پریسا پورعلمداری
کارشناس ارشد مشاوره خانواده
شما چهقدر خود را میشناسید؟ باورها و ارزشهایتان چه چیزهایی است؟ ویژگیهای اخلاقیِ خوب و بدتان کداماند؟ علائق و اولویتهای زندگیتان کداماند؟ برای پاسخگویی به این سؤالها، نیازمند داشتن آگاهی و دانشی از خود به نام خودآگاهی هستید. به عبارت دیگر، خودآگاهی، توانایی شناخت و آگاهی از ویژگیها، نقاطضعف و قدرت، خواستهها، ترسها و بیزاریهاست. برای روبهرو شدن با حقیقت وجودیتان، یعنی خودآگاهی، داشتن صداقت و شجاعت دو شرط اساسی است. هرچه بیشتر و بهتر خودتان را بشناسید، بهتر میتوانید آنچه را که هستید، بپذیرید یا تغییر دهید. وقتی تصویر مبهمی از خود دارید و به یک شناخت درونی از خود نرسیدهاید، نیروهای بیرونی شخصیت شما را شکل میدهند و برایتان قالب و ساختار تعیین میکنند؛ لذا از پتانسیلهای وجودی خود غافل مانده و ممکن است شکستهای مکرر را تجربه کنید. خودآگاهی به ما کمک میکند تا در رویارویی با مشکلها و مسائل زندگی، با توجه به توانمندیهای خود؛ مناسبترین راهحل را برگزینیم.
در فرآیند شناخت خود باید از نگرش کمالگرا و آرمانی به خود اجتناب کنیم. ضعفهای خود را بزرگ نکنیم و خود را دستِکم نگیریم تا به یک دیدگاه واقعگرایانه دربارهی توانمندیها و ضعفهایمان برسیم. اینکه ما خود را چگونه میبینیم، میتواند ناشی از بازخوردهایی باشد که از دیگران و اطرافیانمان دربارهی خود دریافت میکنیم، این بازخوردها میتواند کمککننده باشد؛ اما نباید مبنای شناخت ما از خود باشد؛ زیرا آنها عواطف شما را احساس نمیکنند و با مشکلهای شما روبهرو نیستند و نمیتوانند مانند شما فکر کنند. در واقع مهارت خودآگاهی، آگاهی به ویژگیهای جسمانی و بدنی، نقاطقوت و ضعف، افکار، باورها، ارزشها و اهداف هر انسانی است. مهمترین عامل در دستیابی به خودآگاهی، پذیرش خود است؛ یعنی خود را با تمام ویژگیهای مثبت و منفی که دارید، دوست بدارید. بپذیرید که گاهی ممکن است اشتباه کنید یا از عهدهی انجام کاری برنیایید. پذیرش دیگران همانگونه که هستند و با ویژگیهای فردی خاص، عامل دیگری برای دستیابی به خودآگاهی است. افرادی که از این مهارت برخوردارند، در قبال خود و دیگران مسئولیتپذیر هستند. از طرفی غرور و توقعهای بیجا، فرد را از رسیدن به خودآگاهی منحرف میسازد. با تلاش برای رسیدن به خودآگاهی، سعی کنید استعدادهای خود را کشف کرده و برای شکوفایی گام بردارید. ترس، شک و عدمامنیت، شما را از انتخاب آزاد منحرف میکند و از خودِ درونیتان دور میسازد.
خانم ن. م. دانشجو
هجدهساله و سال اول دانشگاه هستم. از دوران دبیرستان هنگام امتحانها، دچار اضطراب میشدم و الآن که وارد دانشگاه شدهام، این حالت در من بیشتر شده است؛ طوری که امتحانهای ترم اول را خیلی بد دادم. در دوران امتحان آنقدر استرس در من زیاد میشود که من میمانم و انبوهی از کتاب و جزوه. ترس وجودم را میگیرد و به جای درسخواندن، فقط دست روی دست میگذارم. میترسم این ترم مشروط شوم! آیا راهحلی وجود دارد؟ لطفاً راهنماییام کنید.
