17، ص 648).»

ملاک کسب مقام‌های معنوی

براساس شواهد قرآنى، عقلى و قلبى، در اساس موضوع تکامل، ذکورت و انوثت اصلاً راه ندارد. ملاک‏هاى نظام ارزشى اسلام غیر از معیارهاى مکتب‌های دیگر است. در اسلام تعبد هست و این تعبد، مایه‌ی تقرب است و هر کس بنده‏تر باشد، مقرب‏تر است (ر. ک: جوادی‌آملی، صص 294 و 383 - 384 ). استاد مطهری در این‌‌باره می‌گوید: «یکى دیگر از نظریه‌های تحقیرآمیز درباره‌ی زن، در ناحیه‌ی استعدادهاى روحانى و معنوى اوست. مى‏گفتند زن به بهشت نمى‏رود، زن مقام‌های معنوى و الهى را نمى‏تواند طى کند، زن نمى‏تواند به مقام قرب الهى- آن‏طور که مردان مى‏رسند- برسد. قرآن در آیه‌های فراوانى تصریح کرده است که پاداش اخروى و قرب الهى، به جنسیت مربوط نیست؛ به ایمان و عمل مربوط است، خواه از طرف زن باشد یا از طرف مرد. قرآن در کنار هر مرد بزرگ و قدّیسى، از زنی بزرگ و قدّیسه یاد مى‏کند. از همسران آدم و ابراهیم و از مادران موسى و عیسى در نهایت تجلیل کرده است. اگر همسران نوح و لوط را زنانى ناشایسته براى شوهران‌شان ذکر مى‏کند، زن فرعون را نیز، زن بزرگى می‌داند که گرفتار مرد پلیدى بوده است. گویى قرآن خواسته است در داستان‌هاى خود توازن را حفظ کند و قهرمانان داستان‌ها را منحصر به مردان نکند. قرآن درباره‌ی مریم، مادر عیسى، مى‏گوید: کار او به آن‌جا کشیده شده بود که در محراب عبادت، همواره ملائکه با او سخن مى‏گفتند و گفت‌وشنود مى‏کردند. از غیب براى او روزى مى‏رسید. کارش از لحاظ مقام‌های معنوى آن‌قدر بالا گرفته بود که پیغمبر زمانش را در حیرت فروبرده و او را پشت‌سر گذاشته بود. زکریا در مقابل مریم، مات‌ومبهوت مانده بود (مطهری، 1383، ج ‏19، ص 132).»

تساوی مرد و زن در استعدادهای معنوی

انسان نمونه، در واقع، نمونه‌ای در میان همه‌ی انسان‌هاست و اختصاص به زن و مرد ندارد. اسلام می‌گوید که زن مانند مرد، انسان است و هر انسانی ـ چه مرد و چه زن ـ فردی است که در ماده و عنصر پیدایش او دو نفر ـ نر و ماده ـ شرکت و دخالت داشته‌اند. هیچ یک از این دو، بر دیگری برتری ندارد، مگر به تقوا؛ هم‌چنان که در کتاب آسمانی خود می‌فرماید: «ای مردم! ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و ملّت‌ملّت و قبیله‌قبیله گردانیدیم تا با یک‌دیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. در حقیقت، ارجمند‌ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست. بی‌تردید، خداوند دانای آگاه است (حجرات، آیه‌ی 13) (ر. ک: علامه‌طباطبایی، ص 42).»

شهیدمطهری برای بیان این مطلب، از حضرت مریمd یاد می‌کند و می‌گوید: «یکى از مسائل مربوط به زن این است که آیا شخصیت مرد و زن مساوى آفریده شده است یا متفاوت؟ هم شخص زن با مرد متفاوت است و هم شخصیت آن‌ها. این تفاوت، کمال و نقص نیست، بلکه تناسب است... ؛ ولى به هرحال، در استعدادهاى مقدس، آن‌چه مربوط به مراتب و درجه‌های روحانى و سلوک معنوى است و آن‌چه مربوط به علم و عقل است، تفاوتى نیست. قرآن کریم زنانى را یاد مى‏کند که از نظر استعداد معنوى، عِدل مردان بوده‏اند، از قبیل: ساره، زن فرعون، مادر موسى، حضرت مریم و مادر مریم. قرآن مى‏گوید: زکریا در برابر مریم مات‌ومبهوت مانده بود (مطهری، ج 6، ص 24).»

ایشان هم‌چنین در انتقاد از بی‌عدالتی در غرب به حقوق زنان، می‌نویسد: «[آیا] مغرب‌زمینى‏ها، آن‌چنان عیسى‌رشته و مریم‌بافته بوده‏اند که از ابتدا براى زن، حقوق متساوى و متقابل مرد قائل بوده‏اند؟ آیا فقط در مشرق‌زمین عامل قدرت به‏ نفع مرد کار کرده است و در مغرب‌زمین این عامل بر مسیر عدالت سیر مى‏کرده است؟ زن غربى تا نیم‌قرن پیش، از بدبخت‌ترین زنان دنیا بود؛ حتى در اموال خود نیازمند قیمومت شوهر بود. به اقرار خود غربی‌ها، در قرون وسطى، زن شرقى از زن غربى وضع بسیار بهترى داشته است (مطهری، 1383، ج ‏19، ص 309).»

 

منابع:

1. جعفری، یعقوب (1382)؛ ترجمه‌ی الخصال، اثر محمد بن على ابن بابویه، قم: نسیم کوثر.

2. جوادی‌آملی، عبدالله (1369)؛ زن در آیینه‌ی جلال و جمال، تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء.

3. رضایی، سیدعبدالحسین (1377)؛ ترجمه‌ی ارشاد القلوب، اثر شیخ حسن دیلمی، تهران: اسلامیه.

4. طباطبایی، محمدحسین (1387)؛ زن در قرآن، تصحیح و تحقیق: محمد مرادی، قم: هاجر.

5. مطهری، مرتضی (1383)؛ مجموعه ‏آثار استاد شهیدمطهرى، تهران: صدرا.

6. مطهری، مرتضی؛ نرم‌افزار «یادداشت‌های استادمطهری»، تهیه‌شده در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.