بازی‌های بومی و سنتی را زنده کنیم


وحید حاج‌سعیدی

کارشناس زبان انگلیسی

بعد از مدت‌ها، اقوام و خویشان گرد هم آمده‌اند. دیدارها تازه می‌شود و بازار دیده‌بوسی و احوال‌پرسی داغِ داغ است؛ اما پس از کمی صحبت درباره‌ی مسائل متفرقه و مرور چند برگ از آلبوم گذشته، آرام‌آرام صدای دینگ‌دینگ اپلیکیشن‌ها فضا را پُرمی‌کند. بزرگ‌ترها وارد دنیای مجازی خود می‌شوند و همان‌طور که در واتس‌آپ، لاین و وایبر به وب‌گردی مشغول‌اند، هم‌زمان به صحبت‌های صاحب‌خانه نیز گوش می‌دهند و در حالی که سرشان در گوشی است، هر از گاهی با لبخند یا تکان‌دادنِ سر، جمله‌های صاحب‌خانه را تأیید می‌کنند! کوچک‌ترها نیز با رایانه و تبلت صاحب‌خانه و فرزندش مشغول بازی‌های کامپیوتری می‌شوند. البته این دو وسیله، جواب‌گوی همه‌ی بچه‌ها نیست و بقیه‌ی بچه‌های فامیل با موبایل‌های خودشان مشغول بازی می‌شوند. در واقع، صله‌ی رحم به بازارچه‌ای مجازی یا گیم‌نتی خانوادگی بدل می‌شود که هر کسی در دنیای مجازی خودش سیر می‌کند!

بازی یا روی‌کردی اجتماعی و علمی؟

بسیاری از افراد جامعه بازی را نوعی سرگرمی و تفریح کودکانه می‌پندارند و هیچ روی‌کرد تربیتی یا علمی برای آن قائل نیستند؛ اما ماجرا به این سادگی نیست و اهداف تربیتی و علمی فراوانی در بازی نهفته است. به باور بسیاری از کارشناسان و متخصصان حوزه‌های علوم انسانی و تربیتی، «بازی» یک رفتار بچه‌گانه‌ی ساده و تنها برای سرگرم ساختن کودکان نیست؛ چراکه بازی در عین سادگی، ارزانی و جدی‌نبودن، مفاهیم و مضامین دقیقی همراه دارد و نوعی آموزش پیش‌رفته و مدرن است که اثرهای مثبت و کارکردهای اجتماعی فراوانی دارد. در حقیقت «بازی» با هم‌سالان را می‌توان الفبای یادگیری بسیاری از مهارت‌های اجتماعی و مدل مینیاتوری تعامل‌های بشری، در سنین کودکی قلمداد کرد. «بازی» در تقویت اعتمادبه‌نفس، افزایش خلاقیت، آموزش علوم پایه، تقویت قوای حسی و جسمی، تخلیه‌ی انرژی، مقابله با اضطراب، تقویت مهارت‌های کلامی و ذهنی، تقویت حس تعادل، ایجاد حس نوع‌دوستی و تعامل با دیگران، افزایش سلامت روان و جسم، زایش انگیزه، تبادل ایده و افکار و... نقشی انکارناپذیر و بی‌بدیل دارد. جالب این‌که با وجود کارکرد‌های بی‌شمار و اثرگذار این مهارت اجتماعی، «بازی» فاقد هرگونه پیچیدگی و دشواری در نحوه‌ی اجراست و به هیچ‌عنوان متأثر از قوانین، توقع‌ها و انتظارهای جامعه نیست. دلیلِ فاقد پیچیدگی و بی‌تکلف‌بودن بازی، تعیین قواعد بازی به‌دست خود کودکان است و به همین‌ علت، هیچ‌گاه قواعد وضع‌شده در اجتماع بر «بازی» اثر نمی‌گذارد.

