علی‌اصغر شیری

 

چهل‌شبانه شده، کوه نور محو نگاهت

شده است آینه‌گردانِ نور جلوه‌ی ماهت

انار ماه ترک‌خورده با اشاره‌ات، ای عشق!

کشیده نقشه‌ی شق‌القمر دو چشم سیاهت

علی است آینه‌ی تو، تویی هرآینه چون او

که آفرینش‌تان بوده است غرق شباهت

هنوز لحظه‌ی تحویل سالِ هجرت عشق است

هنوز اهل مدینه، نشسته بر سر راهت

بهشتِ زیر عبایت، دلیل حسرت ما شد

حدیث اهل کسا خوانده‌ام به شوق پناهت

قسم به سوره‌ی اسرا که بود در شب معراج!

ستاره واله‌ی چشمت، ستاره محو نگاهت