زهره مهرنوروزی
کارشناس علوم سیاسی
برای آگاهی از گذشتهی زنان این مرز و بوم و نحوهی گذران وقتهای فراغت آنان، نیازی به رفتن به سالهای دور و دراز نیست. برای زنان و دختران این نسل، کافی است فقط به مادران یا مادربزرگهای خود نگاه کنیم؛ زنانی سنتی که بیهیچ ادعا و وقت فراغتی، تمام وقتشان برای خانهداری بوده است؛ زنانی که به شصتسالگی نرسیده، انواع دردهای جسمی و روحی را با خود دارند؛ زنانی که فرصتی برای بازتوانی خود نداشتند و بیوفقه کار کردند و باز هم کار؛ اما در هیاهوی زندگی امروز، درصد قابلتوجهی از کارهای روزمرهی انسانهای هزارهی سوم، با ماشین و کمترین دخالت نیروی انسانی انجام میشود. در عصر حاضر - که به اشتباه به مدرنیت مشهور است - با تسلط و دستیابی هر چه بیشتر انسان به طبیعت و با اختراعها و اکتشافها، تحول عظیمی در سبک و شیوهی زندگیها پدید آمده است. دامنهی این تحولها به شکل عجیب و وسیعی در همهی خانهها راه پیدا کرده است.
ناگفته پیداست زنان این عصر - که به تعبیر زنان سالخورده، خوشبختاند - از فراغ بال بیشتری برای استفاده از فرصتهای زندگی برخوردارند. بیهیچ اغراقی میتوان گفت که امروز بیش از هشتاد درصد کارهای خانه با ابزارهای جدید انجام میشود؛ برای مثال استفاده از جاروبرقی، ماشین لباسشویی، ظرفشویی، ماکروویو و انواع غذاهای صنعتیِ آماده، مانند کنسرو، از جمله مواردی هستند که زنان شاغل و خانهدار برای انجام کارهای روزمرهی خود از آنها کمک میگیرند. در چنین اوضاع و احوالی، زنان میتوانند از وقتهای فراغت خود استفادهی بهینهای داشته باشند تا عنصری اثرگذار در جامعه باشند و بتوانند بهخوبی از استعدادهای نهفتهی خود در دوران جوانی استفاده کنند. اینجاست که موضوع وقتهای فراغت زنان و دختران بسیار بااهمیت میشود؛ چراکه با برنامهریزی اندیشمندانه و کارشناسیشده و آیندهنگریهای لازم، میتوان از وقتهای فراغت زنان و دختران جامعه، برای رسیدن به جامعهای متعالی بهره برد. در جامعهی ما، بهویژه در دوران پس از انقلاب، در این زمینه فکرهایی شد؛ اما تلاشهای کمتری انجام شد که از این فرصت مغتنم برای ساختن جامعهی پیش رو استفاده شود. طی سالهای گذشته، بسیاری از ارگانها و سازمانهای متعدد، با ساختن کتابخانهها، باشگاههای ورزشی، فرهنگسراها، مجتمعهای فرهنگی، تفریحی و ورزشی در بسیاری از شهرهای کشورمان برای پُرکردن وقتهای فراغت بانوان، فرصتی را برای زنان و دختران جامعه فراهم کردهاند. در این مکانها، انواع رشتههای ورزشی، کلاسهای آموزشی مانند زبان، نویسندگی، طراحی، نقاشی، تئاتر، صنایع دستی و افزایش مهارت، مشاوره به مراجعهکنندگان ارائه میشود؛ ولی اینکه آیا این فرصتها تا چه اندازه توانسته است وقتهای فراغت زنان را پُر کند و تا چه اندازه متناسب با نیاز زنان و دختران جامعه برنامهریزی شده، سؤالی است که مراجعهکنندگان به آن پاسخ میدهند.
بهرهوری صحیح از وقتهای آسودگی، اهمیت خاصی دارد
خانم «منصوره صامتی»، مجری و تهیهکنندهی صداوسیما در اینباره میگوید: «زنان، عناصر راهبردی خانواده و جامعه و نیروی انسانی با تواناییهای خاص هستند و نقش بسیار مهمی در پرورش نسل آینده و همراهی اثرگذار در کنار مردان دارند. گفتنی است که طبق آمار، نیمی از زنان ایرانی شاغل هستند؛ همچنین مدیریت داخلی منزل، شامل مناسبات اقتصادی، فرهنگی و ارتباطات اجتماعی خانواده نیز با هدایت و مدیریت آنها شکل میگیرد؛ لذا بهرهوری صحیح از وقتهای آسودگی آنان از کارهای روزانه، اهمیت ویژهای دارد.»