در بازی‌های کودکان، نوشتن فیلم‌نامه، دکوپاژ، میزانسن یا صحنه‌آرایی، موسیقی متن، تعیین نقش افراد و... به‌دست خود بچه‌ها انجام می‌شود و در هر لحظه از بازی، امکان جابه‌جایی نقش‌ها، لوکیشن و حتی متن فیلم‌نامه قابل‌تصور است؛ چراکه بازی، وسیله‌ یا راهی برای رسیدن به هدف نیست؛ بلکه خودِ بازی هدف است و به قولی «مقصد بازی، راه است.» بازی، زبان مشترک همه‌ی بچه‌ها با فرهنگ‌ها و قومیت‌های گوناگون است که گاهی بدون هیچ ابزار جانبی اجرا می‌شود و ممکن است ساعت‌ها طول بکشد و آن‌ها را سرگرم کند. شور و نشاط، هیجان، سرگرمی، تفریح و لذت از مؤلفه‌های یک بازی سالم هستند که زمینه‌ی ادامه یا تکرار آن را در اولین فرصت مناسب، فراهم می‌سازند. خستگی و زمان در بازی مفهوم خود را از دست می‌دهند. زمان در حین «بازی» متوقف می‌شود و تنها چیزی که کودکان در این مدت بدان نمی‌اندیشند، دنیای اطراف است. این تخلیه‌ی فکری و حذف موقت پلشتی‌‎های ذهن، بهترین زمان آموزش مهارت‌های اجتماعی، فرهنگی و حتی علمی به کودکان است؛ لذا کارشناسان در شیوه‌ی آموزشی «های‌اسکوپ» یا همان «آموزش مبتنی بر بازی» اصولی را طراحی کرده‌اند که با اجرای این اصول، آموزش علوم پایه از طریق بازی امکان‌پذیر می‌شود.

انواع بازی و سرگرمی

هر چند تنوع و تعدد بازی‌ها، امکان دسته‌بندی و جداسازی آن‌ها را کمی دشوار می‌سازد؛ ولی در مجموع می‌توان بازی‌ها را به چهار دسته‌ی «کلامی»، «ذهنی»، «حرکتی» و «مجازی» تقسیم‌بندی کرد.

بازی‌های کلامی: نیاز به هیچ‌ ابزاری نیست و در آن‌ها افراد با به‌کاربردن عبارت‌های مختلف و بازی با کلمه‌ها، خود را سرگرم می‌سازند. بازی‌هایی نظیر چیستان، بیست‌سؤالی، مشاعره، تکرار چندباره‌ی یک جمله که کلمه‌های آن دارای شباهت‌های آوایی هستند، دادن پاسخ معکوس به سؤال‌ها و... از جمله بازی‌های کلامی هستند.

بازی‌های ذهنی: به ابزار ساده‌ای نیاز دارند و در تقویت قوای ذهنی اثرگذار هستند. از قدیمی‌ترین بازی‌های ذهنی می‌توان به شطرنج، دوز، اسم و فامیل، حل چیستان و معما، سودوکو، تانگو، پازل یا جورچین و... اشاره کرد که درگیری ذهن در این بازی‌ها، بیش از دیگر اعضای بدن است.

بازی‌های حرکتی: بازی‌هایی است که جنب‌وجوش و تحرک، اصلی‌ترین شاخصه‌ی آن‌هاست. دامنه‌ی بازی‌های حرکتی بسیار فراتر از بازی‌های کلامی و ذهنی است و از همین‌رو، طرف‌داران بیش‌تری نیز دارد. گرگم به هوا، قایم باشک، استپ هوایی، نون بیار کباب ببر، یه‌قل دوقل، هفت‌سنگ، خاله‌بازی، سنگ کاغذ قیچی، بالابلندی، تیله‌بازی، گردوبازی، خروس جنگی، زو، شاه و وزیر، الک دولک، شمع گل پروانه، عموزنجیرباف، کلاغ پَر، گل یا پوچ، لِی‌لِی، وسطی و... از جمله بازی‌های حرکتی هستند که البته در عصر حاضر کم‌تر به آن‌ها پرداخته می‌شوند.

بازی‌های مجازی: این بازی‌ها از طریق رایانه و در فضای مجازی اجرا می‌شوند. این بازی‌ها که در حال حاضر طیف وسیعی از کودکان، جوانان، نوجوانان و حتی بزرگ‌سالان را به خود سرگرم کرده، از جمله بازی‌های ابداع‌شده در عصر اطلاعات هستند. بازی‌های مجازی که به‌شکل انفرادی، دو نفره، گروهی، آن‌لاین و آف‌لاین قابل‌اجرا هستند، در سال‌های اخیر جای‌گزین بسیاری از بازی‌های کلامی، ذهنی و حرکتی شده‌اند.

