علی اسلامیپور
کارشناس ارشد مطالعات خانواده
اشاره
شادی در خانواده، موضوع مهمی است که همه دنبال آن هستند. مردان دوست دارند بدانند چگونه میتوان کانون خانواده را به کانونی گرم و شاد بدل کرد؟ این یک واقعیت است که شادی خانمِ خانه برابر با شادی تمام اهل خانه است. آیا تا به حال، به این موضوع فکر کردهاید؟ روزی که همسر شما شاد و سرحال است، انگار تمام آجرهای خانه هم شاد است و میخندد؛ ولی وای از روزی که همسرتان ناراحت و غمگین باشد! انگار از در و دیوار خانه غصه میبارد و آدم را یاد خانهی خانم هاویشام در فیلم آرزوهای بزرگ میاندازد! اگر میخواهید خانه و تمام اهلش، همیشه شاد و سرحال باشند و برایتان بهمعنای واقعی، یک ملجأ و پناهگاه آرامش باشد، تنها یک رمز هست و آن هم اینکه همسرتان را شاد نگه دارید. حالا این سؤال مطرح است که خانمهای خانه چگونه شاد میشوند؟ مردان با چه راهکاری میتوانند همسرشان را شاد کنند؟
شادی در اسلام
خداوند، خالق هستی و همهی زیباییهاست. خنده هم آفریدهی اوست؛ پس خداوند هرچه را آفریده، دوست دارد. برخی به اشتباه فکر میکنند دین اسلام دین تضرع و گریه و زاری است و شادی در آن جایگاهی ندارد؛ در حالی که آیهها و روایتهای متعددی به این موضوع اشاره کردهاند و برای شادی در زندگی ارزش قائل شدهاند. پیامبر اکرمh در حدیثی زیبا فرمودند: «هر که مؤمنی را شاد سازد، مرا شاد ساخته و هر که مرا شاد کند، خدا را شاد کرده است (سماک امانی، 1385، 27).»
در رفتار پیامبر اکرمh هم، خوشبرخوردی و شادی موج میزند. بسیاری از کفار با همین روی خوش و اخلاق خوبِ پیامبر، مسلمان شدند؛ حتی از پیامبر اکرمh به پیامبر اخلاق یاد میکنند. شادی در روحیهی مؤمنِ واقعی، ماندگارتر و دائمیتر است؛ چراکه در چشم مؤمن، مشکلها و سختیهای دنیا حقیر مینماید و دنیا را مانند عرصهی بازیگری میداند که کارگردان آن خداوند است. خداوند، بزرگترین نقشها را به بهترین بندگان خاص خود واگذار میکند. «آری چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید! اگر مؤمن باشیم، جهان را سراسر نشاط مییابیم. اینکه برخی عصا قورت داده و جز چهرهای عبوس، تصویری از آنان در ذهن خطور نمیکند، حساب دیگری است و ربطی به اسلام و ایمان ندارد. کدام پیامبری چنین میزیست؟ کدام امام معصومی چنین بود؟ اگر چنین بودند یار و یاوری نداشتند. بیشتر هدایتشدگان و یاران، شیفتهی اخلاق و رفتار ائمه شده بودند. حادثهی کربلا، نمونهی کامل این موضوع است. برخی از اصحاب نزدیک امام حسین در شب عاشورا میگفتند، میخندیدند و شوخی میکردند (سماک امانی، 1385، 38).»
راهکارهای شادی زنان در خانواده
حالا که به این نتیجه رسیدیم که شادی زن، همان شادی خانواده است و بدون شادی زن، اعضای دیگر هم شاد نیستند. بهتر است بدانیم چه راهکارهایی برای شادی زنان هست:
* اولین و مهمترین راهکار، یافتن مانع شادیِ زنان در خانواده است. امروز زنان بیش از گذشته در معرض استرس قرار دارند و کوتاهترین راه برای شادکردن زنان، کاهش استرس زن است. با کاهش استرس زن، مرد و فرزندانشان نیز شاد خواهند بود؛ به عبارت دیگر، هر دو برنده میشوند. شادی زن، ضامن رضایت و خشنودی اطرافیانش است. زنانی که استرس دارند، ترجیح میدهند نیازهای خود را به جای اینکه در ابتدای کارها و برنامهی روزانهی خود بگذارند، در پایان، فهرست بلندبالایی از کارها میآورند. اینگونه زنان اغلب رضایتمندی و نظر دیگران را مقدم بر رضایتمندی خویش میدانند. زنانی که استرس دارند، کسانی هستند که بیش از دیگران به غیرخود میپردازند. آنها باید یاد بگیرند چگونه نیازهای خود را در بالای این فهرست بگذارند. این کار را هر کسی میتواند بکند؛ اما ایدهآلترین فرد برای کمک به هر زن، شوهرش است؛ پس مردان باید همسر خود را در این راه کمک کنند. زنان اغلب مهارت شادبودن را ندارند و منتظرند عاملی از بیرون آنان را شاد کند. در حالی که شادی، حالتی درونی است که فرد باید احساس شادی را در خود ایجاد کند.