ایشان تأکید میکند: «یکی از بهترین برنامهها، توصیههای کاربردی از تجربههای زنان در بهتر و بجا مصرفکردن است. آموزشهایی در قالب فعالیتهای جمعی زنان، در کنار فرزندان و بهرهمندی از مشاورهی صحیح، برای حمایت عاطفی از خانواده یا آموزش مهارتهایی برای خوداشتغالی زنان که در اقتصاد خانواده اثرگذار است.»
«صامتی»، آموزش فرشبافی در فرهنگسراها را - که دختران جوان از آن استقبال کردهاند - جالب توجه میداند و میگوید: «هدفمند ساختن فعالیت زنان در وقتهای فراغت، برای اهداف کلان جامعه، باید بخشی از برنامهی سازمانها و نهادهای مسئول باشد که در اهداف کوتاهمدت و میانمدت، قابلدسترس است.»
برکسی پوشیده نیست که صداوسیما، بهطور مستقیم و غیرمستقیم، بخشی از وقتهای فراغت زنان را پُر میکند. این مجری و تهیهکنندهی رسانهی دیداری و شنیداری، با تأکید بر لزوم داشتن سواد رسانهای برای زنان، تصریح میکند: «تاکنون در چند سرای محله و فرهنگسرا آموزش خبرنگاری داشتهام که در آن تلاش کردم تا شرکتکنندگان به سطحی از شناخت رسانهای در انتخاب برنامههای بهتر برسند؛ چراکه سواد رسانهای برای زنان در عصر رسانه، بسیار مهم است.»
برنامههای وقتهای فراغت برای تقویت روحیهی زنان باشد
«منصوره قاسمی»، دانشجوی دکترای علوم کامپیوتر میگوید: «بخشی از وقتهای فراغت، تفریح و سرگرمی است که در این زمینه مشکل خاصی نیست و به اندازهی کافی سینما و سالن ورزشی هست که زنان از آن استفاده کنند. آنچه جامعهی زنان نیازمند آن هستند، تقویت روحیهی مثبتاندیشی زنان خانهدار است؛ چون این دسته از زنان روحیهای فداکار دارند و این روحیه بهتدریج در آنها نهادینه میشود و در درازمدت، آنان را فرسوده میکند. در واقع، باید برنامههای وقتهای فراغت برای توانمندسازی زنان و مادران باشد تا بتوانند در کنار وظیفهی مادری، به کارهایی بپردازند که برای آنان جنبهی نشاط نیز داشته باشد.»
به جای شعار به عمل نیاز داریم
«فاطمه امینی»، دانشجوی مدیریت فرهنگی با بیان اینکه در جامعهی ما تعریف درستی برای وقتهای فراغت بانوان انجام نشده است، بر لزوم برنامهریزی دقیق و بلندمدت در این زمینه تأکید میکند: «موضوع وقتهای فراغت، فقط تربیت بدنی و ورزش نیست؛ چراکه وقتی دربارهی وقتهای فراغت حرف میزنیم توجهها به ورزش جلب میشود و میگویند که ورزش بانوان فعال است؛ ولی اصل وقتهای فرافت این است که زمینه و بستری برای زنان و دختران فراهم شود. در واقع تربیت بدنی و ورزش بانوان، بخشی از برنامههای وقتهای فراغت زنان است و زنان باید بتوانند ضمن پُرکردن وقتهای فراغت، از لحاظ روحی و روانی نیز برای آنان فرحبخش باشد؛ ولی آیا در وقتهای فراغت همهی اینها رعایت شده است؟»
وی با بیان اینکه برای برنامهریزی به جای شعار باید امکانها، فضا و بودجهی کافی در نظر گرفته شود، میگوید: «مادران جوان، بخشی از جامعهی زناناند؛ اما در هیچیک از برنامههای فرهنگسراهای پایتخت و دیگر کلانشهرهای کشورمان، به نیاز این دسته از شهروندان توجهی نشده است.»
