مریم جهانگشته
بعد از یک عمر زندگی، تصورش سخت است که متوجه شوی، همسرت به تو راست نگفته و از آن صداقت و روراستی که انتظارش را در زندگی داشتی، خبری نیست. او راحت دروغ میگوید و حتی اتفاقهای بدیهی را هم از تو کتمان میکند. در واقع، همسری که زندگی مشترک را فرصتی برای همراهی هر دو نفر میداند، پذیرفتن دروغگویی همسرش را، شکست بزرگی در زندگی تصور خواهد کرد. تردید و بدگمانی، اولین عارضهی چنین مشکلهایی در روابط همسران است.
دروغگویی در همسران ممکن است دلایل متعددی داشته باشد و بنا به شرایط زندگی و قرارگرفتن در موقعیتهای متعدد، از جمله شرایط خاص یا حتی بروز اختلالهای شخصیتی، یکی از همسران را به دروغگویی ترغیب کند؛ اما نکتهی مهم، نحوهی برخورد اطرافیان، بهویژه همسر فردِ دروغگوست.
با کسانی که دروغ میگویند، چه باید کرد؟
اولین وظیفه در برابر همسرانی که دروغ میگویند، تحقیق دربارهی صحت و درستی آن است. مطمئن شوید که حدس میزنید یا واقعاً شخص دروغ میگوید. بنا بر آیهی شریفهی قرآن «اگر شخص فاسقی به شما خبر داد، شما جستوجو و بررسی کنید.» دومین وظیفه اینکه باید در مقابل فرد دروغگو، نقش اصلاحکننده داشته باشیم. این اصلاح میتواند در قالب تذکر بهشکل مستقیم و غیرمستقیم و راهکارهای عملی، مانند نشاندادن عوارض امر ناشایستی مانند دروغ باشد. وقتی با دروغگوییِ همسرتان مواجه شدید، لازم نیست آن را نادیده بگیرید و ابراز ناراحتی کنید، برخوردهای منفی نشان ندهید.
دروغ میگویند، تا همهی امور به خیر و خوشی بگذرد!
برخی زوجها دروغ میگویند تا لازم نباشد دربارهی موضوعی توضیح دهند. دروغ میگویند تا بهاصطلاح خود، همهی امور بهخیر و خوشی بگذرد. دروغ میگویند تا فضای خانه از بحث و بگومگو در امان بماند و دروغ میگویند، چون ادعا میکنند طرف مقابل آنها، طاقت شنیدن حرف راست و صادقانه را ندارد.
در بسیاری از موارد، یکی از همسران برای امنیت خاطر، به همسرش راست نمیگوید؛ چون براساس تجربه، میداند اگر راست بگوید، با سختگیریها و چون و چراهای همسر مواجه میشود؛ مثلاً وقتی یکی از زوجین، سر هر قضیهای به همسر خود پافشاری میکند (چرا به آن مغازه رفتی؟ چرا با فلانکس صحبت کردی؟ چرا دیر آمدی؟ و...)، ممکن است همسرش، بخشی از اتفاقها را بهعمد از او پنهان کند تا اعصاب و روان خودش راحت باشد و طرف مقابل هم کمتر رنج ببرد.
دروغ اول
در اینگونه مواقع، ممکن است احساس ترحم ـ که مبتنی بر نوعدوستی همسر یا علاقه به اوست ـ به دروغگویی منجر شود؛ مانند زمانی که فرد نمیخواهد همسرش آزردهخاطر شود. در این زمان، فرد از همسرش در برابر آنچه برایش ناراحتکننده است محافظت نمیکند، بلکه سعی میکند روی موضوعی که به آن پی برده و برای همسرش ناراحتکننده است، سرپوش بگذارد. این نوع رفتار، زمینهی ایجاد پنهانکاری از همسر را فراهم میسازد.
گاهی دروغگویی زوجین، عاملی برای از سربازکردن طرف مقابل است. در مواردی نیز عامل دروغ، جلوگیری از واکنشهای عصبی و غیرمنتظرهی همسر است. در این حالت، فرد تصور میکند از این طریق، میتواند راه سرزنش و زخمزبان او را ببندد.
دربارهی آنچه هستیم، صادق باشیم
بعضی زوجین برای اثبات اعتمادبهنفس و بالابردن حس خودبزرگبینی، به همسر خود دروغ میگویند. مانند فردی که با هدف خوب جلوهدادن خود در برابر همسر، دربارهی کمالهای خود به او دروغ میگوید. عوامل دیگری مانند: ترس از حقیقت، خودانکاری، حفظ آبرو، کینهتوزی و... نیز، میتوانند در دروغگویی به همسر نقش داشته باشند.
وقتی دروغگویی عادت میشود
باید توجه داشت که اگر دروغ به همسر (هرچند ساده و کوچک) عادت شود، ترک آن بسیار دشوار است و بیشک، تبعاتی خواهد داشت که اولین آن، ازبینرفتن حس اعتماد متقابل است. متأسفانه همه چیز از عادت به دروغهای بسیار ساده آغاز میشود، بهتدریج به گفتمان رایج بین زوجین بدل میگردد و سبب طفرهرفتن آنها از گفتن آنچه در ذهن دارند و واقعی است، میشود! کمکم این طفرهها بین همسران، شکافی میسازد که هر روز عمیقتر خواهد شد.
آستانهی تحمل خود را بالا بریم
برای جلوگیری از ایجاد مشکلهایی که ممکن است با دروغگویی، زندگی مشترک را تحتالشعاع قرار دهد، بهترین کار، اعتماد همسران به یکدیگر و قبول اشتباههاست. با پذیرش اشتباه طرفِ مقابل و بالابردن آستانهی تحمل برای شنیدن حرفهای راست، اما تلخ، پرهیز از غرزدن و بهانهجوییها ـ که خود عامل گرایش به دروغ است ـ کسب مهارتهای فردی در انتقال احساسها و... میتوان گامهای مؤثری در کاهش این عادت زشت و آثار مخرب آن برداشت.