نوع مقاله : شهربانو
همین روزهاچهل سال پیش
اخبارزن وخانواده درروزنامه های دهه پنجاه
اردیبهشت 1354
بحران مستی
در زندگی زنان شهرنشین، قرصهای مخدر همیشه مسئلهای بوده و بهتازگی اعتیاد به الکل هم به آن اضافه شده است. بسیاری از مروجان اجتماعی، اکنون این مسئله را دشوارترین مسئلۀ جامعه تلقی میکنند. بدترین جنبۀ این اعتیاد، آن است که حتی دختران مدرسهای را هم دربرگرفته و بسیاری از آنها در سنین چهارده ـ پانزدهسالگی الکلی شدهاند؛ زیرا دسترسی به آن ارزانتر از کوکاکولاست. در گزارشها آمده که درصد قابل توجهی از دختران نوجوان و جوان ساکن شهرهای بزرگ ـ بهویژه تهران ـ مشروبات الکلی مینوشند و شواهد از اعتیاد بین چند ده ـ یازدهساله نیز خبر میدهد. آنان دستکم در سال چهاربار، از فرط نوشیدن مست میشوند و این بین دانشجویان دختر بیش از بقیه است. دستاندرکاران این مسئله، تقصیر را بر گردن پدران و مادران میاندازند و میگویند که بچهها مشروبنوشی را از پدران و مادران خود فرامیگیرند. روانشناسان میگویند: «پدرها و مادرها خیال میکنند اگر دختران از یک میهمانی شبانه مست به خانه بیایند، اهمیتی ندارد و اگر آن شب از پلیس به آنها تلفن شود که فرزندشان را مست و مدهوش کنار خیابان یافتهاند، فقط اندکی ناراحت میشوند.»
اردیبهشت 1355
گریزان از کتاب
چرا زنان تحصیلکردۀ جامعۀ ما، از کتاب گریزان هستند. نمیتوان از این مسئله سرسری گذشت؛ چون دردی بسیار بزرگ، برای جامعۀ در حال تحول ماست. منظور من جهل و ناآگاهی عجیب بسیاری از دختران و زنان مدرک به دست است که گاهی در برخوردهایی که روی میدهد، آدم دچار بهت و حیرت میشود و از خود میپرسد، پس این دبیرستانها، دانشکدهها و مدارس عالی چه میکنند؟ این گروه از بانوان جامعه که متأسفانه رقم قابلملاحظهای را هم تشکیل میدهند، تا پای صحبت متعارف و بسیار معمولی مینشینند، چنان دچار زلزدگی میشوند که انگار معجزهای را تماشا میکنند! تنها کار آنان شده سلام و احوالپرسی روزمره، گردش در خیابانها، تماشای فیلمهای مبتذل سیما و سخنانی راجع به جزئیات زندگی شخصی ستارگان هنری و حرفهایی از این دست! بیتردید این حاصل تلخ سیستم آموزش نارسای ماست که اکثر دختران ما، طوطیوار صفحات کتابهای کلاسیک را به اصطلاح از بر میکنند، بیادراک و استنباطی و نحوۀ غلط امتحانها هم، دلیل دیگری برای مشاهدۀ این گروه کثیر مفتخر از مدرک است.
اردیبهشت 1356
میانهروی در عشق
زندگی زناشویی به یک بخاری در سرمای زمستان میماند که اگر شعلهاش بیش از حد بالا باشد، گرمای سوزندهاش هوای خانه را تحملناپذیر میکند و اگر شعلهاش بیش از اندازه پایین باشد، سوز و سرمای بیرون به داخل خانه راه مییابد. همچنان که یک بخاری برای ایجاد گرمایی مطبوع و دلپذیر نیاز به شعلهای مناسب دارد، در زندگی خانوادگی نیز زن و شوهر، هردو باید میانهرو باشند و از افراط و تفریط بپرهیزند. افراط میتواند پایههای سعادت در محبتورزیدن و عشق نشاندادن خانوادگی را متزلزل کند؛ مثل شوهری که از فرط محبت همسرش خسته شده بود و در دادگاه، از هم جدا شده بودند؛ چراکه محبت بیش از اندازۀ زن، حتی اجازۀ شانهکردن مو و لقمه درستکردن را هم از مرد گرفته بود و بالعکس زنان و شوهرانی که از کممحبتی، بیاعتنایی و مجسمهبودن همسرانشان شکایت داشتند و خانه را یا سرد یا مثل جهنم میدیدند؛ از این رو متخصصان از زن و شوهرها میخواهند که با میانهروی و اعتدال، به زندگی خانوادگی و عشقورزیدن خود ادامه دهند. مرد باید در خانه احساس بزرگی و آرامش کند و زن باید در خانۀ شوهر، احساس امنیت کند؛ وگرنه رشتههای زندگی از هم میپاشد.