در شهرستانها، موضوع وقتهای فراغت زنان، کمرنگ است
«سعیده سخایی» روزنامهنگار، با بیان اینکه چگونگی وقتهای فراغت زنان به نوع فرهنگ خانوادهها بستگی دارد، میگوید: «برخی فقط پُرکردن وقتهای فراغت برایشان مهم است؛ چراکه برای آنان، رفتن به پارک، بازار یا یک مهمانی به اندازهی یک کلاس آموزشی یا شرکت در یک جلسهی نقد ادبی جذابیت دارد؛ اما این نمیتواند ملاک و معیار درستی برای بررسی موضوع وقتهای فراغت زنان باشد؛ چراکه این دسته از زنان از افرادی هستند که در زندگی هدفی را دنبال نمیکنند؛ بنابراین خیلی به فکر این نیستند که چگونه وقتهای فراقت خود را پُر کنند و فقط برای گذران وقت است که میتواند برای خانوادها معضلهایی نیز داشته باشد.»
وی با تأکید بر اینکه مدیریت زمان، از لحاظ دینی و اجتماعی اهمیت بالایی دارد، تصریح میکند: «در مسئلهی وقتهای فراغت، دو مسئلهی مجزا و در عین حال وابسته به هم هست. یکی اینکه بانوان چگونه میخواهند وقتهای فراغت خود را بگذرانند و دیگر اینکه چه امکانها و بسترهایی برای رشد و شکوفایی بانوان در قالب وقتهای فراغت، در جامعه فراهم شده است. دربارهی مسئلهی دوم باید گفت در شهرستانها بهشکل بسیار کم و محدود چنین فرصتهایی در نظر گرفته شده است؛ ولی در تهران با وجود فرهنگسراها، فرصت خوبی برای شهروندان برای گذراندن وقتهای فراغت در نظر گرفته شده است؛ برای مثال اگر به خانهی فرهنگ ایرانسرا، در تهران نگاه کنید تنوع آموزشهای هنری و صنایع دستی بسیار جذاب است و خوشبختانه از سوی زنان و دختران استقبال خوبی هم شده است! ولی آیا در شهرهای دیگر هم چنین فضایی هست؟ یا فرهنگسرای اشراق، برنامههای متنوعی برای شهروندان در نظر گرفته است که در بسیاری از شهرها، بهویژه شهرهای کوچک، برای زنان و دختران چنین فرصتهای نیست و موضوع وقتهای فراغت زنان کمرنگ است.»
کلاسهای آموزشی برای زنان و دختران جوان جذابیت ندارد
«بتول عسگری»، یکی از زنان خانهداری است که به اتفاق دو دخترش معصومه و فاطمه، برای پُرکردن وقتهای فراغت خود به یکی از مجتمعهایی که شهرداری تهران ساخته است، میرود. او از کلاسهای مهارتآموزی راضی است؛ اما دخترانش از روی ناچاری در کلاسهای قلاببافی و مرصعکاری شرکت کردهاند. معصومه، دختر بزرگتر او میگوید: «کلاسهای آموزشی این مجتمع تفریحی برای دختران جوان، جذابیت ندارد؛ برای مثال، آموزش کامپیوتر و هنرهایی مثل نویسندگی در اینجا نیست. رشتههای آموزشی به یک یا دو رشتهی صنایع دستی محدود شده است. کلاسهای دیگری هم درخواست کردهایم؛ ولی مدیریت توجهی ندارد؛ زیرا معتقد است باید متقاضی کافی برای افزایش دورهها باشد؛ در نتیجه، در همین دورههای آموزشی محدود میشویم که برای من و امثال من، هیچ جذابیت خاصی ندارد.»
شهریهی بالای بعضی از کلاسها خارج از توان خانوادههاست
«نگین ولایی»، یکی از دخترانی است که در رشتهی رزمی (دفاع شخصی) در یکی از مجتمعهای فرهنگی و ورزشی شرکت کرده است: «در این مجتمع، برای همهی گروههای سنی کلاسهای آموزشی هست، هرچند تنوع دورهها کم است؛ ولی بعضی از رشتهها بهخاطر شهریهی زیاد، در توان بسیاری از خانوادهها نیست؛ پس خانوادهها و غالب زنان و دختران،بهجای شرکت در این کلاسها ترجیح میدهند وقتهای فراغت خود را به بطالت بگذرانند.»
