نوع مقاله : گزارش

10.22081/mow.2017.64709

آتنا همه‌جا هست

آموزش خودمراقبتی به کودکان، باید از خانواده آغاز شود

29 خرداد، خبری در تلگرام مبنی بر گم‌شدن دختربچۀ هفت‌ساله‌ای به‌نام «آتنا اصلانی» در شهرستان پارس‌آباد منتشر شد؛ آتنایی که محل کار پدر را ترک کرد و دیگر بازنگشت. پدرش که آن روز سرش شلوغ بود، به تصور این‌که او به خانه برگشته به کارش ادامه داد. از سوی دیگر مادر آتنا تصور می‌کرد که دخترش نزد پدر است و به همین دلیل تا چند ساعت، کسی متوجه نبودن آتنا نشد. جست‌وجو برای پیداکردن دخترک، تا اواسط تیرماه ادامه داشت؛ اما همه‌چیز ختم می‌شد به مردی که آتنا او را «عمو» خطاب می‌کرد؛ مردی که می‌گفت به‌خاطر طلاها به آتنا حمله کرده و با گزارش پزشکی قانونی، تجاوز او به آتنا نیز ثابت شد.

آتناها را فراموش نکنیم

فاجعۀ تلخ آتنا، تا مدت‌ها مردم ایران را رنج داد و آنان در شبکه‌های اجتماعی، برای آتنا یادداشت و شعر نوشتند. عده‌ای از آتنا استفاده کردند تا به خواسته‌های سیاسی جناح مطلوبشان برسند و عده‌ای دیگر، در سکوت اشک ریختند. الآن که این یادداشت را می‌خوانید، به احتمال زیاد ماجرای آتنا در ذهن همه کم‌رنگ و شاید فراموش شده است! خاصیت زندگی فراموشی‌ست؛ این که با سختی‌ها و مصیبت‌ها کنار بیاییم و برای داشتن فردایی روشن‌تر قدم برداریم. در ماجرای آتنا، می‌توان گذشتۀ قاتل را بررسی کرد و علت اختلال روانی‌اش را فهمید، می‌توان به آزادبودن قاتل آتنا که سابقۀ تجاوز و قتل دیگری نیز داشته اعتراض کرد و می‌توان نبود آموزش در مدارس و صدا و سیما را برای دلیل رخ‌دادن این مسائل قبول کرد؛ اما مهم‌تر از همه این است که از خودمان، در جایگاه والدین یک کودک بپرسیم: «ما برای آموزش و آگاه‌سازی کودکمان چه کرده‌ایم؟» بچه‌های ما تهدیدها را نمی‌شناسند و آموزشی برای مراقبت از خود ندیده‌اند. به نظر شما، آیا نهادی بهتر از خانواده برای این آموزش‌ها وجود دارد؟

 

طلایی که بلای جان شد

عکس‌های آتنا را که می‌بینم، از خود می‌پرسم: «وجود شش النگو، گوشواره و گردن‌بندی که توی چشم است، در گوش، گردن و دست یک کودک هفت‌ساله چقدر ضروری‌ست؟» قاتل انگیزۀ اول قتل را طلاهای آتنا عنوان کرده و در نمونه‌های دیگر، بارها مجرمانی را دیده‌ایم که به علت اعتیاد یا نداشتن شغل، دچار مشکل مالی بوده‌اند و برای خارج‌کردن طلاهای دخترکان اقدام کرده‌اند. بهتر است طلاهای فرزندمان را در مهمانی‌هایی استفاده کنیم که خود حاضر هستیم و یاد بگیریم زیبایی و ارزش فرزندمان، به طلای زیاد نیست.

استقلال را با تنهاگذاشتن یکی نکنیم

در خاطرات افرادی که به آنان تجاوز شده، نکتۀ مشترکی وجود دارد؛ تنهاگذاشتن کودک از طرف والدین. اگر پدر آتنا تا خانه همراهی‌اش می‌کرد، اگر با یک تماس تلفنی مادر آتنا دنبالش می‌آمد و اگر پدر یا مادر زودتر به این فکر می‌افتادند که «آتنا الآن کجاست»، شاید هیچ‌وقت این فاجعه رخ نمی‌داد! بعضی از والدین گمان می‌کنند، کودک باید تنهایی را تجربه کند تا مستقل شود؛ اما استقلال با غفلت از کودک متفاوت است. اگر می‌خواهید کودکتان خریدکردن را یاد بگیرد یا مستقل تا مدرسه برود، از فاصلۀ دور مراقبش باشید؛ این یعنی استقلال کودک همراه حفاظت از او.

