نوع مقاله : نگاه

10.22081/mow.2017.64311

کلیدهای پاسخ گویی به پرسش های جنسی کودکان

سفربه سرزمین ممنوعه

زهره شریعتی

در مواجهه با مشکلات یا سؤالات جنسی یا جنسیتی کودکان و نوجوانان و یا مسائل بلوغ آن‌ها، چه احساسی پیدا می‌کنید؟

اولین پاسخ معمول والدین هنگام شنیدن این پرسش، ترس است. والدین از مواجهه با این مسئله می‌ترسند؛ از این که روزی صحنه‌ای ببینند یا سؤالی از کودک و نوجوانشان بشنوند که هنوز پاسخی برای آن ندارند؛ اما دلیل این ترس چیست؟

  1. نمی‌دانیم چه پاسخی بدهیم؛
  2. می‌ترسیم اطلاعات نادرست بگیرند؛
  3. می‌ترسیم در فضای مدرسه یا کوچه و خیابان و مواقعی که ما همراهشان نیستیم، با صحنه‌های جنسی مواجه شوند؛
  4. می‌ترسیم دچار ناهنجاری جنسی شوند؛
  5. می‌ترسیم اشتباه به سؤالاتشان پاسخ دهیم؛
  6. نگران ارتباطات جنسی‌شان هستیم و این که نکند از خطوط قرمز شرعی و هنجارهای اجتماعی عبور کنند؛
  7. نگرانیم که به‌دلیل بی‌اطلاعی یا اطلاعات غلط یا مواجهه با صحنه‌های جنسی و یا خودارضایی، دچار اضطراب و عدم آرامش روانی شوند؛
  8. نگرانیم که دچار انحرافات اخلاقی شوند، مانند اعتیاد به تماشای تصاویر پورنوگرافیک و خودارضایی و...                         

به این نکته باید دقت داشت که دلیل این ترس‌ها، ناآشنایی ما با این مقوله و نحوۀ توضیح آن در صورت لزوم به کودک یا نوجوانمان است. تربیت جنسی، هنگام ازدواج و شب زفاف یا حتی دوران بلوغ، خیلی دیر است؛ اما این که چطور باید این امر انجام شود، نکته‌ها و مسائل ظریف و دقیقی در خود دارد. گام نخست در این کار، کسب اطلاعات لازم از سوی والدین و مشورت با یک مشاور خوب است تا بدانیم چه می‌دانیم، از کجا می‌دانیم و چطور باید واکنش نشان دهیم.

تربیت جنسی کودک اصولاً و در درجۀ اول، برعهدۀ والدین است؛ نه مدرسه، معلم و مربی. اگر والدین از پس آن برنیامدند یا کودک پدر و مادری ندارد که به او بیاموزند، آن وقت است که پای معلم و مربی به میان می‌آید.

اولین مسئله‌ای که باید توجه داشت، این است که رفتار جنسی طبیعی است؛ اما تکرارش خیر؛ بنابراین مواجهه با رفتار جنسی کودک، نباید ما را وحشت‌زده کند. مهم این است که واکنش ما چه باشد و این مسئله تکرار نشود.

تکامل جنسی کودک در سه مرحله رخ می‌دهد:

  1. بیولوژیک: رشد ارگان‌های جنسی و ترشحات مغزی؛
  2. روانی: لذت، وابستگی، عاطفه و صمیمیت؛
  3. اجتماعی: علایق، سلیقه، اظهارات و رفتار.

رفتارهای جنسی نیز شامل خودتحریکی، نگاه به دیگران و علاقه به مشاهدۀ بدن عریان دیگران، بازی‌های جنسی و لمس دیگران است.

مهم این است که در مواجهه با این رفتارها، هرگز نباید واکنش‌مان وحشت‌زده و همراه با نفرت باشد. کودک باید بداند که این هم مرحله‌ای از رشد، کاملاً طبیعی‌ست و نباید بابت آن خجالت بکشد؛ اما باید بداند و بفهمد که هنگام روی‌دادن هر یک از این رفتارها ـ چه از سوی خودش و چه از سوی دیگران ـ چه واکنشی باید نشان دهد و چگونه با این مرحله از رشد مغزی، فیزیکی و روانی خود کنار بیاید. وظیفۀ ما که والدین هستیم، آگاهی‌بخشی به موقع، درست و دقیق به کودک است؛ اما این آموزش و آگاهی‌بخشی، هرگز نباید به‌صورت کلی، در یک کلاس عمومی و فی‌البداهه صورت گیرد. درست مثل سیر و سلوک عرفانی که با آموزش کلاسی و به‌صورت دستور کلی برای همه نیست؛ بلکه استاد یا مربی، مطابق ظرفیت و توان عرفانی فرد، نکاتی را به او گوش‌زد می‌کند و از او انتظار دارد.

