اینفوگرافی مراقبتهای کودکان تا سه سالگی که یک مادر باید بداند
فاطمه علیزاده
Ø از بدو تولد تا سه ماهگی
اگر بیدار باشم اغلب گریه میکنم و باید نزد من بیایی چون یا گرسنهام یا سردم هست یا جایم را خیس کردم و یا میخواهم کسی را ببینم.
همیشه مرا به پشت بخوابان تا در آرامش بخوابم.
با من زیاد حرف بزن و برایم آواز بخوان
اسباببازی هایم را جلوی من از یک طرف به طرف دیگر حرکت بده تا مجبور شوم سرم را به دو طرف تکان دهم
حتی برای یک ثانیه هم مرا تنها نگذار!
Ø از سه تا شش ماهگی
با حرف زدن و آواز خواندن و در آغوش گرفتن به رشد مغزی و واکنشهای عاطفی من کمک خواهی کرد.
سریعا رشد میکنم و مکرر نیاز به شیر خوردن دارم.
بین چهار تا شش ماهگی میتوانم غذاهای جامد بخورم.
غذاهای مرا یکی یکی به من بده تا بخورم مبادا به غذایی حساسیت داشته باشم.
خانم پرستار لطفا مرا مجبور به خوردن غذاهایی که نمیخواهم نکن.
چون دیگر میتوانم فضاهای اطرافم را ببینم مرا بیرون ببر تا چیزهای متفاوت را ببینم
من آماده حرف زدن هستم و قان و قون میکنم، تو حرف بزن، من جواب میدهم.
هیچگاه مرا تنها روی میز تعویض یا تختم رها نکن زیرا ممکنه بچرخم و بیفتم پایین.
مامان اگر لازم است هنگام خواباندن به من شیشه تغذیه بدهی بهتر است از آب استفاده کنی زیرا قند موجود در آبمیوه یا شیر برای لثهها و دندانهای من مضر است.
چیزهایی را برای من توضیح بده مثلا «بابا الان از سر کار میآید.«
Ø از شش تا نه ماهگی
خیلی مواظب باش، به حرکت افتادهام.
مرا بیرون از گهواره یا جایگاه بازی تنها نگذار زیرا ممکنه زمین بخورم و آسیب ببینم
برایم جغجغه و حلقه دندان و خرسک و حتی قابلمه و در قابلمه بیاور تا بازی کنم
ممکنه با دیدن غریبه ها حتی خود تو گریه کنم پس آرامش داشته باش و مرا آرام کن
برایم اشعار بچه گانه و کتابهای عکس دار بخوان
مواظب محل بازی من باش که پریز برق با چیز خطرناکی نباشد
وقتی میخواهم بخوابم اگر دندان درآوردم حتما آنها را با آب ولرم تمیز کن
Ø نه الی دوازده ماهگی
چون دیگر تقریبا راه افتادهام حتما نیاز به مراقبت و مواظبت دارم.
چون خیلی اهل مکاشفه شدهام گاهی اوقات آنقدر از تو میخواهم به من کمک کنی که ممکن است تو را دیوانه کنم.
صبر داشته باش و با من خوش باش...من از انداختن وسایل و جمع کردن تو لذت میبرم.
مامان باید محیط خانه را برای من امن کنی و مواد سمی را از من دور نگه داری، مواظب باش تا بدنم آسیب نبیند.
الان خیلی دوست دارم مامان مرا یکسره بغل کند، اما اگر مامان نیست اشکال نداره که بابا من رو بغل کنه
با من ورزش کن تا بازوها و پاهایم نرم شود. با من چهار دست و پا راه برو
میتوانی چیزهایی به من یاد بدهی مثلا ظرفی به من بده تا آب و ماسه در آن پرو خالی کنم یا یادم بده صفحه کتابهای عکس دار را ورق بزنم
Ø دوازده الی هجده ماهگی
شاید در این مدت کمی تو را اذیت کنم آخر میخواهم پیش مامان باشم و بدون او میترسم.
الان دیگه خیلی بازیگوش شدم و دستم به هر ظرفی برسد آن را خالی میکنم. از روشن کردن کلید لامپ لذت میبرم و دوست دارم یک پتو را دنبال خودم بکشم و خانه را به هم بریزم و حتی کتابهای بابا و مامان و کتابهای خودم را پاره کنم.
وقتی به تو در مرتب کردن خانه کمک میکنم به من آفرین بگو!
خوراکی های ریز و سفت مثل آجیل و آب نبات را از من دور نگه دار!
درخواستهای ساده از من بکن مثلا بگو لطفا کفشهایت را در بیاور!
گاهی اوقات لجوج و عصبانی هستم و گاهی شیرین و دوست داشتنی پس با من صبور باش!
Ø هجده الی سی و شش ماهگی
من گاهی اوقات دچار اوقات تلخی میشوم و تو باید به من یاد بدهی که خودم را کنترل کنم. مثلا مرا به جای آرامی ببر تا گریهام تمام شود.
بعضی وقتها میتوانی با انحراف توجه و مسخرهبازی مانع از اوقات تلخی من شوی.
من آمادگی برای شنیدن داستانهای ساده را دارم و دوست دارم برای خودم بخوانم!
تکرار آوازهای قافیه دار را دوست دارم
اگر پسرم دوست دارم با عروسک بازی کنم و اگر دخترم دوست دارم با ماشین بازی کنم، نگران نشو!
به من یاد بده برای خواسته های خودم صبر کنم اگرچه این کار را دوست ندارم.
دیگر وقت این رسیده که برای بیدار شدن و غذا خوردن و بازی کردن و خوابیدن برنامه منظمی به من بدهی.
کلیه داروها و مواد سمی را در جایی دور از دسترس من نگهداری کن!
فرصتهای ایمنی فراهم کن تا بالا بروم و تاب بخورم و بدوم و سربخورم، میخواهم از دنیا لذت ببرم.
سوالات زیادی می پرسم پس به سوالات گوش بده و دقیق جواب بده
به من یاد بده که حیوانات و اشیاء مختلف را نامگذاری کنم و بازیهای شمردنی و سرود بخوانم.
)