نوع مقاله : نگاه
همیاران کوچک اقتصاد مقاومتی
ترویج فرهنگ خرید کالای ایرانی با کودکان امروز، بزرگسالان فردا
بهاضافۀ یک
چشم و چراغ خانهاند. بودنشان رنگ دیگری به زندگی میدهد. شادی به خانه میآورند و امید فردای پدر و مادر میشوند. از همان کودکی، نورچشمیاند و پدر و مادر برای آرامش و آسایششان، دست به هرکاری میزنند. از خواب خود میگذرند تا کودکشان آسوده بخوابد. از تفریح خود میزنند تا کودک در شرایطی مطلوب رشد کند. خوراکیهای مغذی برای روزشان میچینند و از همان نوزادی، روی پوشاکشان حسایت ویژهای دارند؛ اینکه جنس لباس دلبندشان لطیف باشد و مرغوب؛ اینکه در عین زیبایی، پوست حساس دردانهشان را حفظ کند و سلامتش را تأمین. والدین حاضرند وقت و هزینه صرف کنند، تا لباس مناسبی را بر تن کودکشان ببینند؛ اما گاهی یادشان میرود یک لباس ایدئال علاوه بر جنس، بافت، رنگ و قیمت، باید شاخصۀ دیگری نیز داشته باشد. یادشان میرود کودک چهار ـ پنجسالهشان خیلی زود قد میکشد و میشود عضوی از جامعه. فراموش میکنند که فرزند دلبندشان با سلیقهها و انتخابهای کودکیاش رشد میکند و همینها فرداروز، عقیدهاش را میسازند. عقیدهها میشوند آرمانهایش و آرمانهای او میشود آیندۀ ایران. گاهی فراموش میکنند که آدمبزرگها، آینهی تمامنمای خانواده و پدر و مادرشان هستند. یادشان میرود که باید «وطندوستی» و «غیرت ملی» را از کودکی در گوش جان کودکشان زمزمه کنند؛ با اضافهکردن یک معیار دیگر هنگام خرید تنپوش کودکانشان؛ معیارِ «حتماً ایرانی باشه!»
کودک برند را میشناسد
شاید گمان کنید که ترویج و نهادینهکردن حمایت از کالای ایرانی، از کودکی لازم نیست و تأثیر چندانی ندارد؛ چون کودک درک درستی از برند، میهن و اقتصاد نداشته و برایش فرق چندانی نمیکند که ایرانی به تن کند یا خارجی؛ اما این ظاهر ماجراست. تحقیقات و تجربه نشان داده که کودکان ما بسیار دقیقتر هستند از آنچه نشان میدهند. تحقیقاتی در دانشگاه «میشیگان» انجام شده که نشان میدهد کودکان پیشدبستانی، دارای هوشیاری و آگاهی به برند هستند. بچهها حتی در سهسالگی، تحت تأثیر فشارهای اجتماعی و درک مصرف برندهای خاص قرار میگیرند. این در حالی است که در گذشته، تصور بر این بود که تا هشتسالگی کودکان، درکی از موضوع برند ندارند. در این مطالعه ۳۸ کودک سه تا پنج سال با پنجاه برند از شانزده گروه محصول بررسی شده است. بعد از مدتزمانی برندهای همیشگی، کنار برندهای دیگر قرار گرفت تا کودک یکی از آنها را انتخاب کند. در کمال تعجب، کودکان برندی را که قبلاً استفاده کرده بودند، تشخیص داده و انتخاب کردند. دلیل آن نیز، تجربهای بود که از آن برند داشتند. این تحقیقات لزوم دقت در انتخاب برند ایرانی را در کودکی مشخص میکند. امروزه که موج حمایت از کالای وطنی راهافتاده، بیشتر افراد به فکر تبلیغ کالای ایرانی بین جوانان هستند؛ غافل از اینکه اگر فردی، برندی را در دوران کودکی خود بشناسد، در بزرگسالی آن را بهراحتی کنار نخواهد گذاشت. خطری که امروز در کمین نشسته، این است که کودکان ایرانی برندهای خارجی را بهتر از برندهای کشور خود بشناسند و به آنها اعتماد کنند و سلایق و رفتار خرید آنها نیز، براساس آن شکل بگیرد؛ چون وقتی این کودکان به سنین نوجوانی یا جوانی و بزرگسالی میرسند، دیگر بهراحتی برندهای ملی خود را نمیپسندند و از صنایع داخلی کشور خویش، هر چیزی را نمیپذیرند.
تهاجم فرهنگی در کمین است
شما «باربی» را به خاطر بیاورید. پدر و مادرهای زیادی در کشور، به دلیل رنگ ملیح صورتی و سفیدش، همۀ وسایل بچهها را با آرم و طرح باربی انتخاب میکنند؛ بلوز، روسری، پردۀ اتاق، روتختی، رومیزی، کیف و... بهمرور کودک، لباس با طرح باربی را بر همهچیز ترجیح میدهد. وقتی ما به بچههایمان چنین الگویی را معرفی میکنیم، چگونه انتظار داریم که او با نگاه «فاطمی» بزرگ شود؟
پدری تعریف میکرد که چند سال پیش، با فرزند کوچکم در حال بازی بودم. او اسمش را «علامتبازی» گذاشته بود و علامتهای مختلفی را با دست و حرکات بدن، نشان میداد که سرانجام در کمال تعجب، از یک علامت بهطور مستمر استفاده و آن را نشانۀ دلخواهش یاد میکرد. درنهایت من متوجه شدم که آن علامت، یکی از نشانههای فراماسونها است. پسر پنجسالهام میگفت که این علامت، نشان مخصوص «مرد عنکبوتی» است. همۀ اینها را گفتم تا به یک چیز برسم؛ «تهاجم فرهنگی» با لباس جنسی کودکان!
