نوع مقاله : خبر در خبر
برنج خارجی قد میکشد، برنج ایرانی آب میرود
برنج ایرانی، محصولی حاصل رَنج دستانِ ایرانی
سفره که پهن میشود، بوی خوشش خانه را پر میکند. قیمه و قورمه را نمیتوان بدون آن تصور کرد. لوبیاپلو و عدسپلو و مخلوطیهایش حرف ندارد. خوشعطر، خوشطعم و مقوی. برنج، جزء جدانشدنی سفرههای ایرانی است؛ غذای محبوبی که عطر شالیزار را به خانه میآورد و به سفرههای مهمانی و خودمانی، جلا میدهد. برنج هرچه دانهبلندتر، هرچه خوشریتر، هرچه بو و برنگدارتر، پرطرفدارتر؛ هرچه سالم و طبیعیتر، پرخاصیتتر؛ اما انگار این روزها، معادله عوض شده و معیارها تغییر کرده است! به نظر شما اینطور نیست؟
ـ خوشرنگ و خوشبَرورو، قد بلندِ...
ـ قد قامتِ سالارو...
ـ برنجِ... خیلی هم عالی...
ـ هم آقا و هم بانو با برنجِ...
اینها قسمتهای از تبلیغات تلویزیونی است که به گوشمان آشناست؛ تبلیغاتی رنگارنگ که در بیشتر آنها، خانوادهای خوشحال و احتمالاً تعدادی میهمان خوشحالتر، سعی دارند لذت خوردن برنج را به شما القا کنند؛ تبلیغاتی که چندسال قبل پایش به تلویزیون و رادیو باز شد؛ تبلیغاتی که بعد از چندوقت، دل از همه برد و به آشپزخانههایمان سرک کشید؛ تبلیغاتی که با کیسههای رنگی و مُهر «صددرصد طبیعی» باکهای برنجمان را پر کرد و شد پلویی که قوت خانواده بود؛ شد برنجی که سفرهی مهمانی را پر میکرد؛ شد مناسب برای پخت در عروسی، رستوران و ختم. چرا؟ چون قیمت مناسب داشت. راحت و بدون دردسر پخته میشد و خوشری بود؛ مثلاً اگر حواس خانمِخانه نبود و برنج مدت طولانی روی گاز میماند، از شفتهشدن خبری نبود. یا هنگام آبکشکردن، دانههایش قد میکشید و به قول معروف «مجلسپسند» میشد. با یک لیوانش میتوانستی چند نفر را سیر کنی. قدرت خدا، انگار بعد از خیسشدن و پختن، حجمش چندبرابر میشد. غافل از اینکه بسیاری از برندها، بزرگترین نقششان سفارشِ ساخت کیسههایی با نام برندشان بود تا از برنج خارجی پر شود؛ محصولی که همهچیز داشت غیر از سلامتی، عطر و طعم طبیعی و خواص.
سفرهی ایرانی با طعم سرطان!