* راهکار بعدی برای شادکردن خانمها استفاده از تکنیک گفتوگو است؛ یکی از تفاوتهای زنان با مردان هم در همین نکته خلاصه میشود. مردان، علاقه به سکوت دارند و زنان علاقه به گفتوگو! مردی در زندگی مشترک موفق است که به این خواستهی خانمها توجه کرده و همیشه ساعتهایی را در برنامهی روزانه برای گفتوگو در نظر بگیرد. اغلب در گفتوگوی چهره به چهره، بسیاری از نگرانیها و مشکلهای خانمها ـ که مانع شادی آنان میشود ـ از بین میرود. «زنها به همصحبت و کسی که به درد دل آنها گوش بدهد، احتیاج دارند. خانمها علاقه دارند احساسها و تمایلهای خود را برای شنونده، بیان کنند. گاهی از این طریق، عقدههای خود را بیرون ریخته و خود را تسکین میدهند؛ بدین جهت، به شنوندهای که با سکوت خود حرفهای آنها را بشنود، احتیاج دارند (خنیفر، 1390، 210).»
* در نهایت اینکه زن و شوهر پس از مدتی زندگی در کنار هم میتوانند بهخوبی از خواستها و علایق یکدیگر خبردار شده و بدانند هر کدام، چه چیزهایی را دوست دارند؛ لذا مرد برای شادی همسرش میتواند از تجربههای قبل استفاده کند و همان کارهایی را انجام دهد که قبلاً باعث شادی همسرش میشده است و برعکس، کاری را انجام ندهد که باعث رنجش خاطر او گردد. البته استفاده از شوخیِ بجا و شوخطبعی هم میتواند در این راه کمک کند. «خانوادهها هنگامی که با مشکلهای زندگی روبهرو میشوند، اغلب از شوخی میپرهیزند؛ در حالی که استفاده از شوخی در چنین مواقعی، بسیار مفید است. از شوخی در زمینهی همهی رفتارهای عادی زندگی راهی مییابید تا محبت خود را به همسرتان آشکار سازید؛ چون نشان دادهاید که همهچیز را میتوانید فدای محبت به همسر خود سازید. شوخی نقش مهمی در خانوادهی سالم دارد و خانواده به یک کتاب طنز، بسیار نیازمند است (حسینزاده، 1390، 202).»
کلام آخر
تصور کنید زندگیتان چنان باشد که هر صبح زود که از خواب بیدار میشوید، بسیار خوشحال و شاد باشید و شب، هنگام خواب با قاطعیت بگویید: روز فوقالعادهای بود! تصور کنید تمام مشکلهایی که در روابط و کار و خانواده با آن روبهرو هستید، بسیار ساده و حلشدنی باشند! این تصورها واقعیت نمییابند مگر تا زمانی که زن و مرد ـ که دو همراه در زندگیاند ـ ابتدا خود بخواهند و سپس با آگاهی و تلاش، در پی تحقق آن باشند؛ همچنین همدیگر را در این راه کمک کنند. هیچ زن یا شوهری نمیتواند به تنهایی خانوادهای شاد و موفق سازد؛ چون بنای خانواده، نه قائم به فرد؛ بلکه قائم به جمع است. با امید به اینکه تمام زن و شوهرهای ایرانی با یاریگرفتن از فرهنگ غنیِ ایرانی و اسلامی، سعی در استحکام بنای خانواده کرده و شادی در خانواده را جدی بگیرند. مردان نیز سعی کرده با خوشرویی در ارتباط با همسر و استفاده از شوخیهای بجا، روحیهی همسران خود را شاد سازند؛ چون این کار به نفع آنها و کل خانواده خواهد بود.
منابع:
1. حسینزاده، علی (1390)؛ همسران سازگار راهکارهای سازگاری، قم: مؤسسهی امام خمینی.
2. خنیفر، حسین (1390)؛ مهارتهای زندگی، قم: هاجر.
3. سماک امانی، محمدرضا (1385)؛ شادی در اسلام، تهران: نشر آموزش کشاورزی.