تهاجم فرهنگی، سالهاست که مورد بحث است و یکی از عرصههای جولان آن، زمینۀ پوشاک است. غربیشدن مد لباسهای زنانه و مردانه، عریانترشدن پوشاک، عجیب و غریبترشدن لباسها و... از نمونههای محسوس این تهاجم است؛ اما در پشت پرده، اتفاقهایی میافتد که شاید کمتر کسی متوجه آن شود و آن تولید و تلاش برای توزیع لباسهای کودکان با تصاویر غیراخلاقی بوده است!
تحقیقات سه دهۀ اخیر نشان میدهد که تاکنون، چندینبار چنین پوشاکهایی که ساخت کشورهای بیگانه بودند، تولید و روانۀ بازارهای داخلی ایران شده است. هرچند با تلاشهای مسئولان این پوشاک از بازار جمع شده، نمیتوان وجود آن را نادیده گرفت. با کمی دقت در لباسهای کودکانهی اطرافتان یا یک جستوجو در اینترنت، میتوانید نمونۀ این لباسها را ببیند و هم از معنای نشانههای بهکارگرفته در بعضی برندهای معروف، آگاه شوید. برندها و نشانههایی که شاید امروز بیاهمیت باشد و فردا هویت کودکتان را شکل دهد!
همیاران کوچک خرید کالای ایرانی
«یادگیری در کودکی، مانند نقاشی و اثرگذاشتن روی سنگ است.»
همۀ ما جملۀ بالا را که کلام امیر مؤمنان است، شنیده و خیلیهایمان به تجربه دیدهایم. اگر ما دغدغۀ وطندوستی داریم، اگر میخواهیم کشوری سربلند داشته باشیم، اگر حس میکنیم که در حمایت از تولید ملی و اقتصاد مقاومتی کمکاری شده، میتوانیم دست به کار شویم. کودکان بسیار راحتتر حرف حق را میپذیرند. آنها فطرتاً کشورشان را دوست دارند. کافیست از دلایل خرید کالای ایرانی برایشان بگویید؛ نه دلایل سنگین و اقتصادی. همین که بگویید: «ایرانی میخریم تا رهبرمون خوشحال بشه... ایرانی میخریم تا بابای دوستات سر کار برن... ایرانی میخریم تا تو بزرگ شدی یه شغل خوب داشته باشی و...» موجب میشود که اینبار وقتی برای خرید میروید، کودک خردسالتان روی کشور تولیدکنندۀ لباس حساس باشد. ما از طریق کودکانمان، میتوانیم در آیندهای نه چندان دور، به فرهنگ خرید کالای ایرانی دست پیدا کنیم؛ برای مثال چندسال پیش، بسیاری از هموطنان ما از کمربند ایمنی هنگام رانندگی استفاده نمیکردند؛ اما کمکم این فرهنگ به وجود آمد و کودکان در شکلگیریاش سهم چشمگیری داشتند؛ همان همیاران پلیس کوچکی که در ماشین، مراقب حرکات والدینشان بودند و حتی پدر و مادر خود را جریمه میکردند. آنان گرفته بودند که احترام به قوانین رانندگی، موجب حفظ سلامت خانواده است. در حوزهی تولید محصولات ایرانی نیز، این همیاری از سوی کودکان میتواند بسیار مؤثر باشد. کافیست باور داشته باشیم که برند ایرانی ایدئال وجود دارد و ما میتوانیم با تربیت امروز کودکانمان، فردای بهتری برای کشور بسازیم.
یک تجربه
ساکن کشور نروژ بودند. بهتازگی خداوند به آنها پسری هدیه داده بود. آنان میخواستند از همان کودکی، فرزندی ولایی و ایرانی داشته باشند؛ پس مادربزرگ به توصیۀ اکید دختر و دامادش، برای نوهاش لباسهای ایرانی میخرید. مادر و پدر «امیرحسین» کوچولو، سعی داشتند همانطور که شهدای دفاع مقدس میگفتند، «نگذارید حرف امام روی زمین بماند»، تا حد امکان اجازه ندهند تا حرف آیتالله خامنهای روی زمین بماند؛ هر چند در نروژ به بهترین و برترین برندهای بینالمللی دسترسی داشتند، میخواستند در حد خرید لباس نوزاد هم، از تولید ملی کشورشان حمایت کنند؛ به امید اینکه امیرحسینشان، سرباز فدایی ولایت باشد.
(خاطرۀ یکی از اعضای کانال حامیان تولید ملی)
فاطمه دولتی