نوع مقاله : پسغام زن
نامۀیکپدرعشقداخل
سلام پسر عزیزم! حالت چطور است؟ حال ما که خوب خوب است. یعنی حال همۀ ملت ایران خوب است. ما در بهشت ایران، در ناز و نعمت غوطهوریم و من نمیدانم خدا با این همه نعمت، چرا به ما وعدۀ بهشت میدهد؟ در اینجا همۀ کارها روبهراه و همهچیز در امن و امان است. البته مشکلات کمی نیز وجود دارد. کمی مشکل بیکاری در ایران، آن هم طبق آمار وجود دارد و الا من که چیزی نمیبینم؛ اما کار که مهم نیست! مهم این است که ما سالی چندهزار دانشجو از دانشگاهها فارغالتحصیل میکنیم که نشان از رشد علمی کشور دارد.
کمی هم مشکل مسکن وجود دارد؛ ولی این که مهم نیست! مهم این است که زوجهای جوان، عاشقانه زیر یک سقف با هم زندگی کنند؛ حال میخواهد آن سقف، سقف یک سگدانی باشد یا کاخ الیزه؟
در این بین، کمی نیز آمار طلاق بالا رفته است. تکرار میکنم طبق آمار؛ ولی این که مهم نیست! مهم این است که رشد آمار ازدواج، همچنان کمی بیشتر از آمار طلاق است که مایۀ بسی خوشنودی است!
کمی هم مشکل رکود اقتصادی وجود دارد و قدرت خرید مردم کم شده است؛ ولی این که چیز مهمی نیست! چون شکر خدا، قدرت خرید مردم از کشورهایی مانند جیبوتی، زیمباوه، بورکینافاسو و گینۀ بیسائو بالاتر است و به فضل الهی، هنوز مردم به دریوزگی نیفتادهاند.
گفته میشود کمی هم مشکل آلودگی و ریزگرد وجود دارد. گفتهاند، ما که ندیدهایم! شنیدن کی بود مانند دیدن؟ بر فرض هم که وجود داشته باشد، این که چیز مهمی نیست! همانطور که میدانی، دود سنّت قدما و بزرگان است. خاک هم که همۀ ما از خاک آفریده شدهایم و به خاک بازمیگردیم؛ چه اشکالی دارد که این وسط، کمی هم خاک بخوریم؛ به جایی برنمیخورد.
خبر رسیده است که مسئولان مملکتی، بهاندازۀ وسع و توانشان رانت میخورند و اختلاس میکنند که این هم اصلاً چیز مهمی نیست. از قدیم گفتهاند که توان هر مسئول، با قدرت اختلاسش سنجیده میشود. مهم این است که مردم، هربار پرشور به پای صندوقهای رأی میآیند و به همین مسئولان چشمودستپاک، رأی میدهند.
خلاصه بگویم در این سالها که نبودی، مدام پیروزیهای غرورآفرین نصیبمان شده و هرگز طعم شکست را نچشیدهایم.
بر فرض محال هم اگر شکست بخوریم، چیزی از ارزشهایمان کم نمیشود!
پسرم چقدر دیگر برایت بنویسم تا شیفتۀ این کشور شده و خاک بیگانه را به قصد وطن ترک کنی؟
دوستدار تو: پدر عشقداخل!
محمدحسندارابینیا
درددل یک نوزاد با مادر تلگرامگرا!
سلام مامانجان! از وقتی من به دنیا اومدم، هر وقت دیدمت تو اینترنت بودی؛ یا داری سِند میکنی یا فوروارد یا کپی. اینقدر که تو وقت برای جوکخوندن میذاری، استندآپ کمدینها برای اجرا وقت نمیذارن! بسه دیگه خداییش! نه شیر درست و حسابی به ما میدی، نه وقتی برای ما میگذاری و نه حوصلهمون رو داری! هیچی به هیچی!
دیشب از بس گریه کردم، تارهای صوتیم جابجا شد؛ ولی تو انگار نه انگار! اینقدر خودت رو در معرض امواج وایفای قرار دادی، شیرت طعم وایِرلِس گرفته.
به من چه که عمهشوکت هر روز سهتا عکس پروفایل عوض میکنه! کی گفته همهش رو باید ببینی؟ به من رحم نمیکنی، به حجم اینترنت رحم کن!
خداوکیلی هزینۀ اینترنت سه روز تو، سهبرابر هزینۀ پوشک یک ماه منه! حالا چون انتخابات نزدیکه، تو باید همۀ استیکرهای نامزدها رو دانلود کنی! اصلاً چه فرقی به حال من بدبخت داره؟ هر کدوم رأی بیارن، شیر همین شیره و پوشک همین پوشک!
قطرۀ آهن من یک ماهه عقب افتاده، اصلاً حواست نیست! دکتر برام قرص دیازپام تجویز کرده و تو رفتی دنبال آپدیت موبوگرام!
پستونک من شکسته، سه هفتهست دارم ناخن شصتم رو میمکم. همۀ شیره و ویتامینش رو کشیدم؛ اما امروز میبینم به جای پستونک، رفتی برای گوشیت لیبل ضدخش جدید گرفتی!
مادرجان! درسته من شیرخوارم؛ ولی بوی غذا رو که میفهمم. ماکارونی درست کردی، بوی پای مرغ میده. بابای بیچاره چه گناهی کرده که باید این شبهغذاها رو بخوره!
من اصلاً مهم نیستم؛ ولی بابایی اومده خونه بهت میگه: «عزیزم شام بریم بیرون!» بهش میگی: «صبر کن این چت رو تموم کنم بعد!» خوب مادر من، شما وقتی اون چت رو تموم کنی، دیگه به کلهپزیهای سحرگاهی هم نمیرسیم!
الآن هم لطف کن اگه حرفت با عمهشوکت و کلکلهای مجازیت با بغبغوها تموم شد، بیا پوشک منو عوض کن. خودم دارم خفه میشم. من موندم تو چرا واکنشی نشون نمیدی؟
#علی_بهاری