مریم مهری
نخستین شاخهی طوبی
از تولدروزِ حضرت آدم، این اولینبار است که کعبه آغوش گشوده است. نوری سبز از درخت طوبای آسمانها به زمین میبارد. گویی زمین، پیراهنی از شادمانی بر تن کرده است! فرشتهها منتظرند با حریر بالهایی پر از میخک و سنبل که از گلستان بهشت آسمانها چیدهاند به دیدار بهشت زمین بیایند.
شعف در دل لحظهها نشسته است تا با هلهله برخیزد؛ آنگاه که دیباچهی امامت، زمین را در عطر حضور خویش شیدا میکند. تمام تبسمها نگهبانی میدهند تا با شنیدن پیام تولد، گلخند بر چهرهها بنشانند.
ترجمان امامت
«هنوز از آیین اسلام، خبری نیست؛ ولی دیوار کعبه به خوبی میداند چه کسی پا به عرصهی گیتی نهاده است. هنوز از غزوههای پیامبر اکرم خبری نیست؛ ولی درِ خیبر، دیگر بهخوبی بسته نمیشود. هنوز از امامت شیعه سخنی نیست؛ ولی در آسمانها سخن از عشق سلمان، ابوذر و مقداد به مولاست!»
او ترجمان امامت است. او وارث امت پیامبر است. او امیرِ تمام دلهای مؤمن است. او «حکمت»دهنده به تمام حکمتهاست. او همدم اشک آبهاست.
میآید کسی که تمام غمهای یتیمان را در دل خواهد خورد و شادیها را بر دوش خواهد کشید تا در چهرههای کودکانه، تبسم را نقاشی کند. میآید کسی که قلب زمین با نبض گامهایش میتپد. کسی که نبضنبض ثانیههایش با توحید، جهاد، عدالت، عبادت و حقیقت میزند. کسی که در سرخ لحظههای شهادت، به رستگاری میاندیشد.
بهراستی که دنیا را آفرید تا رستگاری علی ـ علیهالسلام ـ را به تماشا بگذارد. بهراستی که دنیا را آفرید تا همه بشناسند علی ـ علیهالسلام ـ را و بیاموزند بندگیِ خداوند بزرگ (جل جلاله) را. بهراستی آنگاه که عشق سروده میشد، نام او پیشدرآمد تمام نامهای عاشقان بود؛ عاشقانی که پیوسته و بیوقفه عاشق خدایند!