جدال نابرابر بازی‌های سنتی با بازی‌های رایانه‌ای

با وجود آثار مثبت بازی‌های حرکتی و ذهنی، ژانر جدیدی از بازی به نام بازی رایانه‌ای در جدالی نابرابر، بر بیش‌تر بازی‌های سنتی اثر گذاشته است؛ تا جایی بچه‌ها کم‌تر علاقه‌ای به انجام بازی‌های دیگر نشان می‌دهند و حتی اسامی بسیاری از آن‌ها را نیز تاکنون نشنیده‌اند! با این‌ حال، هنوز هم بازی‌های سنتی در برخی شهرها و روستاها طرف‌داران خود را دارد و گاهی انجام می‌شود؛ ولی به جرئت می‌توان گفت کم‌تر بچه‌ای در کشور هست که با بازی‌های رایانه‌ای آشنا نباشد یا این‌که نام آن‌ها را نشنیده باشد. جمله‌ی «چی بازی کنیم؟» که ورد زبان بچه‌های دهه‌های قبل بود و در مهمانی‌ها و مراسم مختلف بارها استفاده می‌شد، اکنون نیست. چرا در دنیای کودکانه‌ی امروز، نیازی به استعلام و پرس‌وجو درباره‌ی انتخاب بازی نیست و اولین گزینه‌ی روی میز، بازی‌های رایانه‌ای و مجازی است؟

هر چند در مشاهده‌های میدانی و عینی، اثری از ثمره‌ها و کارکردهای مثبت بازی‌های رایانه‌ای به چشم نمی‌خورد؛ ولی هنوز هم برخی کارشناسان به اثرهای مثبت بازی‌های رایانه‌ای اعتقاد دارند و بر این باورند بازی‌های رایانه‌ای می‌توانند در ایجاد انگیزه، افزایش خلاقیت و... اثرگذار باشند؛ اما در عمل می‌بینیم که موارد ذکرشده دست کم در محیط اطراف ما چندان به چشم نمی‌آیند و جنبه‌ی سرگرمی و اتلاف وقت این بازی‌ها بر دیگر اثرهای آن غالب است!

دلایل گسترش بازی‌های رایانه‌ای

بی‌شک تغییر سبک زندگی و الگوپذیری از زندگی غربی و آپارتمان‌نشینی را می‌توان دو دلیل عمده و اصلی گرایش کودکان به دنیای دیجیتال، به‌ویژه بازی‌های رایانه‌ای دانست. کوچکی حیاط یا مشاع‌بودن فضای مشجر و پارکینگ بسیاری از مجتمع‌های آپارتمانی، فضای کمِ محیط داخل خانه، ایجاد مزاحمت برای طبقه‌های مجاور با انجام بازی‌های حرکتی و دیگر محدودیت‌های خاص در مجتمع‌های آپارتمانی، باعث شده تا خانواده‌ها، بازی‌های رایانه‌ای را جای‌گزین بازی‌های حرکتی و قدیمی کنند. البته این همه‌ی ماجرا نیست و دلایل دیگری نظیر نفوذپذیری از فرهنگ منحط غربی، امکان بازی در اکثر ساعت‌های شبانه‌روز، آشنایی قریب به اتفاق کودکان با این‌گونه بازی‌ها، مشغله‌ی زیاد خانواده‌ها و حوصله نداشتن برای بازی با کودکان، افزایش ساخت‌وساز در سطح شهرها و کمبود زمین‌های خاکی در سطح شهرها، افزایش جمعیت خودرویی کشور و عدم امکان بازی در کوچه‌ها، تنوع برنامه‌های تلویزیونی، شهریه‌ی بالای اماکن ورزشی و تفریحی، بروز برخی مشکل‌های اخلاقی در سطح جامعه و در نهایت جذابیت‌های تصوری و گرافیکی بازی‌های رایانه‌ای در گسترش روزافزون این بازی‌ها و از رونق افتادن بازی‌های حرکتی، ورزش و حتی حرکت‌های ورزشی در جامعه‌ی کنونی اثرگذار بوده‌اند. از سویی ارزانی و افزایش ضریب نفوذ تجهیزهای الکترونیکی و رایانه‌ای، باعث شده تا کودکان و حتی بزرگ‌سالان، بیش از گذشته به دنیای دیجیتال پناه ببرند. در واقع، استمداد از فن‌آوری‌های نوین و پُرکردن وقت‌های فراغت با تماشای برنامه‌های تلویزیون، ماهواره، سی‌دی، وب‌گردی و انجام بازی‌های دیجیتال با رایانه، تبلت، لپ‌تاپ و گوشی همراه، دمِ دست‌ترین و ارزان‌ترین راه‌کارهای مورد توجه بسیاری از خانواده‌هاست.