بنابراین، تربیت جنسی کودک، به‌صورت فردی و بازتابی است؛ یعنی بدون این که شما مطمئن باشید که کودکی به مرحلۀ رشد لازم در این مورد رسیده یا سنش مناسب چگونه توضیحی در این مورد است، نمی‌توانید یک آموزش همگانی و فی‌البداهه داشته باشید و کودک را پای تخته یا پاورپوینت و کتاب ببرید و بگویید درس امروز ما شناخت بدن، جنسیت و مسائل جنسی است!

وقتی آموزش جنسی در کلاس و در حضور معلم و دیگر هم‌سالان باشد، دیگر نمی‌توانید به فرزندتان مفهوم حریم خصوصی را بیاموزید؛ چون چنین کلاسی، خود مصداق بارز نقض حریم خصوصی کودک است.

مسئلۀ آموزش حریم خصوصی، مهم‌ترین بخش تربیت جنسی کودک است. غیر از مادر هیچ‌کس، حتی مادربزرگ، خاله و حتی پدر هم حق ندارد به ناحیۀ جنسی کودک دست بزنند؛ حتی برای شست‌وشو. رعایت این حریم خصوصی، مانع از تکرار رفتار جنسی‌ست. علاوه بر زبان، باید به‌طور فیزیکی هم به کودک بیاموزید که هیچ‌کس جز مادرش، آن هم در سنین خاصی و به دلایل خاص پزشکی، حق دست‌زدن به بدن او را ندارد. ماساژ کودک، نباید در نواحی تناسلی یا ران‌هایش صورت بگیرد. کودک در سنین سه تا پنج‌سالگی، کاملاً مفهوم شرم و حیا را درک می‌کند و معمولاً حاضر نیست جلوی دیگران لباسش را دربیاورد.

هرگز نباید کودک را مجبور کرد که اجازه دهد بزرگ‌سالان، به‌ویژه بزرگ‌سالان غیرهم‌جنس حتی محارم، مانند خاله، دایی، عمه و عمو او را به‌زور در آغوش بگیرند یا ببوسند و یا مجبور کرد ایشان را ببوسد یا بغل کند؛ زیرا با این کار، او احساس مالکیت بدن و حفظ حریم خویش را درک نخواهد کرد و دیگر به هر غریبه و آشنایی اجازه خواهد داد که به بدن او دست بزند یا بغلش کند؛ چراکه این امر را طبیعی فرض می‌کند.

کودک معمولاً در سنین پنج تا هشت‌سالگی، مشتاق شناخت بدنش است؛ به‌ویژه آلت تناسلی برایش موجب کنجکاوی است. به آن دست می‌زند و به‌طور طبیعی از لمس آن لذت می‌برد. به محض این‌که با این صحنه مواجه شدید، واکنش تند و منفی نشان ندهید. نفسی عمیق بکشید و با آرامش و اقتدار، ولی بدون کلمات ناخوشایند، توضیح دهید که می‌دانم از این کار لذت می‌بری و خوشت می‌آید؛ اما رفتار مناسبی نیست. ما این کار را انجام نمی‌دهیم؛ یا مثلاً بگویید که من دوست ندارم وقتی با تو صحبت می‌کنم، دستت توی شلوارت باشد. نگویید که چه کار زشتی! خجالت بکش! بی‌تربیت! دیگر دوستت ندارم!

سعی نکنید عملی را که برای او حس خوشایندی داشته، با ضدحال و برخورد تند، قبیح جلوه بدهید؛ طوری که بعدها از بدنش یا لذت‌بردن از ارتباط با همسرش دچار خجالت شود؛ زیرا این واکنش‌ها، موجبات اختلالات جنسی را در بزرگ‌سالی فراهم می‌کند. به محض این‌که دست از این رفتار کشید، یک رفتار خوشایند را جایگزین کنید: با او بازی کنید، او را گردش ببرید، برایش بستنی بخرید و کاری کنید که مسئله از ذهنش خارج شود. البته رفتار جایگزین، باید تنوع داشته باشد و مثلاً همیشه به بستنی‌خوردن ختم نشود و تکراری نباشد. بعد از انجام رفتار جایگزین، هرگز دربارۀ رفتار قبلی صحبت نکنید و خود را به تغافل بزنید. تغافل، یک اصل تربیتی مهم در اسلام است.

