آیا زن و شوهر می‌توانند در یک اداره کار کنند؟


مترجم: پگاه امیردیوانی

کارشناس ارشد آمایش و ارزیابی محیط زیست

دو دانشجوی ممتاز بودند که در یک کلاس درس می‌خواندند و چون به یک‌دیگر علاقه پیدا کرده بودند، در سال آخر دانشگاه به‌طور رسمی نامزد شدند و بعد از آن‌که لیسانس گرفتند، عروسی کردند. من هفته‌ای چهارساعت به آن‌ها درس می‌دادم و می‌دانستم هر یک از آنان، چه روحیه‌هایی دارد.

چندی بعد، این زن و شوهر جوان در مؤسسه‌ای که در آن‌جا مشاور هستم، داوطلب کار شدند. اعضای کمیسیون استخدام، همه عقیده داشتند که این زن و شوهر جوان، بسیار لایق هستند و وجودشان می‌تواند برای پیش‌رفت امور آن مؤسسه مفید باشد. من نیز با این عقیده موافق بودم؛ ولی با کارکردن آن دو در یک محل مخالفت کردم و گفتم صلاح کار مؤسسه و مصلحت خود این دو، چنین اقتضا می‌کند که آن‌ها در یک مکان کار نکنند. احساس کردم سؤالی بر لبان آن‌هاست و مثل این بود که می‌پرسیدند: «فلسفه‌ی مخالفت من با کارکردن آن دو چیست؟ می‌خواهم در این مقاله، به این سؤال جواب دهم و دلایل خود را در این‌باره تشریح کنم.»

فرض می‌کنیم زن و شوهری در نهایت مهر، محبت و سازگاری با یک‌دیگر زندگی می‌کنند و در همه‌چیز با هم هماهنگی دارند و عضو اداره‌ی واحدی هستند. در این اداره یا مؤسسه ممکن است رابطه‌ی آن‌ها رئیس و مرئوس یا ارتباط دو همکار در یک اتاق یا در دو قسمت از یک اداره باشد. اینک هر یک از این سه مورد را جداگانه بررسی می‌کنیم:

اگر شوهر، رئیس زنش باشد

در حالتی که شوهر رئیس قسمتی باشد که زنش در آن کار می‌کند، رفتار او با زنش به چند شکل ممکن است درآید: ممکن است زنش را مکلف به کار کم‌تری سازد تا نیرویی در او برای کارهای خانه نیز بماند، یا این‌که برای انجام‌دادن کارهایی که به او مراجعه می‌کنند، فرصت بیش‌تری به او بدهد و هم‌چنین در دادن مرخصی و اجازه‌ی خروج از اداره - البته برای آن‌که زنش بیش‌تر به منزل برسد - ممکن است افراط کند. امکان دارد نتیجه‌ی کار زنش را در اداره بیش‌تر و بهتر از آن‌چه هست بداند و برای بهبود یا افزایش کار او، سفارشی به او نکند؛ در عین ‌حال، برای دریافت اضافه‌حقوق یا رتبه و دیگر مزایای اداری برای او بکوشد. با این‌حال، آیا فکر می‌کنید دیگر کارمندان زیردست این رئیس، از روش و رفتار او راضی خواهند بود؟ یا آن‌که پیش خود احساس غبن خواهند کرد و متوجه خواهند شد که جانب‌داری و تبعیض هم در کار هست و آن‌وقت، آشکار است که دست و دل‌شان به کار نخواهد رفت و دل‌سرد و ناامید خواهند شد.

احتمال دارد در چنین اداره‌ای، یکی از کارمندان که صبورتر نیست، اعتراض کند؛ در این ‌حال، رئیس اداره برای آن‌که به‌اصطلاح زهرچشمی از دیگران بگیرد، بدیهی است که با آن کارمند نهایت خشونت را روا خواهد داشت و چه‌بسا برای آن‌که عبرتی برای دیگران باشد، او را از خدمت منفصل کند.

اگر شوهر، همکار زنش باشد

ممکن است زن و شوهر، مانند دو همکار اداری در یک مؤسسه کار کنند و حتی محل کارشان هم در یک اتاق و زیر یک سقف باشد. در این شکل، زن و شوهر کار را با هم تقسیم می‌کنند؛ بدین ‌ترتیب که شوهر مقداری از کار اداری زنش را انجام می‌دهد تا زن در خانه بتواند بیش‌تر به امور منزل برسد و اگر هم صریحاً چنین نباشد، تقریباً چنین خواهد بود و شوهر غالباً مقداری از مسئولیت‌های کار زنش را بر‌عهده می‌گیرد تا فشار کار روی دوش او کم‌تر باشد.