مشاور: اغلب دانشآموزان و دانشجویان، اضطراب و استرس روزهای پیش از امتحان یا حین آن را تجربه کردهاند؛ البته کمی استرس، طبیعی و مفید است و ما را در برنامهریزی برای رسیدن به اهدافمان کمک میکند و به حرکت وامیدارد؛ اما اگر استرس شدت یابد، مانع حرکت میشود و شرایطی مانند شما پدید میآید. هرچه در طول نیمسال پرتلاشتر عمل کرده باشیم، کار سادهتر است. اگر زمان را هم از دست داده باشیم، فرصت جبران هست و نباید ناامید و مضطرب شویم. راهکارهای زیر بسیار کمککنندهاند: باید از کمالگرایی در هنگام مطالعه یا برنامهریزی بپرهیزید؛ یعنی برخی از دانشجویان، آنقدر در برنامهریزیهای درسی انتظارهای زیادی از خود دارند که نمیتوانند آن را اجرا کنند. در نتیجه دلسرد میشوند و اضطرابشان افزایش مییابد. در واقع، اهداف غیرواقعبینانه و کمالگرایی سرعت مطالعه را کند میکند و موجب افزایش اضطراب و کاهش تمرکز و یادگیری میگردد. نباید فرصتها را دستِکم بگیریم. تقسیمبندی دروس برای مطالعه در فاصلهی بین کلاسهای درسی و شروع امتحانها، زمان مناسبی برای آمادگی است. با بازنگری شیوهی مطالعهی خود، روشهای صحیح را یاد بگیرید. یکی از موارد مهم در به یادسپاری مطالب درسی، بهویژه هنگام امتحانها، مرور مطالب درسی است. اگر مطالب درسی را یکبار در شب امتحان بخوانید، احتمال در حافظهماندن آن بسیار ضعیف است. سعی نکنید نزدیک امتحان روی یادگیری مطالب جدید تمرکز کنید و زمانی را به مرور مطالب خواندهشدهی قبلی اختصاص دهید. مرور مطالب، موجب تثبیت مطلب در حافظهی بلندمدت میشود. مشکل فراموشی مطالب - که بسیاری از دانشجویان از آن شکایت دارند - با مرور صحیح مرتفع میگردد. توجه کنید که زمان صرفشده برای مرور مطالب، باید کمتر از مدت مطالعهی نخست باشد. راهکار بعدی، مدیریت نقاطقوت و ضعف تحصیلی است. اگر در یکی از دروس یا بخشی از آن مشکل دارید، به رفع آن بپردازید و آن را برای شب امتحان نگذارید. جزوههای لازم را در طول نیمسال تحصیلی تکمیل کنید. از گفتن این مطلب که من با این درس یا استاد مشکل دارم، یا این درس را اصلاً نمیفهمم، خوداری کنید. اگر در یک آزمون، ضعیف عمل کردهاید از آن برای یادگیری استفاده کنید و ذهنتان را درگیر نکنید. به تغذیه و ورزش خود اهمیت بدهید. از مشاوران تحصیلی کمک بگیرید. قبل از امتحان دلایل اضطراب خود را بررسی کنید و برای آن راه حل منطقی بیابید. آرامش خود را با استفاده از تکنیکهای آرامشبخشی بهدست آورید.
خانم ه. ل. کارشناس کامپیوتر
هفده سال است ازدواج کردم، خانهدار هستم و دو فرزند دارم؛ یک دختر ششساله و یک پسر چهاردهساله. بهتازگی پسرم بسیار پرخاشگر و بداخلاق شده است. وقتی به خانه میآید، نزاع بهپا میکند؛ در حالی که در گذشته خوب بود. حرفشنویاش از من و پدرش کم شده است و نمیتوانیم او را نصیحت یا دعوت به درسخواندن کنیم. دربارهی برخورد با او دچار مشکل شدهایم و میترسیم این اخلاق و رفتار، بر خواهرش هم اثر بگذارد. با توجه به نزدیکشدن به تعطیلیهای تابستان، چگونه میتوانم این وضعیت را مدیریت کنم؟ لطفاً راهنمایی کنید.
مشاور: گرچه پرخاشگری و نزاعطلبی در هر سنی قابل تأیید و توجیه نیست، پسر شما در ابتدای دورهی نوجوانی قرار دارد و احتمالاً برخی از تغییرهای رفتاری و خلقی، میتواند به دلیل بلوغ و تغییرهای هورمونی او باشد که بهتدریج با طیشدن دورهی نوجوانی سپری خواهد شد و به ثبات خلقی بیشتری خواهد رسید؛ اما چگونگی برخورد شما با فرزند نوجوان، بسیار مهم است و میتواند به کاهش واکنشهای هیجانی شدید نوجوان و حفظ آرامش محیط خانواده کمک کند. حفظ خونسردی والدین در برخورد با نوجوان، احترام گذاشتن به آنها و با دلیل و استدلال منطقی صحبتکردن، به دلیل ویژگیهای مراحل رشدی آنها، میتواند در مواجهه با چنین مشکلهایی اثرگذار باشد؛ همچنین توصیه میکنم، شناخت خود را دربارهی دوران بلوغ، نیازها و ارتباطهای مطلوب با نوجوان تا حد امکان از طریق مقالهها و کتابهای موجود بالا ببرید، یا در کارگاههای آموزشی ارتباط با نوجوان شرکت کنید. در این دوران، مقاومت نوجوانان به نصیحتهای مستقیم پدر و مادر بالاست و هرچه تعامل والدین با نوجوانان، صمیمانهتر و دوستانهتر باشد، گذر از دوران نوجوانی با آرامش بیشتری خواهد بود؛ همچنین لازم به ذکر است نقش همسالان و اثرپذیری از آنها در سنین نوجوانی، بسیار مهم است و توجه والدین را میطلبد. ارتباط مداوم با مدرسه، مشاور و معلمان، کمک بزرگی خواهد بود. تعطیلیهای مدارس و تابستان فرصت مناسبی است تا شما با نظرخواهی از او، برنامهریزی مفیدی برای وقتهای فراغتش داشته باشید. بهتر است نوجوانان علاوه بر مرور درسها، برنامههای ورزشی و کارگاههای آموزش مهارتهای زندگی، مانند کنترل خشم، ارتباط مؤثر، کنترل هیجانها، قاطعیتورزی و... را داشته باشند.