یکی میگوید که «آرسنیک» دارد و «سرب» فراوان؛ یکی میگوید که بذرش «دستکاری ژنتیکی» شده؛ دیگری بیانیه میزند که بگوید مردم «زهر» و «سرطان» نخورند؛ اما حقیقت چیست؟ چه مدرکی بر آلودگی و خطر برنجهای وارداتی وجود دارد؟
بررسیهای انجامشدهی مؤسسهی بینالمللی تحقیقات برنج، نشان میدهد که برنجهای هندی وارداتی، با توجه به ویژگیهای غیرطبیعی که دارند، مشکوک به دستکاری ژنتیکی هستند و مصرف آنها میتواند منجر به بروز بیماریهای گوارشی شود و سلامت انسانها را به خطر بیندازد. بهطور معمول در دنیا، ارقام جدید برنج پس از طی مراحل مختلف، آزمایش میشود و نتایج آن به ثبت میرسد؛ اما برنجهای وارداتی از سوی هیچ مرجعی به ثبت نرسیدهاند و ساختار آنها کاملاً ناشناخته است. خصوصیات متعددی از جمله ضدآفتبودن، خاصیت رژیمی، قدبلندبودن و کیفیت بالای پخت، برای این برنجها مطرح است؛ در حالی که هنوز هیچ رقم برنج طبیعی در دنیا وجود ندارد که همهی این خصوصیات را بهطور یکجا داشته باشد. این برنجها بهگونهای است که هر اندازه در آب جوش حرارت میبیند، به اصطلاح شل یا له نمیشود؛ بهعلاوه ادعای ضدآفتبودن این برنجها نیز، احتمال استفاده از مواد شیمیایی را در تولیدشان قوت میبخشد. از طرفی برنج وارداتی که با شاخصهی قدبلندی شناخته میشود، هیچ ارزش غذایی ندارد. با همهی این تعاریف، بعضیها معتقدند که برنجهای وارداتی هیچ مشکلی ندارند؛ اما پاسخ مسئولان هند، به همهی شک و تردیدها پایان میدهد. هندیها میگویند: «برنجهایمان آلودهاند!» رئیس مرکز تحقیقات پیشرفتهی کشاورزی پنجاب، اعلام کرده است که مناطق زیادی از پنجاب، مرکز اصلی فلزات سنگینی مانند آرسنیک، کادمیوم و سرب است و اگر در این مناطق کشت و زرع انجام شود، قطعاً محصولات تولیدی مانند برنج، شامل این نوع ترکیبات سمی و خطرناک خواهند بود. نکته اینجاست که برنجهای وارداتی، از نوع درجهی سه بوده و در کشور تولیدکننده، هیچگونه مصرفی ندارد و حتی به هیچ کشور اروپایی نیز وارد نمیشود.
سمهای که میخوریم...
1. «فنول»: مادهی شمیایی که بهشدت سرطانزاست؛ سرطان معده، روده و اندام گوارشی.
2. سم «آرسنیک»: این ماده با ورود به بدن، سیستم گوارش را دچار اختلال کرده و با تداوم مصرف، منجر به مرگ مصرفکننده میشود. آرسنیک برای ساخت حشرهکشها استفاده میشود و برای همین، برنجهای وارداتی در برابر جانوران موذی و فساد مقاوماند.
3. سرب: کلیهها را از بین میبرد، باعث بیماریهای کبدی میشود و به سیستم عصبی مرکزی و محیطی آسیب میزند. میزان جذب سرب در کودکان بیشتر است و کندذهنی را در پی دارد.
در مقابل برنج ایرانی به علت داشتن خاک مناسب، کمترین مصرف کود و سم را داشته و کشورهای حاشیهی خلیج فارس و اروپا، برنج اعلای ایرانی را مصرف میکنند و دولتیها میگویند که برنج ایران، به شصت کشور دنیا صادر میشود.
از برنج «دانهمرغی» تا «دانهبلند»
در بعضی از برنجهای بهاصطلاح وارداتی، خبری از شالیزار نیست. برنجها در کارخانههای صنعتی تولید میشوند. تولیدکنندگان با خرید برنجهای دانهمرغی با قیمتی بسیار پایین، آنها را به خمیر بدل میکنند. هنگام تولید، افزودنیهایی به برنج اضافه میشود که هنوز مهر تأیید بهداشت را بر پیشانی ندارند. دستگاههای «برنجساز چینی» با قیمتهای بسیار پایین به تعدادی از کارخانهها و شرکتهای وطنی هم راه پیدا کرده است. این برنجها بر پایهی یک فرمولاسیون و با ترکیب افزودنیهایی، فرآوری شده و با نام برنج صددرصد ایرانی و طبیعی در بازار به فروش میرسند و در قابلمههای خانمهای ایرانی قد میکشند.
