نوع مقاله : احکام
من و دانستن خانوادهام
احکام و آداب مرتبط با آموزش در خانواده
حجت حاجیکاظم
آموزش، یکی از نیازهای ضروری انسان است. دین برای رشد انسان، برنامه ارائه کرده است و با توجه به نقش آموزش، توصیهها و دستورهایی نیز در این موضوع به ما عرضه میکند. در این شماره، به نکاتی شرعی دربارۀ مسئلۀ آموزش میپردازیم. متأسفانه گاهی پدر و مادرها، وظایف خود را در حد نیازهای مادی و اولیۀ فرزندان محدود میدانند؛ خواهید دید که چنین نیست!
لزوم آموزشهای مرتبط با فرزندان
مواد آموزشی، اهمیتهای متفاوتی دارند. تأمین نیازهای ضروری زندگی فرزندان، برعهدۀ پدر خانواده است؛ بنابراین دربارۀ آموزشهایی که از نظر شرعی ضرورت آن روشن است، تأمین هزینهها و فراهمکردن شرایط آموزش تا میزانی که توانایی پدر باشد، بر او واجب است. آموزش فرزندان نیز در مواردی که ضرورت یادگیری برای آنان وجود دارد، از باب وظیفۀ تربیتی بر مادر و پدر، واجب و لازم است.
آموزشهای واجب برای فرزندان
یاددادن و یادگرفتن موارد ذیل برای انسان از نظر شرعی ضرورت دارد:
- یادگرفتن احکامی که من اکنون به آنها نیاز دارم یا میدانم که اگر الآن یاد نگیرم، هنگام عمل دچار تردید و مشکل خواهم شد، واجب است.
- باورهای اعتقادی و ضروریات دین را باید با تحقیق منصفانه بیاموزم. هم محتوای اعتقادات را بشناسم (که مثلاً امامان شیعه، معصوم از گناه هستند یا اینکه ایمان به جبرئیل لازم است) و هم دلایل عقلی و کلامی آن را بررسی کنم، به میزانی که برای من اطمینانی ایجاد کند.
- یادگرفتن دانشهایی که برای انجام امور ضروری زندگی (مثل معاشرت، امرار معاش و روش تحصیل) به آنها نیاز دارم بر من واجب است. اگر وظیفهام این است که کاری را (مثل نگهبانی یا طبابت) انجام دهم، یادگرفتن دانشهای ضروری برای آن واجب است.
به دنبال واجببودن این آموزشها، بر پدر و مادر لازم است در مراحلی که فرزند آنها به پدر و مادر برای رسیدن به این دانشها نیازمند است، به او کمک کنند. در برخی مقاطع زندگی فرزندان، پدر و مادر باید پیگیر یادگیری فرزندشان دربارۀ مسئلۀ ضروری مربوطه باشند. میتوانند خودشان به او آموزش دهند یا از معلمان وی پیگیری نمایند. پیشنهاد دیگری هم وجود دارد؛ اینکه در برخی موارد، از کارشناس دینی برای آموزش خصوصی به فرزندشان کمک بگیرند. پیگیری آموزش مسائل بلوغ، احکام شرعی و نیز کمک فکری به فرزند در مواقع بروز بحرانهای روحی و عقیدتی لازم است.
برخی از آموزشهای حرام برای فرزندان
یاددادن و یادگرفتن موارد ذیل، از نظر شرعی حرام است:
- یاددادن و یادگرفتن کلیۀ دانشهایی که به دلیلی موجب ایجاد فسادی جدی در فرد میگردد، به دلیل اثری که در پی دارد حرام است؛ برای نمونه اگر اطمینان داشتیم فرزند ما در شرایطی است که با تمرکز روی مهارت مغالطه، از آن سوء استفاده میکند، در آن مقطع نباید آموزش داده شود؛ یا اگر احتمال جدی دادیم که آموزش مسائل جنسی در مقطعی میتواند موجب کنجکاوشدن مشکلساز او و تمایل به تجربۀ خلاف شود، نباید آموزش داده شود.
- یاددادن و یادگرفتن علوم مرتبط با سحر و جادو حرام است؛ احضار جن و ارتباط با آنها نیز حرام است.
- برخی از مراجع محترم، شعبدهبازی را نیز حرام دانستهاند. تعریف شعبده در این حکم، آن است که امور غیرواقعی را واقعی جلوه دهد و با سرعت یا فریب، بتواند دیگران را متعجب و مرعوب خود نماید. البته اگر چیزی از حکم شعبده خارج باشد، استفاده از آن حرام نیست؛ برای نمونه معماهای حیرتانگیز، با توجه به اینکه با فرض پاسخداشتن طرح میشود و امکان رسیدن به پاسخ فراهم است، شعبده نیست؛ بلکه برای تقویت فکری میتواند مفید هم باشد. بسیاری از هنرهای سرگرمکننده، شعبده نیستند.
