آسیبشناسی وقتهای فراغت در بین دانشآموزان
قاسم محمّدی
کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی و مشاور آموزش و پرورش
«فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلى رَبِّکَ فَارْغَبْ؛ پس چون فراغت یافتى، به طاعت درکوش، به سوى پروردگارت توجّه کن (انشراح، آیههای 7 و 8).»
در عصر حاضر، وقتهای فراغت بیشتر شده و در جایگاه مسئلهای اجتماعی، جنبهی عینیتر و ملموستری در جامعه یافته است. فراغت و فرصتهایی که اگر درست هدایت نشود، میتواند فرزندان را با انواع کجرویها و ناملایمتها روبهرو سازد؛ از این رو، شناخت نیازمندیها و رفع احتیاجهای فرزندان و برنامهریزی صحیح برای وقتهای فراغتشان الزامی است؛ چراکه باعث میشود تا خلاقیتها و نوآوریها همراه با تفکر سیال در آنها، نشان داده شود. در حیات اجتماعی، وقتهای فراغت و نحوهی گذران آن، جدای از دیگر نهادهای اجتماعی نیست؛ بلکه بین آنها روابط و مناسبتهای متقابلی هست تا این پدیده بتواند راه خود را باز کرده و خود را در مقام نهادی ارزشمند، استوار سازد. آموزش و پرورش ـ که نهادی سازنده است ـ نقش مهمی در سازماندهی و شکلدهی وقتهای فراغت دانشآموزان دارد و میتواند در کنار خانواده، دانشآموز را با میل و رغبت به فعالیتهای دلخواه خویش سوق داده و وی را از گرویدن به معضلها و آسیبهای اجتماعی بازدارد.
اهداف وقت فراغت
در آسیبشناسی وقتهای فراغت، میتوان معیارهایی را در نظر گرفت؛ زیرا اگر در تنظیم آن، خانوادهها، تمایل درونی، دخالت فردی و انتخاب فعالانهی اعضا را در نظر نگیریم، تأمین وقتهای فراغت، چیزی جز سرگرمکردن، پُرکردن فیزیکی وقتها و عاریهایبودن آن نخواهد بود. در چنین شرایطی، هر چند خلأ وقتهای فراغت را بهظاهر پُر میکنیم، دانشآموزان برنامهها را با انگیزه دنبال نمیکنند؛ لذا احساس تصنعی و بیریشگی در آنان پدید میآید. برای رفع چنین آسیبی، خانوادهها نیاز به یک برنامهریزی برای غنیترکردن گذران وقتهای خویش دارند؛ از این رو، همکارى و همسویى بیشترى باید بین نهادهای مرتبط با جوانان باشد. دولت در همهی سطوح، باید این تضمین را ایجاد کند که تسهیلها و برنامههاى مناسب در اختیار جوانان قرار گیرد؛ بهنحوى که مشارکت مستمر و نگرش سازندهى آنها را به تفریحهای سالم جلب کند.
پویایی و پویندگی یک فرد، نیازمند تأمین وقتهای فراغت اوست که جنبهی غیرانتفاعی داشته و برخلاف شغل و وظایف خانوادگی، هدفش کسب درآمد و سودمندی نیست. همچنین برخلاف وظایف سیاسی یا روحانی، هیچ نوع هدف ایدئولوژیک و تبلیغاتی را دنبال نمیکند؛ به عبارت دیگر، فراغتی که دارای اهداف سودمندانه، تجاری یا ایدئولوژیک باشد، فراغت در جستوجوی رفاه است که هدفی لذتجویانه دارد و ممکن است به دو نتیجه منتهی شود. یکی آنکه شخصیت فرد را شکوفا و بابرنامه کند و دیگر اینکه موجب انهدام یا تخریب آن شود. از اینجاست که فراغتهای سالم و سازنده را میتوان از فراغتهای ناسالم و مخرب تفکیک کرد که فراغتهای سالم باعث نشاط و شکوفایی میشوند و فراغتهای ناسالم زمینهی گرایش به انواع انحرافهای اجتماعی را فراهم میکنند.