با کودکمان صحبت کنیم

سوءاستفادۀ جنسی، به‌تدریج شروع می‌شود و از تماس‌های خوب به تماس‌های مشکوک می‌رسد. معمولاً فردی آشنا در این قضیه درگیر است. البته ممکن است غریبه‌ها هم به این کار اقدام کنند. معمولاً فرد متعرض یا متجاوز، از کودک می‌خواهد تا راز او را نگه‌دارد. سوءاستفادۀ جنسی، می‌تواند هم پسر‌ها و هم دختر‌ها را تهدید کند و ربطی به خوشگل و زشت‌بودن ندارد؛ پس بهتر است راه‌های فرار از موقعیت یا وضعیتی را که ممکن است این کار در آن رخ دهد، به کودکتان بیاموزید. می‌توانید برای این کار، از داستان‌های ساختگی استفاده کنید. از کودک شش تا هشت‌سالۀ خود بپرسید: «اگر به‌جای کودکی که فروشندۀ سوپری او را به یک بستنی دعوت می‌کند و موهایش را نوازش می‌دهد باشد، چه‌کار می‌کند؟» شما می‌توانید با تأکید برآنچه خود آن‌ها می‌دانند، آموزش مقابله با سوءاستفادۀ جنسی از کودکان را به آنان بیاموزید. دکتر «تاجیک اسماعیلی»، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی می‌گوید: «والدین باید از سنین پیش از دبستان و حدود دو تا سه‌سالگی، آموزش مراقبت‌های جنسی را به کودکان خود آغاز کنند.»

 

فراموش نکنید که...

هرگز جلوی جمع، شلوار کودک را پایین نکشید. به آنان یاد دهید که زیر پوشک، حریم خصوصی بچه‌هاست.

مهارت «نه»گفتن را به بچه‌ها بیاموزید. فضایی فراهم کنید که حرف‌هایشان را به شما بگویند. از پوشاندن لباس‌های غیرمنطقی و بدن‌نما به تن کودکان اجتناب کنید. اگر می‌بینید کودک از دوست یا عضوی از خانواده دوری می‌کند، ناگهان منزوی شده و علاقه‌ای به فعالیت‌های همیشگی‌اش ندارد، بیشتر مراقب باشید و دنبال دلیل این تغییرات بگردید. افرادی که می‌توانند برای کودکتان خطرناک باشند، فقط بزرگ‌سال نیستند و بعضی از کودکان زودتر از معمول به بلوغ می‌رسند. هرگز کودک را انکار نکنید. اگر او به شما چیزی در این زمینه گفت، سکوت کنید، به حرف‌هایش کاملاً گوش دهید، به وی اعتماد کنید، او را در سایۀ امنیت خود قرار دهید، خواسته‌هایشان را سرکوب نکنید و برای رفع آن‌ها تلاش کنید؛ مثلاً اگر آب خواست، همراهش بروید یا برایش آب بخرید؛ نه این‌که او را تنها به مغازۀ فردی آشنا بفرستید.

 

نحوۀ پاسخ به سؤالات کودک را یاد بگیرد

اگر کودکتان سؤالی در زمینۀ مسائل جنسی و پیرامون آن از شما پرسید، به او این‌گونه پاسخ دهید:

پاسخ‌ها برای سنین دو تا شش سال:

اگر دوست نداری، هیچ‌وقت مجبور نیستی کسی را ببوسی یا بغل کنی. هیچ آدم بزرگی یا هیچ فرد بزرگ‌تر از تو، حق ندارد به وسط پاهای تو دست بزند؛ پس اگر کسی این کار را کرد، باید به من بگویی. تو مجبور نیستی هیچ رازی را از مامان مخفی کنی.

پاسخ‌ها برای سنین شش تا هشت سال:

تنها کسی که تو باید همیشه از او اطاعت کنی، مامان است. اگر کسی به تو بگوید که کارهایی مثل دست‌زدن به بدن هم‌دیگر یا بوسیدن را انجام بدهی، مجبور نیستی حرفش را گوش کنی. فقط بگو: «من نمی‌خواهم این کار را انجام بدهم» یا «نمی‌خواهم این بازی را بکنم». اگر شخصی به تو بگوید که در صورت فاش‌کردن رازی به زندان یا جهنم می‌روی، بدجنس است و دروغ می‌گوید. تو به من بگو و هیچ‌کس، هیچ‌وقت نخواهد فهمید که دربارۀ او با من صحبت کرده‌ای.

پاسخ‌ها برای سنین هشت تا یازده سال:

بعضی از آدم‌بزرگ‌ها، دوست دارند با کودکان ـ پسر یا دختر ـ کارهای بد انجام بدهند. آن‌ها آدم‌های بدی هستند، کارشان خلاف قانون است و پلیس بالأخره دستگیر و زندانی‌شان می‌کند. اگر احساس می‌کنی که شخصی به تو علاقۀ خاصی دارد و ممکن است تماس‌های مشکوکی با تو داشته باشد، فوری به مامان بگو تا من ترتیبی بدهم که تو دیگر هیچ‌وقت با او تنها نمانی.

آگاهی، آگاهی، آگاهی

با رخ‌دادن فاجعه‌هایی مانند قضیۀ آتنا، وحشت و بی‌اعتمادی اولین مسئله‌ای‌ست که گریان‌گیر خانواده‌ها می‌شود. به یاد داشته باشید که ما به اعتماد هم محتاجیم و نمی‌توانیم به بهانۀ بی‌اعتمادی محیط، پیله‌ای دور خود ببافیم. باید بدانیم که افراد بیمار در همه‌جای دنیا وجود دارند و الزاماً چهره‌ای وحشت‌ناک یا مشخصه‌ای خاص ندارند. یادمان باشد فقط با افزایش آگاهی، خواندن و دانستن است که می‌توانیم تا حدودی خود و خانواده‌مان را در برابر چنین خطرهایی مصون کنیم. لازم است بعد از آموزش با خواندن یک «آیةالکرسی» فرزندمان را به خدا بسپاریم.

فاطمه دولتی