یک صحبت خودمانی
بانوجان! شاید تصمیم گرفته باشی از این پس برنج ایرانی مصرف کنی؛ اما چند روز دیگر که در جمع طرفداران برنج خارجی گیر افتادی، ممکن است نظرت تغییر کند. این نکته را کنج ذهنت نگهدار که «همه» بر خطرناکبودن برنجهای وارداتی توافق دارند. یادت باشد که جان فرزندت از هر پول و برنج مجلسپسند دانهدانهای مهمتر است. تو ایرانی هستی و شالیکارهای ایرانی با پاهای در گل، زیر آفتاب و باران با کمرهای خمیده چشم
کرمها برنج ایرانی میخورند!
چندماه پیش شنیده شد که ترخیص برنجهای وارداتی از گمرک، حداکثر تا 31 تیر سال جاری امکانپذیر است و از این تاریخ به بعد، تحت هیچ شرایطی ترخیص برنج از گمرکات کشور مجاز نخواهد بود و حتی ثبت سفارشهای انجامشده، غیرقابلقبول خواهد بود. این خبر دل بسیاری از کشاورزان و ملت ایران را شاد کرد؛ اما به فاصلهی کمی سخنگوی دولت تایلند، از ابراز تمایل رئیسجمهور ایران به واردات برنج تایلند خبر داد. تا جایی که ایران و تایلند، برای ازسرگیری خرید سیصدهزار تُن برنج تایلندی، به ارزش سه ـ چهارمیلیارد بات (واحد پول تایلند) تفاهمنامهای امضا کردند. پس از انتشار این خبر، شالیکاران ایرانی گفتند: «با این تصمیم، برنج ایرانی را کِرمها باید بخورند!»
«سکینه»، یکی از بانوان شالیکار است. او 45 سال دارد و میگوید که درآمد و اشتغال او و همسرش، کاشتن و فروختن برنج است. میگوید که از سبزکردن شلتوک و خزانهگرفتن، تا نشا، وجین و درو، همپای همسرش کار میکند؛ نهتنها او، همهی زنان روستا. میگوید که بهخاطر ایستادنهای طولانی و کارهای سنگین، انواع بیماریهای مفصلی آزارش میدهد. میگوید که زیر باران، تا زانو در گل فرومیرود. میگوید که در ظل آفتاب تابستان برنجها را دسته میکند، فقط به امید اینکه با برداشت محصول و فروش آن، گِرِهی از زندگیاش باز کند. میگوید که برنج خارجی، کمر او و همسرش را شکسته است.
چند پیشنهاد
یکی از مهمترین علتهای خرید برنج خارجی، قیمت پایین آن است؛ اما کدبانوهای ایرانی میتوانند با چند ترفند، هم اقتصاد خانواده را کنترل کنند و هم برنج ایرانی بخرند:
* برای مصرف روزانه، برنج نیمدانه و شکسته بخرید. اگر سری به برنجفروشیها بزنید، میبینید که «نیمدانه»، مانند نامش نصف قیمت برنج دانهبلند به فروش میرسد. با این کار، هم خاصیت برنج طبیعی را دارید و هم پول کمتری خرج کردهاید.
* خرید برنج را به اوایل پاییز موکول کنید که برداشت تمام شده و اغلب کشاورزان محصولاتشان را برای فروش گذاشتهاند.
* اگر میتوانید، از خود کشاورز بخرید. با قطع واسطهها، هزینهی کمتری میپردازید.
* برنج شمال، مرغوبترین و خوشطعمترین برنج ایرانی است و البته گرانترین؛ اما شما میتوانید برنجهایی مانند چمپا، عنبربو و لنجان را انتخاب کنید که در نقاط جنوبی کشور کشتمیشوند و همان خاصیت را دارند با قدی کوتاهتر و قیمتی مناسب.
* تنظیم وعدههای غذایی به آش، سوپ، ماکارونی و غذاهای نانی. با کاهش مصرف برنج، میتوانید چندوعده در هفته برنج بخورید؛ البته برنجی که سالم و طبیعی است؛ نه سرطانزا و مصنوعی.