برای تأمین برنامههایی برای وقتهای فراغت دانشآموزان ـ بهگونهای که از آسیبهای احتمالی جلوگیری شود و به فعالیتهای مثبت و سازنده پرداخته شود ـ باید با اهتمام و توجه به تفریحهای بدنی، از طریق افزایش انواع بازیها برای آزادسازی انرژی، از فشار و تنشهای دانشآموزان کاست. از طرفی، پُرکردن وقتهای فراغت دانشآموزان، سبب تنوع فعالیتها و برنامههایی میشود که همراه آن میتواند به شکل انتخابی، آزاد، خودانگیخته و به میل خود در آن مشغول شده و شکوفا گردند. از طرفی، فعالیتها و برنامههای وقتهای فراغت باید از جنبههای مختلفی همچون سودمندبودن، ذوقی، شغلی، ابتکاری، مهارتی، تفریحی و... بررسی و به تناسب تفاوتهای فردی، استعدادها و علایق دانشآموزان توجه شود. در برنامههای وقتهای فراغت باید حس کنجکاوی و پرسشگری دانشآموزان تحریک شود، بدون اینکه پاسخ آمادهای در اختیار آنان قرار داده شود. در نهایت، روابط صمیمی و ساده؛ اما جدی در تعامل بینفردی دانشآموزان با مربیان میتواند در تبعیتجویی آگاهانه و اطاعتپذیری مطبوع از مقررات و ارزشها، اثرگذار باشد.
وقت فراغت و جلوگیری از بزهکاری دانشآموزان
بیکاری و فراغت، مقولهای است که با آن بیشتر مردم به انحراف کشیده میشوند. به فرمایش پیامبر گرامی اسلامh «دو خصوصیت است که بسیاری از مردم در آنها فریب میخورند: سلامتی و فراغت (کلینی، ج 8، ص 152، ح 136).» وقتی کودکان و نوجوانان برای وقتهای فراغت خود برنامهریزی صحیح نداشته باشند، در اثر همنشینی با گروه همسالان و دوستان ناباب، رفتارهای نامطلوب از آنها بروز خواهد کرد. به فرمودهی امیرمؤمنان علیa: «اگر مشغولشدن [به کارى] تلاشانگیز باشد، فراغتِ پیوسته [و بیکارى] باعث تباهی و فساد میشود (مفید، ج 1، ص 298).»
متخصصان در مسئلهی وقتهای فراغت، علاوه بر اینکه تفریح و چگونگی گذراندن این وقتها را در نظر دارند، آن را عاملی اثرگذار برای پرورش قوای جسمی، اخلاقی و دفاعی میدانند که با استراحت حاصل میشود، همچنین قوای مازاد را آزاد میکند، زندگی یکنواخت و کسالتآور روزانه را تنوع میبخشد و آن را با لذت توأم میکند و فرصت ارتکاب به اعمال خلاف را باقی نمیگذارد؛ لذا بیکاری نوجوانان ممکن است موجب انحراف شود.
تحقیقها دربارهی انحرافها حاکی از آن است که بیکاری و ازدیاد ساعتهای فراغت از کار، از جمله عوامل اثرگذار است. میزان ارتکاب جرم، متأثر از دو عامل است؛ اول عوامل ذهنی و درونی، دوم عوامل عینی یا خارجی. بیکاری، ازدستدادن شغل مورد نظر و نیز کاهش شانس بهدستآوردن شغل مناسب است. تحقیقهای اجتماعی نشان میدهد یکی از عوامل مهم بزهکاری در جوانان، خالیبودن وقتهای فراغت آنهاست. در این زمان است که زمینههای بزهکاری اجتماعی شکل میگیرد. طبق قاعده، اگر اندیشه به سمت اهداف مثبت گرایش پیدا نکند، به خمودی و سرانجام منفیگرایی بدل میشود.
پژوهشهای انجامشده در ایران نیز نشاندهندهی آن است که بسیاری از انحرافها و بزهکاریهای جوانان بهخاطر نبود برنامهی صحیح در گذران وقتهای فراغت جوانان پدید میآید. مهمترین شاهد در این زمینه، آن است که در تابستان بهدلیل افزایش وقت آزاد و فرصتهای فراغت، بیشترین بزهکاریها و اختلالهای رفتاری در میان جوانان بهوقوع میپیوندد.