طبیعی است که وقتی زن و شوهری در یک اداره و به‌ویژه در یک اتاق با یک‌دیگر همکار شدند، شوهر همیشه مراقب حرکت‌های زنش خواهد بود. به مذاکره‌های او گوش خواهد داد و روابط او را با دیگران در نظر خواهد گرفت؛ زیرا بالأخره او مسئول شرعی وی است و با او پیوندی دارد که اثر آن را حتی خارج از خانه و در محیط اداره نمی‌توان منکر شد.

طبعاً شوهر از اشتباه یا خطای زنش در کار دفاع خواهد کرد و لابد در بسیاری از امور مربوط به او دخالت خواهد کرد؛ در حالی‌که اگر زنش نبود و فقط همکار بود، هرگز چنین دخالتی را جایز نمی‌دید؛ بدین ‌ترتیب، دیگر کارمندان، روابط این دو همکار را در اداره تعبیر و تفسیر می‌کنند و دیگران آشکار و پنهان درباره‌ی آن دو اشاره‌هایی خواهند کرد که غالباً ممکن است مطبوع زن و شوهر قرار نگیرد و آن را به منزله‌ی نیش و کنایه‌ای تلقی کنند و چنان‌چه تجربه نشان داده است، سرانجام این وضع به جایی می‌کشد که زن یا شوهر از آن اداره به‌جای دیگری منتقل می‌شوند.

اگر محل کارشان، دور از هم باشد

اگر زن و شوهر در یک اداره کار کنند و محل کارشان در یک اتاق و نزدیک هم نباشد، به میزان زیادی از ناجوری و خطرناک‌بودن وضع، کاسته خواهد شد؛ مگر آن‌که آن ‌قسمت که زن یا شوهر کار می‌کنند، مربوط به امور سری و محرمانه‌ی اداری باشد؛ برای مثال، مربوط به تهیه‌ی لیستی از کارمندانی باشد که باید اضافه‌حقوق بگیرند یا از خدمت معاف شوند.

در این‌جا می‌بینیم همان کارمند امین و قابل‌‎اعتمادی که همیشه امور محرمانه را از دیگر کارمندان پنهان می‌داشت، درباره‌ی همسرش و هنگامی که پای او به میان می‌آید، این خصلت را از دست می‌دهد و بدیهی است که افشای اسرار اداره یا مؤسسه، از جمله امور خلافی است که ممکن است موجب زیان‌ها و دردسرهای شدید شود.

اگر روابط زن و شوهر خوب نباشد

تا این‌جا فرض‌ها و احتمال‌های ما در حالتی بود که روابط زن و شوهر در نهایت صلح و صفا بوده، سازگاری و هماهنگی کامل میان‌شان برقرار باشد؛ ولی آیا چنین چیزی در عالم زناشویی برای همیشه و در تمام مراحل ممکن است؟ آیا هیچ نمی‌شود که زن و شوهری باهم کدورتی پیدا کنند؟ آیا همیشه و همواره روابط آن‌ها با صلح و صفا می‌گذرد؟ یا ‌گاه میان زن و شوهر کدورت‌هایی پیدا می‌شود و منازعه‌هایی با یک‌دیگر پیدا می‌کنند.

بدیهی است که این کدورت‌های گاه و بی‌گاه که در زناشویی میان زن و مرد پیدا می‌شود، در محیط کار آنان نیز - به‌ویژه اگر همکار باشند - اثر می‌گذارد. در چنین حالتی، هر عمل، نگاه و حرکتی از جانب یکی بر روحیه‌ی دیگری اثر می‌گذارد و آن را به حساب لجاجت، عدم‌احترام و کم‌محلی به خود می‌پندارد. در چنین حالتی، اگر مرد رئیس زنش باشد، پیداست که زن هرگز این رابطه را نخواهد پذیرفت و به امر و نهی‌های وی وقعی نمی‌گذارد، به میل خود کار می‌کند، به میل خود وارد و خارج می‌گردد و خلاصه هر کاری که دوست دارد انجام می‌دهد و هرگز حریم و رابطه‌ی کاری را که بین خود و همسرش هست، در نظر نمی‌گیرد.

حالت دیگر زمانی است که آن دو همکار باشند. به‌راحتی می‌توان حدس زد که چه مشکل‌هایی پیش خواهد آمد. آن دو کار یک‌دیگر را قبول نداشته و در عوضِ همکاری، مرتب جلوی پای یک‌دیگر، سنگ می‌اندازند و خدا می‌داند که وضع چنین اداره‌ای چه خواهد شد و به کجا خواهد رسید.

ما هر دو شکل موضوع را بررسی کردیم. حال نوبت شماست که تصمیم بگیرید با همسرتان همکار شوید یا خیر؟