روشنی را به هنرهای خاموش زنان کردستان هدیه کنیم


معصومه محمّدی‌سیف

کارشناس ارشد جامعه‌شناسی

هنرهای دستی، نقش مهمی در ایجاد سرگرمی و درآمدزایی دارند و از دیرباز در کردستان رواج داشته‌اند. هنرهایی چون: آهن‌گری، مس‌گری، قالی و گلیم‏بافی، موج‎بافی و سجاده‎بافی، نازک‎کاری با چوب، ساختن ابزار چوبی نظیر: قاشق، ملاقه، کاسه، شانه و...، ساخت اُرُسی و در‏های چوبی، خراطی، گیوه و کلاش‎دوزی، نمدمالی، کوزه‎گری، سفال‎گری، خاتم‎کاری، پارچه‎بافی، زیورها، منجوق‏دوزی، بافت حصیر و سبد، ساخت آلت‌های موسیقی و...؛ هنرهایی که روزگاری سوغات این خطه بوده و تمامی مردم جهان، به‌ویژه جهانگردان، کشور بزرگ ایران را با این نوع هنرهای سنتی می‏شناسند.

فرش‌های‌ ایلیاتی

فرش‎های کردستان، به‎ویژه سنندج و بیجار در جهان مشهور هستند. «قالی سنندج حاصل دست‌رنج زنان و دختران است و در گذشته، قالی‎بافی صرفاً کار زنان بوده است. به دستگاه فرش‎بافی در سنندج (ته‎ون) و به فرش‌باف (ته‌ونه‎گه‌ر) می‏گویند. حتی به دارکشیدن و برپاساختن دستگاه نیز، کار زنان بود و در هر محله‏ای یکی از این زنان، استاد بود که در مقابل اخذ مبلغی، قالی را بردارد (خیریه، 1389، 59).» قالی‌های‌ بافت‌ روستا، به‌دلیل‌ استفاده‌ از پودهای‌ ضخیم‌ پشمی‌، دارای‌ بافت‌ سنگین‌ و پرزهای‌ بلند و گوشتی‌ هستند؛ از این ‌رو، آن‌ها را در اصطلاح‌ محلی‌ «خرسک‌» می‌نامند. طرح‌ این‌ قالی‌ها، بیش‌تر هندسی‌ است‌. طراحی‌ این‌ فرش‌ها به‌ شکل‌ «ذهنی‌ بافت‌» اجرا می‌شود؛ به‌ این‌ معنی‌ که‌ هر بافنده‌ در بافت‌ نقشه‌ای‌ خاص‌ مهارت‌ می‌یابد و طرح‌ کلی‌ آن‌ را در ذهن‌ خود حفظ‌ می‌کند و هربار طبق‌ سلیقه‌ی‌ خود آن‌ را می‌‌بافد. رنگ‌ زمینه‎ی‌ بیش‌تر این‌ قالی‌ها، تیره‌ است‌ و طرح‌ها با تضاد رنگی‌ مشخص‌ بر آن‌ قرار می‌گیرد.

گلیم‌بافی

یکی از زیباترین بافته‎های بومی کردستان، گلیم است که بهترین نوع گلیم است. مشهورترین گلیم‌های کردستان، «سنه» است که اکنون شامل سنندج و اطراف آن می‌شود. این منطقه از مراکز مهم تولید قالی و گلیم‌های کردستان است. سنه از زمان سلطنت صفویان، پایتخت کردستان بوده است و اثرگذاری صفویان در گلیم‎های به‌جامانده از قرون هجدهم، نوزدهم و اوایل قرن بیستم، به‌وضوح دیده می‌شود. گلیم‌های قبایل «سنجابی» و «جاف» تحت اثر آویزهای زربافت و قلاب‌دوزی شده صفوی است. گلیم‌های سنه، از نظر فنی و زیبایی‌شناسی با دیگر گلیم‌هایی که قبایل و چادرنشینان کُرد بافته‌اند، تفاوت دارد. گلیم تقریباً در تمام نواحی کُردستان و عمدتاً در میان ایلات و عشایر ـ اعم از کوچرو یا اسکان‏یافته ـ کمابیش با رنگ‏آمیزی و طرح‎های محدودتری بافته می‎شود.