وقت فراغت و فعالیتهای تابستانه
شاید بتوان از مقایسهی میزان ارتکاب جرم با فصول مختلف سال، بهویژه در این گروه سنی، این نتیجه را گرفت که بیکارشدن نوجوانان در تابستان و نداشتن برنامهی مدون و دقیق، برای استفادهی مناسب از تواناییهای آنان، میتواند زمینههای ارتکاب به بزهکاری را فراهم سازد. وقتهای فراغت، بخشی است که اختصاص به یک سن ندارد. برنامهریزان باید به گروههای مختلف سنی توجه کنند؛ ولی آنچه بیش از پیش در فصل تابستان، عامل دغدغهی خاطر بسیاری میشود، پُرکردن وقتهای فراغت است که گاهی بدون هر گونه فعالیت مفیدی، این فصل را باید طی کنند و بهترین فرصتها و زمانها را از دست دهند.
دانستن این نکته که جوان در زمان فراغت خود دست به چه انتخابهایی میزند، اهمیت ویژهای برای برنامهریزان امور جوانان دارد. «تحقیقهای سازمان ملی جوانان نشان میدهد بهرغم گستردگی جمعیت جوانان و تنوع تقاضاها، امکانهای وقتهای فراغت تنها پاسخگوی بیست درصد تقاضای جوانان است. این امر باعثشده هشتاد درصد جوانان و دانشآموزان از نحوهی گذران وقتهای فراغت خود راضی نباشند و 89 درصد آنها، توزیع امکانها را ناعادلانه و 79 درصد نیز برنامهها را ناکافی بدانند. در این بین، 71 درصد جوانان، معتقدند که وقتهای فراغت آنها به بطالت میگذرد؛ 80 درصد، برنامههای دولت را در امر وقتهای فراغت جوانان مطلوب نمیدانند و 89 درصد، از بیعدالتی در توزیع ناعادلانهی امکانهای عمومی برای گذراندن وقتهای فراغت شکوه میکنند miyana.net)).»
از این رو، برنامههای وقتهای فراغت تابستانه باید بیش از پیش با نظارت و برنامهی مدون متمرکز در استانها انجام شود. نیاز گذران وقتهای فراغت برای گروههای سنی و جنسی مختلف، با توجه به شرایط و اقتضاهای هر گروه در نظر گرفته شود. همچنین در این خصوص بهتر است نوجوانان و جوانان دارای شناسنامهی وقتهای فراغت تابستانه باشند تا با ارائه به پایگاهها در هر شهرستان یا استان، تداومِ استفاده از کلاسها و آموزشهای تابستانه فراهم گردد و از تکرار و موازیکاری و در نتیجه، کاهش انگیزهها جلوگیری شود. علاوه بر این بهتر است در بخشی از کتب درسی، توجه دانشآموزان به چگونگی استفاده از وقتهای فراغت معطوف گردد و روش انطباقپذیری نوجوانان و جوانان با ارزشها و باورهای جامعه فراهم شود.
نیازهای فراغتی دانشآموزان
یکی از مهمترین نیازهای دانشآموزان، نیاز به گردشگری است که انجام آن بر عهدهی نهادهایی چون خانواده، اردوی مدارس، اردوی مساجد، بسیج و... است. دومین نیاز، مشارکتهای اجتماعی است که عضویت در گروهها و انجمنهای مختلف در منطقهی مسکونی دانشآموز است. سوم، فعالیتهای ورزشی که باید با توجه به علایق، تواناییهای نوجوان و امکانهای خانواده، انجام شود. در مرحلهی چهارم، فعالیتهای هنری و فرهنگی است که شامل آموزش موسیقی، شعر و هنر است.
ترویج فرهنگ مطالعه و معرفی کتابخانهها، یکی دیگر از نیازهای دانشآموزان است و فعالیتهای دینی که شامل معرفی مساجد، روضهها، تکایا و... میشود. دیگری، مهارتآموزی است که شامل آموزش یک فن، مثل نجاری، جوشکاری، آشپزی و... است. در نهایت، آموزش زبان و رایانه در آموزشگاهها و فرهنگسراهاست. بهرهگیری از وقتهای فراغت دانشآموزان، باید از طرف سازمانهای مختلف، مثل سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری که ادارهکنندهی فرهنگسراهاست؛ آموزش و پرورش، پایگاههای بسیج، کانونهای فرهنگی، هیئتهای مذهبی و حتی سازمانهای غیردولتی (NGO)ها برنامهریزی شود.
