نوع مقاله : پسغام زن
پیچ مشکلات بدجنسی
محمدحسین علیان
سلام، من پسته هستم؛ خندان. با «رضا خندان» هم فامیل نیستم! آنقدر سؤال نپرسید؛ تشابه فامیلیه. مغزم براتون بگه که ایام عید، ایام عزای ماست که یکییکی میریم توی مسلخ مهمونی. شاید باورتون نشه؛ ولی توی بعضی مهمونیها، از وایفای هم برای مهمونها واجبتریم! من باید چهکار کنم که آنقدر زود خورده نشم؟ چهکار کنم که شهید اول نباشم؟
حالا جوابهای ملت غیورِ آجیل:
تخمههندونه: دو دقیقه خورده نشو، ببینم چی میگی.
گردو (مغز متفکر): برو تو کنترل پنل. برو تو گزینهی Hidden.
پستهی خوشخنده: این مشکل بود یا داستان ترسناک +14؛ همین الآن موبایلم از شدت ترس، از اندروید به جاوا تحلیل رفت.
پستهی متحجر و بسته: چهقدر سربسته بهت گفتم، اونقدر اوپن نباش؛ حالا بخور!
فندق: نیشت رو ببند. یهخرده سنگین باش. با همین نخندیدن، میتونی یک جواب دندانشکن بهشون بدی. نگاه کن با کیا شدیم آجیل!
تخمهژاپنی: بذار برای بازکردنت، به دستوپا بیفتن. برای چی اونقدر زود وامیدی. اونقدر رک و پوست کنده باهاشون ارتباط برقرار نکن.
تخمهی آفتابگردون: اگه به راحت پوستکندن بود که جای من توی پستوی خونهها نبود. پستهجان! تو چون خیلی خوشگلی، همه بهت نظر دارن. اگه مثل من چادر سرت کنی، دیگه اونقدر راحت تو رو به دیگران عرضه نمیکنند.
تخمهکدو: نه بابا، به خوشگلی نیست! مشکل پسته اینه که خیلی خاصیت داره که همه میان سراغش.
مویز: ای بابا!... گذشت دوران شایستهسالاری. دیگه کی به خاصیت اهمیت میده؟
بادامزمینی: ما یه فامیل داشتیم، اونقدر دوستداشتنی بود که جلوی مهمون نمیرسید. بچهها لای کابینتا پیداش میکردن و دخلشو درمیاوردن.
بادام: اوقات منو تلخ نکن بادامزمینی! چرا منو لو میدی؟ خب شناسایی میشم که!
بادامهندی: تو رو خدا منو نخورید! به جون مامانم فقط داشتم رد میشدم!
شیر: تو هم تلافی کن. هر کی خوردت، تو هم بخورش.
نخودچی: به صاحبخونه بگو مغزتو دربیارن، لاش منو بذارن. اینجوری مجبور میشن من رو بخورن. بابا پوسیدیم از بس نخوردنمون.
کشمش: اینقدر نمک نپرون! اینجوری هم باز کسی نمیخوردت. کلاً نخودی هستی! نهایت استفادهشون اینه که تو رو پرتاب کنند، بزنند به گوش باجناقشون.
نخودچی: کسی با تو نبود شیرینمغز!