اردیبهشت 1357
انقلاب در کوه
فرماندهی ژاندارمری تهران گزارش داد: حدود سی دختر دانشجو که برای کوهنوردی به ارتفاعات شمال تهران رفته بودند، به دست مأموران این ارگان دستگیر شدند. به دنبال گزارشی که از پاسگاه ژاندارمری اوین به مرکز رسید، این دختران دانشجو با 35 پسر در ارتفاعات شمال تهران، اقدام به پخش اعلامیه، دادن شعارهای ضدملی و اخلال در نظم در مسیرهای کوهپیمایی میکردند که بازداشت شدند. این عده صبح امروز (2 اردیبهشت) با دو اتوبوس ژاندارمری در حالی که کولهپشتیها و وسایل کوهنوردیشان در اتوبوس بود، برای تحقیق و رسیدگی بیشتر به شعبۀ دادیاری تحقیق دادسرا آورده شدند. دادیار تحقیق پس از مطالعه، پروندۀ متهمان را برای تحقیق بیشتر به پاسگاه ژاندارمری بازگشت داد.
اردیبهشت 1358
در عزای مطهری
چهارشنبه 13 اردیبهشت، تهران در عزای آیتالله شهید «مرتضی مطهری» میسوخت. اشکهای امام خمینی(ره) در سوگ پارۀ تنش، دل هر کسی را به درد میآورد. بین خیل عزاداران که در تشییع این علامه بر سر و سینه میزدند، زنان نقش چشمگیری داشتند. بانوان مسلمان که سالها با فلسفۀ حجاب مرحوم مطهری زیسته و درک کرده بودند که چگونه او در دوران پهلوی، منتقد شدید «زن روز» کیهان شد و آن را «زن شب» خواند. زنان ایران دیده بودند که مرتضی مطهری فقیه، فیلسوف و استاد دانشگاه تهران به مؤسسۀ کیهان رفته و بعد از ساعتها مذاکره با «عبدالرحمان فرامرزی»، متقاعدش کرده بود که هر هفته دو صفحه از مجله را به او بدهند و موفق شده بود در مجلۀ پورنوی زن روز، هر هفته دربارۀ جایگاه زن در اسلام مطلب بنویسد؛ مطالبی که مجموعهاش به چاپ کتاب «فلسفۀ حجاب» منجر شده بود. حالا این اندیشمند در میان هزاران نفری که از تهران تا قم او را تشییع کردند، میرفت که در حرم مطهر کریمۀ اهل بیت، فاطمۀ معصومه ـ سلام الله علیها ـ روی در نقاب خاک بکشد و اشک و شیون زنان، از این فراغ جانسوز تمامی نداشت.
اردیبهشت 1359
جهتگیری انحرافی
روزنامۀ اطلاعات در اردیبهشت 59، سلسلهمطالبی دربارۀ انقلاب فرهنگی چاپ میکرد که بین آنها، مصاحبه با چهرههای سرشناس فرهنگی قابل توجه بود. «زهرا رهنورد» سردبیر مجلۀ «پویندگان راه زینب (اطلاعات بانوان)» از جملۀ این چهرهها بود که گفته بود: «هدف اساسی انقلاب فرهنگی را در دانشگاهها، نباید به هدف فرعی برچیدهشدن ستادهای سیاسی متوجه کرد؛ زیرا این یک نوع جهتگیری انحرافی است. برای اینکه بدانیم در دانشگاهها چه کنیم، باید توجه داشته باشیم که در نظام طاغوتی وابسته به غرب، از دانشگاهها چه میخواستند و آن را چگونه سازماندهی کرده بودند. از سویی پرورش متخصصان و به قول دکتر شریعتی، تصدیقدارها و روشنفکرانی که به حفظ نظام وابسته در زمینۀ اداری، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اشتغال داشتند و از سوی دیگر خویشتنزدایی و هویتزدایی که در کشور ما عمدتاً اسلامی بوده، از اولیترین اهداف این دانشگاهها بوده است. هرچند که بافت فرهنگی ـ اسلامی ملت ما و خصلت عدالتطلبی روحیۀ جوانان در طول حضور در دانشگاههای ایران، نگذاشت این اهداف کامل محقق شود؛ پس باید استراتژی دانشگاه تغییر کند که پرورش انسان بیگانه با خویشتن خویش و هویت ملی ـ مذهبی خویش و خدمتگزار و قلدران و سرمایهداران ـ بهویژه غرب ـ بوده است.