برنامههای آموزش و پرورش و وقت فراغت دانشآموزان
بهتر است در نظام آموزش و پرورش، امور تربیتی با ایجاد واحدهای مختلف، نظیر واحدهای فرهنگیهنری، ورزشی، اردوئی، کتابخانهای و... از طریق مربیان پرورشی در سطح مدارس، فعالیتهای فوق برنامهی درسی دانشآموزان را در سطح گستردهای پوشش دهد. همچنین وزارت آموزش و پرورش، در تمامی مناطق، اعم از شهری و روستایی، فضایی آزاد و سالم را متناسب با شخصیت، ذوق، علاقه و استعداد دانشآموزان، در خارج از محیط مدرسه، ایجاد کند.
برای جلوگیری از اتلاف وقتهای فراغت دانشآموزان و ذوق و استعداد آیندهسازان، کلاسهای متنوعی منطبق با علاقهی دانشآموزان دایر شود؛ همچون: کلاس قرآن، خط، نقاشی، تئاتر، سینما، عکاسی، موسیقی، ورزش، هنرهای دستی و همچنین تشکیل انجمنهای ادبی، مثل شعر، قصه، مقالهنویسی، روزنامهنگاری، کلاسهای فنی و الکترونیک و... دانشآموزان مقاطع مختلف تحصیلی، برای گذران وقتهای فراغت خود، میتوانند آزادانه برحسب ذوق و استعدادشان، در یک یا چند رشته شرکت کنند و زیر نظر مربیان مربوط تعلیم ببینند تا اینکه این استعدادها به طرز صحیح بارور شوند.
در واقع، فضای ایجاد شده، باید مدرسهی دوم باشد با این تفاوت که دانشآموز، آزادانه در زمینهی مورد علاقهی خود فعالیت کند. این نوع کلاسها و کانونهای پرورشی در تربیت دانشآموزان، بسیار اثرگذار است و روابط اجتماعی آنان را انتظام میبخشد، ذوق و استعدادها را در زمینهی مورد علاقهی آنها، شکوفا و بارور میسازد و مطالبی را که دانشآموزان در کلاس درس آموزش دیدهاند، میتوانند با یاری مربیان مربوط، مطالعه و تحقیق کنند. همچنین این کانونها از کجرویهای احتمالی دانشآموزان جلوگیری میکند؛ بنابراین، نهاد آموزش و پرورش با برنامههای منظم در زمینهی وقتهای فراغت از طریق دو کانالِ خانواده و مدرسه، با بهرهگیری از وقتهای فراغت، در پرورش و شکوفایی استعدادهای نسل آینده، نقش مفید و سازندهای را ایفا میکند.
توجه به این نکته، حساسیت ویژهای دارد که باید تصمیمی اتخاذ شود که کتابهای درسی یا ساعتهای کلاس درس، بهگونهای برنامهریزی و تنظیم گردد که از یکسو، وقت کافی برای یادگیری دروس باشد و از سوی دیگر، مقداری وقت بیکاری پیشبینی شود که دانشآموز از این فرصت، در زمینهای که مورد علاقهاش است، نهایت استفاده را ببرد و بتواند مطالعه، تحقیق و تجربه کند و خلاقیت و ابتکار خود را نشان بدهد. دستکم پیشبینی فرصتی غیر از رسیدگی به درس و مشق و کتاب و مدرسه، این نتیجه را دارد که از خلاقیت، ابتکار و اندوختهی علمی و عملی دیگران، برای ارتقای سطح دانش و ارزش خود بهره ببرد. همچنین از این طریق، دانشآموز درمییابد که برای افزایش سطح اطلاعات، کتابخواندن کافی نیست؛ بلکه ابزار دیگری، مانند رادیو، تلویزیون، سینما، مطبوعات و... نیز هستند که میتوانند این رسالت را به انجام برسانند.
منابع:
1. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی، ج 8، چاپ سوم، انتشارات اسماعیلیان.
2. شیخ مفید، محمد بنمحمد؛ الارشاد، ج 1، انتشارات جامعهی مدرسین.
3. miyana.net.