موج‌بافی یا رخت‌خواب‌پیچ‌

موج یا رخت‌خواب‌پیچ از دیگر کارهای دستی مردم کردستان است. موج‌ یا رخت‌خواب‌پیچ،‌ بیش‌تر در مناطق‌ روستایی‌ و کمابیش‌ در مناطق‌ شهری‌ استفاده‌ می‌شود. از موج‌ در ماه‌های‌ سرد سال‌ برای روانداز استفاده‌ می‌شود. ماده‌‎ی اصلی‌ موج‌، پشم‌ است‌. طول‌ یک‌ موج‌ اغلب 25/2 متر است‌ و عرض‌ آن‌ را چهار تخته‌‎ی باریک‌ تشکیل‌ می‌دهد. این‌ چهار تخته‌ به‌ عرض‌ 9/5 متر، یک‌‌جا به‌ دستگاه‌ موج‌‌بافی‌ بسته‌ می‌شود. «از دیرباز جولاهای کردستان با استفاده از نخ پشمی که آن‌هم زنان با دوک دستی آماده می‌کنند، موج یا رخت‌خواب‌پیچ را در کارگاه‏های کوچک می‏بافتند. قطعه‌های چوبی ساده‏ی دستگاه جولایی در کنار هم، کارگاه پیچیده‏ای را تشکیل داده‏اند که تشریح آن در یک متن نوشتاری بعید است. به هر ‌حال، در ساخت موج از نخ سفید و سرمه‏ای یا سفید و سیاه استفاده می‏شود و نخ‎های رنگی هم‌چون نخ قالی، در کارگاه‏های رنگ‏رزیِ محلی رنگ می‏شود. موج را به شکل چهار قطعه‌ی باریک در کارگاه‎ها می‎بافند؛ سپس این چهار قطعه را به هم می‏دوزند تا رخت‌خواب‌پیچ مربع به‌دست آید. از موج برای روی کرسی نیز استفاده می‏کنند (خیریه، 1389، 61).»

جانماز یا سجاده

جانماز یا سجاده‌، تولید دیگر کارگاه‌ موج‌بافی‌ است‌ که حاصل دست زنان کردستان است. این‌ بافته،‌ چنان‌ که‌ از نام‌ آن‌ برمی‌آید، زیراندازی‌ برای‌ ادای‌ نماز است‌ که‌ همیشه‌ پاک‌ و منزه‌ نگه‌‌داشته‌ می‌شود و پس‌ از انجام‌ نماز جمع‌ می‌شود. جانماز از دو تخته‌ تشکیل‌ می‌شودکه «اغلب از نخ پشمی و به روش موج بافته می‏شود. اندازه‏ی جانماز 5/1 در یک متر است مگر این‌که به سفارش کسی آن را بزرگ‏تر بسازند. در کردستان از دیرباز رسم بوده که شبستان مساجد را با قالی محلی فرش می‏کردند و روی آن جانماز می‏انداختند. کم‌تر خانه‏ی کردی است که در آن از این نوع جانماز محلی یافت نشود. در برخی مناطق به این نوع جانماز (به رمال) می‎گویند (خیریه، 1389، 61).» سجاده نیز نوعی گلیم بسیار خوش‌آب‌ورنگ است که به روش خاصی بافته می‏شود. طرز بافت آن نه مشابه گلیم‏های معمولی است و نه مشابه قالی. این نوع فرش، که به کردی «سوجائه» گویند با نخ‎های الوان و بسیار ظریف بافته می‎شود و بیش‌تر کار هنرمندان سنندجی است. البته در قدیم سجاده را گاهی از نخ ابریشم می‎بافتند. سجاده بسیار لطیف و نازک است؛ ‌طوری که می‏توان آن را جمع کرد و در یک کیف کوچک جای داد.

نمدمالی

نمد، بهترین عایق در برابر رطوبت، سرما و گرماست و رابطه‌ی بسیاری با تاریخچه‌ی کهن کردها دارد. نمد چندین مزیت دارد. می‌توان آن را برای جلوگیری از بروز رطوبت، حرارت و سردی استفاده کرد. به علت قطر زیاد آن، برای زندگی کوهستانی در مناطق سرد کردستان، بسیار مناسب است. نمدمالی در کردستان‌ با سابقه‎ی‌ طولانی‌ کردها در امر دام‌داری‌ ارتباط‌ تنگاتنگ‌ دارد.

پارچه‌بافی

در منطقه‏ی اورامان نوعی پارچه تولید می‏شود که در ساختن لباس کردی مردانه‏ی اورامی به‌کار می‎‏رود. «این پارچه از پشم بز تهیه می‎شود. پارچه‎ی مزبور ابتدا به شکل نوارهای باریک با عرض ده‌سانتی‎متر در کارگاه‎های دستی بافته می‎شود؛ سپس خیاطان این نوارهای پارچه‏ای را به هم می‏دوزند و از آن لباس‎های زیبایی به رنگ‎های طوسی و قهوه‏ای کم‌رنگ درست می‏کنند (خیریه، 1389، 62).» کارگاه‌های تولید پارچه‌ی لباس کردی مردانه به جولائی معروف هستند. عرض این پارچه‌ها دوازده سانتی‌متر و در حدود 21 متر طول دارند. تولید پارچه‌های لباس کردی مردانه و محصول‌هایی مانند موج یا رخت‌خواب‌پیچ و جانماز نیز که به روش سنتی تهیه می‌شود، حاصل کار جولاها (نساجی سنتی یا جولائی) است که به شکل سنتی، تهیه و به بازار عرضه می‌شود.