تکرار یک رفتار جنسی، البته ممکن است نشانۀ اضطراب در کودک باشد. کودک با لمس بدنش، حس خوشایندی را با ترشح دوپامین در مغزش تجربه می‌کند تا ذهنش دور شود از مسئله‌ای که موجب اضطرابش شده است. با ازبین‌بردن عامل اضطراب، این رفتار نیز به‌مرور از بین خواهد رفت؛ مثلاً تولد کودک جدید در خانواده، بیماری یکی از اعضای خانواده، برخورد نامناسب والدین یا بی‌توجهی آن‌ها به کودک، ناخوشایندبودن محیط مهدکودک یا مدرسه، ترس از هم‌سالان قلدر، یا هر دلیل ناگهانی دیگری که به این رفتار می‌انجامد.

نکتۀ دیگر این است که برای پرهیز از مواجه‌شدن کودک یا خودتان با صحنه‌ها و رفتارهای کنجکاوانۀ جنسی کودک، هرگز کودک را به‌مدت طولانی تنها نگذارید؛ چه تنها و چه با هم‌سالان یا حتی بزرگ‌سالان اطرافش. در این زمینه یک زمان مشخص وجود دارد: هر سی دقیقه، چک کنید که کودک در چه حالی است. چه وقتی در اتاق خود بازی می‌کند و چه وقتی با هم‌سالانش در خانه،‌ پارک و مهمانی. مراقب باشید کودکان هنگام بازی در اتاق را نبندند و هر سی دقیقه، حضور خود را اعلام کنید. مادربزرگ‌ها در قدیم، حواسشان به این چیزها بود: در اتاق بازی کودکان را نمی‌بستند و معمولاً یک برزگ‌سال بچه‌ها را به بازی می‌گرفت و مراقبشان بود.

نکتۀ دیگر، رعایت حدود پوشش در خانه است. وقتی مادر یا پدر حدود را رعایت نکنند و در مقابل میهمان، غریبه یا نامحرم معیاری در پوشش نداشته باشند، از کودک نمی‌توان انتظار داشت که درک درستی از حریم خصوصی داشته باشد. البته تعریف این حدود پوشش، بسته به شرایط خانواده، دختر یا پسربودن فرزند و... ممکن است تا حدی تغییرات حزئی داشته باشد؛ اما اصل این است که ارگان‌های جنسی زن و مرد، هرگز در معرض دید کودک نباشد؛ چه دختر و چه پسر.

اگر کودکی از شما نحوۀ تولد کودک را پرسید یا سؤالات جنسی دیگری برایش پیش آمد و با شما در میان گذاشت، متناسب با سن و شرایط او پاسخ بدهید. این پاسخ نباید غیرمنطقی، پیچیده یا غلط باشد؛ مثلاً هرگز نگویید رفتیم تو را خریدیم، تو را به ما هدیه دادند و... پاسخ باید دقیق، درست و کوتاه باشد. همیشه هنگام مواجهه با این پرسش‌های کودک، مطمئن شوید اطلاعاتی را که دارد، از کجا، چگونه و تا چه حد به دست آورده است و بعد متناسب نیاز به او پاسخ دهید.

به یاد داشته باشید که دیدن صحنه‌های جنسی، چه به‌صورت تصویر تلویزیونی، ویدئویی، ماهواره‌ای و چه مشاهدۀ رابطۀ جنسی پدر و مادر، هرگز نباید رخ دهد. دیدن این صحنه‌ها، سؤالات و ابهامات بسیاری در ذهن کودک ایجاد می‌کند که البته باعث بلوغ زودرس نمی‌شود؛ اما ذهن او را تا ابد درگیر خواهد کرد و موجب اختلالات جنسی در آینده خواهد شد.

همیشه هنگام مواجهه با پرسش‌های کودک در این مسائل، وقتی پاسخ مناسبی ندارید، دادن پاسخ را به بعد موکول کنید و آشکارا به کودک بگویید که بعد جوابت را می‌دهم و پس از مشورت با مشاوری خوب در این باره و کسب اطلاعات لازم و نحوۀ واکنش به این پرسش، حتی زمانی که کودک سؤالش را فراموش کرد، به او یادآوری کنید و پاسخ مناسب را در اختیارش بگذارید. این کار، حس احترام و اعتماد را به شما در کودک برمی‌انگیزد و موجب دوستی عمیق‌تر و ارتباط بهتر و مبتنی بر اعتماد میان شما خواهد شد.

 

بر اساس سخنان خانم دکتر «عفت‌السادات مرقاتی خویی»، دکترای رفتارشناسی جنسی از آمریکا.

12/3/96