دربارۀ علوم حرام، پدر و مادر باید از آموزش آن پرهیز کنند و زمینۀ بهدامافتادن فرزندشان به آن را نیز از بین ببرند. در صورتی که وی در دام این آموزشها افتاد، باید برای نجات او کمک کنند.
تمریندادن فرزندان به خوبیها
این مورد، از آداب آموزشی فرزندان محسوب میشود که به میزان اهمیتش میتواند بر پدر و مادر واجب و مستحب باشد. برخلاف توصیههای امروز برخی مجامع غربی و حقوق بشری، عادتدادن فرزند به آداب دینی بعد از پایان هفت سال اول عمر وی مفید و لازم است. نماز، روزه، حجاب، احترام به معلم و رعایت حقوق دیگران، همگی از مسائلی هستند که نباید تا روز تکلیف فرزند، دربارۀ آنها دست روی دست بگذاریم؛ بلکه باید بدون اجبار و با شیبی بسیار ملایم، او را بهسوی رعایت تدریجی این آداب پیش ببریم. البته سختگرفتن در جایی که تکلیفی ندارد و در حال حاضر کشش کافی در او دیده نمیشود، صحیح نیست و باید تلاش کنیم با خوببودن خودمان الگویی برای فرزند باشیم و به مقدار کافی، اجازۀ بازی و کودکیکردن نیز به او بدهیم؛ ولی بالأخره این تمرین باید از جایی آغاز شود.
دو نکته دربارۀ وظیفۀ فرزندان
- اگر پدر و مادر هزینهای را بابت تحصیل و تهیۀ کتاب به فرزند خود دادند، وی نمیتواند با آن پول به کار دیگری مشغول شود. البته استفادههای جزئی در کارهای دیگر که بداند عدم رضایت آنها را ندارد، اشکالی نخواهد داشت.
- در انتخاب رشته، فرزندان از مشورت همگان استفاده میکنند؛ اما بهویژه در جایی که تشخیص میدهند رشتهای برای آنان مناسبتر و ضروریتر است، اطاعت از پدر و مادر بر آنها لازم نیست. آزار پدر و مادر هم حرام است؛ بنابراین اگر تشخیص دادند که پدر و مادر اشتباه کردهاند، بهتر آن است که اول با توضیح برای آنان، صبرکردن و بوسیدن دستانشان، امکان اذیت ایشان را تا میزان قابل قبولی از بین ببرند و بعد از آن، به رشتۀ مربوطه مشغول شوند. اگر همچنان آزار بسیاری برایشان ایجاد میکند، باید پرهیز کنند.
شأن و نیاز آموزشی همسر
در ضرورت اصل یادگیری و تحصیل، تفاوتی میان زن و مرد نیست. البته به دلیل تفاوت رسالتهای زن و مرد و نیز تفاوت نیازهای جامعه دربارۀ دانش و تخصص آنان، اولویتبندی متفاوتی در موضوع دانش میتواند برای آنان وجود داشته باشد؛ اما به هر حال هر دو، حق و وظیفه برای آموختن دارند. اصل در خانواده بر همکاری و کمک به یکدیگر در راستای رشد و آسایش است و قرار نیست کار، به اجازهندادن و مانعشدن برسد؛ اما در شرایطی که به توافق نرسیدند، به نکات ذیل توجه کنند:
- اگر آقا بخواهد به تحصیل ادامه دهد و درسخواندن وی تأمین زندگی همسر و فرزندانش را غیرممکن نماید و راه دیگری برای تأمین معاش آنان نیست، بر وی لازم است تحصیل را در آن مقطع ترک کند.
- اگر بانو بخواهد به تحصیل ادامه دهد و همسرش در گذشته با ادامۀ تحصیل وی موافقت کرده، لازم است مرد به پیمان خود عمل کند و با مشکلات آن نیز سازگاری نشان دهد.
- اگر بانو بخواهد به تحصیل ادامه دهد و درس خواندن وی موجب محرومیت همسرش از حقوق همسریست، نمیتواند به درس مشغول شود؛ اما اگر بهصورت مجازی و غیرحضوری (که لزومی به خروج از خانه نیست) بخواهد تحصیل را ادامه دهد، اجازهندادن مرد، مانع درسخواندن وی نخواهد بود. مرد نمیتواند بهبهانۀ اینکه کار خانه بر زمین میماند یا تربیت فرزندان دچار مشکل میشود، زن را از مطالعه در منزل محروم نماید (هرچند بهتر است در محیطی صمیمی به توافق برسند).
- اگر تحصیلی خاص، نیاز شأنی زن باشد یا به دلیلی، آموختن آن بر زن واجب باشد (مثل مسائل شرعی مورد ابتلا)، بر همسرش لازم است در حد متعارف، هزینههای آن را تأمین کند و با وی همراهی نماید.