برنامهریزی درستی برای وقتهای فراغت زنان انجام نشده است
«سمیه زمانیان»، دانشجو میگوید: «بسیاری از ما، وقتهای فراغت را بهمعنای بیکاری میدانیم که به این معنا نیست؛ چون در وقتهای بیکاری، فرد کاری برای انجام ندارد؛ اما در وقتهای فراغت، کارهای متعددی میتواند باشد که هدف آن، کسب آرامش و لذت است. نه از روی اجبار و نه بهخاطر منافع مادی است. این لحظهها به خودش اختصاص دارد و مرتبط با وی و آرزوها و خواستهای اوست. آیا تاکنون به وقتهای فراغت زنان و دختران جوان، اینگونه نگاه شده است؟ بیتنوعی کلاسهای آموزشی، عدم استقبال دختران و زنان جوان از طرحهای وقتهای فراغت، همگی نشاندهندهی نقصها و کمبودها در برنامهریزی وقتهای فراغت این قشر از جامعه است.
متأسفانه در جامعهی ما آنطور که باید و شاید برنامهریزی درستی برای استفادهی بهینه از وقتهای فراغت زنان انجام نشده است! این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دنیا، برنامهریزی دربارهی وقتهای فراغت، از جمله برنامههای اولویتدار آنهاست و ویژهی فصل خاصی از سال نیست.»
مسئولان باید هزینه کنند
«سمیه .د» یکی از دخترانی است که به فرصتهای فراهمشده برای گذراندن وقتهای فراغت گلایهمند است: «متأسفانه در شهر کوچک ما، در چندین منطقه، مجتمع فرهنگی، ورزشی و تفریحی هست که یا برای قشر خاصی است، یا اینکه هزینههای آن زیاد است. از مجمتعهایی هم که تا حدودی عمومیاند، بهخاطر دوری راه، برای همگان قابل دسترس نیست و از آنها استقبال چشمگیری نمیشود. رفع این مشکل نیازمند همکاری و تعامل مدیران و برنامهریزان است که براساس نیاز امروز و آیندهی جامعه، برنامهریزی کنند و بودجه اختصاص دهند تا سطح کیفی زندگی زنان را بالا ببرند.»
«فاطمه هراتی» و دخترش، عاطفه به یکی از مجتمعهای تفریحی ـ آموزشی مراجعه کرده است، میگوید: «در این مجتمع، برای زنان خانهدار و دختران جوان، کلاسهای آموزش هنریِ متنوعی هست؛ اما چیزی که در چند سال گذشته در هیچیک از مجتمعهای فرهنگی و تفریحی نبوده و نیست، کلاسهای هنری مانند تئاتر یا نویسندگی است؛ چیزی که دخترم به آن علاقه دارد. در سطح شهر کلاسهای آزاد هست؛ اما مشکل اصلی، دوری راه و هزینهی این کلاسهاست که نمیتوانم بپردازم.»
در زمینهی وقتهای فراغت زنان، عزمی ملی نیاز است
«شهیندخت مولاوردی»، معاون رئیسجمهور در امور زنان، در گفتوگوی اختصاصی با پیام زن میگوید: «موضوع وقتهای فراغت زنان و دختران، یکی از دغدغههای مسئولان است و در این راستا، کارگروه ورزش و وقتهای فراغت زنان تشکیل شده است و در صدد آن هستیم که ورزش بانوان ادارهها و سازمانهای دولتی را گسترش دهیم. از آنجا که وقتهای فراغت فقط به معنی تفریح و سرگرمی نیست؛ لذا سلامت روحی و روانی زنان نیز مد نظر است که باید از مختصصان وکارشناسان استفاده شود تا به نتایج مطلوبی برسیم.» وی با بیان اینکه در آموزش و پرورش و همچنین علوم پزشکی، برای وقتهای فراغت و سلامت زنان، برنامههایی در دست انجام است؛ اما کافی نیست، میافزاید: «با توجه به اهمیت موضوع، عزمی ملی نیاز است تا بتوانیم برنامهای جامع برای سلامت و وقتهای فراغت زنان، تدوین کنیم و به انجام برسانیم.»
وی با اشاره به اینکه بهزودی تدوین برنامهی ششم توسعه آغاز میشود، میگوید: «سعی بر این است که برای داشتن جامعهای سالم، موضوع سلامت و غنیسازی وقتهای فراغت زنان، پررنگتر دیده شود.»