شال‌بافی

شال از اجزای لباس کردی است که نفوذناپذیر بودن این نوع بافته در برابر سرما و رطوبت، موجب شده مردم مناطق سردسیر و کوهستانی از گذشته‌های دور از این صنعت دستی استفاده‎ی فراوانی داشته باشند. در بیش‌تر مواقع، شال، نوعی پارچهی زمخت و تک‌رنگ است که از پشم گوسفندان در دستگاه شال‌بافی بافته می‌شود. اگر شال به شکل ساده و تک‌رنگ بافته شود، «چله‌کشی» که اصلی‌ترین مرحله‌ی بافت است، آسان، وگرنه با کمی دشواری و صرف زمان بیش‌تر امکان‌پذیر خواهد بود.

شال‌بافی، از جمله هنرهای خانگی است که زنان تولید می‌کنند که در گذشته نمادی از اصالت فرهنگ بومی منطقهی کردستان شناخته می‌شده‌ و یکی از هنرهای اصیل و سنتی مردم این خطه بوده است؛ اما متأسفانه این هنر صنعتی مدت‌هاست که رو به زوال است! گران‌بودن مواد اولیه و کم‌رنگ‌شدن دام‌پروری از دلایل کاهش رونق این هنر است. لازم به ذکر است که هنر شال‌بافی، در پنجمین اجلاس ثبت آثار تاریخی و معنوی با یازده اثر دیگر از استان کردستان در فهرست میراث معنوی کشور به ثبت رسید.

گیوه‌بافی

 در مناطق کردنشین، نوعی گیوه به نام کلاش تولید می‌شود که هماهنگی جالبی با لباس کردی دارد. رویه‌ی این کفش از نخ پنبه‌ای بافته شده و زیره‌ی آن از پارچه‌ی فشرده شده است؛ به همین ‌دلیل، کلاش کفشی سبک، نرم، قابل‌انعطاف و متناسب با محیط کوهستانی است. تولید کلاش در اصل مختص به اورامان بوده؛ ولی اکنون در تمام شهرهای استان تولید می‌شود. «از قدیم، دو نوع گیوه در کردستان بود، نوعی که آن را «گیوه‌ی پاوه‌ای» می‎گفتند و زیر آن از یک تخت چرم سبک بود و نوع دیگر که محکم‌تر است و زیره‌ی آن به شکل ویژه ساخته می‎شود. بیش‌تر، کار مردم اورامان است و آن را کلاش می‏گویند. گیوه‏های قدیم زنانه و مردانه بودند و گیوه‏های زنانه گاه با نخ‎های رنگی و پولک نیز تزیین می‏شد؛ اما ساخت کلاش پیچیدگی خاصی دارد. اغلب زیره‌ی کلاش را کسان دیگری می‏سازند و رویه‏ی آن را کلاش‌بافان می‎بافند. برای ساخت کف کلاش، نوارهای باریک پارچه را آن‌قدر می‏کویند تا به هم بچسبند و شکل بگیرند و در وسط آن نوار باریکی از روده‌ی گوسفند قرار می‏دهند تا استحکام لازم را داشته باشد؛ سپس کلاش‌بافان با استفاده از ابزاری ساده و نخ تابیده شده که به کردی به آن (فریت) می‎گویند، کار کلاش‌بافی را آغاز می‏کنند. امروز نیز در شهر و روستا (کلاش) به دلیل خنکی و راحتی در ماه‏های گرم سال، استفاده می‏شود (خیریه، 1389، 67).»

کلام آخر

کردستان در مسیر پژوهش‌های نگارنده، ایستگاه خاطره‏انگیز دیگری بود از روح زیبایی و فرهنگ و نمایش آثاری درخشان از صنایع دستی اصیل زنان کردی که گوشه‌ای از آن در این‌جا بیان شد. صنایع دستی به مجموعه‌ای از هنرها و صنایعی اطلاق می‌شود که به‌طور عمده، با استفاده از مواد اولیه‌ی بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید، به کمک دست و ابزار دستی، محصول‌هایی ساخته می‌شود که در هر واحد آن، ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعت‌گرِ سازنده، به‌نحوی تجلی یافته و همین عامل، وجه تمایز اصلی این‌گونه محصول‌ها از ساخته‌های مشابه ماشینی و کارخانه‌ای است. بر مسئولان فرهنگی کشور واجب است که به جست‌وجوی این شاه‌کارهای صنعتی برآیند و به جای هرگونه بدعت‏گزاری زیان‌بار و بدون زمینه در طرح‌ها و رنگ‏ها، به نمونه‏های گذشته توجه کنند!

 

منابع:

1. خیریه، بهروز (1389)؛ دیدنیهای کردستان، تهران: لوح زرین.

2. صوراسرافیل، شیرین (1386)؛ فرش کردستان، تهران: نشر تاریخ ایران.