مجروحان واقعی در جنگ‌های مجازی

با وجود این‌که زیان‌ها و عوارض بازی‌های رایانه‌ای و استفاده‌ی مکرر از ابزارهای دیجیتالی بر هیچ‌کس پوشیده نیست، خانواده‌ها در عمل، برای منع کودکان از به‌کارگیری این ابزارها در منزل، کار خاصی انجام نمی‌دهند. کم‌تحرکی، مشکل‌های عضلانی و اسکلتی، خشکی چشم، احساس درد در ناحیه‌ی مچ و کمر، بروز بیماری‌های گوارشی، مشکل‌های کلیوی در اثر محبوس نگاه‌داشتن مثانه و تخلیه‌ی دیر به دیر آن، خوردن غذای ناکافی یا بد غذاخوردن برای انجام ادامه‌ی بازی، گوشه‌گیری و... از آثار منفیِ جسمی بازی‌های رایانه‌ای هستند. البته در این بین، اثرهای منفیِ روانی بازی‌های رایانه‌ای را نیز نباید از یاد برد. در حقیقت، استمرار انجام بازی و نبود اراده برای ترک بازی‌های رایانه‌ای و اعتیاد به انجام این‌گونه بازی‌ها، مخرب‌ترین اثر روانی این فرآیند است که رهایی از آن، نیاز به زمان زیاد و برنامه‌ریزی اساسی دارد و متأسفانه باید اذعان کرد که «مجروحان» این جنگ‌های خیالی، نیاز به «درمان واقعی» دارند!

ضرورت احیای بازی‌های بومی و محلی در جامعه

اثرهای مثبت و بی‌شمار بازی‌های فکری و حرکتی، امکان آموزش برخی مفاهیم علمی از طریق بازی، درمان‌گری برخی اختلال‌ها از طریق بازی‌درمانی و... باعث‌شده تا در سال‌های اخیر برای توسعه و پرداختن به این بازی‌ها اقدام‌های مختلفی انجام شود. بی‌شک راه‌اندازی فدراسیون ورزش روستایی و بازی‌های بومی و محلی و برگزاری جشنواره‌های بازی‌های بومی و محلی در استان‌های مختلف کشور در همین راستاست. نقش رسانه‌ی ملی را نیز نباید در این مقوله نادیده گرفت. گنجاندن بازی‌های بومی و محلی در مسابقه‌های تلویزیونی و برخی فیلم‌ها و سریال‌ها نیز می‌تواند در احیای این بازی‌ها اثرگذار باشد.

نقش مدرسه در احیای بازی‌های بومی ـ سنتی

مدرسه در گذشته، خاستگاه بسیاری از بازی‌های بومی ـ سنتی بود و دانش‌آموزان در زنگ‌های تفریح و وقت‌های بیکاری، این بازی‌ها را انجام می‌دادند. هر چند در حال‌ حاضر، انجام این بازی‌ها در مدارس، با اقبال عمومی چندانی همراه نیست، مدرسه یکی از نهادهای اثرگذار در احیای بازی‌های سنتی و بومی است. برگزاری جشنواره‌ی بازی‌های محلی در مدارس، گنجاندن و معرفی این بازی‌ها از طریق مجله‌های رشد یا حتی کتب درسی و برگزاری مسابقه‌های درون‌مدرسه‌ای و بین‌مدرسه‌ای می‌تواند در معرفی و بازنشر این‌گونه بازی‌ها به نسل جدید، اثرگذار باشد.

سخن پایانی

تحرک، پویایی و نشاط در دوران کودکی، متضمن سلامت جسم و روان در دیگر دوره‌های زندگی است. هر اندازه کودکان در خانواده و جامعه، احساس نشاط کنند و از تنش‌های ذهنی دور باشند، بی‌شک در یادگیری آداب و مهارت‌های اجتماعی و ساختن جامعه‌ی قانون‌مند و پویا در آینده موفق‌تر خواهند بود. یکی از راه‌کارهای داشتن کودکانی شاد و امیدوار، توجه به بازی و انجام فعالیت‌های بدنی و ورزشی است. متأسفانه در جامعه‌ی کنونی، بیش‌تر نوجوانان به دلایلی که شرح داده شد، کم‌تر به بازی‌های حرکتی از خود علاقه نشان می‌دهند! امید است خانواده‌ها نیز در آستانه‌ی تعطیلات تابستانی و فراغت بیش‌تر فرزندان‌شان، به اهمیت این موضوع بیش‌تر پی ببرند و در محدود کردن فرزندان‌شان در استفاده‌ی افراطی از بازی‌های رایانه‌ای، تلاش بیش‌تری از خود نشان دهند و برای سرگرم‌کردن فرزندان‌شان، آن‌ها را با ابزارهای الکترونیکی مختلف مسلح نکنند؛ چراکه خلع سلاح کودکان از این ابزار، کاری بسیار پُرهزینه و زمان‌بَر است!