ایجاد پاتوقهای زنانه، برای پُرکردن وقتهای فراغت زنان
خانم «فهیمه فرهمند»، مشاور وزیر کشور در امور بانوان و خانواده، از ایجاد پاتوقهای زنانه برای پُرکردن وقتهای فراغت زنان خبر میدهد. به گزارش ایسنا، وی با اشاره به اهمیت پُرکردن وقتهای فراقت بانوان، به شکل صحیح، تأکید میکند: «ایجاد پاتوقهای گفتوگو و همفکری برای بانوان را در دستور کار داریم که از طریق آن، بخشی از وقتهای فراغت بانوان پُر شود.»
«فرهمند» با بیان اینکه باید از ظرفیتهای موجود برای رفع نیازهای بانوان استفاده کنیم، یکی از رنجهای چند سال اخیر در حوزهی بانوان را ناهماهنگی و نیز مشکلهای اداری میداند و میافزاید: «از همهی پتانسیلهای موجود و نیز عدمموازیکاری در این حوزه، کمک میگیریم تا مشکلها را بکاهیم.»
هدفمندکردن وقتهای فراغت، با تأکید بر روستاها و مناطق محروم
«طاهره طاهریان»، مشاور معاون رئیسجمهور در امور ورزش دختران و بانوان، از لزوم همفکری، تعامل و مشارکت افراد در تصمیمسازی و تصمیمگیریها، میگوید و آن را عاملی برای ایجاد گروههای کاریِ تخصصی در حوزهی تحت نظارتش میداند و میافزاید: «دنبال یافتن راههایی برای ارتقای سطح سلامت جامعه و توسعهی ورزش همگانی و قهرمانی هستیم؛ چراکه با بهترشدن شرایط، سطح سلامت زنان نیز ارتقا مییابد.»
وی که مسئول کارگروه ورزش دختران و وقتهای فراغت معاونت امور زنان و خانواده در نهاد ریاستجمهوری را برعهده دارد، بر لزوم هدفمندکردن وقتهای فراغت زنان تأکید میکند و میگوید: «بهتر است گروه ورزش را با عنوان تربیت بدنی و وقتهای فراغت در نظر بگیریم؛ چراکه این عبارت، کاملتر و کلیتر است. اولویت کاری ما، ورزش همگانی است. با اقدامهای عملیاتی، مانند ایجاد ساختار مناسب برای کارکنان دولت، فراهمسازی زمینهی استفادهی بهتر و بیشتر از فضا، ایجاد امکانها و نیز تشکیل کارگاهها و مسابقهها، باید به دانشافزایی در این حوزه پرداخته شود. همچنین هدفمندکردن وقتهای فراغت زنان با تأکید بر روستاها و مناطق محروم با شرایط خاص آن فضا، از اولویتهاست.»
چشمبهراه غنیسازی وقتهای فراغت هستیم
امروز به باور بسیاری از جامعهشناسان، لحظهلحظهی وقتهای فراغت، از چنان اهمیتی برخوردار است که حتی از آن بهمثابه آینهی فرهنگِ جامعه یاد میکنند؛ به این معنی که چگونگی گذراندن وقتهای فراغتِ افراد یک جامعه، تا حد بسیاری، معرف ویژگیهای فرهنگی و میزان توسعهیافتگی آن جامعه است. بیهیچ اغراقی باید گفت در چند سال اخیر، برنامههایی که در زمینهی غنیسازی وقتهای فراغت زنان اجرا شده است، فاقد نگاه کارشناسی و بلندمدت بوده است و هر چه پیشتر میرویم، درصد کمتری از زنان و دختران جامعه تمایل و رغبت دارند تا از برنامههای غنیسازی وقتهای فراغت استفاده کنند؛ چراکه موضوع وقتهای فراغت زنان و دختران، پدیدهای گسترده است و باید در این زمینه با یک نگاه ملی، از ظرفیتهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و بومی کشور، به شکل مطلوب استفاده شود.
در چنین شرایطی، لازم است که مدیران و برنامهریزان با سیاستگذاری دقیق، برنامهریزی مناسب و توجه جدی به موضوع وقتهای فراغت زنان و دختران، برنامهای جامع و همهسونگر را تدوین کنند که در بلندمدت، هم در خانواده و هم در اجتماع، شاهد رشد و بالندگی زنان باشیم.